در روز دهم دسامبر سال ۱۹۸۴ سازمان ملل متحد پیمان منع شکنجه را تصویب کرد و ۱۴ سال بعد، در پنجاهمین سالگرد تصویب بیانیه حقوق بشر، روز ۲۶ ژوئن را روز جهانی مبارزه با شکنجه اعلام کرد.
شیدا جهانبین
رهانا: شکنجه، همان واژهی آشنا برای آنهایی است که زندان را تجربه کردهاند، آنهایی که شاید نه در زندانهای مخوف و معروف دنیا و پشت میلههای آهنین، که در اتاق کوچکی -در خانهی خودشان- به دست فرد دیگری زندانی شدهاند.
شکنجه بر اساس مادهی یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد، این گونه تعریف میشود: هر عملی که به واسطهی آن و از روی عمد درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعترافگیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که وی یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظمون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیضآمیز از هر نوع، شکنجه محسوب میشود؛ به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا بیرون آمده از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آن ها باشد، نیست.
چون با تعریفی که ذکر شد شکنجه توسط اشخاصی رسمی و یا عمال دولتی اعمال میشود، به همین دلیل دولتهای عضو کنوانسیون تکالیف متعددی در این زمینه بر عهده دارند. مواد ۲ الی ۱۶ کنوانسیون مسائل مختلفی را که دولتها در این زمینه باید مراعات کنند معین کرده است.
همچنین از آنجایی که برای بررسی وقوع شکنجه و اثبات آن، وجود یک کمیتهی ضد شکنجه ضروری است، مواد ۱۷ به بعد کنوانسیون، تشکیلات و وظایف این کمیته روشن ساخته است.
کشورهای مختلفی به کنوانسیون منع شکنجهی سازمان ملل متحد پیوستهاند اما حدود پنجاه کشور و از جمله جمهوری اسلامی ایران هنوز کنوانسیون منع شکنجهی سازمان ملل را امضا نکردهاند. بان کیمون، روز جمعه ۲۵ ژوئن، از این کشورها خواسته است که هر چه زودتر به این توافقنامه بپیوندند و درهای زندانهای خود را به روی ناظران سازمان ملل متحد بگشایند.
اقسام شکنجه
اقسام شکنجه فراوان است، کمبود غذا، کمبود خواب، ضرب و شتم و حتا ناپدید شدن افراد و بیخبری خانوادهها از آنها و بیشتر از اینها از مصادیق شکنجه به حساب میآید.
مجازاتهای بدنییی که به منزلهی کیفری قضایی اجرا میشود، برخی از اشکال اعدام و پدیدهی بند محکومان به مرگ، حبس و سلولهای انفرادی، برخی جنبههای مربوط به شرایط نامساعد زندان به ویژه اگر این جنبهها به صورت یک مجموع عمل کنند، ناپدید شدنها که شامل تاثیر آن بر بستگان نزدیک فرد ناپدید شده میشود و رفتاری که با یک کودک میشود که شاید اگر بر یک بزرگسال روا داشته شود شکنجه تلقی نشود، همه و همه از مصادیق شکنجه هستند.
در این میان شکنجهی نرم و یا شکنجهی سفید نیز از اقسام شکنجه به حساب میآید، به آن معنا که نوعی شکنجه روانشناختی مبتنی بر «محرومیت حسی» و «ایزوله کردن» بر شخص اعمال شود به طوری که سبب تخریب «هویت شخصی» شکنجه شونده و کاهش زیادی در «محصولات فکری» او شود.
اعمال شکنجه در ایران
شکنجه در طول تاریخ در کشورهای مختلف دنیا وجود داشته است. در ایران نیز در دورههای مختلف تاریخ، شکنجه وجود داشته، اما برخی از دورهها شدت بیشتری به خود گرفته است.
نکتهی مهمی که در مورد کشور ایران در این میان حائز اهمیت است، نپیوستن ایران، به کنوانسیون منع شکنجه و اصرار مسئولان جمهوری اسلامی بر درست بودن اقداماتی که از مصادیق شکنجه به حساب میآید، آن هم با استناد به شرع و دین اسلام است.
هر چند که در تاریخ ایران در دورههای قبل از انقلاب ۵۷ و تشکیل جمهوری اسلامی، شکنجههای مختلف و گاه شدیدی در برگهای تاریخ ثبت شده است، اما شکنجههایی که در حوادث پس از انتخابات سال گذشته در ایران شاهد بودیم، یکی از نمونههای بارزی است که دولت ایران به آن پرداخته است و مسئولیت آنرا بر گردن نگرفته و هیچگاه عوامل آنرا معرفی نکرده است.
بررسی شکنجههایی که در میان بازداشتشدهگان حوادث پس از انتخابات در ایران رخ داده است، نشان میدهد که شکنجهگران جمهوری اسلامی از انواع مصادیق شکنجه برای اعترافگیری و تنبیه استفاده میکنند؛ با وجود اینکه در اصل ۳۸ قانون اساسی ذکر شده است: «هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است و متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود»، اما دیده شد که مسئولان قضایی بر پایهی همان اعترافها، حکمهای طولانی مدت زندان و تبعید و منع فعالیت سیاسی و مدنی صادر کردند و در برخی موارد، آن اعترافها را در صدا و سیمای جمهوری اسلامی و رسانههای وابسته پخش کردند.
از میان بازداشت شدهگان دستکم سه نفر در بازداشتگاه کهریزک بر اثر شکنجه جان باختند اما تا کنون عاملان شکنجه زندانیان در این بازداشتگاه معرفی نشده و به مجازات نرسیدهاند.
به تمام شکنجههایی که در ظاهر بر روی افراد بازداشت شده اعمال شد، باید شکنجههای سفید را نیز اضافه کنیم، تهدید به تجاوز، تهدید به بازداشت اعضای خانواده، پخش کردن صدای نالهی حاصل از شکنجه در اتاقهای بازجویی، اجرای اعدامهای نمایشی، نگهداری افراد بازداشت شده در سلولهای تنگ و کوچک و … نمونههایی از شکنجهی سفید بودند که افرادی که بعد از مدتی از زندان آزاد شدند، عنوان کردند.
مخالفتهای جهانی با اعمال شکنجه در ایران
دبیرکل سازمان جهانی مبارزه با شکنجه در روزهای پایانی سال گذشته، از نگرانیهای این سازمان از وضعیت زندانیان پس از انتخابات در ایران گفته بود.
اریک ساتاس در ژنو و در حاشیه یکی از جلسات مرتبط با نشست دورهای شورای حقوق بشر سازمان ملل درباره ایران، اعلام کرده بود که جامعه جهانی باید در پی یافتن جواب چند سوال از دولت ایران باشد: «چه بر سر آنهایی که بعد از انتخابات دستگیر شدهاند آمده است؟ آنهایی که در دادگاهها علیه خود حرف میزنند تحت چه شرایطی پذیرفتهاند که به چنین کاری تن دهند؟ و چه کسانی سرکوب مردم را سازماندهی میکنند؟»
به گفتهی سازمان عفو بینالملل، هماکنون در ۱۱۱ کشور جهان شکنجه اعمال میشود. ایران در این زمینه، در کانون توجه جهانیان قرار دارد. عفو بینالملل اعلام کرده است که در ایران، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و اعمال فشار برای گرفتن اعتراف به شدت رواج دارد.
تا کنون بارها و بارها سازمانهایی چون عفو بینالملل، دیدهبان حقوق بشر و … با صدور بیانیههایی اقدام به اعتراض به مقامات جمهوری اسلامی در رابطه به اعمال شکنجههای آشکار در زندانها بر شهروندان داشتهاند.
بیانیههایی که هیچگاه مورد استفادهی مقامات قضایی و دولتمردان جمهوری اسلامی قرار نگرفته و بارها دیده شده، در روز صدور یک بیانیهی جهانی، در زندانها شکنجههای گسترده صورت گرفته است که مقامات جمهوری اسلامی آنرا پنهان نمیکنند و در رسانههای وابسته به دولت اقدام به انتشار آنها میکنند.
در مورد سرکوب پس از انتخابات سال گذشتهی ایران نیز، پس از اعتراضهای گسترده که در سطح جامعهی جهانی علیه اقدامات مسئولان جمهوری اسلامی صورت گرفت، دولت ایران باز هم به سرکوب، بازداشت و شکنجهی شهروندان اقدام کرد و به هیچ صورتی زیر بار عضویت در کنوانسیون منع شکنجهی سازمان ملل نرفت.
و این است که ما در ایران، همچنان و هر روز شاهد صدور احکام سنگسار، اعدام، شلاق و قطع عضو هستیم، مجازاتها و شکنجههایی که در دادگاههای جمهوری اسلامی ایران، توسط قاضیها صادر و در بیشتر موارد در دادگاههای تجدیدنظر تایید میشود و به بهانهی عمل به شرع در شهرهای مختلف ایران انجام میشود.
صدور حکم سنگسار برای سکینه محمدی، از آخرین موارد پافشاری بر اعمال شکنجه از سوی جمهوری اسلامی ایران، مطرح شده است.
آنچه که اهمیت دارد این است که جوامعبینالمللی و نهادهای حقوق بشری تمام تلاششان را برای ترغیب جمهوری اسلامی به پیوستن به کمیسیون منع شکنجهی سازمان ملل متحد انجام دهند، تا آمار بروز فجایع دولتی که حاصل از اعمال شکنجه بر روی شهروندان زندانی است، به پایینترین سطح خود برسد.
No comments:
Post a Comment