تحول سبز: مجید توکلی ضمن تماس تلفنی با نزدیکان خویش از بهبود نسبی وضعیت جسمانی خود خبر داده است.
مجید توکلی ضمن تشکر و پاسداشت حمایت های صورت گرفته توسط هم وطنان در اقصی نقاط دنیا، بالاخص فعالین دانشجویی و رهبران جنبش سبز، خواستار استمرار حمایت های این چنینی از تمام زندانیان سیاسی و اسرای سبز تحت ظلم شده است.
به گزارش دانشجو نیوز، متن پیام کوتاه توکلی از زندان به شرح زیر است:
در روزهای اخیر اینجانب در اعتراض به عمل غیرقانونی و ظالمانه مسئولین زندان در انتقال بنده به سلول انفرادی، دست به اعتصاب غذای خشک زده بودم. هم اینک به حمدالله و به مدد حمایت های هم میهنان عزیز در اقصی نقاط دنیا به خواسته ابتدایی خویش مبنی بر برخورداری از حقوق ابتدایی یک زندانی دست یافته و به بند عمومی انتقال گشته ام.
هم اینک که اوضاع جسمی ام به تدریج رو به بهبود می گذارد لازم می دانم تا ضمن پاسداشت همبستگی های صورت گرفته با بنده و خانواده ام، از هم وطنان عزیز در خواست کنم تا این حرکات اعتراضی و نیز جنبش های اعلام همبستگی با سایر زندانیان سیاسی و خانواده های این عزیزان استمرار یابد. هم اینک صدها تن از فرزندان این مملکت به بهانه های واهی و تنها به علت بیان عقیده خویش و اعتراض مسالمت آمیز در زندان و تحت فشار قرار دارند و بعضا خطر مرگ ایشان را تهدید می کند.
بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار
به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی
مجید توکلی
Monday, May 31, 2010
مادر اشکان سهرابی: هنوز چشم انتظار شناسایی عاملان هستیم
یک سال از انتخابات پر اما و اگر ریاست جمهوری ایران که اعلام نتایج آن و اعتراض های مردمی پس از آن منجر به کشته شدن دهها تن از شهروندان ایرانی شده است، گذشت اما تاکنون پرونده شکایت خانواده های شهدای این بحران سیاسی در ایران به نتیجه نرسیده است.
علی رغم دستور رهبر جمهوری اسلامی و سیاست حاکمیت مبنی بر پیگیری پرونده عاملان شکنجه و به شهادت رساندن جمعی از بازداشت شدگان در بازداشتگاه کهریزک، پرونده چهارکشته در این بازداشتگاه که بر اساس گزارش رسمی مجلس شورای اسلامی عاملان این کشتار شناسایی و معرفی شده اند نیز در هیچ یک از محاکم قضایی به نتیجه نرسیده است .
دو ترور سیاسی مربوط به مسعود علی محمدی استاد فیزیک نظری دانشگاه صنعتی شریف تهران و سید علی موسوی خواهرزاده میرحسین موسوی نیز همچنان بلاتکلیف مانده است و پیگیری های خانواده آنان برای شناسایی عاملان این ترور با هیچ پاسخ مشخصی از سوی دستگاه قضایی ایران مواجه نشده است.
در کنار این پرونده ها که به نظر می رسید حاکمیت با رفتار حمایتی خود برای محاکمه عاملان این کشتار بنا را بر پیگیری و مسوولیت پذیری در قبال شهادت حداقل برخی از شهروندان کشور گذاشته بود، شکایت بسیاری از خانواده های کسانی که در راهپیمایی های خیابانی به شهادت رسیدند نیز وجود دارد که همچنان مفتوح و بلاتکلیف است.
اشکان سهرابی، جوان ۲۰ ساله، یکی از کشته شدگان ناآرامی های پس از انتخابات ایران است که در ۳۰ خرداد ماه سال گذشته مورد اصابت گلوله قرار گرفته و سپس در بیمارستان جان سپرد.
خانم نیک پی مادر اشکان در آستانه سالگر شهادت فرزندش به جرس می گوید: ما اشکان را فراموش نکرده ایم و همچنان پیگیر پرونده به شهادت رسیدن فرزند مان هستیم اما تا کنون هیچ جوابی از هیچ مسوولی دریافت نکرده ایم.
وی که پیش از این گفته بود جنازه اشکان را هم به راحتی در اختیارخانواده قرار نداده اند، پس از گذشت یک سال در پاسخ به این پرسش که آیا اطلاعات مربوط به پیگیری پرونده شهادت اشکان را دراختیار خانواده قرار داده اند، می گوید: ما حتی وکیل هم گرفته ایم، اما نه پیگیری های ما جواب داده است و نه پیگیری های خانم مجد زاده وکیل این پرونده به نتیجه مشخصی رسیده است.
مادر اشکان سهرابی که تنها پسر خانواده اش در جریان راهپیمایی های اعتراضی علیه اعلام پیروزی احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران به شهادت رسیده است، با بیان اعتقاد به اینکه اشکان فدای پنج دقیقه بیرون رفتن از خانه شده است، در پاسخ به این پرسش که آیا از طرف دولت فعلی کسی برای دلجویی به سراغ خانواده آنها رفته است، می گوید: ما که کسی را ندیدیم، هیچ کس از طرف دولت سراغ ما را نگرفت. در منزل خودمان هیچ کسی را از طرف دولت ندیدیم که به دلجویی بیایند. تنها یک بار از طرف حلال احمر آمدند به منزل ما، کمی همدردی کردند و رفتند، شاید آنها فراموش کرده اند اما ما که فراموش نمی کنیم. .
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا در خلاء همدردی دولت، مردم با شما همدردی و همراهی می کنند، می گوید: هر بار که سر حاک اشکان می رویم ، می بینیم که مردم می آیند و خیلی به ما محبت دارند، همدلی مردم را نمی شود نادیده گرفت و من واقعا قدردانی می کنم که از کسانی که بارها برای دلجویی ما سرخاک اشکان آمده اند.
خانم نیک پی همچنین اضافه می کند: متاسفانه فضا و محیط فعلی به گونه ای است که برخی از دوستان اشکان شاید کم لطفی کرده اند و سراغ همکلاسی شان که دیگر در بین شان نیست را از ما نگرفته اند اما شاید این شرایط را باید درک کرد. من نمی دانم چه دلیلی دارد اما حتما احساس نا امنی می کنند و یا شرایط به آنها اجازه نمی دهد، با این همه قدردان همدلی های مردمی هستیم که واقعا ما را تنها نگذاشته اند.
بی نتیجه ماندن شکایت خانواده های شهدا تنها مختص مادر اشکان سهرابی نیست و بسیاری دیگر از خانواده های شهدای انتخابات نیز نسبت به روند بی فرجام رسیدگی به پرونده شکایت های خود در دادسرای جنایی تهران اعتراض کرده اند.
شهید علی حسن پور یکی دیگر از کشته شدگان وقایع پس از انتخابات است که پیش از این به صدای آمریکا گفته شده بود که پیکر این شهید خرداد را نیز بعد از صد و پنج روز به خانواده او تحویل داده اند. لادن مصطفایی احیرا در مورد روند پیگیری شکایت خود به روز از به نتیجه نرسیدن پی گیری هایشان و عدم پاسخگویی مسئولان سخن گفته بود .
مادر سهراب اعرابی شهید دیگر انتخابات نیز همچنان از طریق وکیل خود پیگیر شکایت های بی نتیجه خود است با این اعتقاد که شناسایی قاتلان فرزند و و دیگر فرزندان ایران، حداقل کاری است که حاکمیت می تواند برای مادران داغدار انجام دهد.
برخی دیگر از خانواده های شهدای گمنام نیز در آستانه خرداد و سالگر انتخابات خونین ریاست جمهوری ایران، از مصاحبه با رسانه ها در مورد روند پیگیری پرونده شهادت اعضای خانواده خود منع شده اند.
علی رغم دستور رهبر جمهوری اسلامی و سیاست حاکمیت مبنی بر پیگیری پرونده عاملان شکنجه و به شهادت رساندن جمعی از بازداشت شدگان در بازداشتگاه کهریزک، پرونده چهارکشته در این بازداشتگاه که بر اساس گزارش رسمی مجلس شورای اسلامی عاملان این کشتار شناسایی و معرفی شده اند نیز در هیچ یک از محاکم قضایی به نتیجه نرسیده است .
دو ترور سیاسی مربوط به مسعود علی محمدی استاد فیزیک نظری دانشگاه صنعتی شریف تهران و سید علی موسوی خواهرزاده میرحسین موسوی نیز همچنان بلاتکلیف مانده است و پیگیری های خانواده آنان برای شناسایی عاملان این ترور با هیچ پاسخ مشخصی از سوی دستگاه قضایی ایران مواجه نشده است.
در کنار این پرونده ها که به نظر می رسید حاکمیت با رفتار حمایتی خود برای محاکمه عاملان این کشتار بنا را بر پیگیری و مسوولیت پذیری در قبال شهادت حداقل برخی از شهروندان کشور گذاشته بود، شکایت بسیاری از خانواده های کسانی که در راهپیمایی های خیابانی به شهادت رسیدند نیز وجود دارد که همچنان مفتوح و بلاتکلیف است.
اشکان سهرابی، جوان ۲۰ ساله، یکی از کشته شدگان ناآرامی های پس از انتخابات ایران است که در ۳۰ خرداد ماه سال گذشته مورد اصابت گلوله قرار گرفته و سپس در بیمارستان جان سپرد.
خانم نیک پی مادر اشکان در آستانه سالگر شهادت فرزندش به جرس می گوید: ما اشکان را فراموش نکرده ایم و همچنان پیگیر پرونده به شهادت رسیدن فرزند مان هستیم اما تا کنون هیچ جوابی از هیچ مسوولی دریافت نکرده ایم.
وی که پیش از این گفته بود جنازه اشکان را هم به راحتی در اختیارخانواده قرار نداده اند، پس از گذشت یک سال در پاسخ به این پرسش که آیا اطلاعات مربوط به پیگیری پرونده شهادت اشکان را دراختیار خانواده قرار داده اند، می گوید: ما حتی وکیل هم گرفته ایم، اما نه پیگیری های ما جواب داده است و نه پیگیری های خانم مجد زاده وکیل این پرونده به نتیجه مشخصی رسیده است.
مادر اشکان سهرابی که تنها پسر خانواده اش در جریان راهپیمایی های اعتراضی علیه اعلام پیروزی احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران به شهادت رسیده است، با بیان اعتقاد به اینکه اشکان فدای پنج دقیقه بیرون رفتن از خانه شده است، در پاسخ به این پرسش که آیا از طرف دولت فعلی کسی برای دلجویی به سراغ خانواده آنها رفته است، می گوید: ما که کسی را ندیدیم، هیچ کس از طرف دولت سراغ ما را نگرفت. در منزل خودمان هیچ کسی را از طرف دولت ندیدیم که به دلجویی بیایند. تنها یک بار از طرف حلال احمر آمدند به منزل ما، کمی همدردی کردند و رفتند، شاید آنها فراموش کرده اند اما ما که فراموش نمی کنیم. .
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا در خلاء همدردی دولت، مردم با شما همدردی و همراهی می کنند، می گوید: هر بار که سر حاک اشکان می رویم ، می بینیم که مردم می آیند و خیلی به ما محبت دارند، همدلی مردم را نمی شود نادیده گرفت و من واقعا قدردانی می کنم که از کسانی که بارها برای دلجویی ما سرخاک اشکان آمده اند.
خانم نیک پی همچنین اضافه می کند: متاسفانه فضا و محیط فعلی به گونه ای است که برخی از دوستان اشکان شاید کم لطفی کرده اند و سراغ همکلاسی شان که دیگر در بین شان نیست را از ما نگرفته اند اما شاید این شرایط را باید درک کرد. من نمی دانم چه دلیلی دارد اما حتما احساس نا امنی می کنند و یا شرایط به آنها اجازه نمی دهد، با این همه قدردان همدلی های مردمی هستیم که واقعا ما را تنها نگذاشته اند.
بی نتیجه ماندن شکایت خانواده های شهدا تنها مختص مادر اشکان سهرابی نیست و بسیاری دیگر از خانواده های شهدای انتخابات نیز نسبت به روند بی فرجام رسیدگی به پرونده شکایت های خود در دادسرای جنایی تهران اعتراض کرده اند.
شهید علی حسن پور یکی دیگر از کشته شدگان وقایع پس از انتخابات است که پیش از این به صدای آمریکا گفته شده بود که پیکر این شهید خرداد را نیز بعد از صد و پنج روز به خانواده او تحویل داده اند. لادن مصطفایی احیرا در مورد روند پیگیری شکایت خود به روز از به نتیجه نرسیدن پی گیری هایشان و عدم پاسخگویی مسئولان سخن گفته بود .
مادر سهراب اعرابی شهید دیگر انتخابات نیز همچنان از طریق وکیل خود پیگیر شکایت های بی نتیجه خود است با این اعتقاد که شناسایی قاتلان فرزند و و دیگر فرزندان ایران، حداقل کاری است که حاکمیت می تواند برای مادران داغدار انجام دهد.
برخی دیگر از خانواده های شهدای گمنام نیز در آستانه خرداد و سالگر انتخابات خونین ریاست جمهوری ایران، از مصاحبه با رسانه ها در مورد روند پیگیری پرونده شهادت اعضای خانواده خود منع شده اند.
تعداد احکام محرومیت از تحصیل دانشگاه شهید بهشتی به 40 نفر رسید
ادوارنیوز: کمیته انضباطی دانشگاه شهید بهشتی در اقدامی بی سابقه، برای تعداد بسیاری از دانشجویان این دانشگاه احکام سنگینی از دو ترم تعلیق تا اخراج و انفصال از تحصیل صادر کرد.
این در حالی است که این احکام در مدت زمانی اندک، بدون طی شدن روند مرسوم اداری و احضار کتبی دانشجویان برای تفهیم اتهام و اخذ دفاعیات، و به صورت غیابی صادر شده است.
پیش از در منابع خبری تعداد 15 حکم اعلام شده بود، که با تسلیم تعدادی بیشتری از احکام این تعداد به بیش از 40 حکم افزایش یافت و پیش بینی می شود که احتمالاً این تعداد افزایش یابد.
این محکومیت های انضباطی دانشجویان در واکنش به اعتراض سه هفته پیش دانشجویان نسبت به حضور سرزده و بدون اطلاع قبلی محمود احمدی نژاد در دانشگاه شهید بهشتی، صادر شده است. تعداد و نوع احکام صادره، در تاریخ این دانشگاه بی سابقه بوده است به طوری که طی این احکام، بنا به اطلاعات واصله، حداقل 42 نفر از دانشجویان این دانشگاه با احکام سنگینی با حداقل دو ترم تعلیق از تحصیل و تعدادی نیز به اجرای بند 16 که شامل اخراج و انفصال از تحصیل در مقاطع بالاتر می باشد، محکوم شدهاند. آنان طبق این احکام از تسهیلات رفاهی دانشجویی نیز محروم شده اند.
دانشجویان این دانشگاه با استناد به برخی از اظهارات مسئولین انضباطی این دانشگاه، بر این تصورند که دستور و تأکیدات مقامات بالاتر بیرون از دانشگاه، مبنی بر برخورد شدید و سریع با دانشجویانی که نسبت به رئیس دولت اعتراض کردهاند، باعث شده تا دانشگاه مبادرت به صدور چنین احکام سنگینی بورزد. این در حالی است که اکثر احکام به صورت غیابی و بدون احضار به حراست یا کمیته انضباطی در روندی سریع صادر شده است.
دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی پیش از این در صبح روز 20 اردیبهشت ماه در واکنش به حضور ناگهانی و بدون اطلاع محمود احمدی نژاد، با برگزاری تجمعی، اعتراض خود را به این حضور ناگهانی و مخفیانه رئیس دولت دهم و همچنین جو امنیتی دانشگاه ابراز کردند که به برخورد با نیروهای بسیج و حراست روبرو شدند. این تجمع درگیری های پراکنده ای را نیز در پی داشت که منجر به زخمی شدن چند نفر از دانشجویان معترض شد.
در این مراسم محمود احمدی نژاد، کامران دانشجو، وزیر علوم، وحیدی دستجردی وزیر بهداشت، پرویز داودی معاون اول سابق احمدی نژاد و بسیاری از مسئولین بلند پایه دولت حضور داشتند.
پیش از این نیز در پی اعتراضات و تجمعات دانشجویی 16 آذر 88 و روزهای بعد از آن، بیش از سیصد نفر از دانشجویان به حراست و کمیته انضباطی احضار و تعدادی نیز بدون حکم انضباطی از خوابگاه اخراج و با محدودیت هایی روبرو شده بودند.
این در حالی است که این احکام در مدت زمانی اندک، بدون طی شدن روند مرسوم اداری و احضار کتبی دانشجویان برای تفهیم اتهام و اخذ دفاعیات، و به صورت غیابی صادر شده است.
پیش از در منابع خبری تعداد 15 حکم اعلام شده بود، که با تسلیم تعدادی بیشتری از احکام این تعداد به بیش از 40 حکم افزایش یافت و پیش بینی می شود که احتمالاً این تعداد افزایش یابد.
این محکومیت های انضباطی دانشجویان در واکنش به اعتراض سه هفته پیش دانشجویان نسبت به حضور سرزده و بدون اطلاع قبلی محمود احمدی نژاد در دانشگاه شهید بهشتی، صادر شده است. تعداد و نوع احکام صادره، در تاریخ این دانشگاه بی سابقه بوده است به طوری که طی این احکام، بنا به اطلاعات واصله، حداقل 42 نفر از دانشجویان این دانشگاه با احکام سنگینی با حداقل دو ترم تعلیق از تحصیل و تعدادی نیز به اجرای بند 16 که شامل اخراج و انفصال از تحصیل در مقاطع بالاتر می باشد، محکوم شدهاند. آنان طبق این احکام از تسهیلات رفاهی دانشجویی نیز محروم شده اند.
دانشجویان این دانشگاه با استناد به برخی از اظهارات مسئولین انضباطی این دانشگاه، بر این تصورند که دستور و تأکیدات مقامات بالاتر بیرون از دانشگاه، مبنی بر برخورد شدید و سریع با دانشجویانی که نسبت به رئیس دولت اعتراض کردهاند، باعث شده تا دانشگاه مبادرت به صدور چنین احکام سنگینی بورزد. این در حالی است که اکثر احکام به صورت غیابی و بدون احضار به حراست یا کمیته انضباطی در روندی سریع صادر شده است.
دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی پیش از این در صبح روز 20 اردیبهشت ماه در واکنش به حضور ناگهانی و بدون اطلاع محمود احمدی نژاد، با برگزاری تجمعی، اعتراض خود را به این حضور ناگهانی و مخفیانه رئیس دولت دهم و همچنین جو امنیتی دانشگاه ابراز کردند که به برخورد با نیروهای بسیج و حراست روبرو شدند. این تجمع درگیری های پراکنده ای را نیز در پی داشت که منجر به زخمی شدن چند نفر از دانشجویان معترض شد.
در این مراسم محمود احمدی نژاد، کامران دانشجو، وزیر علوم، وحیدی دستجردی وزیر بهداشت، پرویز داودی معاون اول سابق احمدی نژاد و بسیاری از مسئولین بلند پایه دولت حضور داشتند.
پیش از این نیز در پی اعتراضات و تجمعات دانشجویی 16 آذر 88 و روزهای بعد از آن، بیش از سیصد نفر از دانشجویان به حراست و کمیته انضباطی احضار و تعدادی نیز بدون حکم انضباطی از خوابگاه اخراج و با محدودیت هایی روبرو شده بودند.
Friday, May 28, 2010
نامه سرگشاده جمعی از فعالان کمپین یک میلیون امضا به ریاست قوه قضائیه
ریاست محترم قوه قضائیه آیت الله صادق آملی لاریجانی
با سلام
حدود سه ماه هست که از بازداشت محبوبه کرمی, یکی از فعالان حقوق زن در کمپین یک میلیون امضا می گذرد اما تاکنون هیچ پاسخ روشنی از وضعیت وی به وکلا یا خانواده ایشان داده نشده است. محبوبه کرمی در تاریخ 11 اسفند 88 بازداشت شد. از آن زمان تا کنون وکلای وی نه به پرونده دسترسی داشته اند و نه اجازه ملاقات با موکلشان را داشته اند. هیچ مرجع قانونی نیز توضیحی در مورد اتهامات وارده به وی ارائه نداده است. این درحالیست که بر طبق آئین دادرسی کیفری متهم باید ظرف 24 ساعت اول پس از بازداشت تفهیم اتهام شود. همچنین افراد بازداشت شده باید از حق تماس و ملاقات با خانواده برخوردار باشند. محبوبه کرمی امروز پس از حدود 20 روز در تماس با خانواده اش اعلام کرده که علیرغم وضعیت مبهم پرونده اش, وی را به بند عمومی نسوان زندان اوین منتقل کرده اند.
ریاست محترم قوه قضائیه شما بارها در سخنرانیهای خود به "لزوم قانونمندی دستگاه قضایی" و "تسهیل فرآیند دادرسی" اشاره نموده اید، اما موقعیت بلاتکلیف فعالان حقوق زن و خبرهای ناگواری که از صدور حکم های سنگین برای این فعالان می رسد از این منظر برنگرانی های ما افزوده است. از آن جمله می توان به صدور حکم سنگین برای بهاره هدایت فعال دانشجویی و فعال کمپین (نه و نیم سال) و بلاتکلیفی شیوا نظرآهاری از فعالان دانشجویی و حقوق زن اشاره کرد.
ریاست محترم قوه قضائیه، تاکنون بسیاری از فعالان حقوق زن، از جمله عالیه اقدام دوست (محکوم به3 سال حبس تعزیری) و زینب بازیدی (محکوم به4 سال حبس تعزیری) در حال سپری کردن حبس های ناعادلانه خود در زندان هستند و بسیاری دیگر با احکام تعلیقی و یا بدوی و همچنین محرومیت از کار یا تحصیل هزنیه های گزافی پرداخته اند.
اکنون با عنایت به این نکته که مسئولیت دستگاه قضا در مقطع کنونی امانتی خطیر است در دستان شما، امیدواریم شاهد بازگشت روند قانونی به کلیه پرونده های فعالین کمپین یک میلیون امضا و دیگر فعالان اجتماعی و سیاسی و بطور خاص روشن شدن وضعیت محبوبه کرمی باشیم.
جمعی از فعالان حقوق زن در کمپین یک میلیون امضا
افروز مغزی، الناز انصاری، اميد کوهي، امیر رشیدی، امیر یعقوبعلی، آرش نصیری اقبالی، آزاده خرازی، آزاده خسروشاهی، آزاده فرامرزیها، بلال مرادویسی، بهاره بهبودی، بهناز شکاریار، پروین اردلان، تارا نجد احمدی، جلوه جواهری، جمشید آئین دار، حمیده نظامی، خدیجه مقدم، دلارام علی، رزیتا رجایی، رضوان مقدم، رها عسگری زاده، ریحانه جدید، ریحانه رجایی، زارا امجدیان، زانیار احمدی، زهره ارزنی، زهره اسدپور، زهره امین، زینب پیغمبرزاده، ژینا مدرس گرجی، ستاره هاشمی، سمانه عابدینی، سمیه رشیدی، سمیه فرید، سودابه فرخ نيا، سوسن طهماسبی، سولماز احمری، سیما حسین زاده، شهاب الدین شیخی، شیوا بدیهی نژاد، صدیقه مقدم، طیبه مونسان، ظریفه نصیری، علی اکبر خسروشاهی، علی عبدی، علی مشمولی، فاطمه پیغمبر زاده، فخری شادف، فرناز کمالی، فروغ سمیع نیا ، فریده یزدی، فیروزه مهاجر، کاوه رضایی، کاوه مظفری، لیلا نظری، مارال فرخی، مانی هوشور، ماهرخ روستایی صفت، محبوبه حسین زاده، محمد شوراب ،مرضیه شکیبا، مریم زندی، مریم عامری ، مریم مالک، مژده علیمردانی، معصومه زمانی، مهرنوش اعتمادی، مونا محمد زاده ، نازلی فرخی، ناهید کشاورز، ناهید میرحاج، نرگس طیبات ، نسیم خسروی، نسیم سرابندی، نفیسه آزاد، نگار سماک نژاد، نوشین کشاورزنیا، نیکزاد زنگنه، نیلوفر انسان، نیلوفر گلکار، نینا وباب ، هایده تابش، هدا امینیان، هما مداح، وجیهه مقدم، ونوس رضایی، یاشار گرمستانی، یاور خسروشاهی
با سلام
حدود سه ماه هست که از بازداشت محبوبه کرمی, یکی از فعالان حقوق زن در کمپین یک میلیون امضا می گذرد اما تاکنون هیچ پاسخ روشنی از وضعیت وی به وکلا یا خانواده ایشان داده نشده است. محبوبه کرمی در تاریخ 11 اسفند 88 بازداشت شد. از آن زمان تا کنون وکلای وی نه به پرونده دسترسی داشته اند و نه اجازه ملاقات با موکلشان را داشته اند. هیچ مرجع قانونی نیز توضیحی در مورد اتهامات وارده به وی ارائه نداده است. این درحالیست که بر طبق آئین دادرسی کیفری متهم باید ظرف 24 ساعت اول پس از بازداشت تفهیم اتهام شود. همچنین افراد بازداشت شده باید از حق تماس و ملاقات با خانواده برخوردار باشند. محبوبه کرمی امروز پس از حدود 20 روز در تماس با خانواده اش اعلام کرده که علیرغم وضعیت مبهم پرونده اش, وی را به بند عمومی نسوان زندان اوین منتقل کرده اند.
ریاست محترم قوه قضائیه شما بارها در سخنرانیهای خود به "لزوم قانونمندی دستگاه قضایی" و "تسهیل فرآیند دادرسی" اشاره نموده اید، اما موقعیت بلاتکلیف فعالان حقوق زن و خبرهای ناگواری که از صدور حکم های سنگین برای این فعالان می رسد از این منظر برنگرانی های ما افزوده است. از آن جمله می توان به صدور حکم سنگین برای بهاره هدایت فعال دانشجویی و فعال کمپین (نه و نیم سال) و بلاتکلیفی شیوا نظرآهاری از فعالان دانشجویی و حقوق زن اشاره کرد.
ریاست محترم قوه قضائیه، تاکنون بسیاری از فعالان حقوق زن، از جمله عالیه اقدام دوست (محکوم به3 سال حبس تعزیری) و زینب بازیدی (محکوم به4 سال حبس تعزیری) در حال سپری کردن حبس های ناعادلانه خود در زندان هستند و بسیاری دیگر با احکام تعلیقی و یا بدوی و همچنین محرومیت از کار یا تحصیل هزنیه های گزافی پرداخته اند.
اکنون با عنایت به این نکته که مسئولیت دستگاه قضا در مقطع کنونی امانتی خطیر است در دستان شما، امیدواریم شاهد بازگشت روند قانونی به کلیه پرونده های فعالین کمپین یک میلیون امضا و دیگر فعالان اجتماعی و سیاسی و بطور خاص روشن شدن وضعیت محبوبه کرمی باشیم.
جمعی از فعالان حقوق زن در کمپین یک میلیون امضا
افروز مغزی، الناز انصاری، اميد کوهي، امیر رشیدی، امیر یعقوبعلی، آرش نصیری اقبالی، آزاده خرازی، آزاده خسروشاهی، آزاده فرامرزیها، بلال مرادویسی، بهاره بهبودی، بهناز شکاریار، پروین اردلان، تارا نجد احمدی، جلوه جواهری، جمشید آئین دار، حمیده نظامی، خدیجه مقدم، دلارام علی، رزیتا رجایی، رضوان مقدم، رها عسگری زاده، ریحانه جدید، ریحانه رجایی، زارا امجدیان، زانیار احمدی، زهره ارزنی، زهره اسدپور، زهره امین، زینب پیغمبرزاده، ژینا مدرس گرجی، ستاره هاشمی، سمانه عابدینی، سمیه رشیدی، سمیه فرید، سودابه فرخ نيا، سوسن طهماسبی، سولماز احمری، سیما حسین زاده، شهاب الدین شیخی، شیوا بدیهی نژاد، صدیقه مقدم، طیبه مونسان، ظریفه نصیری، علی اکبر خسروشاهی، علی عبدی، علی مشمولی، فاطمه پیغمبر زاده، فخری شادف، فرناز کمالی، فروغ سمیع نیا ، فریده یزدی، فیروزه مهاجر، کاوه رضایی، کاوه مظفری، لیلا نظری، مارال فرخی، مانی هوشور، ماهرخ روستایی صفت، محبوبه حسین زاده، محمد شوراب ،مرضیه شکیبا، مریم زندی، مریم عامری ، مریم مالک، مژده علیمردانی، معصومه زمانی، مهرنوش اعتمادی، مونا محمد زاده ، نازلی فرخی، ناهید کشاورز، ناهید میرحاج، نرگس طیبات ، نسیم خسروی، نسیم سرابندی، نفیسه آزاد، نگار سماک نژاد، نوشین کشاورزنیا، نیکزاد زنگنه، نیلوفر انسان، نیلوفر گلکار، نینا وباب ، هایده تابش، هدا امینیان، هما مداح، وجیهه مقدم، ونوس رضایی، یاشار گرمستانی، یاور خسروشاهی
از ۲۲ خرداد تا مراسم تحلیف احمدینژاد روزی دو نفر اعدام شدند
دروئری دايک، پژوهشگر سازمان عفو بینالملل، همزمان با انتشار گزارش سالیانه این سازمان درباره وضع حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان، در گفتوگو با رادیو فردا وضعیت حقوق بشر در ایران را تشریح میکند. وی که به زبان فارسی مسلط است مهمترین موارد نقض حقوق بشر در ایران را در یک سال گذشته بازگو کرده است.
وی میگوید «بعد از بررسی همه متن گزارشهای مختلف از ۱۵۹ کشور مختلف، برداشت خود ما اينست که يک خلاء سراسری عدالت در جهان هست.»
این پژوهشگر تاکید میکند که گزارش این سازمان درباره وضعیت ایران در سال گذشته بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری معطوف بود.
رادیو فردا: مهمترين موارد نقض حقوق بشر در سال گذشته در ايران از لحاظ عفو بينالملل کدامها بودند؟
دروئری دايک: در حدود ۵ هزار نفر دستگير شدند. حداقل ۱۲ تن در دست مقامامات رسمی کشته شدند. مقامات رسمی حداقل ۴۳ نفر را شناختند که در زمان ناآرامیها مردند. ولی برعکس، ما گزارشهای مختلف دريافت کرديم که نشان میدهد که بيشتر است و در حدود ۱۰۰ نفر مردهاند.
يک نگرانی عفو بين الملل هميشه تعداد اعدامها در سال است. ايران در سال گذشته ميلادی ۳۸۸ نفر را اعدام کرده است. که حداقل ۱۴ نفر را در ملاء عام به دار آويختند. ولی مهمترين به نظر ما اينست که مثل اينکه مقامهای رسمی ايران از اعدام استفاده میکنند برای اينکه به تظاهراتکنندگان پپامی بفرستند. منظورم اينست که بين روز انتخابات رياست جهموری و روز مراسم تعيين آقای احمدی نژاد سرعت ميزان اين اعدام ها خيلی بيشتر شد. بين اين دو تاريخ (البته ميلادی) ۱۲ ژوئن و ۵ اوت حداقل ۱۱۲ نفر اعدام شده اند. تقريبا دو نفر در هر روز. دوباره میبينيم در سال ۲۰۱۰ ميلادی با مثلا اعدام فرزاد کمانگر و شيرين علم هولی و اين چهار جوان کرد و ديگری که فارس بوده...
آمار و ارقامی که داشتيم در مورد بازداشتها چه چيزی را در ايران نشان میدهد؟
بعد از انتخابات رئيس جمهوری ديديم با دستگيری دسته جمعی طرفداران ميرحسين موسوی و مهدی کروبی و اقداماتی که انجام دادند بر عليه فعالان مدنی و حقوق بشری؛ و دوباره ديديم در زمان عاشورا و همينطور در سالگرد انقلاب، قبل از نوروز و همينطور بعد از نوروز اين موج دستگیریها همينطور اتفاق افتادند.
چه چيزی را عفو بينالملل برای سال آينده در ايران هدف قرار داده؟
مثلا کشتن ندا آقاسلطان را همه ما ديديم. ولی عکسالعمل مقامهای جمهوری اسلامی چه بود؟ آيا بررسی شفاف شروع کردند، خانواده را دعوت کردند که شرکت کنند در يک بررسی شفاف؟ نه. مسئله کهريزک بعد از کشتن روحالامينی که البته پدرشان طرفدار جمهوری اسلامی و از مقامات ايران بود، يک پرونده باز کردند برای اينکه حقيقت را جستجو کنند. ولی در مورد ديگران چه شد؟ حقيقت کشتن ديگران را بررسی کردهاند؟ يا ضرب و شتم در زندانها؟ چرا اين پروندهها را باز نمیکنند؟ البته دولت ايران يک فرصت ديگر دارد.
کمی بعد از سالروز انتخابات رئيس جمهوری در ايران، در شهر ژنو شورای حقوق بشر سازمان ملل پرونده ايران را دوباره بررسی میکنند؛ زمان آن رسيده است که دولت ايران بالاخره اجازه دهد به گزارشگران ويژه سازمان ملل به ايران سفر کنند . آنها میخواستند بروند ولی دولت ايران و مقامات ايران جواب نمیدهند. چرا؟ ولی برعکس وقتی که نامزد شورای حقوق بشر شدند، گفتند که ما با نهادهای بينالمللی همکاری میکنيم. اين چه نوع همکاری است که به گزارشگران ويژه سازمان ملل جواب نمیدهند؟
البته ما سازمان عفو بينالملل هستيم و يک نهاد غيردولتی هستيم و به ما هم اجازه نمیدهند که تحقيقات خودمان را در ايران انجام دهيم. در صورتی که اجازه دهند که ما به ايران سفر کنيم و تحقيقات خود را بکنيم، سرانجام فکر میکنم که ما میتوانيم يک انتقاد مثبتی پيدا کنيم برای اينکه سيستم عدالت در ايران بهتر شود.رادیو فردا
وی میگوید «بعد از بررسی همه متن گزارشهای مختلف از ۱۵۹ کشور مختلف، برداشت خود ما اينست که يک خلاء سراسری عدالت در جهان هست.»
این پژوهشگر تاکید میکند که گزارش این سازمان درباره وضعیت ایران در سال گذشته بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری معطوف بود.
رادیو فردا: مهمترين موارد نقض حقوق بشر در سال گذشته در ايران از لحاظ عفو بينالملل کدامها بودند؟
دروئری دايک: در حدود ۵ هزار نفر دستگير شدند. حداقل ۱۲ تن در دست مقامامات رسمی کشته شدند. مقامات رسمی حداقل ۴۳ نفر را شناختند که در زمان ناآرامیها مردند. ولی برعکس، ما گزارشهای مختلف دريافت کرديم که نشان میدهد که بيشتر است و در حدود ۱۰۰ نفر مردهاند.
يک نگرانی عفو بين الملل هميشه تعداد اعدامها در سال است. ايران در سال گذشته ميلادی ۳۸۸ نفر را اعدام کرده است. که حداقل ۱۴ نفر را در ملاء عام به دار آويختند. ولی مهمترين به نظر ما اينست که مثل اينکه مقامهای رسمی ايران از اعدام استفاده میکنند برای اينکه به تظاهراتکنندگان پپامی بفرستند. منظورم اينست که بين روز انتخابات رياست جهموری و روز مراسم تعيين آقای احمدی نژاد سرعت ميزان اين اعدام ها خيلی بيشتر شد. بين اين دو تاريخ (البته ميلادی) ۱۲ ژوئن و ۵ اوت حداقل ۱۱۲ نفر اعدام شده اند. تقريبا دو نفر در هر روز. دوباره میبينيم در سال ۲۰۱۰ ميلادی با مثلا اعدام فرزاد کمانگر و شيرين علم هولی و اين چهار جوان کرد و ديگری که فارس بوده...
آمار و ارقامی که داشتيم در مورد بازداشتها چه چيزی را در ايران نشان میدهد؟
بعد از انتخابات رئيس جمهوری ديديم با دستگيری دسته جمعی طرفداران ميرحسين موسوی و مهدی کروبی و اقداماتی که انجام دادند بر عليه فعالان مدنی و حقوق بشری؛ و دوباره ديديم در زمان عاشورا و همينطور در سالگرد انقلاب، قبل از نوروز و همينطور بعد از نوروز اين موج دستگیریها همينطور اتفاق افتادند.
چه چيزی را عفو بينالملل برای سال آينده در ايران هدف قرار داده؟
مثلا کشتن ندا آقاسلطان را همه ما ديديم. ولی عکسالعمل مقامهای جمهوری اسلامی چه بود؟ آيا بررسی شفاف شروع کردند، خانواده را دعوت کردند که شرکت کنند در يک بررسی شفاف؟ نه. مسئله کهريزک بعد از کشتن روحالامينی که البته پدرشان طرفدار جمهوری اسلامی و از مقامات ايران بود، يک پرونده باز کردند برای اينکه حقيقت را جستجو کنند. ولی در مورد ديگران چه شد؟ حقيقت کشتن ديگران را بررسی کردهاند؟ يا ضرب و شتم در زندانها؟ چرا اين پروندهها را باز نمیکنند؟ البته دولت ايران يک فرصت ديگر دارد.
کمی بعد از سالروز انتخابات رئيس جمهوری در ايران، در شهر ژنو شورای حقوق بشر سازمان ملل پرونده ايران را دوباره بررسی میکنند؛ زمان آن رسيده است که دولت ايران بالاخره اجازه دهد به گزارشگران ويژه سازمان ملل به ايران سفر کنند . آنها میخواستند بروند ولی دولت ايران و مقامات ايران جواب نمیدهند. چرا؟ ولی برعکس وقتی که نامزد شورای حقوق بشر شدند، گفتند که ما با نهادهای بينالمللی همکاری میکنيم. اين چه نوع همکاری است که به گزارشگران ويژه سازمان ملل جواب نمیدهند؟
البته ما سازمان عفو بينالملل هستيم و يک نهاد غيردولتی هستيم و به ما هم اجازه نمیدهند که تحقيقات خودمان را در ايران انجام دهيم. در صورتی که اجازه دهند که ما به ايران سفر کنيم و تحقيقات خود را بکنيم، سرانجام فکر میکنم که ما میتوانيم يک انتقاد مثبتی پيدا کنيم برای اينکه سيستم عدالت در ايران بهتر شود.رادیو فردا
امتناع عماد بهاور از مصاحبه تلویزیونی علت انتقال او به زندان رجایی شهر است
عماد بهاور، مسئول شاخه جوانان نهضت آزادى ایران و از بازداشت شده هاى پس از انتخابات، از زندان اوین به زندان رجایى شهر منتقل شد.
رهانا: انتقال زندانیان سیاسى وعقیدتى به زندانهاى شهرهاى دیگر به اعتقاد برخى تحلیلگران سیاسى به ابزارى براى تنبیه و انتقام گیرى از این زندانیان تبدیل شده که به اعتقاد حقوقدانان رفتارى برخلاف قوانین موجود است.
پس از انتقال احمدزیدآبادى و مسعود باستانى، دو زندانى سیاسى و عقیدتى پس از انتخابات به زندان رجایى شهر، حال نوبت به عماد بهاور، [1] مسئول شاخه جوانان نهضت آزادى ایران و از بازداشت شده هاى پس از انتخابات رسیده تا از زندان اوین به زندان رجایى شهر منتقل شود که در ایران زندانى مخوف نامیده مى شود؛ زندانى که سال هاست منصور اسانلو از رهبران سندیکاى کارگران شرکت واحد اتوبوسرانى تهران و حومه را در خود جاى داده است.
طاهره طاهریان، مادرعماد بهاور، در گفت و گو با رادیو فردا از آخرین وضعیت این فعال سیاسى پس از انتقالش به زندان رجایى شهر می گوید:
طاهره طاهریان: ما امروز شنیدیم که ایشان را به زندان رجایى شهر منتقل کرده اند. بدون خبر ما بود. روز پنجشنبه (روز ملاقاتش) رفتیم زندان اوین. متاسفانه به ما ملاقات ندادند. بسیار عصبى و ناراحت شدم. دلیلش را خواستم که چرا ملاقات ندادند. به من دلیل خاصى نگفتند. حال روحى ام کاملا به هم ریخت. هر چه سئوال مى کردم، جواب مرا نمى دادند. به هر صورت خانم آقاى پناهى که آن روز قرار داشت با دادستان، خبر ناراحتى مرا به ایشان گفتند. ایشان پیغام داده بودند که شنبه صبح خانم بهاور، بیایند دفتر من و من با آنها صحبت مى کنم و ملاقاتى مى دهم. ما صبح شنبه مراجعه کردیم به دفتر آقاى دادستان. آنجا جوابى نشنیدیم. این پیغام به آنها نرسیده بود و به من جوابى ندادند. مجددا روز یکشنبه که روز تلفن و نوبت تلفنش بود ما هرچه منتظر شدیم با ما تماس نگرفت. خیلى نگران بودیم از اول هفته که چه شده. خبرى ازش نشده. امروز صبح خودش تماس گرفت که انتقالش داده اند به زندان رجایى شهر.
خانم طاهریان، آقاى بهاور درباره دلیل این انتقال چیزى نگفتند؟
دلیلش مى گفت: این سه چهار روز اخیر خیلى به من فشار آوردند که مصاحبه تلویزیونى داشته باش. حتى همان روز پنجشنبه که رفته بودیم براى ملاقات و ملاقات ندادند، کارشناس پیش او بود و همان جا گفته بود: که ما یک هفته است خانم ات را دستگیر کرده ایم و مادرت هم الان حالش به هم خورده و سکته کرده و برده اند بیمارستان. تو براى اینکه آزاد شوى یک مصاحبه تلویزیونى داشته باش. او هم به هر صورت انجام نداده بود. و فکر مى کنم به همین دلیل انتقالش دادند به زندان رجایى شهر.
آیا وکیل آقاى بهاور توانسته بعد از این انتقال صحبتى با مسئولان زندان و یا مقامات قضایى داشته باشند یا دیدارى؟
نه خیر. من امروز به وکیل شان خبر دادم. حتی بلافاصله به دادگاه انقلاب خبر دادم که به چه دلیل ایشان رفته. آنها خبر نداشتند. و بعد که وکیل شان تماس گرفتند با آنجا، آنها به او گفتند: که انتقال داده اند به رجایى شهر و فعلا هم هنوز در حد اطلاع است.
اشاره کردید که آقاى بهاور، بعد از انتقال به زندان رجایى شهر با شما تماس گرفتند. توى این تماس در باره وضعیت نگهداری خود در این زندان صحبتى کردند و یا اشاره اى داشتند؟
نه. فقط تلفنى در حد سه چهار دقیقه بود و گفت: مرا تازه آورده اند و احتمال مى دهیم که امروز صبح رفته باشد. چون بلافاصله بعد از رسیدنش بوده و از قرار معلوم نمى دانم یک صحبتى در باره قرنطینه کرد و گفت: که بعدش مى آورند زندان عمومى و سه چهار روز فعلا قرنطینه هستم. ولى قول داد که احتمالا مى تواند تماس بگیرد.
شما چه برنامه اى دارید و چه اقداماتى خواهید کرد در اعتراض به این انتقال؟
من فقط با وکیلش صحبت کردم که ایشان قرار است فردا به دادگاه انقلاب مراجعه کنند و ما هم طبق معمول که از اول پیگیرى مى کردیم باید یک پای مان دادگاه انقلاب باشد و یک پای مان دفتر دادستان که ببینیم از آقاى دادستان مى توانیم وقت بگیریم.
چون از آن روز هرچه تماس گرفتیم وقتى به ما ندادند و فقط از مسئولان خواستند که به ما جوابى بدهند. انتظار همین است چون خود آقاى دادستان که گفته من شنبه مى بینمشان، ما از آن روز همینطور داریم مراجعه مى کنیم و مى گوییم: که ایشان خودشان گفته اند. ولى هیچ کس جواب ما را نمى دهد. یک ساعت خاص هم نمى گویند که ایشان آنجا هستند یا شما بیایید ملاقات کنید. انتظار ما این است که یک جواب درست بدهند.
رهانا: انتقال زندانیان سیاسى وعقیدتى به زندانهاى شهرهاى دیگر به اعتقاد برخى تحلیلگران سیاسى به ابزارى براى تنبیه و انتقام گیرى از این زندانیان تبدیل شده که به اعتقاد حقوقدانان رفتارى برخلاف قوانین موجود است.
پس از انتقال احمدزیدآبادى و مسعود باستانى، دو زندانى سیاسى و عقیدتى پس از انتخابات به زندان رجایى شهر، حال نوبت به عماد بهاور، [1] مسئول شاخه جوانان نهضت آزادى ایران و از بازداشت شده هاى پس از انتخابات رسیده تا از زندان اوین به زندان رجایى شهر منتقل شود که در ایران زندانى مخوف نامیده مى شود؛ زندانى که سال هاست منصور اسانلو از رهبران سندیکاى کارگران شرکت واحد اتوبوسرانى تهران و حومه را در خود جاى داده است.
طاهره طاهریان، مادرعماد بهاور، در گفت و گو با رادیو فردا از آخرین وضعیت این فعال سیاسى پس از انتقالش به زندان رجایى شهر می گوید:
طاهره طاهریان: ما امروز شنیدیم که ایشان را به زندان رجایى شهر منتقل کرده اند. بدون خبر ما بود. روز پنجشنبه (روز ملاقاتش) رفتیم زندان اوین. متاسفانه به ما ملاقات ندادند. بسیار عصبى و ناراحت شدم. دلیلش را خواستم که چرا ملاقات ندادند. به من دلیل خاصى نگفتند. حال روحى ام کاملا به هم ریخت. هر چه سئوال مى کردم، جواب مرا نمى دادند. به هر صورت خانم آقاى پناهى که آن روز قرار داشت با دادستان، خبر ناراحتى مرا به ایشان گفتند. ایشان پیغام داده بودند که شنبه صبح خانم بهاور، بیایند دفتر من و من با آنها صحبت مى کنم و ملاقاتى مى دهم. ما صبح شنبه مراجعه کردیم به دفتر آقاى دادستان. آنجا جوابى نشنیدیم. این پیغام به آنها نرسیده بود و به من جوابى ندادند. مجددا روز یکشنبه که روز تلفن و نوبت تلفنش بود ما هرچه منتظر شدیم با ما تماس نگرفت. خیلى نگران بودیم از اول هفته که چه شده. خبرى ازش نشده. امروز صبح خودش تماس گرفت که انتقالش داده اند به زندان رجایى شهر.
خانم طاهریان، آقاى بهاور درباره دلیل این انتقال چیزى نگفتند؟
دلیلش مى گفت: این سه چهار روز اخیر خیلى به من فشار آوردند که مصاحبه تلویزیونى داشته باش. حتى همان روز پنجشنبه که رفته بودیم براى ملاقات و ملاقات ندادند، کارشناس پیش او بود و همان جا گفته بود: که ما یک هفته است خانم ات را دستگیر کرده ایم و مادرت هم الان حالش به هم خورده و سکته کرده و برده اند بیمارستان. تو براى اینکه آزاد شوى یک مصاحبه تلویزیونى داشته باش. او هم به هر صورت انجام نداده بود. و فکر مى کنم به همین دلیل انتقالش دادند به زندان رجایى شهر.
آیا وکیل آقاى بهاور توانسته بعد از این انتقال صحبتى با مسئولان زندان و یا مقامات قضایى داشته باشند یا دیدارى؟
نه خیر. من امروز به وکیل شان خبر دادم. حتی بلافاصله به دادگاه انقلاب خبر دادم که به چه دلیل ایشان رفته. آنها خبر نداشتند. و بعد که وکیل شان تماس گرفتند با آنجا، آنها به او گفتند: که انتقال داده اند به رجایى شهر و فعلا هم هنوز در حد اطلاع است.
اشاره کردید که آقاى بهاور، بعد از انتقال به زندان رجایى شهر با شما تماس گرفتند. توى این تماس در باره وضعیت نگهداری خود در این زندان صحبتى کردند و یا اشاره اى داشتند؟
نه. فقط تلفنى در حد سه چهار دقیقه بود و گفت: مرا تازه آورده اند و احتمال مى دهیم که امروز صبح رفته باشد. چون بلافاصله بعد از رسیدنش بوده و از قرار معلوم نمى دانم یک صحبتى در باره قرنطینه کرد و گفت: که بعدش مى آورند زندان عمومى و سه چهار روز فعلا قرنطینه هستم. ولى قول داد که احتمالا مى تواند تماس بگیرد.
شما چه برنامه اى دارید و چه اقداماتى خواهید کرد در اعتراض به این انتقال؟
من فقط با وکیلش صحبت کردم که ایشان قرار است فردا به دادگاه انقلاب مراجعه کنند و ما هم طبق معمول که از اول پیگیرى مى کردیم باید یک پای مان دادگاه انقلاب باشد و یک پای مان دفتر دادستان که ببینیم از آقاى دادستان مى توانیم وقت بگیریم.
چون از آن روز هرچه تماس گرفتیم وقتى به ما ندادند و فقط از مسئولان خواستند که به ما جوابى بدهند. انتظار همین است چون خود آقاى دادستان که گفته من شنبه مى بینمشان، ما از آن روز همینطور داریم مراجعه مى کنیم و مى گوییم: که ایشان خودشان گفته اند. ولى هیچ کس جواب ما را نمى دهد. یک ساعت خاص هم نمى گویند که ایشان آنجا هستند یا شما بیایید ملاقات کنید. انتظار ما این است که یک جواب درست بدهند.
عفو بین الملل: قربانیان تجاوز و شکنجه در معرض خطری جدید قرار دارند
عفو بین الملل در مورد خطر جدیدی که قربانیان تجاوز و شکنجه در ایران را تهدید میکند ابراز نگرانی شدید کرده است.
عفو بین الملل، از سازمان های مدافع حقوق بشر، با صدور بیانیه ای هشدار داده است که در پی ضبط اسناد و مدارک مربوط به آزار تعدادی از بازداشتیان پس از انتخابات اخیر ایران، کسانی که توسط ماموران امنیتی مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار گرفته اند اینک با خطر جدیدی مواجه هستند.
آیرین خان، دبیرکل عفو بین الملل، از رهبر جمهوری اسلامی خواسته است تا امنیت قربانیان تجاوز و شکنجه را تضمین و کسانی را که مرتکب این اعمال شده اند مورد بازخواست قانونی قرار دهد.
خانم خان گفته است که ظاهرا مقامات ایران بیش از آن که به بررسی بی طرفانه موارد شکنجه و تجاوز در بازداشتگاهها علاقه داشته باشند، تلاش خود را بر کشف هویت کسانی متمرکز کرده اند که مدعی شکنجه و تجاوز ماموران امنیتی بوده اند. .....
عفو بین الملل هشدار میدهد که این اقدامات به دستور دادستان کل جمهوری اسلامی صورت گرفته و به این نگرانی دامن زده است که ماموران قضایی ممکن است از اطلاعات مندرج در مدارک ضبط شده، براى شناسایی قربانیان تجاوز و شکنجه که آماده ادای شهادت علیه عاملان این اقدامات هستند استفاده کنند.
خانم خان گفته است ”رهبر جمهوری اسلامی باید با دخالت در این ماجرا، اطمینان دهد که اقدامی براى پرده پوشی موارد آزار معترضان به نتیجه انتخابات صورت نخواهد گرفت و به ویژه باید تضمین کندکه از قربانیان تجاوز جنسی، شکنجه و سایر موارد بدرفتاری در برابر اقدامات تلافی جویانه شکنجه گران حفاظت به عمل خواهد آمد“ .
عفو بین الملل در بیانیه خود مینویسد که این سازمان همچنان از رهبر جمهوری اسلامی میخواهد تا از کارشناسان بين المللى شکنجه و اعدامهاى غیرقانونی براى سفر به ایران و انجام تحقیقات مستقل دعوت به عمل آورد.
عفو بین الملل، از سازمان های مدافع حقوق بشر، با صدور بیانیه ای هشدار داده است که در پی ضبط اسناد و مدارک مربوط به آزار تعدادی از بازداشتیان پس از انتخابات اخیر ایران، کسانی که توسط ماموران امنیتی مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار گرفته اند اینک با خطر جدیدی مواجه هستند.
آیرین خان، دبیرکل عفو بین الملل، از رهبر جمهوری اسلامی خواسته است تا امنیت قربانیان تجاوز و شکنجه را تضمین و کسانی را که مرتکب این اعمال شده اند مورد بازخواست قانونی قرار دهد.
خانم خان گفته است که ظاهرا مقامات ایران بیش از آن که به بررسی بی طرفانه موارد شکنجه و تجاوز در بازداشتگاهها علاقه داشته باشند، تلاش خود را بر کشف هویت کسانی متمرکز کرده اند که مدعی شکنجه و تجاوز ماموران امنیتی بوده اند. .....
عفو بین الملل هشدار میدهد که این اقدامات به دستور دادستان کل جمهوری اسلامی صورت گرفته و به این نگرانی دامن زده است که ماموران قضایی ممکن است از اطلاعات مندرج در مدارک ضبط شده، براى شناسایی قربانیان تجاوز و شکنجه که آماده ادای شهادت علیه عاملان این اقدامات هستند استفاده کنند.
خانم خان گفته است ”رهبر جمهوری اسلامی باید با دخالت در این ماجرا، اطمینان دهد که اقدامی براى پرده پوشی موارد آزار معترضان به نتیجه انتخابات صورت نخواهد گرفت و به ویژه باید تضمین کندکه از قربانیان تجاوز جنسی، شکنجه و سایر موارد بدرفتاری در برابر اقدامات تلافی جویانه شکنجه گران حفاظت به عمل خواهد آمد“ .
عفو بین الملل در بیانیه خود مینویسد که این سازمان همچنان از رهبر جمهوری اسلامی میخواهد تا از کارشناسان بين المللى شکنجه و اعدامهاى غیرقانونی براى سفر به ایران و انجام تحقیقات مستقل دعوت به عمل آورد.
دعوت دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر از سایر دانشجویان برای گرفتن روزه سیاسی
دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر از سایر دانشجویان برای گرفتن روزه سیاسی در حمایت از میلاد اسدی، علی پرویز و سهیل محمدی دعوت کردند.
به گزارش ادوار نیوز ،متن این بیانیه به شرح زیر است:
ما دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر در اعتراض به حکم ناعادلانه میلاد اسدی(هفت سال حبس تعزیری) در بیدادگاه انقلاب و همچنین ادامه بازداشت دو دانشجوی دیگر این دانشگاه علی پرویز و سهیل محمدی و برای همدردی با خانواده های این دانشجویان، روز یکشنبه ۱۳۸۹٫۰۳٫۰۹ روزه سیاسی گرفته و تا آزادی بی قید و شرط همکلاسی هایمان از شکنجه گاه اوین به اینگونه حرکات اعتراضی ادامه میدهیم و از دانشجویان دیگر دانشگاهها نیز انتظار همراهی با دانشجویان خواجه نصیری را داریم.
گیرم که در باورتان به خاک نشستهام
و ساقه های سبزم از ضربه های تبرهاتان زخمدار است
با ریشه چه می کنید؟
به گزارش ادوار نیوز ،متن این بیانیه به شرح زیر است:
ما دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر در اعتراض به حکم ناعادلانه میلاد اسدی(هفت سال حبس تعزیری) در بیدادگاه انقلاب و همچنین ادامه بازداشت دو دانشجوی دیگر این دانشگاه علی پرویز و سهیل محمدی و برای همدردی با خانواده های این دانشجویان، روز یکشنبه ۱۳۸۹٫۰۳٫۰۹ روزه سیاسی گرفته و تا آزادی بی قید و شرط همکلاسی هایمان از شکنجه گاه اوین به اینگونه حرکات اعتراضی ادامه میدهیم و از دانشجویان دیگر دانشگاهها نیز انتظار همراهی با دانشجویان خواجه نصیری را داریم.
گیرم که در باورتان به خاک نشستهام
و ساقه های سبزم از ضربه های تبرهاتان زخمدار است
با ریشه چه می کنید؟
تماس تلفنی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد با خانواده مجید توکلی
میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد با تماس تلفنی با خانواده مجید توکلی با این خانواده ابراز همدردی کردند.
به گزارش دانشجونیوز رهبران جنبش سبز با تماس تلفنی و گفتگو با مادر مجید توکلی در جریان آخرین وضعیت سلامتی مجید قرار گرفته و اعلام کردند که مجید توکلی را فراموش نکرده اند و تنها دوری شهر شیراز از تهران باعث شده است که آنها نتوانند به دیدار خانواده توکلی بروند.
مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ضمن ابراز تاسف نسبت به عدم رعایت حقوق ابتدایی مجید توکلی و فشارها بر وی، خواستار پایان بخشیدن به اعتصاب غذای وی و مادر مجید شدند.
همچنین طی روزهای گذشته بسیاری از فعالین سیاسی ضمن تماس تلفنی با خانواده توکلی خواستار پایان اعتصاب غذای مادر مجید توکلی شدند. در پی این تماس ها، مادر مجید توکی به اعتصاب غذای خود پایان داده است اما همچنان وضعیت سلامتی مجید توکلی و ادامه اعتصاب غذای وی به شدت نگران کننده است.
مجید توکلی از روز یکشنبه و در پی انتقال به سلول انفرادی در اعتراض به عدم رعایت حقوق اولیه اش به عنوان یک زندانی، دست به اعتصاب غذا زده است. در پی ادامه این اعتصاب غذا، سلامتی و جان مجید توکلی به شدت در خطر افتاده است.
به گزارش دانشجونیوز رهبران جنبش سبز با تماس تلفنی و گفتگو با مادر مجید توکلی در جریان آخرین وضعیت سلامتی مجید قرار گرفته و اعلام کردند که مجید توکلی را فراموش نکرده اند و تنها دوری شهر شیراز از تهران باعث شده است که آنها نتوانند به دیدار خانواده توکلی بروند.
مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ضمن ابراز تاسف نسبت به عدم رعایت حقوق ابتدایی مجید توکلی و فشارها بر وی، خواستار پایان بخشیدن به اعتصاب غذای وی و مادر مجید شدند.
همچنین طی روزهای گذشته بسیاری از فعالین سیاسی ضمن تماس تلفنی با خانواده توکلی خواستار پایان اعتصاب غذای مادر مجید توکلی شدند. در پی این تماس ها، مادر مجید توکی به اعتصاب غذای خود پایان داده است اما همچنان وضعیت سلامتی مجید توکلی و ادامه اعتصاب غذای وی به شدت نگران کننده است.
مجید توکلی از روز یکشنبه و در پی انتقال به سلول انفرادی در اعتراض به عدم رعایت حقوق اولیه اش به عنوان یک زندانی، دست به اعتصاب غذا زده است. در پی ادامه این اعتصاب غذا، سلامتی و جان مجید توکلی به شدت در خطر افتاده است.
دعوت دانشجویان به برگزاری تجمع اعتراضی ۲۵ خرداد
بعد از اعتراضات گسترده دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران به حضور ناگهانی و مخفیانۀ محمود احمدی نژاد در آن دانشگاه، بیش از سیصد دانشجو از دانشکده های مختلف آن دانشگاه به کمیته انضباطی احضار شدند که از این تعداد تا کنون برای بیش از سی نفر، احکام سنگین انضباطی شامل توبیخ کتبی و محرومیت از تحصیل صادر شده است.
روز بیستم اردیبهشت ماه جاری، دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران، پس از ورود به دانشگاه متوجه حضور رئیس دولت در آن دانشگاه شده و با شعارهای "مرگ بر دیکتاتور"، در میدان اصلی دانشگاه به اعتراض پرداختند.
به گزارش منابع خبری جرس، تغییر ناگهانی مسئول کمیته انضباطی آن دانشگاه نیز در همین راستا و در آستانه سالگرد ۲۲ خرداد ارزیابی می شود.
در اعتراض به برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، فعالان دانشجویی آن دانشگاه از عموم دانشجویان دعوت کرده است تا در تظاهرات اعتراضی روز ۲۵ خرداد (سالگرد نخستین اعتراض دانشجویی در دانشگاه بهشتی)، در میدان مرکزی دانشگاه، حضور داشته باشند.
روز بیستم اردیبهشت ماه جاری، دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران، پس از ورود به دانشگاه متوجه حضور رئیس دولت در آن دانشگاه شده و با شعارهای "مرگ بر دیکتاتور"، در میدان اصلی دانشگاه به اعتراض پرداختند.
به گزارش منابع خبری جرس، تغییر ناگهانی مسئول کمیته انضباطی آن دانشگاه نیز در همین راستا و در آستانه سالگرد ۲۲ خرداد ارزیابی می شود.
در اعتراض به برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، فعالان دانشجویی آن دانشگاه از عموم دانشجویان دعوت کرده است تا در تظاهرات اعتراضی روز ۲۵ خرداد (سالگرد نخستین اعتراض دانشجویی در دانشگاه بهشتی)، در میدان مرکزی دانشگاه، حضور داشته باشند.
خانواده جوادی حصار توان تامین وثیقه وی را ندارند
تحول سبز: مدیر مسئولی روزنامه توس، ریاست ستاد انتخاباتی محمد خاتمی در دو دوره انتخابش در استان خراسان، دبیری انجمن اسلامی معلمان خراسان، عضویت شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و عضو ارشد بودن در ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در انتخابات سال؛ در دوران ما هر کدام اینها به تنهایی دلیل و اتهام می¬شود برای بازداشت و محاکمه. حال، اگر کسی همه اینها را در سابقه¬اش داشته باشد، حتما دلایل کافی است برای اینکه بازداشتش کنند، ۵ ماه در زندان نگاه دارند و حتی نگویند اتهامش چیست.
اینها، کارنامه فعالیت، و به تعبیر حکومت سوابق پرونده، محمد صادق جوادی حصار است. کسی که احتمالا افراد کمی خبر دارند دربند است. او ۱۰ دی ماه ۸۸ بعد از احضار به اداره اطلاعات مشهد بازداشت شده است. سطرهای بعدی این خبر این روزها دیگر تکراری شده است؛ خانواده او امروز اعلام کردند که تا الان اتهام او را نمی¬دانند و در این مدت تنها توانسته¬اند دوبار با او ملاقات کنند. در عین حال توان پرداخت وثیقه تعیین شده از سوی دادگاه را ندارند و برای تهیه آن با کارشکنی¬ها و موانع مختلفی هم مواجه شده¬اند. همه اینها البته برای او تازگی ندارد. چون اولین اتهامش روزنامه¬نگار بودن است؛ سال ۷۶ که سردبیر روزنامه توس بود هم بازداشت و روانه زندان شده بود. اما امروز خانواده محمدصادق جوادی حصار خواستار اعلام وضعیت او هستند تا شاید بتوانند با تامین وثیقه بار دیگر او را آزاد ببینند.
اینها، کارنامه فعالیت، و به تعبیر حکومت سوابق پرونده، محمد صادق جوادی حصار است. کسی که احتمالا افراد کمی خبر دارند دربند است. او ۱۰ دی ماه ۸۸ بعد از احضار به اداره اطلاعات مشهد بازداشت شده است. سطرهای بعدی این خبر این روزها دیگر تکراری شده است؛ خانواده او امروز اعلام کردند که تا الان اتهام او را نمی¬دانند و در این مدت تنها توانسته¬اند دوبار با او ملاقات کنند. در عین حال توان پرداخت وثیقه تعیین شده از سوی دادگاه را ندارند و برای تهیه آن با کارشکنی¬ها و موانع مختلفی هم مواجه شده¬اند. همه اینها البته برای او تازگی ندارد. چون اولین اتهامش روزنامه¬نگار بودن است؛ سال ۷۶ که سردبیر روزنامه توس بود هم بازداشت و روانه زندان شده بود. اما امروز خانواده محمدصادق جوادی حصار خواستار اعلام وضعیت او هستند تا شاید بتوانند با تامین وثیقه بار دیگر او را آزاد ببینند.
بیانیه جمعی از دانشجویان داشگاه تهران در پی اعتصاب غذای مجید توکلی
جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در پی اعتصاب غذای مجید توکلی و در حمایت از وی اقدام به انتشار بیانیه ای کردن که در آن اعلام داشتند، در صورت سر ننهادن به خواسته های مجید، ما نیز همپای وی دست به اعتصاب غذا خواهیم زد و امتحاناتمان تعطیل می کنیم.
متن کامل این بیانیه به شرخ زیر می باشد:
سیصد گل سرخ، یك گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی؟
ما گر ز سر بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
در آستانۀ کودتای ننگین اتنخابات ، فشارها بر دانشجویان و دانشگاهی بالاخص دانشجویان دربند دوچندان گشتهاست. همانان که هیچگاه شهامت خوشنام زیستن را در خود نمیدیدند، زندگی را بر آزادیخواهان و دانشجویان سختتر کردند تا بل بر بر جنایات خویش سرپوش نهند و اعمال ننگین دیکتاتور را مخفی نگه دارند. فشارها تا آنجا بالا گرفت که حتی ترس از آنان که هماکنون نیز در چنگال خویش هستند رعشه بر اندامشان انداخته بطوریکه برخی را به زندانهای مخوف و دهشناک گوهردشت و رجاییشهر و پردیس کرج بردند و چندی را علیرغم اتمام براحل دادرسی به سلولهای تنگ و تاریک انفرادی انتقال دادند. در این میان شرف جنبش دانشجویی ایران، آزادۀ دربند، مجید توکلی تحت فشارهای سخت و صدچندان عُمال دیکتاتور قرار گرفته است و به دلایل نامعلوم به سلول انفرادی برده شد. وی نیز در واکنش به این اقدام سفاکانه دست به اعتصاب غذای خشک و نامحدود برای دستیابی به حقوق حَقّهاش زده و درحال پرپر شدن است.
در این زمانۀ عسرتبار ما دانشجویان دانشگاه تهران بر خود لازم میدانیم تا در اعتراض به این اقدام جنایتکارانۀ حاکمیت و همراهی و همدلی با یار دبستانی دربندمان، فریاد خود را به رسایی شرافت شرف جنبش دانشجویی ایران به گوش ملت ایران و تمام آزادگاه جهان برسانیم. ما همچنین به حاکمیت تمامیتخواه هشدار میدهیم در صورت عدم توجه به خواستههای مجید توکلی و آزادی هرچه سریعتر وی، ما نیز همپای او دست به اعتصاب غذای ادامه دار سراسری در دانشگاه تهران خواهیم زد و در صورت عدم شنیدن صدای خویش و تحقق خواستهمان از حضور در امتحانات سرباز میزنیم و با عدم حضور خویش بر سر امتحانات اعتراض خویش را دوباره اعلام می کنیم.
جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران
متن کامل این بیانیه به شرخ زیر می باشد:
سیصد گل سرخ، یك گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی؟
ما گر ز سر بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
در آستانۀ کودتای ننگین اتنخابات ، فشارها بر دانشجویان و دانشگاهی بالاخص دانشجویان دربند دوچندان گشتهاست. همانان که هیچگاه شهامت خوشنام زیستن را در خود نمیدیدند، زندگی را بر آزادیخواهان و دانشجویان سختتر کردند تا بل بر بر جنایات خویش سرپوش نهند و اعمال ننگین دیکتاتور را مخفی نگه دارند. فشارها تا آنجا بالا گرفت که حتی ترس از آنان که هماکنون نیز در چنگال خویش هستند رعشه بر اندامشان انداخته بطوریکه برخی را به زندانهای مخوف و دهشناک گوهردشت و رجاییشهر و پردیس کرج بردند و چندی را علیرغم اتمام براحل دادرسی به سلولهای تنگ و تاریک انفرادی انتقال دادند. در این میان شرف جنبش دانشجویی ایران، آزادۀ دربند، مجید توکلی تحت فشارهای سخت و صدچندان عُمال دیکتاتور قرار گرفته است و به دلایل نامعلوم به سلول انفرادی برده شد. وی نیز در واکنش به این اقدام سفاکانه دست به اعتصاب غذای خشک و نامحدود برای دستیابی به حقوق حَقّهاش زده و درحال پرپر شدن است.
در این زمانۀ عسرتبار ما دانشجویان دانشگاه تهران بر خود لازم میدانیم تا در اعتراض به این اقدام جنایتکارانۀ حاکمیت و همراهی و همدلی با یار دبستانی دربندمان، فریاد خود را به رسایی شرافت شرف جنبش دانشجویی ایران به گوش ملت ایران و تمام آزادگاه جهان برسانیم. ما همچنین به حاکمیت تمامیتخواه هشدار میدهیم در صورت عدم توجه به خواستههای مجید توکلی و آزادی هرچه سریعتر وی، ما نیز همپای او دست به اعتصاب غذای ادامه دار سراسری در دانشگاه تهران خواهیم زد و در صورت عدم شنیدن صدای خویش و تحقق خواستهمان از حضور در امتحانات سرباز میزنیم و با عدم حضور خویش بر سر امتحانات اعتراض خویش را دوباره اعلام می کنیم.
جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران
سبزهای گمنام
علی پرویز ،دانشجوی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر که از ۱۳ آبان ماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد ،به سلول انفرادی منتقل شد.
به گزارش کلمه، پرویز چند شب پیش همچون تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین ساعت یک بامداد برای بازجویی به بند ۲۰۹ منتقل شد . ماموران ۲۰۹ وی و دیگر فعالان سیاسی را مجبور به استفاده از چشم بند کرده بودند .
پرویز با یاد آوری اینکه بازجوهای وزارت اطلاعات در زمان بازداشت و تفهیم اتهام اولیه ،او و تعدادی دیگر از فعالان دانشجویی را که با چشم بند برگه تفهیم اتهام را نمی دیدند ،مجبور به امضای موارد اتهامی کرده بودند که بعد مشخص شد هیچ ارتباطی به او و دیگر فعالان دانشجویی نداشته ،نسبت به این موضوع اعتراض کرد.
علی پرویز وقتی با برخورد تند ماموران اطلاعات برای اجبار وی به استفاده از چشم بند مواجه شد ،چشم بندش را پاره کرد و از دیگر فعالان داشجویی خواست که اجازه ندهند بار دیگر با چشم بند بازجویی شوند.
ماموران اطلاعات در یک اقدام تنبهی و تلافی جویانه ،دستور انتقال پرویز را به سلول انفرادی صادر کردند.
علی پرویز یکی از ۱۲ دانشجوی بازداشتی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر است که از تاریخ ۱۲ آبانماه در زندان اوین به سر می برد .وی در دادگاه اولیه به سه سال حبس تعزیری و در دادگاه تجدید نظر به یکسال حبس تعزیری و همچنین جریمه نقدی محکوم شد .اتهامات وی اقدام علیه امنیت ملی، شرکت در تجمعات و توهین به مقام ریاست جمهوری است.
به گزارش کلمه، پرویز چند شب پیش همچون تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین ساعت یک بامداد برای بازجویی به بند ۲۰۹ منتقل شد . ماموران ۲۰۹ وی و دیگر فعالان سیاسی را مجبور به استفاده از چشم بند کرده بودند .
پرویز با یاد آوری اینکه بازجوهای وزارت اطلاعات در زمان بازداشت و تفهیم اتهام اولیه ،او و تعدادی دیگر از فعالان دانشجویی را که با چشم بند برگه تفهیم اتهام را نمی دیدند ،مجبور به امضای موارد اتهامی کرده بودند که بعد مشخص شد هیچ ارتباطی به او و دیگر فعالان دانشجویی نداشته ،نسبت به این موضوع اعتراض کرد.
علی پرویز وقتی با برخورد تند ماموران اطلاعات برای اجبار وی به استفاده از چشم بند مواجه شد ،چشم بندش را پاره کرد و از دیگر فعالان داشجویی خواست که اجازه ندهند بار دیگر با چشم بند بازجویی شوند.
ماموران اطلاعات در یک اقدام تنبهی و تلافی جویانه ،دستور انتقال پرویز را به سلول انفرادی صادر کردند.
علی پرویز یکی از ۱۲ دانشجوی بازداشتی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر است که از تاریخ ۱۲ آبانماه در زندان اوین به سر می برد .وی در دادگاه اولیه به سه سال حبس تعزیری و در دادگاه تجدید نظر به یکسال حبس تعزیری و همچنین جریمه نقدی محکوم شد .اتهامات وی اقدام علیه امنیت ملی، شرکت در تجمعات و توهین به مقام ریاست جمهوری است.
Tuesday, May 25, 2010
محسن میردامادی به اوین فراخوانده شد
تحول سبز: دوشنبه شب معاون اطلاعات سپاه طی تماس با محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت به وی اعلام کرد مرخصی وی به اتمام رسیده و در پی مخالفت مقامات مسئول با تمدید آن، باید به زندان برگردد. حکم بدوی میردامادی اوائل اردیبهشت ماه صادر شده بود که هنوز قطعی نشده است.
جمعه گذشته عروسی فرزند محسن میردامادی با حضور شخصیتهای بلندپایه و سران اصلاح طلب نظیر سید حسن و سید یاسر خمینی، سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سید محمد موسوی خوئینی، و برخی چهرههای زندانیان آزاد شده برگزار شده بود و در رسانههای مختلف بازتابهای وسیعی داشت. بعد از برگزاری این مراسم و بازتابهای آن، پیش بینی می شد محافل اقتدارگرا در واکنش به آن، میردامادی را به زندان بازگردانند.
جمعه گذشته عروسی فرزند محسن میردامادی با حضور شخصیتهای بلندپایه و سران اصلاح طلب نظیر سید حسن و سید یاسر خمینی، سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سید محمد موسوی خوئینی، و برخی چهرههای زندانیان آزاد شده برگزار شده بود و در رسانههای مختلف بازتابهای وسیعی داشت. بعد از برگزاری این مراسم و بازتابهای آن، پیش بینی می شد محافل اقتدارگرا در واکنش به آن، میردامادی را به زندان بازگردانند.
پليس با تجمع غيرقانوني در 22خرداد برخورد ميكند
فرمانده انتظامي تهران بزرگ در رابطه با اعلام برخي رسانهها مبني بر تجمع در 22 خرداد عنوان كرد، پليس با هر گونه تجمع غيرقانوني برخورد ميكند و ما حافظ نظم و امنيت در جامعه هستيم.
سردار حسين ساجدينيا در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، تصريح كرد: هر تجمعي كه قانوني باشد پليس همكاري ميكند اما در تجمعات غيرقانوني چه در مواقع خاص و چه در ديگر روزهاي سال با تجمع غيرقانوني برخورد ميشود.
وي تاكيد كرد: پليس بيدار و هوشيار است و حافظ نظم و امنيت در جامعه؛ از اين رو با تجمعات غيرقانوني برابر قانون برخورد صورت ميگيرد.
با نزدیک شدن به سالگرد انتخابات مهندسی شده و اعلام آمادگی مردم برای شرکت در راهپیمایی، این اولین واکنش رسمی در برخورد با تجمعات مردمی است.
گفتنی است از سوی گروههای اصلاح طلب برای بیست و دو خرداد درخواست مجوز شده، ولی تاکنون پاسخی به این مجوز داده نشده است.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی روز گذشته در دیدارشان بر لزوم مشارکت گسترده مردم و لزوم اطلاع رسانی در سالگرد انتخابات تاکید کردند.
سردار حسين ساجدينيا در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، تصريح كرد: هر تجمعي كه قانوني باشد پليس همكاري ميكند اما در تجمعات غيرقانوني چه در مواقع خاص و چه در ديگر روزهاي سال با تجمع غيرقانوني برخورد ميشود.
وي تاكيد كرد: پليس بيدار و هوشيار است و حافظ نظم و امنيت در جامعه؛ از اين رو با تجمعات غيرقانوني برابر قانون برخورد صورت ميگيرد.
با نزدیک شدن به سالگرد انتخابات مهندسی شده و اعلام آمادگی مردم برای شرکت در راهپیمایی، این اولین واکنش رسمی در برخورد با تجمعات مردمی است.
گفتنی است از سوی گروههای اصلاح طلب برای بیست و دو خرداد درخواست مجوز شده، ولی تاکنون پاسخی به این مجوز داده نشده است.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی روز گذشته در دیدارشان بر لزوم مشارکت گسترده مردم و لزوم اطلاع رسانی در سالگرد انتخابات تاکید کردند.
علی دایی خطاب به فردوسیپور: به تلویزیون نمیآیم چون رسانه ملی نیست و فقط دست عده ای از افراد است
علی دایی در برنامه نود دیشب شرکت نکرد و تنها به مصاحبه تلفنی با فردوسی پور بسنده کرد.
به گزارش خبرآنلاین، وی به فردوسی پور گفت فقط به خاطر شخص شما با تلویزیون مصاحبه می کنم چون تلویزیون رسانه ملی نیست و فقط دست عده ای از افراد است.
دایی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا گفته اید مدال قهرمانی را از دست تاج نمی گیرید گفت شخصیت من بسیار برتر از آن است که مدالم را از او بگیرم. اگر قرار بود مدال من را تاج بدهد اصلا دنبال قهرمانی نمی رفتم.
دایی افزود:من زمانی که سرمربی تیم ملی بودم قصد کناره گیری داشتم اما آقای تاج از من خواست بمانم. اما بعدها آقای تاج گفت اولین موافق استعفای من بوده. این نشان می دهد که حرف و عمل او با هم یکسان نیست.
به گزارش خبرآنلاین، وی به فردوسی پور گفت فقط به خاطر شخص شما با تلویزیون مصاحبه می کنم چون تلویزیون رسانه ملی نیست و فقط دست عده ای از افراد است.
دایی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا گفته اید مدال قهرمانی را از دست تاج نمی گیرید گفت شخصیت من بسیار برتر از آن است که مدالم را از او بگیرم. اگر قرار بود مدال من را تاج بدهد اصلا دنبال قهرمانی نمی رفتم.
دایی افزود:من زمانی که سرمربی تیم ملی بودم قصد کناره گیری داشتم اما آقای تاج از من خواست بمانم. اما بعدها آقای تاج گفت اولین موافق استعفای من بوده. این نشان می دهد که حرف و عمل او با هم یکسان نیست.
رهنورد:به همه سرکوب گران این عصر می گوئیم ما زنان برای تحقق مطالبات خود مقاومت خواهیم کرد
جمعی از اعضای سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی امروز با زهرا رهنورد و میرحسین موسوی دیدار کردند و به پرسش های آنان نیز پاسخ گفتند.
به گزارش خبرنگار “کلمه” در این دیدار زهرا رهنورد ضمن تشکر از حضور این جمع جوان با اشاره به روندبرگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری و ضربه هولناکی که به حیثیت قوانین، دموکراسی و آزادی ملت وارد آمد، مقاومت ملت در دوران جنبش سبز را به وکالت از همین حقوق ضایع شده و اهانت بزرگ به ملت دانست.
زهرا رهنورد تصریح کرد: این مطالبات از بطن شعارهای اصلی انقلاب اسلامی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بر آمده است و امروز به طور وسیع تر و پیچیده تر در طی این یک سال تداوم پیدا کرده است.
رهنورد در پاسخ به سوال یکی از جوانان حزب پیرامون وضعیت فعلی زنان و تبعیض های رایج در حق آنان گفت:
قرار نبود و نیست که این تبعیض ها در حق زنان روا داشته شود، امام خمینی پیوسته از هویت و حیثیت و بالندگی زنان سخن می گفتند. در میان سخنان ایشان دو جمله معروف تر است که می فرمایند “از دامن زن مرد به معراج می رود” و دیگری “شما زنان در این انقلاب پیشوا بوده اید”. این دو جمله معروف می توانست کلید واژه های اصلی پی ریزی قوانینی متعالی و برابری طلبانه و حیثیت بخش برای زنان باشداما متاسفانه در روند و گذشت زمان حقوق زنان مغفول مانده است به طوری که جز در سطح آموزش عالی که زنان موقعیت بزرگی به دست آوردند و نزدیک ۷۰درصد ورودی دانشگاه ها را تشکیل دادند در سایر موارد حقوقی و فرهنگی پیوسته عقب رانده شدند.
وی تاکید کرد در چند سال اخیر این روند تشدید شده است یعنی از انتخابات نهم و دهم به این سو نگرش ارتجاعی و خرافی و سرکوبگرانه نسبت به زنان اوج گرفته تااینکه می بینیم سرکوب زنان در یک ساله اخیر به واسطه ی اینکه از پیشتازان جنبش سبز بوده اند بی سابقه بوده است.
زهرا رهنورد آرمان و شعار زنان را در کنار آزادی، استقلال، دموکراسی و قانون خواهی، رفع تبعیض علیه زنان دانست که متاسفانه به جای پاسخ به این مطالبات طبیعی، کشور را به یک زندان بزرگ تبدیل کردند و زنان در این زندان بزرگ باترور شخصیت و آزار و شکنجه و تلاش برای اقرار گرفتن و توبه نامه امضا کردن روبرو شدند.
استاد دانشگاه الزهرا همچنین عقبه فکری این رفتار را در تصویب برخی قوانین نیز قابل ردیابی دانست و گفت: امروز برخی در قوانین تنظیم شده و لوایح هم انواع تبعیض ها را علیه زنان روا می دارند و اخیرا هم با قانون حمایت از خانواده در پی متلاشی کردن خانواده ها هستند که ضربه سخت را زنان و کودکان بی سر و سامان خواهند خورد.
وی با یادآوری مناظره تلوزیونی موسوی-احمدی نژاد گفت: نگاه سرکوبگرانه و تبعیض آمیز به زن را در همان مناظره هم می توانستیم مشاهده کنیم چنانکه آقای احمدی نژاد سعی کرد حیثیت علمی و تحقیقاتی مرا زیر سوال ببرد که البته این اقدام موجب ریشخند مردم شد و واژه های به اصطلاح تهدید آمیز آن مناظره مدت ها موجب مزاح ملت بود.
زهرا رهنورد تاکید کرد این دولت در حالی سرکوب زنان را و حاشیه نشین کردن آنان را کلید زد که پیامبر رحمت (ص) فرموده اند: از این دنیا زن، عطر و نماز مورد علاقه من است و بنده قرار گرفتن این مثلث عجیب در کنار هم را ناشی از اهمیت وصول زن، نماز و عطر در یک عرض و نماد نگرشی سرشار از احترام و قداست می دانم.
رهنورد در پایان تاکید کرد: مطالبات زنان دو رویه دارد که باید به هر دو رویه ی آن توجه کرد.
یک رویه آزادی ، دموکراسی ، قانون گرایی و عدم دخالت در زندگی فردی و رویه دیگر رفع تبعیض و تحقق اهداف حقوقی زنان است که باید تامین شود چرا که آرمان آزادی بدون حضور نیمی از جمعیت یعنی بدون زنان تحقق پذیر نخواهد بود.
بنابراین به همه سرکوب گران این عصر می گوئیم ما زنان برای تحقق مطالبات خود مقاومت خواهیم کرد.
به گزارش خبرنگار “کلمه” در این دیدار زهرا رهنورد ضمن تشکر از حضور این جمع جوان با اشاره به روندبرگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری و ضربه هولناکی که به حیثیت قوانین، دموکراسی و آزادی ملت وارد آمد، مقاومت ملت در دوران جنبش سبز را به وکالت از همین حقوق ضایع شده و اهانت بزرگ به ملت دانست.
زهرا رهنورد تصریح کرد: این مطالبات از بطن شعارهای اصلی انقلاب اسلامی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بر آمده است و امروز به طور وسیع تر و پیچیده تر در طی این یک سال تداوم پیدا کرده است.
رهنورد در پاسخ به سوال یکی از جوانان حزب پیرامون وضعیت فعلی زنان و تبعیض های رایج در حق آنان گفت:
قرار نبود و نیست که این تبعیض ها در حق زنان روا داشته شود، امام خمینی پیوسته از هویت و حیثیت و بالندگی زنان سخن می گفتند. در میان سخنان ایشان دو جمله معروف تر است که می فرمایند “از دامن زن مرد به معراج می رود” و دیگری “شما زنان در این انقلاب پیشوا بوده اید”. این دو جمله معروف می توانست کلید واژه های اصلی پی ریزی قوانینی متعالی و برابری طلبانه و حیثیت بخش برای زنان باشداما متاسفانه در روند و گذشت زمان حقوق زنان مغفول مانده است به طوری که جز در سطح آموزش عالی که زنان موقعیت بزرگی به دست آوردند و نزدیک ۷۰درصد ورودی دانشگاه ها را تشکیل دادند در سایر موارد حقوقی و فرهنگی پیوسته عقب رانده شدند.
وی تاکید کرد در چند سال اخیر این روند تشدید شده است یعنی از انتخابات نهم و دهم به این سو نگرش ارتجاعی و خرافی و سرکوبگرانه نسبت به زنان اوج گرفته تااینکه می بینیم سرکوب زنان در یک ساله اخیر به واسطه ی اینکه از پیشتازان جنبش سبز بوده اند بی سابقه بوده است.
زهرا رهنورد آرمان و شعار زنان را در کنار آزادی، استقلال، دموکراسی و قانون خواهی، رفع تبعیض علیه زنان دانست که متاسفانه به جای پاسخ به این مطالبات طبیعی، کشور را به یک زندان بزرگ تبدیل کردند و زنان در این زندان بزرگ باترور شخصیت و آزار و شکنجه و تلاش برای اقرار گرفتن و توبه نامه امضا کردن روبرو شدند.
استاد دانشگاه الزهرا همچنین عقبه فکری این رفتار را در تصویب برخی قوانین نیز قابل ردیابی دانست و گفت: امروز برخی در قوانین تنظیم شده و لوایح هم انواع تبعیض ها را علیه زنان روا می دارند و اخیرا هم با قانون حمایت از خانواده در پی متلاشی کردن خانواده ها هستند که ضربه سخت را زنان و کودکان بی سر و سامان خواهند خورد.
وی با یادآوری مناظره تلوزیونی موسوی-احمدی نژاد گفت: نگاه سرکوبگرانه و تبعیض آمیز به زن را در همان مناظره هم می توانستیم مشاهده کنیم چنانکه آقای احمدی نژاد سعی کرد حیثیت علمی و تحقیقاتی مرا زیر سوال ببرد که البته این اقدام موجب ریشخند مردم شد و واژه های به اصطلاح تهدید آمیز آن مناظره مدت ها موجب مزاح ملت بود.
زهرا رهنورد تاکید کرد این دولت در حالی سرکوب زنان را و حاشیه نشین کردن آنان را کلید زد که پیامبر رحمت (ص) فرموده اند: از این دنیا زن، عطر و نماز مورد علاقه من است و بنده قرار گرفتن این مثلث عجیب در کنار هم را ناشی از اهمیت وصول زن، نماز و عطر در یک عرض و نماد نگرشی سرشار از احترام و قداست می دانم.
رهنورد در پایان تاکید کرد: مطالبات زنان دو رویه دارد که باید به هر دو رویه ی آن توجه کرد.
یک رویه آزادی ، دموکراسی ، قانون گرایی و عدم دخالت در زندگی فردی و رویه دیگر رفع تبعیض و تحقق اهداف حقوقی زنان است که باید تامین شود چرا که آرمان آزادی بدون حضور نیمی از جمعیت یعنی بدون زنان تحقق پذیر نخواهد بود.
بنابراین به همه سرکوب گران این عصر می گوئیم ما زنان برای تحقق مطالبات خود مقاومت خواهیم کرد.
جعفر پناهی راهی بیمارستان شد
تحول سبز: جعفر پناهی پس از آزادی از زندان اوین همراه خانواده مستقیما راهی بیمارستان شد تا تحت نظر پزشک قرار گیرد.
به گزارش پویا خبر، وی پس از یک هفته اعتصاب غذای خشک از شرایط بسیار خوب روحی برخوردار است اما به دلیل بیماری اسپاسم در قفسه سینه، دیسک کمر و مشکلات جسمی ناشی از هشتاد و شش روز زندان راهی بیمارستان شد.
به گزارش پویا خبر، وی پس از یک هفته اعتصاب غذای خشک از شرایط بسیار خوب روحی برخوردار است اما به دلیل بیماری اسپاسم در قفسه سینه، دیسک کمر و مشکلات جسمی ناشی از هشتاد و شش روز زندان راهی بیمارستان شد.
آیین نامه پوشش و رفتار در دانشگاه
تحول سبز: همزمان با موج برخوردها با دانشجویان به بهانه نحوه پوشش در سطح کشور برای اولین بار در دانشگاه علوم پزشکی شیراز آیین نامه پوشش و رفتار در ۷ فصل و ۲۳ بند تنظیم و به دانشجویان ابلاغ گردید.
به گزارش تحول سبز، در این آیین نامه علاوه بر مواردی مانند الزام به پوشیدن لباسهای آستین بلند و گشاد و ممنوعیت استفاده از تی شرت برای آقایان و مانتو با رنگ تند برای خانمها به موارد توهین آمیز دیگری همچون بلند نبودن ناخنها، استحمام منظم کوتاه بودن موی آقایان و عدم استفاده از کفش با پاشنه بلندتر از ۳ سانتی متر و نوک تیز اشاره شده است.
همچنین در فصل ۶ این آیین نامه با عنوان ((رفتار))، مواردی ذکر شده که از جمله آن میتوان ممنوعیت بحث و شوخی و خندیدن با صدای بلند در آسانسور، کافی شاپ و … را نام برد.
در فصل پایانی آیین نامه دانشجویان تهدید شده اند در صورت تکرار تخلف به کمیته انظباطی ارجاع داده میشوند که به نظر میرسد این امر در راستای برخورد با دانشجویان منتقد میباشد.
متن کامل این آیین نامه به شرح زیر میباشد:
“آئین نامه اجرایی کد پوشش (Dress Code) و اخلاق حرفه ای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز ”
(در محیط های آموزشی)
با توجه به اینکه محیط های علمی حرمت،شرایط و ضوابط خاص خود را دارد ، نحوه پوشش و ظاهر دانشجویان، فاکتورهای ارزشی مهمی هستند که مقام، مرتبه و شأن عقاید و اصول دانشجویی را منعکس می کند. بر این اساس رعایت موازین و ضوابط عرفی، شرعی و اجتماعی، موجب ایجاد تصویر مثبت از اخلاق حرفه ای می گردد. بدین منظور براساس صورتجلسه مصوبه ۷/۶/۸۷ هیأت رئیسه دانشگاه ، کد پوشش دانشجویان در ۷ فصل و ۲۳ بند بدین شرح اعلام می گردد.
منظور از محیط آموزشی در این آئین نامه ، دانشکده ها،آموزشکده ها و محیط های آموزشی (شامل کلاس درس،سالن کنفرانس،کتابخانه و محیط های عمومی دانشکده ها نظیر آسانسور،سلف سرویس وکافی شاپ) می باشد.
فصل اول: کلیات
۱- این آئین نامه در دانشکده ها و سایر محیط های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از اول اسفند ماه ۱۳۸۸ لازم الاجرا می باشد.
۲- تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز جهت ورود به دانشکده ها و سایر محیط های آموزشی ملزم به اجرای مفاد این آئین نامه می باشند.
فصل دوم: لباس
۳- لباس دانشجویی (آقایان) جهت ورود به دانشکده ها و سایر محیط های آموزشی باید ساده و متعارف بوده و شامل: پیراهن آستین بلند گشاد، شلوار گشاد و بلند، جوراب و کفش مناسب و جهت دانشجویان خانم شامل مانتو گشاد و بلند ( به طوریکه لباس زیر آن قابل رؤیت نباشد ) ، شلوار گشاد و بلند و مناسب – مقنعه بلند ، جوراب و کفش مناسب باشد.
بدیهی است که استفاده از مانتو و شلوار تنگ و چسبان و دارای رنگ تند و نا متعارف و عدم استفاده از جوراب ممنوع می باشد. همچنین مانتو باید بلند ( در حد زانو ) باشد.
۴- دکمه های مانتو ها باید در تمام مدت حضور در محیط های آموزشی بطور کامل بسته باشد.
۵- برای آقایان استفاده از تی شرت های حاوی تصاویر و یا کلمات نامناسب و ناهمخوان با عرف جامعه و لباس های ورزشی و برای خانم ها مانتوهای کوتاه و چسبان و دارای رنگ تند در محیط های آموزشی درمانی ممنوع می باشد.
فصل سوم: بهداشت فردی
۶- ناخن ها باید کوتاه ، تمیز ، بدون لاک باشد. استفاده از ناخن های مصنوعی و ناخن بلند ممنوع می باشد.
۷- رعایت بهداشت فردی اعم از بهداشت دهان، انجام استحمام منظم و … باید در تمامی زمان ها مدنظر باشد . همچنین لباس ها باید تمیز ،اطو کشیده و مرتب باشد.
۸- دانشجویان خانم باید نسبت به رعایت پوشش کامل موی خود و رعایت دستورات شرعی اهتمام جدی داشته باشند.
۹- موهای دانشجویان آقا باید تمیز ، آراسته و در حد متعارف باشد و موهای این افراد نباید بلند بوده یا روی چشم ها را بپوشاند.
فصل چهارم: زیور آلات و …
۱۰- استفاده از هر گونه وسایل آرایش و زیور آلات از جمله انگشتر طلا، النگو، دستبند ( به جز حلقه ازدواج) در محیط های آموزشی ممنوع می باشد.
۱۱- استفاده از هر گونه انگشتر طلا، دستبند، گردن بند و … ( به جز حلقه ازدواج) جهت دانشجویان آقا اکیداً ممنوع
می باشد.
۱۲- استفاده از هر گونه لوازم آرایش، ادوکلن و عطرهای با بوی تند و حساسیت زا در محیط های آموزشی ممنوع می باشد.
فصل پنجم: کفش ها
۱۳- کفش ها باید راحت – تمیز ، قابل شستشو و در صورت نیاز واکس خورده، با ظاهر مناسب و با رنگ متعارف و ساده باشد.
بدیهی است استفاده از کفش هایی با رنگ تند ممنوع می باشد.
۱۴- کفش ها نباید پاشنه بلند و نوک تیز باشد و باید علاوه بر راحتی، دارای پاشنه مناسب (حداکثر ۳ سانتی متر)و پنجه پهن بوده و در هنگام راه رفتن تولید صدا نکنند.
۱۵- استفاده از دمپایی و صندل در محیط های آموزشی ممنوع می باشد.
فصل ششم: رفتار
۱۶- استعمال سیگار و سایر دخانیات در کلیه زمان های حضور فرد در دانشکده ها و محیط های آموزشی ممنوع می باشد.
۱۷- در زمان حضور در کلاس های درس،سالن های کنفرانس و کتابخانه ها، تلفن همراه باید خاموش بوده و در سایر زمان ها، استفاده از آن به حد ضرورت کاهش یابد.
۱۸- استفاده از آدامس و نظایر آن در کلاس های درس،سالن های کنفرانس و در حضور اساتید ممنوع می باشد.
۱۹- صحبت کردن در محیط های آموزشی باید به آرامی و با ادب همراه باشد.
۲۰- رعایت اصول اخلاق حرفه ای، تواضع و فروتنی در برخورد با اساتید و دانشجویان الزامی است.
۲۱- هرگز در محیط های عمومی دانشکده ها نظیر آسانسورها، کافی شاپ ها، سلف سرویس ها نباید با دیگر دانشجویان بحث و شوخی های نامناسب و خندیدن با صدای بلند صورت پذیرد.
فصل هفتم: نظارت بر اجرا و پی گیری موارد تخلف آئین نامه:
۲۲- نظارت بر رعایت اصول این آئین نامه جهت دانشجویان در دانشکده ها بر عهده رئیس و معاون آموزشی دانشکده مربوطه می باشد.
۲۳- افرادی که رعایت اخلاق حرفه ای و اصول آئین نامه را ننمایند ابتدا تذکر شفاهی سپس تذکر کتبی و در صورت اصرار بر انجام تخلف به کمیته انضباطی ارجاع داده می شوند.
به گزارش تحول سبز، در این آیین نامه علاوه بر مواردی مانند الزام به پوشیدن لباسهای آستین بلند و گشاد و ممنوعیت استفاده از تی شرت برای آقایان و مانتو با رنگ تند برای خانمها به موارد توهین آمیز دیگری همچون بلند نبودن ناخنها، استحمام منظم کوتاه بودن موی آقایان و عدم استفاده از کفش با پاشنه بلندتر از ۳ سانتی متر و نوک تیز اشاره شده است.
همچنین در فصل ۶ این آیین نامه با عنوان ((رفتار))، مواردی ذکر شده که از جمله آن میتوان ممنوعیت بحث و شوخی و خندیدن با صدای بلند در آسانسور، کافی شاپ و … را نام برد.
در فصل پایانی آیین نامه دانشجویان تهدید شده اند در صورت تکرار تخلف به کمیته انظباطی ارجاع داده میشوند که به نظر میرسد این امر در راستای برخورد با دانشجویان منتقد میباشد.
متن کامل این آیین نامه به شرح زیر میباشد:
“آئین نامه اجرایی کد پوشش (Dress Code) و اخلاق حرفه ای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز ”
(در محیط های آموزشی)
با توجه به اینکه محیط های علمی حرمت،شرایط و ضوابط خاص خود را دارد ، نحوه پوشش و ظاهر دانشجویان، فاکتورهای ارزشی مهمی هستند که مقام، مرتبه و شأن عقاید و اصول دانشجویی را منعکس می کند. بر این اساس رعایت موازین و ضوابط عرفی، شرعی و اجتماعی، موجب ایجاد تصویر مثبت از اخلاق حرفه ای می گردد. بدین منظور براساس صورتجلسه مصوبه ۷/۶/۸۷ هیأت رئیسه دانشگاه ، کد پوشش دانشجویان در ۷ فصل و ۲۳ بند بدین شرح اعلام می گردد.
منظور از محیط آموزشی در این آئین نامه ، دانشکده ها،آموزشکده ها و محیط های آموزشی (شامل کلاس درس،سالن کنفرانس،کتابخانه و محیط های عمومی دانشکده ها نظیر آسانسور،سلف سرویس وکافی شاپ) می باشد.
فصل اول: کلیات
۱- این آئین نامه در دانشکده ها و سایر محیط های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از اول اسفند ماه ۱۳۸۸ لازم الاجرا می باشد.
۲- تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز جهت ورود به دانشکده ها و سایر محیط های آموزشی ملزم به اجرای مفاد این آئین نامه می باشند.
فصل دوم: لباس
۳- لباس دانشجویی (آقایان) جهت ورود به دانشکده ها و سایر محیط های آموزشی باید ساده و متعارف بوده و شامل: پیراهن آستین بلند گشاد، شلوار گشاد و بلند، جوراب و کفش مناسب و جهت دانشجویان خانم شامل مانتو گشاد و بلند ( به طوریکه لباس زیر آن قابل رؤیت نباشد ) ، شلوار گشاد و بلند و مناسب – مقنعه بلند ، جوراب و کفش مناسب باشد.
بدیهی است که استفاده از مانتو و شلوار تنگ و چسبان و دارای رنگ تند و نا متعارف و عدم استفاده از جوراب ممنوع می باشد. همچنین مانتو باید بلند ( در حد زانو ) باشد.
۴- دکمه های مانتو ها باید در تمام مدت حضور در محیط های آموزشی بطور کامل بسته باشد.
۵- برای آقایان استفاده از تی شرت های حاوی تصاویر و یا کلمات نامناسب و ناهمخوان با عرف جامعه و لباس های ورزشی و برای خانم ها مانتوهای کوتاه و چسبان و دارای رنگ تند در محیط های آموزشی درمانی ممنوع می باشد.
فصل سوم: بهداشت فردی
۶- ناخن ها باید کوتاه ، تمیز ، بدون لاک باشد. استفاده از ناخن های مصنوعی و ناخن بلند ممنوع می باشد.
۷- رعایت بهداشت فردی اعم از بهداشت دهان، انجام استحمام منظم و … باید در تمامی زمان ها مدنظر باشد . همچنین لباس ها باید تمیز ،اطو کشیده و مرتب باشد.
۸- دانشجویان خانم باید نسبت به رعایت پوشش کامل موی خود و رعایت دستورات شرعی اهتمام جدی داشته باشند.
۹- موهای دانشجویان آقا باید تمیز ، آراسته و در حد متعارف باشد و موهای این افراد نباید بلند بوده یا روی چشم ها را بپوشاند.
فصل چهارم: زیور آلات و …
۱۰- استفاده از هر گونه وسایل آرایش و زیور آلات از جمله انگشتر طلا، النگو، دستبند ( به جز حلقه ازدواج) در محیط های آموزشی ممنوع می باشد.
۱۱- استفاده از هر گونه انگشتر طلا، دستبند، گردن بند و … ( به جز حلقه ازدواج) جهت دانشجویان آقا اکیداً ممنوع
می باشد.
۱۲- استفاده از هر گونه لوازم آرایش، ادوکلن و عطرهای با بوی تند و حساسیت زا در محیط های آموزشی ممنوع می باشد.
فصل پنجم: کفش ها
۱۳- کفش ها باید راحت – تمیز ، قابل شستشو و در صورت نیاز واکس خورده، با ظاهر مناسب و با رنگ متعارف و ساده باشد.
بدیهی است استفاده از کفش هایی با رنگ تند ممنوع می باشد.
۱۴- کفش ها نباید پاشنه بلند و نوک تیز باشد و باید علاوه بر راحتی، دارای پاشنه مناسب (حداکثر ۳ سانتی متر)و پنجه پهن بوده و در هنگام راه رفتن تولید صدا نکنند.
۱۵- استفاده از دمپایی و صندل در محیط های آموزشی ممنوع می باشد.
فصل ششم: رفتار
۱۶- استعمال سیگار و سایر دخانیات در کلیه زمان های حضور فرد در دانشکده ها و محیط های آموزشی ممنوع می باشد.
۱۷- در زمان حضور در کلاس های درس،سالن های کنفرانس و کتابخانه ها، تلفن همراه باید خاموش بوده و در سایر زمان ها، استفاده از آن به حد ضرورت کاهش یابد.
۱۸- استفاده از آدامس و نظایر آن در کلاس های درس،سالن های کنفرانس و در حضور اساتید ممنوع می باشد.
۱۹- صحبت کردن در محیط های آموزشی باید به آرامی و با ادب همراه باشد.
۲۰- رعایت اصول اخلاق حرفه ای، تواضع و فروتنی در برخورد با اساتید و دانشجویان الزامی است.
۲۱- هرگز در محیط های عمومی دانشکده ها نظیر آسانسورها، کافی شاپ ها، سلف سرویس ها نباید با دیگر دانشجویان بحث و شوخی های نامناسب و خندیدن با صدای بلند صورت پذیرد.
فصل هفتم: نظارت بر اجرا و پی گیری موارد تخلف آئین نامه:
۲۲- نظارت بر رعایت اصول این آئین نامه جهت دانشجویان در دانشکده ها بر عهده رئیس و معاون آموزشی دانشکده مربوطه می باشد.
۲۳- افرادی که رعایت اخلاق حرفه ای و اصول آئین نامه را ننمایند ابتدا تذکر شفاهی سپس تذکر کتبی و در صورت اصرار بر انجام تخلف به کمیته انضباطی ارجاع داده می شوند.
اسامی و مشخصات ۸۲ دانشجوی زندانی کشور منتشر شد
طی یک سال گذشته و پس از اعتراض های گسترده در کشور، اقشار مختلف مردم به دست ماموران وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و دیگر نهادهای امنیتی کشور بازداشت شدند که در این بین دانشجویان نیز بخش عمده ای از بازداشت شدگان را تشکیل می دادند.
بسیاری از دانشجویان بازداشت شده پس از ماه یا هفته ها حبس با قرارهای وثیقه سنگین آزاد شدند و برخی نیز با احکام قضائی گوناگون در بیدادگاه های کشور روبرو شدند و برخی نیز همچنان در وضعیت بلاتکلیف به سر می برند.
سایت دانشجونیوز لیستی شامل ۸۲ دانشجو تهیه کرده است که شامل زمان بازداشت، وضعیت محکومیت و محل نگهداری آنان است. بخش عمده ای از دانشجویان زندانی در بندهای مختلف زندان اوین در حبس هستند و تعدادی از دانشجویان نیز در زندان های شهرهای مختلف همچون زندان متی کلای شهر بابل و همچنین در شهرهای اصفهان، اردبیل و مریوان در بازداشت به سر می برند. تعدادی از دانشجویان زندانی نیز در بندهای تحت نظر سپاه پاسداران و در وضعیت نامشخصی به سر می برند.
بند 2-الف سپاه:
تعدادی از بازداشت شدگانی که در بند 2-الف و در بی خبری کامل نگهداری می شوند نیز دانشجو هستند که متأسفانه اطلاع دقیقی از وضعیت و مشخصات آنان در دست نیست. طبق آخرین اطلاعات موجود برخی از دانشجویانی که طی ماه های اخیر توسط سپاه پاسداران بازداشت شده و در بندهای این نهاد نگهداری می شوند به شرح زیر است:
علاوه بر آن از وضعیت دقیق و محل نگهداری ۴ دانشجوی زیر اطلاع دقیقی در دست نیست:
73- امیرعلی حاج محمدرضایی تفرشی (روزنامه نگاری علامه) تاریخ بازداشت 19 بهمن 88
74- علی صدیقی (آزاد ورامین) تاریخ بازداشت 17 بهمن 88
75- سیامک بیرانوند (کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد علوم تحقیقات) تاریخ بازداشت 27 بهمن 88
76- آمانج حیدری بازداشت شده در 4 آذر 88
به لیست دانشجویان زندانی باید نام آیدین خواجه ای که روز 29 اردیبشهت ماه در تبریز بازداشت شد و نام بهمن خدادادی، فعال دانشجویی که در ماه جاری در شهر اصفهان بازداشت شد، را نیز اضافه کرد. علاوه بر آن با درج نام 3 دانشجوی شهر مریوان که پس از اعتراض به اعدام زندانیان کرد، بازداشت شدند، و همچنین با اضافه کردن نام سیامک میرزایی که در بازداشت اداره اطلاعات شهر اردبیل به سر می برد، تعداد دانشجویان زندانی کشور به ۸۲ نفر می رسد.
تکمیلی:
در پی انتشار لیست اسامی ۸۲ دانشجوی زندانی، ایمیلهایی در جهت تکمیل این لیست ارسال شد که بر اساس آن نام دانشجویان زیر نیز باید به لیست دانشجویان زندانی اضافه شود:
83- بهروز بهرامی دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه میبد که در دادگاه بدوی به ریاست قاضی مقیسه به یک سال حبس محکوم شد و سپس این حکم در دادگاه تجدید نظر لغو شد.
84- سجاد مرادی دانشجوی ارتباطات دانشگاه تهران که با حکم قاضی صلواتی به یک سال حبس تعزیری قطعی محکوم شده است. زمان بازداشت: 16 آذر 88
85- علیرضا مرادی دانشجوی ارتباطات دانشگاه تهران که با حکم قاضی صلواتی به یک سال حبس تعزیری قطعی محکوم شده است. زمان بازداشت: 16 آذر 88
86- مرضیه خدابخش دانشجوی دانشگاه آزاد تهران شمال که در روز عاشورا بازداشت شد. وی با حکم 4 ماه حبس قطعی روبرو شده است.
87- محمد جواد رشاد دانشجوی دانشگاه آزاد تهران مرکز که با حکم قاضی مقیسه به2 سال حبس تعزیری محکوم شده است. زمان بازداشت: روز عاشورا
88- سعید نورمحمدی
89- هود یازرلو دانشجوی دانشگاه آزاد قزوین
90- عاطفه نبوی
91- آرمان رضاخانی دانشجوی رشته مهندسی آی.تی دانشگاه فردوسی مشهد که با حکم قاضی مقیسه به 3 سال حبس تعزیزی محکوم شده است.
همچنین بنابر اطلاعات تکمیلی بهزاد آذر هوشنگ که در لیست نام دانشجویان زندانی در شماره 34 درج شده، چندی پیش از زندان آزاد شده است.
با این احتساب هماکنون حداقل 90 دانشجو در زندان های مختلف کشور در بازداشت به سر می برند.
بسیاری از دانشجویان بازداشت شده پس از ماه یا هفته ها حبس با قرارهای وثیقه سنگین آزاد شدند و برخی نیز با احکام قضائی گوناگون در بیدادگاه های کشور روبرو شدند و برخی نیز همچنان در وضعیت بلاتکلیف به سر می برند.
سایت دانشجونیوز لیستی شامل ۸۲ دانشجو تهیه کرده است که شامل زمان بازداشت، وضعیت محکومیت و محل نگهداری آنان است. بخش عمده ای از دانشجویان زندانی در بندهای مختلف زندان اوین در حبس هستند و تعدادی از دانشجویان نیز در زندان های شهرهای مختلف همچون زندان متی کلای شهر بابل و همچنین در شهرهای اصفهان، اردبیل و مریوان در بازداشت به سر می برند. تعدادی از دانشجویان زندانی نیز در بندهای تحت نظر سپاه پاسداران و در وضعیت نامشخصی به سر می برند.
بند 2-الف سپاه:
تعدادی از بازداشت شدگانی که در بند 2-الف و در بی خبری کامل نگهداری می شوند نیز دانشجو هستند که متأسفانه اطلاع دقیقی از وضعیت و مشخصات آنان در دست نیست. طبق آخرین اطلاعات موجود برخی از دانشجویانی که طی ماه های اخیر توسط سپاه پاسداران بازداشت شده و در بندهای این نهاد نگهداری می شوند به شرح زیر است:
علاوه بر آن از وضعیت دقیق و محل نگهداری ۴ دانشجوی زیر اطلاع دقیقی در دست نیست:
73- امیرعلی حاج محمدرضایی تفرشی (روزنامه نگاری علامه) تاریخ بازداشت 19 بهمن 88
74- علی صدیقی (آزاد ورامین) تاریخ بازداشت 17 بهمن 88
75- سیامک بیرانوند (کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد علوم تحقیقات) تاریخ بازداشت 27 بهمن 88
76- آمانج حیدری بازداشت شده در 4 آذر 88
به لیست دانشجویان زندانی باید نام آیدین خواجه ای که روز 29 اردیبشهت ماه در تبریز بازداشت شد و نام بهمن خدادادی، فعال دانشجویی که در ماه جاری در شهر اصفهان بازداشت شد، را نیز اضافه کرد. علاوه بر آن با درج نام 3 دانشجوی شهر مریوان که پس از اعتراض به اعدام زندانیان کرد، بازداشت شدند، و همچنین با اضافه کردن نام سیامک میرزایی که در بازداشت اداره اطلاعات شهر اردبیل به سر می برد، تعداد دانشجویان زندانی کشور به ۸۲ نفر می رسد.
تکمیلی:
در پی انتشار لیست اسامی ۸۲ دانشجوی زندانی، ایمیلهایی در جهت تکمیل این لیست ارسال شد که بر اساس آن نام دانشجویان زیر نیز باید به لیست دانشجویان زندانی اضافه شود:
83- بهروز بهرامی دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه میبد که در دادگاه بدوی به ریاست قاضی مقیسه به یک سال حبس محکوم شد و سپس این حکم در دادگاه تجدید نظر لغو شد.
84- سجاد مرادی دانشجوی ارتباطات دانشگاه تهران که با حکم قاضی صلواتی به یک سال حبس تعزیری قطعی محکوم شده است. زمان بازداشت: 16 آذر 88
85- علیرضا مرادی دانشجوی ارتباطات دانشگاه تهران که با حکم قاضی صلواتی به یک سال حبس تعزیری قطعی محکوم شده است. زمان بازداشت: 16 آذر 88
86- مرضیه خدابخش دانشجوی دانشگاه آزاد تهران شمال که در روز عاشورا بازداشت شد. وی با حکم 4 ماه حبس قطعی روبرو شده است.
87- محمد جواد رشاد دانشجوی دانشگاه آزاد تهران مرکز که با حکم قاضی مقیسه به2 سال حبس تعزیری محکوم شده است. زمان بازداشت: روز عاشورا
88- سعید نورمحمدی
89- هود یازرلو دانشجوی دانشگاه آزاد قزوین
90- عاطفه نبوی
91- آرمان رضاخانی دانشجوی رشته مهندسی آی.تی دانشگاه فردوسی مشهد که با حکم قاضی مقیسه به 3 سال حبس تعزیزی محکوم شده است.
همچنین بنابر اطلاعات تکمیلی بهزاد آذر هوشنگ که در لیست نام دانشجویان زندانی در شماره 34 درج شده، چندی پیش از زندان آزاد شده است.
با این احتساب هماکنون حداقل 90 دانشجو در زندان های مختلف کشور در بازداشت به سر می برند.
Sunday, May 23, 2010
برگ هایی از خاطرات دوم خرداد
تحول سبز: فخرالسادات محتشمی پور به مناسبت فرا رسیدن سالگرد حماسه دوم خرداد، برگهایی از خاطرات خود را منتشر نمود.
به گزارش تحول سبز، متن کامل این خاطرات به شرح زیر میباشد :
در ستاد انتخاباتی سید محند خاتمی در سال ۷۶، زنان زیادی حضور نداشتند. وقتی قرار شد زهرا شجاعی به عنوان گزینه ای مناسب و مقبول به همراهی خانم خواجه نوری همکار سابق کاندیدای اصلاح طلبان در وزارت ارشاد اسلامی، مسئولیت کمیته زنان را بپذیرد، من هم قول همکاری دادم و باز هم یک دوره آموزشی را تحت نظر معلم پیشین خود و این بار در یک محیط جدید، تجربه کردم.
اولین اقدام ارتباط با زنان تأثیر گذار و گرفتن مشورت از آنان برای تبلیغات انتخابی ویژه جامعه زنان بود . یادم هست اولین کسانی که با آنان وارد گفتگو شدیم خانم ها رجائی، دستغیب، دکتر رهنورد، دکتر ابتکار و فائزه هاشمی بودند که هر یک برای من حکم یک معلم را برای تجربه حضور اجتماعی و فعالیت در حوزه زنان داشتند. آن روزها در ستاد انتخاباتی کاندیدای اصلاح طلبان ما با تشکیل جلسات گروهی و هم اندیشی هایی با حضور گروه های مختلف زنان بویژه دانشجویان و دختران جوان، فرهنگیان و زنان خانه دار از آنان ایده می گرفتیم.
یادش به خیر خاتمی با آن چهره گشاده و خلق محمدی و صداقت ذاتی اش، خیلی زود در دل ها جای باز کرد و همین مسئله باعث شد که شعله حسد و کینه در دل مخالفانش شعله ور شود و درست از همان زمان تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری پرافتخارش، به توطئه چینی و دسیسه سازی و ایجاد بحران علیه او دست بزنند. داستان پرفریب کارناوال عصرعاشورا که برای صاحبان تدبیر مضحکه ای بیش نبود، توانست از همان آغازین روزها بذر بی اعتمادی را در دل برخی متدینین ساده دل بکارد و متاسفانه آن چه از این کشتگاه شوم حاصل آمد مانع از انجام بسیاری از منویات و برنامه های اصلاح طلبانه فرزند فاضل امام شد و روند توسعه یافتگی را در کشورمان کند کرد.
باری علیرغم همه تبلیغات منفی علیه خاتمی، مردم و بویژه دو گروه بزرگ زنان و جوانان به او اقبال کردند و برنده میدان رقابت نابرابر آن دوران، هم او بود. روحانی روشنفکر و متعهدی که درد مردم درد او بود اما با شعار نان و حل مشکلات اقتصادی مردم پا به میدان رقابت نگذاشت. خاتمی با شعار رجحان آزادی بر سایر نیازهای روز، آمد و صداقت او و صراحتش دل ها را با او همراه کرد و آنگاه که نام خاتمی از صندوق های آراء به عنوان رئیس جمهور هفتم بیرون آمد، غریو شادی خیابان ها و محلات پایتخت و متعاقب آن سایر شهرها را فراگرفت اما رسانه ملی براثر شوکی که بر دست اندرکاران آن وارد آمده بود خیلی دیرتر از عموم مردم و بالاجبار با جشن مردمی همراه شد و …
نهالی که روز دوم خرداد توسط مردم فهیم و آگاه ایران کاشته شد، روز به روز توسط خود آنان و با همیاری دولت آبیاری شد و ما شاهد اقتار ملی و بین المللی ایران و اندک شدن فاصله دولت – ملت بودیم تا آنگاه که وسوسه خناسان به کار افتاد و صداقت پشت پرده فریب مهجور افتاد و شد آن چه نباید می شد.
اینک در آستانه دوم خردادی دیگر وقتی به پشت سر خود می نگریم، افسوس آن روزها خوب سرشار ازاعتماد بین مردم و خدمتگزارانشان و خدمت بی دریغ کارگزاران دولتی و احترام به کرامت انسانی و خیزهای بلند برای تحقق جامعه مدنی دلمان را سخت می فشارد و شکرانه هایی که بدل به ناسپاسی شد و سرنوشت محتوم همه ناسپاسان در طول تاریخ اشک به دیدگانمان می آورد اما نگاه به آینده هنوز افق های روشن را نوید می دهد و خرداد، ماه پرحادثه را مطلع روزهای سبز و سرفراز برای میهن پرافتخارمان و برای جوانان برومند و همه فرزندان سخت کوشش می نمایاند.
و در سال صبر و استقامت، نورامید بر دل هامان راه باز می کند و ما به آفتاب سلامی دوباره می دهیم و به ساختن وطن می اندیشیم با استخوان خویش و عشق را به انتظار می نشینیم که در حال بازگشت است.
به گزارش تحول سبز، متن کامل این خاطرات به شرح زیر میباشد :
در ستاد انتخاباتی سید محند خاتمی در سال ۷۶، زنان زیادی حضور نداشتند. وقتی قرار شد زهرا شجاعی به عنوان گزینه ای مناسب و مقبول به همراهی خانم خواجه نوری همکار سابق کاندیدای اصلاح طلبان در وزارت ارشاد اسلامی، مسئولیت کمیته زنان را بپذیرد، من هم قول همکاری دادم و باز هم یک دوره آموزشی را تحت نظر معلم پیشین خود و این بار در یک محیط جدید، تجربه کردم.
اولین اقدام ارتباط با زنان تأثیر گذار و گرفتن مشورت از آنان برای تبلیغات انتخابی ویژه جامعه زنان بود . یادم هست اولین کسانی که با آنان وارد گفتگو شدیم خانم ها رجائی، دستغیب، دکتر رهنورد، دکتر ابتکار و فائزه هاشمی بودند که هر یک برای من حکم یک معلم را برای تجربه حضور اجتماعی و فعالیت در حوزه زنان داشتند. آن روزها در ستاد انتخاباتی کاندیدای اصلاح طلبان ما با تشکیل جلسات گروهی و هم اندیشی هایی با حضور گروه های مختلف زنان بویژه دانشجویان و دختران جوان، فرهنگیان و زنان خانه دار از آنان ایده می گرفتیم.
یادش به خیر خاتمی با آن چهره گشاده و خلق محمدی و صداقت ذاتی اش، خیلی زود در دل ها جای باز کرد و همین مسئله باعث شد که شعله حسد و کینه در دل مخالفانش شعله ور شود و درست از همان زمان تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری پرافتخارش، به توطئه چینی و دسیسه سازی و ایجاد بحران علیه او دست بزنند. داستان پرفریب کارناوال عصرعاشورا که برای صاحبان تدبیر مضحکه ای بیش نبود، توانست از همان آغازین روزها بذر بی اعتمادی را در دل برخی متدینین ساده دل بکارد و متاسفانه آن چه از این کشتگاه شوم حاصل آمد مانع از انجام بسیاری از منویات و برنامه های اصلاح طلبانه فرزند فاضل امام شد و روند توسعه یافتگی را در کشورمان کند کرد.
باری علیرغم همه تبلیغات منفی علیه خاتمی، مردم و بویژه دو گروه بزرگ زنان و جوانان به او اقبال کردند و برنده میدان رقابت نابرابر آن دوران، هم او بود. روحانی روشنفکر و متعهدی که درد مردم درد او بود اما با شعار نان و حل مشکلات اقتصادی مردم پا به میدان رقابت نگذاشت. خاتمی با شعار رجحان آزادی بر سایر نیازهای روز، آمد و صداقت او و صراحتش دل ها را با او همراه کرد و آنگاه که نام خاتمی از صندوق های آراء به عنوان رئیس جمهور هفتم بیرون آمد، غریو شادی خیابان ها و محلات پایتخت و متعاقب آن سایر شهرها را فراگرفت اما رسانه ملی براثر شوکی که بر دست اندرکاران آن وارد آمده بود خیلی دیرتر از عموم مردم و بالاجبار با جشن مردمی همراه شد و …
نهالی که روز دوم خرداد توسط مردم فهیم و آگاه ایران کاشته شد، روز به روز توسط خود آنان و با همیاری دولت آبیاری شد و ما شاهد اقتار ملی و بین المللی ایران و اندک شدن فاصله دولت – ملت بودیم تا آنگاه که وسوسه خناسان به کار افتاد و صداقت پشت پرده فریب مهجور افتاد و شد آن چه نباید می شد.
اینک در آستانه دوم خردادی دیگر وقتی به پشت سر خود می نگریم، افسوس آن روزها خوب سرشار ازاعتماد بین مردم و خدمتگزارانشان و خدمت بی دریغ کارگزاران دولتی و احترام به کرامت انسانی و خیزهای بلند برای تحقق جامعه مدنی دلمان را سخت می فشارد و شکرانه هایی که بدل به ناسپاسی شد و سرنوشت محتوم همه ناسپاسان در طول تاریخ اشک به دیدگانمان می آورد اما نگاه به آینده هنوز افق های روشن را نوید می دهد و خرداد، ماه پرحادثه را مطلع روزهای سبز و سرفراز برای میهن پرافتخارمان و برای جوانان برومند و همه فرزندان سخت کوشش می نمایاند.
و در سال صبر و استقامت، نورامید بر دل هامان راه باز می کند و ما به آفتاب سلامی دوباره می دهیم و به ساختن وطن می اندیشیم با استخوان خویش و عشق را به انتظار می نشینیم که در حال بازگشت است.
جزئیات دقیق حمله لباس شخصیهای مجهز به کلت و گاز اشک آور به ابطحی
سیدمحمد علی ابطحی در نامهای به رئیس قوع قضائیه به شرح ماوقع حمله لباس شخصیها به خود پرداخته است.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، متن این نامه بدین شرح است:
برادر گرامی جناب آیت الله آقای آملی لاریجانی دامت برکاته
با عرض سلام و احترام
به استحضار میرساند که اینجانب بر اساس وظیفه اخلاقی و دینی و بنا به دعوت مسئولان برگزاری مراسم یادبود مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد تهرانی، که سالها از محضر تفسیرشان استفاده کرده بودم، روز پنجشنبه 30-2-89 به سالن اجتماعات حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم عزیمت کردم و از پیام مراجع عظام و مقام معظم رهبری و سخنرانی های عالمانه شاگردان و منسوبین معظم له استفاده کردم.
در اواسط جلسه یکی دو نفر با لباس ها و قیافه های معهود لباس شخصی ها در اطراف من نشستند. یکی از آنان از پشت سر با صدای بلند اعلام کرد مواظب این بی غیرت باشید. فرد قوی هیکل 20 و چند ساله ای که بغل من نشسته بود، بی مقدمه از تقلب در انتخابات و اینکه در کشور نظرات مختلف در مورد رهبری وجود دارد، از من پرسید. گفتم در مورد رهبری نظرها واحد است و اختلافات مربوط به مسائل بعدی است. ضمن اینکه توجه دادم در وسط سخنرانی -که آقای احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال سخن گفتن بودند-، جای این حرفها نیست. در همین وقت مسئولان اجرایی و حفاظتی جلسه بودند پیغام دادند که دم در عده ای از عناصر لباس شخصی قصد کتک زدن من را دارند و در میانه برنامه از درب پشت قصد بیرون بردن من را کردند. اما وقتی که از درب پشت با اتومبیلم که مثل همیشه تنها بودم و رانندگی میکردم بیرون آمدم، همان جماعت آنجا بودند و با لگد و جملاتی مثل اینکه شهر ری جای منافقین نیست و ما گول شما را نمی خوریم، حمله کردند که من از آنجا رد شدم و به بلوار بغلی پیچیدم. در وسط بلوار که تحت تعقیب چند موتور سوار بودم، ناگهان راننده یک اتومبیل پراید کلتش را از بغلش بیرون کشید و اتومبیلش را به صورت افقی جلو اتومبیل من پارک کرد. من مجبور به توقف شدم. موتورسواران پیاده شدند. در ابتدا لگدهای وحشیانه ای به اتومبیل میزدند که با یک لگد، آیینه اتومبیل من کنده شد. بعد یکی از سرنشینان موتور را دیدم که چاقوی بزرگی را از زیر لباسش در آورده و به طرف من می آمد و داد میزد بیا پایین. با چاقو به بدنه اتومیبل ضربه های ضربدری میزد. یک نفر دیگر از یک موتور دیگر پایین آمد که در دستش کابل خیلی کلفتی بود. آن را چنان محکم به شیشه عقب ماشینم زد که با صدای مهیبی تمام شیشه ریز ریز شد و به داخل اتومبیل پاشید و ذرات شیشه های شکسته روی لباس و به خصوص عمامه ام ریخت. همزمان، صدای انفجار دیگری شیشه داخلی سمت عقب شکست. در این حین یک نفر روی کاپوت ماشینم آمد و با لگد محکمی شیشه جلو را شکست. من که نمیدانستم درچنین حالتی چه باید بکنم و دلیل این کار چیست، متوجه شدم فردی تا نیمه تنه از شیشه شکسته شده عقب به داخل اتومبیل خزیده است. تصمیم گرفتم بیرونش کنم که اسپری گاز اشک آور را به طور مستقیم در چشم های من خالی کرد. در حالی که لباسهایم پر از نرمه شیشه بود، چشمم به خاطر گاز اشک آلود و شیشه جلو اتومبیلم هم ریز ریز شده بود و چیزی دیده نمی شد، به هرشکل قصد بیرون رفتن از معرکه را داشتم تا بالاخره با سختی از کنار اتومبیل پراید گذشتم. در همان حال که گروه عملیاتی مشغول کار بودند، فردی که روی موتور در جلوی این مجموعه بود و با تلفن صحبت میکرد، اشاره کرد که کافی است و من هم با همان اتومبیل با سرعت از محل بیرون رفتم. چون خیابان توسط این گروه بسته شده بود، از خلوتی ایجاد شده استفاده کردم و از مهلکه بیرون آمدم. هیچ نیروی نظامی و انتظامی هم در آنجا نبود و آنان نیز دلهره ای از آمدن هیچ نیروئی نداشتند.
حضرت آیت الله
دلیل و تحلیل سیاسی این کار را من رشد افراطیگری در شرایط حساس فعلی میدانم و آفت دو سوی حوادث تلخ سال گذشته را هم محوریت افراطیون دوطرف میدانم. من که بعد از ابلاغ حکم اولیه آزاد شده ام و پرونده ام به دادگاه تجدید نظر رفته است، تا کنون نه تنها در مسائل سیاسی، سکوت کامل داشته ام، بلکه همواره با همین شرایط آن چه در راه سربلندی و عظمت مردم ایران و انقلاب اسلامی به نظرم مفید بوده، انجام داده ام و خواهم داد. این رفتارها هم در این مشی اصولی ام اثری نخواهد گذاشت. اما این شیوه ها همچنانکه همیشه گفته ام، جز تضعیف و آسیب دیدن ارکان نظام اثر دیگری ندارد و اگر جلو این نیروها به صورت جدی گرفته نشود، عواقب خطرناکی مثل آنچه که افراطیون مذهبی در کشورهای همسایه به ارمغان آوردند، در انتظار کشور خواهد بود.
من بعد از این اتفاق بلافاصله با اعضاء اطلاعات سپاه که بعد از آزادی بعضاً با من ارتباط میگرفتند، تماس گرفتم، ضمن تایید این مجموعه افراطی در شهرری، ابراز تاسف کردند و گفتند که باید قبلاً به ما اطلاع میدادید که نداده بودید. خبر این اتفاق و عکسهایی که فرزندم از اتومبیل گرفته بود و روی سایت گذاشته بود، در سایت های خبری اصولگرا و اصلاح طلب و رسانه های بین المللی منتشر شد؛ اما متاسفانه حتی یک تلفن از نیروی انتظامی و یا دادستانی برای کوچکترین اقدامی، صورت نگرفت. میدانم روایت این اتفاق و مشابه آن با همین تفاصیل هم برای شما وهم برای من، ماجرای نشنیده و تازه ای نیست. اما اینجانب به دلیل اینکه این یک جرم عمومی است و بیم تکرار آن جدی است، با ارائه شکایت رسمی تقاضا دارم دستور تعقیب قضایی این مسئله را که حداقل یک ناامنی اجتماعی است و حل آن از وظایف سیستم قضایی است، صادر فزمایید.
مصلحت انقلابی، اسلامی، ملی تمام اسلام و انقلاب باوران این است که جلو این رفتارها گرفته شود و همه برای جلوگیری از این کارها نظام را مدد دهند.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، متن این نامه بدین شرح است:
برادر گرامی جناب آیت الله آقای آملی لاریجانی دامت برکاته
با عرض سلام و احترام
به استحضار میرساند که اینجانب بر اساس وظیفه اخلاقی و دینی و بنا به دعوت مسئولان برگزاری مراسم یادبود مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد تهرانی، که سالها از محضر تفسیرشان استفاده کرده بودم، روز پنجشنبه 30-2-89 به سالن اجتماعات حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم عزیمت کردم و از پیام مراجع عظام و مقام معظم رهبری و سخنرانی های عالمانه شاگردان و منسوبین معظم له استفاده کردم.
در اواسط جلسه یکی دو نفر با لباس ها و قیافه های معهود لباس شخصی ها در اطراف من نشستند. یکی از آنان از پشت سر با صدای بلند اعلام کرد مواظب این بی غیرت باشید. فرد قوی هیکل 20 و چند ساله ای که بغل من نشسته بود، بی مقدمه از تقلب در انتخابات و اینکه در کشور نظرات مختلف در مورد رهبری وجود دارد، از من پرسید. گفتم در مورد رهبری نظرها واحد است و اختلافات مربوط به مسائل بعدی است. ضمن اینکه توجه دادم در وسط سخنرانی -که آقای احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال سخن گفتن بودند-، جای این حرفها نیست. در همین وقت مسئولان اجرایی و حفاظتی جلسه بودند پیغام دادند که دم در عده ای از عناصر لباس شخصی قصد کتک زدن من را دارند و در میانه برنامه از درب پشت قصد بیرون بردن من را کردند. اما وقتی که از درب پشت با اتومبیلم که مثل همیشه تنها بودم و رانندگی میکردم بیرون آمدم، همان جماعت آنجا بودند و با لگد و جملاتی مثل اینکه شهر ری جای منافقین نیست و ما گول شما را نمی خوریم، حمله کردند که من از آنجا رد شدم و به بلوار بغلی پیچیدم. در وسط بلوار که تحت تعقیب چند موتور سوار بودم، ناگهان راننده یک اتومبیل پراید کلتش را از بغلش بیرون کشید و اتومبیلش را به صورت افقی جلو اتومبیل من پارک کرد. من مجبور به توقف شدم. موتورسواران پیاده شدند. در ابتدا لگدهای وحشیانه ای به اتومبیل میزدند که با یک لگد، آیینه اتومبیل من کنده شد. بعد یکی از سرنشینان موتور را دیدم که چاقوی بزرگی را از زیر لباسش در آورده و به طرف من می آمد و داد میزد بیا پایین. با چاقو به بدنه اتومیبل ضربه های ضربدری میزد. یک نفر دیگر از یک موتور دیگر پایین آمد که در دستش کابل خیلی کلفتی بود. آن را چنان محکم به شیشه عقب ماشینم زد که با صدای مهیبی تمام شیشه ریز ریز شد و به داخل اتومبیل پاشید و ذرات شیشه های شکسته روی لباس و به خصوص عمامه ام ریخت. همزمان، صدای انفجار دیگری شیشه داخلی سمت عقب شکست. در این حین یک نفر روی کاپوت ماشینم آمد و با لگد محکمی شیشه جلو را شکست. من که نمیدانستم درچنین حالتی چه باید بکنم و دلیل این کار چیست، متوجه شدم فردی تا نیمه تنه از شیشه شکسته شده عقب به داخل اتومبیل خزیده است. تصمیم گرفتم بیرونش کنم که اسپری گاز اشک آور را به طور مستقیم در چشم های من خالی کرد. در حالی که لباسهایم پر از نرمه شیشه بود، چشمم به خاطر گاز اشک آلود و شیشه جلو اتومبیلم هم ریز ریز شده بود و چیزی دیده نمی شد، به هرشکل قصد بیرون رفتن از معرکه را داشتم تا بالاخره با سختی از کنار اتومبیل پراید گذشتم. در همان حال که گروه عملیاتی مشغول کار بودند، فردی که روی موتور در جلوی این مجموعه بود و با تلفن صحبت میکرد، اشاره کرد که کافی است و من هم با همان اتومبیل با سرعت از محل بیرون رفتم. چون خیابان توسط این گروه بسته شده بود، از خلوتی ایجاد شده استفاده کردم و از مهلکه بیرون آمدم. هیچ نیروی نظامی و انتظامی هم در آنجا نبود و آنان نیز دلهره ای از آمدن هیچ نیروئی نداشتند.
حضرت آیت الله
دلیل و تحلیل سیاسی این کار را من رشد افراطیگری در شرایط حساس فعلی میدانم و آفت دو سوی حوادث تلخ سال گذشته را هم محوریت افراطیون دوطرف میدانم. من که بعد از ابلاغ حکم اولیه آزاد شده ام و پرونده ام به دادگاه تجدید نظر رفته است، تا کنون نه تنها در مسائل سیاسی، سکوت کامل داشته ام، بلکه همواره با همین شرایط آن چه در راه سربلندی و عظمت مردم ایران و انقلاب اسلامی به نظرم مفید بوده، انجام داده ام و خواهم داد. این رفتارها هم در این مشی اصولی ام اثری نخواهد گذاشت. اما این شیوه ها همچنانکه همیشه گفته ام، جز تضعیف و آسیب دیدن ارکان نظام اثر دیگری ندارد و اگر جلو این نیروها به صورت جدی گرفته نشود، عواقب خطرناکی مثل آنچه که افراطیون مذهبی در کشورهای همسایه به ارمغان آوردند، در انتظار کشور خواهد بود.
من بعد از این اتفاق بلافاصله با اعضاء اطلاعات سپاه که بعد از آزادی بعضاً با من ارتباط میگرفتند، تماس گرفتم، ضمن تایید این مجموعه افراطی در شهرری، ابراز تاسف کردند و گفتند که باید قبلاً به ما اطلاع میدادید که نداده بودید. خبر این اتفاق و عکسهایی که فرزندم از اتومبیل گرفته بود و روی سایت گذاشته بود، در سایت های خبری اصولگرا و اصلاح طلب و رسانه های بین المللی منتشر شد؛ اما متاسفانه حتی یک تلفن از نیروی انتظامی و یا دادستانی برای کوچکترین اقدامی، صورت نگرفت. میدانم روایت این اتفاق و مشابه آن با همین تفاصیل هم برای شما وهم برای من، ماجرای نشنیده و تازه ای نیست. اما اینجانب به دلیل اینکه این یک جرم عمومی است و بیم تکرار آن جدی است، با ارائه شکایت رسمی تقاضا دارم دستور تعقیب قضایی این مسئله را که حداقل یک ناامنی اجتماعی است و حل آن از وظایف سیستم قضایی است، صادر فزمایید.
مصلحت انقلابی، اسلامی، ملی تمام اسلام و انقلاب باوران این است که جلو این رفتارها گرفته شود و همه برای جلوگیری از این کارها نظام را مدد دهند.
سالگرد دوم خــرداد
۳۶۵ روز پییش در چنین روزی :
رییسجمهور سابق کشورمان گفت: ادعا دارم که مردم در عمق وجدان خویش به اصلاحات پایبندند و ما کمهزینه و در عین حال پرفایدهترین راه برای سربلندی ایران و رستگاری ملت را همین روش میدانیم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی عصر روز جمعه در مراسم بزرگداشت دوم خرداد در ورزشگاه ۱۲هزار نفری آزادی یادآور شد: در دوم خرداد حادثهای رخ داد که اگر بدون اینکه نسبت این مفهوم را با حوادث دیگر و سیر سرنوشت تاریخی ملت ایران نسنجیم چندان اهمیتی ندارد. در دوم خرداد مردم به پای صندوقهای رای آمدند و فردی را انتخاب کردند؛ کاری که پیش از آن بارها صورت گرفته بود و بعد از آن هم صورت گرفت.
وی دوم خرداد را نماد حضور و پیروزی مردم در برابر تمام موانع موجود بر سر خواستهای تاریخی آنها معرفی کرد.
وی با یادآوری اینکه ” نفس انتخابات برای ما که تاریخی استبدادزده داریم نعمت بزرگی است” تصریح کرد: این نعمت را به برکت انقلاب اسلامی به دست آوردیم و مردم توانستند با رای خود سرنوشتشان را تعیین کنند.
وی در ادامه با تاکید بر پاسداری و حفظ این دستاورد بزرگ، اظهار کرد: امروز باید از این دستاورد بزرگ پاسداری و تلاش کنیم که رهزنان و کجاندیشان آن را از ما نربایند.
رییسجمهور سابق کشورمان دوم خرداد را برخوردار از خصوصیاتی ممتاز برمیشمرد و در عین حال این خصوصیات ممتاز را مستقل از جنبههای نمادین این روز و اینکه چه کسی انتخاب شد، دانست و افزود: در دوم خرداد روش، بینش، شیوه، اندیشه و نگاهی متفاوت به جهان، ایران، انقلاب و اسلام عرضه شد که با آنچه رسما ترویج میشد متفاوت بود و مردم به این روش، منش و نگاه رای دادند. این رای در حالی حاصل شد که کارشکنیها و مانعتراشیهای فراوانی مقابل این منش و بینش وجود داشت و ما این روش مورد تایید مردم ایران را اصلاحات مینامیم.
وی در ادامه اسلام مورد نظر دوم خرداد را اسلامی که مخالف هرگونه تبعیض و آپارتاید قومی، جنسی و نژادی است معرفی کرد و همچنین گفت: این اسلام، اسلامی است که احکام آن بر دو پایه استوار اخلاق و عدالت بنیان نهاده شده، اسلامی که در اجتهاد پویا و کارآمد آن زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده و اساسی است.
وی دوم خرداد را جنبشی مخالف با خرافات، تحجر و ظاهرپرستی که آفت دین و حکمرانی خوب است معرفی کرد و گفت: وقتی از دوم خرداد سخن میگوییم سخن از حیثیت و کرامت ملت ایران است.
خاتمی دوم خرداد را جنبشی که در آن عقاید و سلایق گوناگون به رسمیت شناخته میشود معرفی کرد و گفت: دوم خرداد یعنی احترام به ملت ایران و رنگین کمان زیبای قومیتها، مذاهب و طوایف. دوم خرداد یعنی زندگی کردن در این زمان و این جهان با همه فرصتها و تهدیداتش نه اینکه از لحاظ تقویمی در این دوره زندگی کنیم اما در رفتار از قرون چهارم هجری نیز عقبماندهتر باشیم.
وی همچنین دوم خرداد را پاسداشت خواست ملت ایران در آزادی، استقلال، پیشرفت و عدالت معرفی کرد و گفت: به همین جهت است که دوم خرداد خود را تداوم انقلاب بزرگ مشروطیت و انقلاب شکوهمند اسلامی میداند.
وی در ادامه با تاکید بر اهداف دوم خرداد در بحث آزادی و امنیت و اینکه ” به بهانه آزادی امنیت مردم به مخاطره نیفتد و به بهانه امنیت آزادیها محدود نشود” ادامه داد: امنیت از نظر دوم خرداد در امنیت حاکمان خلاصه نمیشود و در این بخش امنیت یکایک ایرانیان اعم از زن و مرد از اقوام و نژادهای گوناگون برابر است.
رییسجمهور سابق کشورمان یکی دیگر از اهداف دوم خرداد را ” قرار گرفتن مدار نظم اجتماعی در پایه اخلاق معرفی کرد؛ اخلاقی که عظمت پیامبرش را برخورداری از آن میدانست”و در ادامه رسالت دوم خرداد را افشای بداخلاقیها و تلاش برای محدود کردن آن به خصوص در حوزه رسمی کشور معرفی کرد و گفت: دوم خرداد یعنی تلاش برای برخورداری یکایک مردم ایران از همه مزایای زندگی و حاکمیت عادلانه در عرصه اجتماعی.
وی با بیان اینکه ” عدالت دوم خرداد در عدالت اقتصادی خلاصه نمیشود” افزود: عدالت دوم خرداد عدالت توزیع فقر و عدالت صدقهای نیست. صدقه دادن امر زیبا و مطلوبی است اما اگر به صورت قاعده درآمد دیگر درست نیست و افزایش صدقهبگیران جفای به انقلاب، نظام و اسلام است.
وی در ادامه دوم خرداد را ” ایستادن در برابر توطئهها و طمع بیگانگان و دفاع از تمامیت ارضی ملت ایران” معرفی کرد و گفت: به همین خاطر دوم خرداد پیوندی استوار با حماسه سوم خرداد دارد.
خاتمی با بیان اینکه ” انقلاب ما پویا و بیدار است به روان همه شهدای حماسه سوم خرداد درود فرستاد.
وی با بیان اینکه ” در این جلسه نمیخواهم درباره اینکه چقدر ما اصلاحطلبان در تحقق اهداف اصلاحات ناتوان بودیم و یا چقدر موانع و سازوکارهای مخالفان اصلاحات کارساز افتاد صحبت کنم” افزود: من اینجا یک ادعا دارم و آن اینکه مردم در عمق وجدان خویش به آن روش، منش و آنچه ما نام آن را اصلاحات میگذاریم، پایبندند و ما مدعی هستیم کمهزینه و در عین حال پرفایدهترین راه برای سربلندی ایران و رستگاری ملت همین روش است.
وی با خاطر نشان کردن این نکته که ” بزرگداشت دوم خرداد بزرگداشت یک فرد و احساس نوستاژیک به آنچه از دست رفته نیست” گفت: دوم خرداد پاسداشت سمبل یک جریان تاریخی است. وقتی از دوم خرداد سخن میگوییم از دین و نقش ممتاز آن سخن میگوییم؛ کیمیایی که قیمت آن حتی در دنیای مدرن و عرصه اجتماعی بحرانها آفریده است.
خاتمی افزود: وقتی از دوم خرداد سخن میگوییم از اسلام، انسان، عرفان سخن میگوییم. اسلامی که خواستار برخورداری جان و جهان از معنویت اخلاق و ارزشهای الهی است. اسلامی که منطق در گفتار، آزادی در اندیشه و قانون عادلانه در رفتار را مورد تاکید قرار میدهد. اسلامی که اگر به قدرت برسد امتیازات را برای یک دسته، قوم و طایفه نمیخواهد.
وی در ادامه معرفی ویژگیهای اسلام مورد خواست جنبش دوم خرداد این اسلام را اسلامی که همه ملت را به رسمیت میشناسد معرفی کرد و گفت: این اسلام هر فردی از ملت با هر عقیده را تا آنگاه که در ذیل نظام باشد دارای حق و حرمت میشناسد.
وی در ادامه با برشمردن دیگر ویژگیهای دوم خرداد و با یادآوری اهداف این جنبش در برداشتن گامهای سنگینتر در جهت توسعه همهجانبه کشور و پرهیز از شیوهها و سیاستهایی که روز به روز ایران را منزویتر و فشارها را فراوانتر و عقبماندگیها را بیشتر میکند، گفت: دوم خرداد یعنی ایمان به شایستگی و توانمندی ملت ایران، ایمان به جوان ایرانی به عنوان سرمایه بزرگ ایران، ایمان به توانمندیهای ایرانی در عرصههای مختلف و ایمان به شایستگی همه طوایف و مذاهبی که در این سرزمین زندگی میکنند.
رییسجمهور سابق کشورمان در ادامه با تاکید مجدد بر این نکته که ” این آرمانها به آسانی به دست نمیآید” و با یادآوری اهداف ملت ایران در انقلاب مشروطیت، ملی کردن صنعت نفت و انقلاب اسلامی ایران را یادآور شد و گفت: معتقدیم و میگوییم جنبش دوم خرداد یک راه است نه یک مقصد.
وی افزود: دوم خرداد به خواستهای عمیق ایمان دارد و معتقد است هر گروهی با این خواستها همراه شود، پایدار است وگرنه مدتی میماند و ملت در جهت خواستهای خود حرکت میکند.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه ما تا به حال گامهای بلندی برداشتهایم، به سیر تاریخی ملت ایران اشاره کرد و گفت: ملت ایران هیچگاه مایوس نخواهد شد و دوم خرداد نماد حضور مردم و پیروزی مردم علیرغم همه موانع و ساز و کارهای رفتاری و ساختاری موجود در برابر ملت است.
خاتمی با تاکید بر اینکه ” اینک باید ۲۲ خرداد را به ۲ خردادی مضاعف تبدیل کنیم” در ادامه خطاب به تمامی زنان و مردان ایرانی، گفت: اینک در آستانه حادثه بزرگی قرار گرفتهایم که حضور و بیداری شما میتواند به نفع خواستهای تاریخی شما به نتیجه برسد.
وی با اشاره به موانع و محدودیتها به کاندیداتوری میر حسین موسوی در این انتخابات اشاره کرد و گفت: اینک فرزند دیگر آرمان و ایمان شما که به عظمت ایران میاندیشد و قلبش برای ایران و ایرانی و حرمت و کرامت ایران میتپد و خواستهای ملت ایران را مورد تاکید قرار میدهد، با عزم خدمت استوار به میدان آمده است. بیایید ۲۲ خرداد را به خردادی امروزیتر و پربارتر مبدل کنیم و همه بپا خیزیم و بدانیم که این فرصتها کم بدست میآید و آن را از دست ندهیم.
وی در ادامه با ابراز احترام به همه کاندیداهای موجود از تمام زنان و مردان ایرانی خواست ” با نوشتن نام زیبای میر حسین موسوی بار دیگر دین خود را به اسلام، انقلاب و نظام ادا کنید.”
در این همایش نوار ویدئویی از میرحسین موسوی ـ که همزمان با این همایش در سفری انتخاباتی به اصفهان سفر کرده بود ـ پخش شد که در آن خطاب به حاضران در این همایش گفته بود: دوست داشتم امروز در کنار دوست و برادر عزیزم آقای دکتر خاتمی و در کنار شما بودم اکنون هم در اصفهان و در خدمت مردم عزیز این شهر هستم و احساسم این است که فضای شادابی برای انتخابات ایجاد شده و امیدوارم این همایش در کنار آقای خاتمی بتواند به گسترش امواج سبز و موج شرکت مردم در انتخابات دامن بزند و بتوانیم آیندهای پر از امید و نشاط را برای کشورمان بسازیم.
میرحسین موسوی:
دورشدن نیروهای کارآمد به ضرر کشوراست
طرح تحول اقتصادی مدنظر دولت، به ضرر مستضعفین بود
میرحسین موسوی دراصفهان و درجمع خبرنگاران درپاسخ به پرسشی درباره روابط ایران و آمریکا تاکید کرد که ایران به دنبال نشانهای از تغییر و تحول واقعی در سیاستهای آمریکاست، اما هنوز شاهد این تغییر نبوده است.
به گزارش خبرنگار ایسنا، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درادامه، انرژی هستهیی را متعلق به همه ملت ایران دانست و با بیان اینکه از ابتدای انقلاب اسلامی درجهت بومی شدن این تکنولوژی حرکت شده است، ادامه داد:« دولت خاتمی در دستیابی به انرژی هستهیی پیشرفت خوبی داشت که خارجیها هیچوقت فکر آن را نمیکردند، اما درپی این پیشرفت، آنها انتقام گرفتند و در ادامه تعلیق اتفاق افتاد. متاسفانه خارجیها تعلیق را به معنی تعطیل میدانستند و سعی داشتند این تکنولوژی را از دست ایران بگیرند، اما غنیسازی باز هم درپایان دوره خاتمی آغاز شد و در دولت نهم نیز این سیاست ادامه پیدا کرد.»
میرحسین موسوی در ادامه با تاکید بر اینکه کشور باید درجهت حفظ تکنولوژی هستهیی حرکت کند، تصریح کرد:« تکنولوژی هستهیی موقعیت ما را درجهان و منطقه تقویت میکند و نمیتوانیم آن را کنار بگذاریم و اگر سیاست تنشزدایی و تعامل با جهان را دنبال کنیم و اقدامات تحریکآمیزی که سودی ندارد را انجام ندهیم با افزایش متحدان، پرونده هستهیی ایران را با هزینه کمتری دنبال میکنیم.»
موسوی گفت:« آنچه امروز در انرژی هستهیی میبینیم نتیجه تلاش چندین نسل است و تنها به یک دولت تعلق ندارد و افرادی که برای رشد تکنولوژی هستهیی تلاش کردند در واقع همان سربازان گمنام امام زمان(عج) هستند.»
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اعلام مخالفت خود با طرح تحول اقتصادی مورد نظر دولت و ابراز خرسندی از اینکه «مجلس به موقع جلوی اجرای این طرح را گرفت»، گفت:« این طرح قطعا به ضرر مستضعفین بود.»
وی درعینحال هدفمند کردن یارانهها را امری مهم توصیف کرد اما گفت:« هر طرحی در زمینه هدفمند کردن یارانهها باید با زمانبندی و براساس مقتضیات باشد.»
موسوی درادامه مشکلات امروز را ناشی از آنچه «مخالفت با برنامهریزی» مینامید، دانست و درادامه گفت که باید با برخی ازطرحهای دولت نهم مانند سهام عدالت، صندوق مهر رضا (ع) و مسکن مهر طبق قانون برخورد شود و ضمن حفظ جنبههای مثبت، آنها در موارد لازم مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار گیرند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه خصوصیسازی و مدیریت آن اهمیت فوقالعادهای دارد، تاکید کرد:« سهام عدالت بدون اصل ۴۴ بیمعناست و من به اصل ۴۴ برمیگردم.»
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش بر شایستهسالاری در انتخاب مدیران تاکید کرد و با انتقاد از روند انتخاب مدیران در دولت این روند را مطابق با شایستهسالاری ندانست. موسوی همچنین بیثباتی مدیریتها در دولت را مورد انتقاد قرار داد.
موسوی با تاکید بر اینکه «جوانان ما قابل اعتماد هستند» گفت که باید با استفاده از نیروهای جوان در کنار نیروهای پرتجربه نوعی گردش درمیان نخبگان شکل بگیرد و دلیلی ندارد از جوانان استفاده نکنیم، در کابینه آتی تلاش میکنم از مدیران جوان استفاده کنم.»
موسوی درباره کابیهاش گفت:« کابینه تعیین نکردهام اما برشایستهسالاری تاکید دارم. درانتخابات مستقل حضور یافتهام و از نیروهایی توانمندی که بتوانند خدمت کنند استفاده میکنم.درحال حاضر دور شدن نیروهای کارآمد به ضرر کشوراست. باید باور داشته باشیم که شایستهسالاری خویشاوندسالاری نیست و خویشاوندی نباید جزو ممیزات انتخاب باشد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درادامه به پرسشی درباره موضوع تحریمها اینگونه پاسخ داد:«گرچه تحریمها آهنگ توسعه کشور را کم میکنند، اما این به معنی گذشتن از تکنولوژی هستهیی نیست، بلکه موضوع را باید به شکل راهبردی دنبال کرد.»
رییس فرهنگستان هنر در بخش دیگری از سخنانش با حمایت از تشکلهای مردم نهاد، فعالیت آنها را باعث سبک شدن فعالیت دولت خواند و با اشاره به شعارش مبنیبر «دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی» این شعار را به معنی لزوم بسترسازی و حمایت دولت درچارچوب قانون از این تشکلها دانست.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا میرحسین موسوی در جریان سفر خود به اصفهان پس از سخنرانی دردانشگاه اصفهان و پیش از برگزاری این نشست خبری، با آیتالله طاهری اصفهانی و آیت الله مظاهری نیز دیدار و گفتوگو کرد.
آیتالله طاهری ضمن خرسندی از دیدار موسوی رای آوردن وی را در انتخابات پیشرو باعث شادی خود دانست و گفت:« زحمات مهندس موسوی را در دوران دفاع مقدس شاهد بودیم و در آینده نیز باز شاهد خواهیم بود. واجب است همه مردم رای بدهند. من هم رای میدهم.»
آیت الله العظمی مظاهری نیز در دیدار با موسوی،گفت:« رسالت اصلی ما در همه امور آن است که مسوولیت خود را به درستی تشخیص داده و براساس آن عمل کنیم و دراین صورت نتیجه عمل هرچه باشد ما به تکلیف شرعی خود عمل کردهایم.»
آیت الله مظاهری ضرورت التزام همگان به رعایت اخلاق را خاطرنشان کرد و گفت:« در برنامههای تبلیغاتی توجه به خواست اصلی مردم یعنی ارزشهای اسلام و انقلاب و ارایه راه حل های معقول برای رفع مشکلات کشور مهم است.»
وی افزود:« نامزدها و طرفداران آنها باید مراقب حفظ حریم حقیقت و صداقت درجریان انتخابات باشند.»
آیت الله مظاهری همچنین از تلاشها و خدمات موسوی در سال های اول انقلاب به ویژه در دوران دفاع مقدس یاد کرد و او را یکی از خدمتگزاران مورد تایید امام راحل دانست و گفت:« این سوابق درخشان، امانت نظام مقدس جمهوری اسلامی و مایه قداست اجتماعی شماست و صیانت از آن بر شما و همه کسانی که به انگیزه حمایت از شما وارد شدهاند واجب است.»
فائزه هاشمی در همایش دوم خرداد:
با قهر کردن، بیتفاوتی و گلهمندی نمیتوان توسعه و دموکراسی را پایدار کرد
فائزه هاشمی در همایشی که به مناسبت بزرگداشت دوم خرداد از سوی کمیته جوانان ستاد میرحسین موسوی، کمیته ستاد ۸۸ (جوانان حامی خاتمی – موسوی)، پویش حامی خاتمی – موسوی در سالن ۱۲ هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی برگزار شد، خطاب به حاضران گفت: از اینکه در این روز خوب و پرخاطره در کنار شما هستم به خودم میبالم. امروز در سالگرد دوم خرداد هستیم و طبیعتا این روز برای همه شما به یاد آورنده خاطرات تلخ و شیرین است.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا وی افزود: من یادم هست که آن روزها در آستانه دوم خرداد خیلیها از جمله من شهر به شهر، استان به استان، مسجد به مسجد و دانشگاه به دانشگاه میرفتیم و تلاش میکردیم که با یک آرمان مشترک به پیروزی برسیم. ما معتقد بودیم که وقایع مثبت سازندگی، آبادانی کشور و رشد در همهی زمینهها باید ادامه پیدا کند و مردم به سیدمحمد خاتمی رای دهند تا دوران سازندگی بتواند با افتخار ادامه پیدا کند.
هاشمی ادامه داد: در این دوران که با مشکلاتی مواجه هستیم مردم باید تلاش کنند تا این دوران تلخ دوباره برنگردد. مطمئنم نیازی به توضیح شرایط امروز نیست همه شما میدانید و من هم صلاح نمیدانم که با حرفهای ناراحت کننده شادی امروز شما را به هم بریزم.
وی در ادامه تاکید کرد: ما نیاز به شور دوم خرداد و تغییر داریم که همه بتوانیم در ۲۲ خرداد پیروزیمان را جشن بگیریم. همه ما با هم فراز و نشیبهایی را از ابتدای انقلاب و از دوم خرداد طی کردیم و میدانیم که دموکراسی نیاز به تلاش پایدار و گذر زمان دارد و با قهر کردن، بیتفاوتی و گلهمندی نمیتوان توسعه و دموکراسی را پایدار کرد.
وی افزود: طبیعتا در دورانهایی کشور گامهایی به عقب و در دورانهای دیگر گامهایی به جلو برمیدارد اما دموکراسی و سازندگی را همیشه میتوان زنده نگه داشت و نمیتوانیم در تعیین سرنوشتمان شرکت نکنیم و انتظار معجزه داشته باشیم.
فائزه هاشمی خطاب به حاضران در جمع گفت: هر کدام از شما هزار نفر را میتوانید پای صندوقهای رای ببرید و در این صورت است که میتوانید انتظار تغییر داشته باشید. نمیتوان فرصتسوزی کرد و انتظار معجزه داشت. در انتخابات سال ۸۴ اصلاحطلبان با تعدد کاندیدا فرصتهای استثنایی را از دست دادند در حالی که اگر همه کاندیداها متحد میشدند ۱۷ میلیون رای اصلاحطلبان در برابر ۱۱ میلیون رای اصولگرایان قرار میگرفت و امروز هم در این شرایط قرار گرفتیم پس همه باید با هم بتوانیم تحلیل درستی داشته باشیم. باز هم به نظر میرسد رای اصلاحطلبان بیشتر از اصولگرایان است پس اگر این فرصت استثنایی را هم از دست بدهیم چهار سال دیگر باز هم باید دور هم جمع شویم و افسوس بخوریم بر شکستی که خودمان باعثش بودیم.
وی تاکید کرد: آقای کروبی و آقای مهندس موسوی هر دو دارای سوابق روشنی هستند و نکتهای که امروز مهم این است اینکه کدام یک به پیروزی نزدیکترند.
هاشمی با بیان اینکه من به عنوان یک شهروند از آقای مهندس موسوی و کروبی میخواهم تا زمان انتخابات رفاقت و دوستیشان را حفظ کنند، خاطر نشان کرد: ما نباید میدان را به رقبا بدهیم و با عملکردمان باعث پیروزی دیگران شویم و رقیب را اشتباه بگیریم. خوشبختانه در روش و منش آقای موسوی عقلانیت دیده میشود. برخی میگویند چرا آقای مهندس موسوی حرفهای تند نمیزند و حتی عدهای میگویند ایشان نسخهای از آقای احمدینژاد هستند اما به نظر من این حرفها در اثر ناآگاهی و مطالعه نکردن مطبوعات است والا تضاد آقای مهندس موسوی با آقای احمدینژاد در برنامههای ایشان کاملا معلوم است.
وی ادامه داد: متاسفانه شعارهایی هم وجود دارد که ما باید به عنوان حامیان آقای مهندس موسوی از آنها جلوگیری و آنها را برطرف کنیم من به عنوان یک شهروند باز هم میگویم که در نزدیکی انتخابات کاندیدایی که در نظرسنجیها رای کمتری دارد (البته هر دو کاندیدا جایگاه والایی در میان اصلاحطلبان دارند) به نفع دیگری کنار برود تا بتوانیم پیروز شویم.
فائزه هاشمی در پایان گفت: شعار آقای مهندس موسوی را تکرار میکنم هر ایرانی یک ستاد، یعنی با توجه به محدودیتهای رسانهی ملی همه ما باید یک ستاد شویم و تلاش کنیم تا آشنایان و خویشاوندانمان به پای صندوقهای رای بیایند. فراموش نکنیم که یک رای هم یک رای است. امیدوارم بعد از دوم خرداد باز هم دور هم جمع شویم و جشن بگیریم.
رهنورد در همایش دوم خرداد:
امیدواریم در دولت دهم، قلم و اندیشه فراموش نشود
امیدواریم خردادها با افکار و اندیشههای ناب ایرانی پایدار باشند
همایشی به مناسبت بزرگداشت دوم خرداد از سوی کمیته جوانان ستاد میرحسین موسوی، کمیته ستاد ۸۸ (جوانان حامی خاتمی – موسوی)، پویش حامی خاتمی – موسوی، عصر امروز(شنبه) در سالن ۱۲ هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا، دکتر زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی و رییس سابق دانشگاه الزهراء طی سخنانی در این همایش ضمن تبریک سالروز آزادی خرمشهر، خرداد را ماه پرطنینی در فرهنگ باستان دانست و گفت: در روزگار مدرن هم این طنین وجود دارد؛ ۱۵ خرداد که بنیان انقلاب نهاده شد، ۲۲ خرداد که در پیش است، سوم خرداد که سالروز آزادی خرمشهر و دوم خرداد که یکی از سرفصلهای بزرگ تاریخ بعد از انقلاب و نهضت اصلاحگری است. البته من آقای خاتمی را در درجه اول یک احیاگر میدانم و سپس اصلاحگر؛ به خاطر زنده کردن روشهای درونذاتی اسلامی که در چنگ عادت سنتی اسیر شده بود.
رهنورد افزود: آقای خاتمی احیاگری اصلاحگراست که سنتهای پوشیدهای که نام عادت بر آن گذاشته شده بود را کنار زد و شور، احساس و زیبایی را زنده کرد که همه اینها برای وطن عزیزمان ایران است.
رییس سابق دانشگاه الزهرا ادامه داد: ای ایران من که همه خوبیها و پاکیها از آن توست، ای که حاضریم همه جان و مال خود را برای تو فدا کنیم، دوم خرداد را ارج مینهیم و امیدواریم که خردادها و خردادها با افکار و اندیشههای ناب ایرانی نه اسیر خرافات و اوهام پایدار باشند.
همسر میرحسین موسوی ادامه داد: به این امید که آزادی بیان، قلم و اندیشه هرگز در دولت دهم فراموش نشود به این امید که دانشگاههایمان استقلال داشته باشند و زندانی سیاسی نداشته باشیم، به این امید که دانشجوی زندانی هم نداشته باشیم، به این امید که برای زنان ما رفع تبعیض و حمایت از آنان به مثابه یک آرزوی خفته باقی نماند و ملت سرافرازی باشیم با هویت عزتمند بینالمللی.
رهنورد در پایان گفت: به این امید هستیم که مردم ما از فقر و تورم ۲۵ درصدی نجات پیدا کنند و گرسنگی، فقر و فاصله طبقاتی از بین برود و دوم خرداد یکی از این مراحل بزرگ تاریخی ماست، مرحلهی بعدی را که آقای مهندس موسوی اعلام کرده یعنی اصلاحگرایی همراه با اصول؛ همان چیزی که آقای خاتمی هم گفتهاند را طی کنیم. امیدوارم رییسجمهور آینده باعث سربلندی و شکوفایی ایران در سطح ملی و بینالمللی باشد
کروبی در شیراز:
کرباسچی معاون اول من است
همه باید برای رقابت پرشور بسیج شویم
مهدی کروبی کاندیدای دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری، عصر امروز(شنبه) در ورزشگاه شهید دستغیب شیراز در جمع هواداران خود، با بیان اینکه استان فارس در انتخابات گذشته افتخار خوبی را برای اصلاحات به دست آورد، گفت: از اینکه در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، مردم فارس با فاصلهای زیاد رای خود را به من دادند که افتخاری برای من و همفکران من در کشور است، تقدیر و تشکر میکنم.
به گزارش خبرنگار ایسنا وی با اشاره به شیراز و تمدن شیراز تصریح کرد: شیراز و تمدن شیراز مایهی افتخار ما ایرانیان از هر جهت است و هرگاه که بررسی میکنیم برجستگیهای خاصی در تاریخ این تمدن میبینیم.
کروبی ادامه داد: کوروش و منشور حقوق بشر او و ذوالقرنین که در قرآن آمده افتخار ما ایرانیان و شیراز است.
وی افزود: ملاصدرا یکی از بزرگترین فلاسفهی اسلامی از مفاخر شیراز است که حتی امام خمینی (ره) نیز همیشه به بزرگی او اشاره میکرد و حتی در نامهی خود به گورباچف هم از او نام برد.
کروبی ادامه داد: ماجرای میرزای شیرازی یک توطئهی بزرگ را بر هم زد و حتی درون کاخ ناصرالدین شاه هم نفوذ کرد و قرارداد تنباکو را برملا و از بین برد.
وی همچنین به جایگاه علما و فلاسفهی شیرازی در عصر حاضر و انقلاب نیز اشاره کرد و گفت: خاندان دستغیب، محلاتی و دیگر علمای شیراز که همهی آنها قابل تکریم هستند به همراه مردم شیراز همواره پیشتاز انقلاب بودند و فعالیتهای انقلابی و مبارزات خود را از خرداد ۴۲ که مبدأ انقلاب است آغاز و تا پیروزی و اسلامی شدن کشور ادامه دادند.
کروبی همچنین به مرحوم آیتالله ربانی نیز اشاره کرد و گفت: مرحوم آیتالله ربانی عالمی بزرگ بود که عمر خود را در راه مبارزه داد و سالها زندان کشید و یکی از الگوهای ایستادگی برای زندانیان سیاسی پیش از انقلاب بود که متاسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از وجود مبارک ایشان کمتر استفاده شد و این هفته نیز که در آستانهی فوت ایشان هستیم یاد آن بزرگوار را گرامی میداریم.
وی درخصوص شعر و ادب شیراز نیز گفت: از لحاظ شعر و ادب هم که شیراز ضربالمثل دنیاست و دنیا فارسی و شیراز را متصل به حافظ و سعدی میداند و به طور کلی شیراز سمبل معرفت، ایمان، رشادت، فداکاری و هنر، پایداری و هوشیاری است. در بعد پزشکی نیز همواره پیشتاز کشور بوده و رتبهی آن قابل تحسین است.
کروبی درخصوص فعالیتهای انتخاباتی نیز گفت: تنها تا ۲۰ خرداد برای فعالیتهای انتخاباتی وقت داریم و یک نکته را مستمر میگویم که وضعیت و موقعیت کشور مشخص است و از لحاظ سیاست خارجی و اقتصاد داخلی نیز همه به وضعیت آشنایی دارند.
وی ادامه داد: مردم راهی به جز دو فکر و انتخاب ندارند؛ آنانی که از وضع موجود راضی هستند و آنهایی که راضی یستند. آنهایی که از وضع موجود راضی هستند بدانند که رقابت جدی است و باید از امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند؛ زیرا در برابر یک رقابت جدی قرار دارند.
کروبی با اشاره به آن دسته از افرادی که از وضع موجود ناراضی هستند، ابراز داشت: وضع کشور خوب نیست و رکود و بیکاری و شکستن کمر کارگران نیازمند تغییر وضعیت کشور است و این عده بدانند اگر بخواهند وضع کشور را تغییر دهند عملی است اما مشکل است.
وی افزود: تنها راه تغییر کشور حضور گسترده در انتخابات است و این افرادی که ناراضیاند بدانند که آنانی که راضیاند بر پشتبام و قله قرار گرفته و ما پایین در دشت هستیم.
کروبی در پاسخ به شعار حاضران مبنی بر اینکه «دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد» گفت: من بالشخصه معتقدم که دانشجویان، ستارههای فروزان و آیندهسازان ایران هستند و نباید آنها را ستارهدار کرد و اگر بخواهیم وضع موجود دانشجویان تغییر کند باید فعالیت دوچندان کنیم.
وی افزود: اگر پیروز شوم دانشجوی ستارهدار در ریاست جمهوری من وجود ندارد و با دانشجویان هم رابطهی تنگاتنگ دارم و همهی ما بدانیم که این نظام برخاسته از ارادهی عظیم همین جوانان و دانشجویان است.
کروبی گفت: آنانی که میخواهند تغییر رخ دهد باید زیاد فعالیت کنند؛ زیرا تنها رای کافی نیست و همه باید برای شرکت در انتخابات و رقابت پرشور بسیج شویم و حماسهی دیگری با رای خود به وجود آوریم.
وی افزود: تغییر کشور توپ و تانک نمیخواهد و تنها نیازمند در دست داشتن شناسنامه و کارت ملی و حضور در روز ۲۲ خرداد پای صندوقهای رای است که با صف طولانی و رای پرشور خود، وضعیت کشور را تغییر دهیم.
کروبی خاطرنشان کرد: یک جریانی در کشور وجود دارد که از رای مردم میترسد و از آن هراس دارد و ما برای آنکه آنان را چند ماه به کما ببریم باید گسترده در این انتخابات شرکت کنیم؛ زیرا رای همهی ایرانیان بسیار مهم است.
وی افزود: اولین کسی بودم که در این انتخابات اعلام حضور کردم و تا کنون برنامههای خود را نیز اعلام کردهام و از همه میخواهم تا ۲۲ خرداد پای صندوقها بیایند و آنگونه که هیچکس بدش نمیآید به او رای بدهند، من نیز دوست دارم مردم به من رای بدهند.
کروبی در پایان به عنوان مژده، معاون خود را معرفی کرد و گفت: اگر رییسجمهور شوم کرباسچی معاون اول من است.
رییسجمهور سابق کشورمان گفت: ادعا دارم که مردم در عمق وجدان خویش به اصلاحات پایبندند و ما کمهزینه و در عین حال پرفایدهترین راه برای سربلندی ایران و رستگاری ملت را همین روش میدانیم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی عصر روز جمعه در مراسم بزرگداشت دوم خرداد در ورزشگاه ۱۲هزار نفری آزادی یادآور شد: در دوم خرداد حادثهای رخ داد که اگر بدون اینکه نسبت این مفهوم را با حوادث دیگر و سیر سرنوشت تاریخی ملت ایران نسنجیم چندان اهمیتی ندارد. در دوم خرداد مردم به پای صندوقهای رای آمدند و فردی را انتخاب کردند؛ کاری که پیش از آن بارها صورت گرفته بود و بعد از آن هم صورت گرفت.
وی دوم خرداد را نماد حضور و پیروزی مردم در برابر تمام موانع موجود بر سر خواستهای تاریخی آنها معرفی کرد.
وی با یادآوری اینکه ” نفس انتخابات برای ما که تاریخی استبدادزده داریم نعمت بزرگی است” تصریح کرد: این نعمت را به برکت انقلاب اسلامی به دست آوردیم و مردم توانستند با رای خود سرنوشتشان را تعیین کنند.
وی در ادامه با تاکید بر پاسداری و حفظ این دستاورد بزرگ، اظهار کرد: امروز باید از این دستاورد بزرگ پاسداری و تلاش کنیم که رهزنان و کجاندیشان آن را از ما نربایند.
رییسجمهور سابق کشورمان دوم خرداد را برخوردار از خصوصیاتی ممتاز برمیشمرد و در عین حال این خصوصیات ممتاز را مستقل از جنبههای نمادین این روز و اینکه چه کسی انتخاب شد، دانست و افزود: در دوم خرداد روش، بینش، شیوه، اندیشه و نگاهی متفاوت به جهان، ایران، انقلاب و اسلام عرضه شد که با آنچه رسما ترویج میشد متفاوت بود و مردم به این روش، منش و نگاه رای دادند. این رای در حالی حاصل شد که کارشکنیها و مانعتراشیهای فراوانی مقابل این منش و بینش وجود داشت و ما این روش مورد تایید مردم ایران را اصلاحات مینامیم.
وی در ادامه اسلام مورد نظر دوم خرداد را اسلامی که مخالف هرگونه تبعیض و آپارتاید قومی، جنسی و نژادی است معرفی کرد و همچنین گفت: این اسلام، اسلامی است که احکام آن بر دو پایه استوار اخلاق و عدالت بنیان نهاده شده، اسلامی که در اجتهاد پویا و کارآمد آن زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده و اساسی است.
وی دوم خرداد را جنبشی مخالف با خرافات، تحجر و ظاهرپرستی که آفت دین و حکمرانی خوب است معرفی کرد و گفت: وقتی از دوم خرداد سخن میگوییم سخن از حیثیت و کرامت ملت ایران است.
خاتمی دوم خرداد را جنبشی که در آن عقاید و سلایق گوناگون به رسمیت شناخته میشود معرفی کرد و گفت: دوم خرداد یعنی احترام به ملت ایران و رنگین کمان زیبای قومیتها، مذاهب و طوایف. دوم خرداد یعنی زندگی کردن در این زمان و این جهان با همه فرصتها و تهدیداتش نه اینکه از لحاظ تقویمی در این دوره زندگی کنیم اما در رفتار از قرون چهارم هجری نیز عقبماندهتر باشیم.
وی همچنین دوم خرداد را پاسداشت خواست ملت ایران در آزادی، استقلال، پیشرفت و عدالت معرفی کرد و گفت: به همین جهت است که دوم خرداد خود را تداوم انقلاب بزرگ مشروطیت و انقلاب شکوهمند اسلامی میداند.
وی در ادامه با تاکید بر اهداف دوم خرداد در بحث آزادی و امنیت و اینکه ” به بهانه آزادی امنیت مردم به مخاطره نیفتد و به بهانه امنیت آزادیها محدود نشود” ادامه داد: امنیت از نظر دوم خرداد در امنیت حاکمان خلاصه نمیشود و در این بخش امنیت یکایک ایرانیان اعم از زن و مرد از اقوام و نژادهای گوناگون برابر است.
رییسجمهور سابق کشورمان یکی دیگر از اهداف دوم خرداد را ” قرار گرفتن مدار نظم اجتماعی در پایه اخلاق معرفی کرد؛ اخلاقی که عظمت پیامبرش را برخورداری از آن میدانست”و در ادامه رسالت دوم خرداد را افشای بداخلاقیها و تلاش برای محدود کردن آن به خصوص در حوزه رسمی کشور معرفی کرد و گفت: دوم خرداد یعنی تلاش برای برخورداری یکایک مردم ایران از همه مزایای زندگی و حاکمیت عادلانه در عرصه اجتماعی.
وی با بیان اینکه ” عدالت دوم خرداد در عدالت اقتصادی خلاصه نمیشود” افزود: عدالت دوم خرداد عدالت توزیع فقر و عدالت صدقهای نیست. صدقه دادن امر زیبا و مطلوبی است اما اگر به صورت قاعده درآمد دیگر درست نیست و افزایش صدقهبگیران جفای به انقلاب، نظام و اسلام است.
وی در ادامه دوم خرداد را ” ایستادن در برابر توطئهها و طمع بیگانگان و دفاع از تمامیت ارضی ملت ایران” معرفی کرد و گفت: به همین خاطر دوم خرداد پیوندی استوار با حماسه سوم خرداد دارد.
خاتمی با بیان اینکه ” انقلاب ما پویا و بیدار است به روان همه شهدای حماسه سوم خرداد درود فرستاد.
وی با بیان اینکه ” در این جلسه نمیخواهم درباره اینکه چقدر ما اصلاحطلبان در تحقق اهداف اصلاحات ناتوان بودیم و یا چقدر موانع و سازوکارهای مخالفان اصلاحات کارساز افتاد صحبت کنم” افزود: من اینجا یک ادعا دارم و آن اینکه مردم در عمق وجدان خویش به آن روش، منش و آنچه ما نام آن را اصلاحات میگذاریم، پایبندند و ما مدعی هستیم کمهزینه و در عین حال پرفایدهترین راه برای سربلندی ایران و رستگاری ملت همین روش است.
وی با خاطر نشان کردن این نکته که ” بزرگداشت دوم خرداد بزرگداشت یک فرد و احساس نوستاژیک به آنچه از دست رفته نیست” گفت: دوم خرداد پاسداشت سمبل یک جریان تاریخی است. وقتی از دوم خرداد سخن میگوییم از دین و نقش ممتاز آن سخن میگوییم؛ کیمیایی که قیمت آن حتی در دنیای مدرن و عرصه اجتماعی بحرانها آفریده است.
خاتمی افزود: وقتی از دوم خرداد سخن میگوییم از اسلام، انسان، عرفان سخن میگوییم. اسلامی که خواستار برخورداری جان و جهان از معنویت اخلاق و ارزشهای الهی است. اسلامی که منطق در گفتار، آزادی در اندیشه و قانون عادلانه در رفتار را مورد تاکید قرار میدهد. اسلامی که اگر به قدرت برسد امتیازات را برای یک دسته، قوم و طایفه نمیخواهد.
وی در ادامه معرفی ویژگیهای اسلام مورد خواست جنبش دوم خرداد این اسلام را اسلامی که همه ملت را به رسمیت میشناسد معرفی کرد و گفت: این اسلام هر فردی از ملت با هر عقیده را تا آنگاه که در ذیل نظام باشد دارای حق و حرمت میشناسد.
وی در ادامه با برشمردن دیگر ویژگیهای دوم خرداد و با یادآوری اهداف این جنبش در برداشتن گامهای سنگینتر در جهت توسعه همهجانبه کشور و پرهیز از شیوهها و سیاستهایی که روز به روز ایران را منزویتر و فشارها را فراوانتر و عقبماندگیها را بیشتر میکند، گفت: دوم خرداد یعنی ایمان به شایستگی و توانمندی ملت ایران، ایمان به جوان ایرانی به عنوان سرمایه بزرگ ایران، ایمان به توانمندیهای ایرانی در عرصههای مختلف و ایمان به شایستگی همه طوایف و مذاهبی که در این سرزمین زندگی میکنند.
رییسجمهور سابق کشورمان در ادامه با تاکید مجدد بر این نکته که ” این آرمانها به آسانی به دست نمیآید” و با یادآوری اهداف ملت ایران در انقلاب مشروطیت، ملی کردن صنعت نفت و انقلاب اسلامی ایران را یادآور شد و گفت: معتقدیم و میگوییم جنبش دوم خرداد یک راه است نه یک مقصد.
وی افزود: دوم خرداد به خواستهای عمیق ایمان دارد و معتقد است هر گروهی با این خواستها همراه شود، پایدار است وگرنه مدتی میماند و ملت در جهت خواستهای خود حرکت میکند.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه ما تا به حال گامهای بلندی برداشتهایم، به سیر تاریخی ملت ایران اشاره کرد و گفت: ملت ایران هیچگاه مایوس نخواهد شد و دوم خرداد نماد حضور مردم و پیروزی مردم علیرغم همه موانع و ساز و کارهای رفتاری و ساختاری موجود در برابر ملت است.
خاتمی با تاکید بر اینکه ” اینک باید ۲۲ خرداد را به ۲ خردادی مضاعف تبدیل کنیم” در ادامه خطاب به تمامی زنان و مردان ایرانی، گفت: اینک در آستانه حادثه بزرگی قرار گرفتهایم که حضور و بیداری شما میتواند به نفع خواستهای تاریخی شما به نتیجه برسد.
وی با اشاره به موانع و محدودیتها به کاندیداتوری میر حسین موسوی در این انتخابات اشاره کرد و گفت: اینک فرزند دیگر آرمان و ایمان شما که به عظمت ایران میاندیشد و قلبش برای ایران و ایرانی و حرمت و کرامت ایران میتپد و خواستهای ملت ایران را مورد تاکید قرار میدهد، با عزم خدمت استوار به میدان آمده است. بیایید ۲۲ خرداد را به خردادی امروزیتر و پربارتر مبدل کنیم و همه بپا خیزیم و بدانیم که این فرصتها کم بدست میآید و آن را از دست ندهیم.
وی در ادامه با ابراز احترام به همه کاندیداهای موجود از تمام زنان و مردان ایرانی خواست ” با نوشتن نام زیبای میر حسین موسوی بار دیگر دین خود را به اسلام، انقلاب و نظام ادا کنید.”
در این همایش نوار ویدئویی از میرحسین موسوی ـ که همزمان با این همایش در سفری انتخاباتی به اصفهان سفر کرده بود ـ پخش شد که در آن خطاب به حاضران در این همایش گفته بود: دوست داشتم امروز در کنار دوست و برادر عزیزم آقای دکتر خاتمی و در کنار شما بودم اکنون هم در اصفهان و در خدمت مردم عزیز این شهر هستم و احساسم این است که فضای شادابی برای انتخابات ایجاد شده و امیدوارم این همایش در کنار آقای خاتمی بتواند به گسترش امواج سبز و موج شرکت مردم در انتخابات دامن بزند و بتوانیم آیندهای پر از امید و نشاط را برای کشورمان بسازیم.
میرحسین موسوی:
دورشدن نیروهای کارآمد به ضرر کشوراست
طرح تحول اقتصادی مدنظر دولت، به ضرر مستضعفین بود
میرحسین موسوی دراصفهان و درجمع خبرنگاران درپاسخ به پرسشی درباره روابط ایران و آمریکا تاکید کرد که ایران به دنبال نشانهای از تغییر و تحول واقعی در سیاستهای آمریکاست، اما هنوز شاهد این تغییر نبوده است.
به گزارش خبرنگار ایسنا، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درادامه، انرژی هستهیی را متعلق به همه ملت ایران دانست و با بیان اینکه از ابتدای انقلاب اسلامی درجهت بومی شدن این تکنولوژی حرکت شده است، ادامه داد:« دولت خاتمی در دستیابی به انرژی هستهیی پیشرفت خوبی داشت که خارجیها هیچوقت فکر آن را نمیکردند، اما درپی این پیشرفت، آنها انتقام گرفتند و در ادامه تعلیق اتفاق افتاد. متاسفانه خارجیها تعلیق را به معنی تعطیل میدانستند و سعی داشتند این تکنولوژی را از دست ایران بگیرند، اما غنیسازی باز هم درپایان دوره خاتمی آغاز شد و در دولت نهم نیز این سیاست ادامه پیدا کرد.»
میرحسین موسوی در ادامه با تاکید بر اینکه کشور باید درجهت حفظ تکنولوژی هستهیی حرکت کند، تصریح کرد:« تکنولوژی هستهیی موقعیت ما را درجهان و منطقه تقویت میکند و نمیتوانیم آن را کنار بگذاریم و اگر سیاست تنشزدایی و تعامل با جهان را دنبال کنیم و اقدامات تحریکآمیزی که سودی ندارد را انجام ندهیم با افزایش متحدان، پرونده هستهیی ایران را با هزینه کمتری دنبال میکنیم.»
موسوی گفت:« آنچه امروز در انرژی هستهیی میبینیم نتیجه تلاش چندین نسل است و تنها به یک دولت تعلق ندارد و افرادی که برای رشد تکنولوژی هستهیی تلاش کردند در واقع همان سربازان گمنام امام زمان(عج) هستند.»
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اعلام مخالفت خود با طرح تحول اقتصادی مورد نظر دولت و ابراز خرسندی از اینکه «مجلس به موقع جلوی اجرای این طرح را گرفت»، گفت:« این طرح قطعا به ضرر مستضعفین بود.»
وی درعینحال هدفمند کردن یارانهها را امری مهم توصیف کرد اما گفت:« هر طرحی در زمینه هدفمند کردن یارانهها باید با زمانبندی و براساس مقتضیات باشد.»
موسوی درادامه مشکلات امروز را ناشی از آنچه «مخالفت با برنامهریزی» مینامید، دانست و درادامه گفت که باید با برخی ازطرحهای دولت نهم مانند سهام عدالت، صندوق مهر رضا (ع) و مسکن مهر طبق قانون برخورد شود و ضمن حفظ جنبههای مثبت، آنها در موارد لازم مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار گیرند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه خصوصیسازی و مدیریت آن اهمیت فوقالعادهای دارد، تاکید کرد:« سهام عدالت بدون اصل ۴۴ بیمعناست و من به اصل ۴۴ برمیگردم.»
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش بر شایستهسالاری در انتخاب مدیران تاکید کرد و با انتقاد از روند انتخاب مدیران در دولت این روند را مطابق با شایستهسالاری ندانست. موسوی همچنین بیثباتی مدیریتها در دولت را مورد انتقاد قرار داد.
موسوی با تاکید بر اینکه «جوانان ما قابل اعتماد هستند» گفت که باید با استفاده از نیروهای جوان در کنار نیروهای پرتجربه نوعی گردش درمیان نخبگان شکل بگیرد و دلیلی ندارد از جوانان استفاده نکنیم، در کابینه آتی تلاش میکنم از مدیران جوان استفاده کنم.»
موسوی درباره کابیهاش گفت:« کابینه تعیین نکردهام اما برشایستهسالاری تاکید دارم. درانتخابات مستقل حضور یافتهام و از نیروهایی توانمندی که بتوانند خدمت کنند استفاده میکنم.درحال حاضر دور شدن نیروهای کارآمد به ضرر کشوراست. باید باور داشته باشیم که شایستهسالاری خویشاوندسالاری نیست و خویشاوندی نباید جزو ممیزات انتخاب باشد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درادامه به پرسشی درباره موضوع تحریمها اینگونه پاسخ داد:«گرچه تحریمها آهنگ توسعه کشور را کم میکنند، اما این به معنی گذشتن از تکنولوژی هستهیی نیست، بلکه موضوع را باید به شکل راهبردی دنبال کرد.»
رییس فرهنگستان هنر در بخش دیگری از سخنانش با حمایت از تشکلهای مردم نهاد، فعالیت آنها را باعث سبک شدن فعالیت دولت خواند و با اشاره به شعارش مبنیبر «دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی» این شعار را به معنی لزوم بسترسازی و حمایت دولت درچارچوب قانون از این تشکلها دانست.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا میرحسین موسوی در جریان سفر خود به اصفهان پس از سخنرانی دردانشگاه اصفهان و پیش از برگزاری این نشست خبری، با آیتالله طاهری اصفهانی و آیت الله مظاهری نیز دیدار و گفتوگو کرد.
آیتالله طاهری ضمن خرسندی از دیدار موسوی رای آوردن وی را در انتخابات پیشرو باعث شادی خود دانست و گفت:« زحمات مهندس موسوی را در دوران دفاع مقدس شاهد بودیم و در آینده نیز باز شاهد خواهیم بود. واجب است همه مردم رای بدهند. من هم رای میدهم.»
آیت الله العظمی مظاهری نیز در دیدار با موسوی،گفت:« رسالت اصلی ما در همه امور آن است که مسوولیت خود را به درستی تشخیص داده و براساس آن عمل کنیم و دراین صورت نتیجه عمل هرچه باشد ما به تکلیف شرعی خود عمل کردهایم.»
آیت الله مظاهری ضرورت التزام همگان به رعایت اخلاق را خاطرنشان کرد و گفت:« در برنامههای تبلیغاتی توجه به خواست اصلی مردم یعنی ارزشهای اسلام و انقلاب و ارایه راه حل های معقول برای رفع مشکلات کشور مهم است.»
وی افزود:« نامزدها و طرفداران آنها باید مراقب حفظ حریم حقیقت و صداقت درجریان انتخابات باشند.»
آیت الله مظاهری همچنین از تلاشها و خدمات موسوی در سال های اول انقلاب به ویژه در دوران دفاع مقدس یاد کرد و او را یکی از خدمتگزاران مورد تایید امام راحل دانست و گفت:« این سوابق درخشان، امانت نظام مقدس جمهوری اسلامی و مایه قداست اجتماعی شماست و صیانت از آن بر شما و همه کسانی که به انگیزه حمایت از شما وارد شدهاند واجب است.»
فائزه هاشمی در همایش دوم خرداد:
با قهر کردن، بیتفاوتی و گلهمندی نمیتوان توسعه و دموکراسی را پایدار کرد
فائزه هاشمی در همایشی که به مناسبت بزرگداشت دوم خرداد از سوی کمیته جوانان ستاد میرحسین موسوی، کمیته ستاد ۸۸ (جوانان حامی خاتمی – موسوی)، پویش حامی خاتمی – موسوی در سالن ۱۲ هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی برگزار شد، خطاب به حاضران گفت: از اینکه در این روز خوب و پرخاطره در کنار شما هستم به خودم میبالم. امروز در سالگرد دوم خرداد هستیم و طبیعتا این روز برای همه شما به یاد آورنده خاطرات تلخ و شیرین است.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا وی افزود: من یادم هست که آن روزها در آستانه دوم خرداد خیلیها از جمله من شهر به شهر، استان به استان، مسجد به مسجد و دانشگاه به دانشگاه میرفتیم و تلاش میکردیم که با یک آرمان مشترک به پیروزی برسیم. ما معتقد بودیم که وقایع مثبت سازندگی، آبادانی کشور و رشد در همهی زمینهها باید ادامه پیدا کند و مردم به سیدمحمد خاتمی رای دهند تا دوران سازندگی بتواند با افتخار ادامه پیدا کند.
هاشمی ادامه داد: در این دوران که با مشکلاتی مواجه هستیم مردم باید تلاش کنند تا این دوران تلخ دوباره برنگردد. مطمئنم نیازی به توضیح شرایط امروز نیست همه شما میدانید و من هم صلاح نمیدانم که با حرفهای ناراحت کننده شادی امروز شما را به هم بریزم.
وی در ادامه تاکید کرد: ما نیاز به شور دوم خرداد و تغییر داریم که همه بتوانیم در ۲۲ خرداد پیروزیمان را جشن بگیریم. همه ما با هم فراز و نشیبهایی را از ابتدای انقلاب و از دوم خرداد طی کردیم و میدانیم که دموکراسی نیاز به تلاش پایدار و گذر زمان دارد و با قهر کردن، بیتفاوتی و گلهمندی نمیتوان توسعه و دموکراسی را پایدار کرد.
وی افزود: طبیعتا در دورانهایی کشور گامهایی به عقب و در دورانهای دیگر گامهایی به جلو برمیدارد اما دموکراسی و سازندگی را همیشه میتوان زنده نگه داشت و نمیتوانیم در تعیین سرنوشتمان شرکت نکنیم و انتظار معجزه داشته باشیم.
فائزه هاشمی خطاب به حاضران در جمع گفت: هر کدام از شما هزار نفر را میتوانید پای صندوقهای رای ببرید و در این صورت است که میتوانید انتظار تغییر داشته باشید. نمیتوان فرصتسوزی کرد و انتظار معجزه داشت. در انتخابات سال ۸۴ اصلاحطلبان با تعدد کاندیدا فرصتهای استثنایی را از دست دادند در حالی که اگر همه کاندیداها متحد میشدند ۱۷ میلیون رای اصلاحطلبان در برابر ۱۱ میلیون رای اصولگرایان قرار میگرفت و امروز هم در این شرایط قرار گرفتیم پس همه باید با هم بتوانیم تحلیل درستی داشته باشیم. باز هم به نظر میرسد رای اصلاحطلبان بیشتر از اصولگرایان است پس اگر این فرصت استثنایی را هم از دست بدهیم چهار سال دیگر باز هم باید دور هم جمع شویم و افسوس بخوریم بر شکستی که خودمان باعثش بودیم.
وی تاکید کرد: آقای کروبی و آقای مهندس موسوی هر دو دارای سوابق روشنی هستند و نکتهای که امروز مهم این است اینکه کدام یک به پیروزی نزدیکترند.
هاشمی با بیان اینکه من به عنوان یک شهروند از آقای مهندس موسوی و کروبی میخواهم تا زمان انتخابات رفاقت و دوستیشان را حفظ کنند، خاطر نشان کرد: ما نباید میدان را به رقبا بدهیم و با عملکردمان باعث پیروزی دیگران شویم و رقیب را اشتباه بگیریم. خوشبختانه در روش و منش آقای موسوی عقلانیت دیده میشود. برخی میگویند چرا آقای مهندس موسوی حرفهای تند نمیزند و حتی عدهای میگویند ایشان نسخهای از آقای احمدینژاد هستند اما به نظر من این حرفها در اثر ناآگاهی و مطالعه نکردن مطبوعات است والا تضاد آقای مهندس موسوی با آقای احمدینژاد در برنامههای ایشان کاملا معلوم است.
وی ادامه داد: متاسفانه شعارهایی هم وجود دارد که ما باید به عنوان حامیان آقای مهندس موسوی از آنها جلوگیری و آنها را برطرف کنیم من به عنوان یک شهروند باز هم میگویم که در نزدیکی انتخابات کاندیدایی که در نظرسنجیها رای کمتری دارد (البته هر دو کاندیدا جایگاه والایی در میان اصلاحطلبان دارند) به نفع دیگری کنار برود تا بتوانیم پیروز شویم.
فائزه هاشمی در پایان گفت: شعار آقای مهندس موسوی را تکرار میکنم هر ایرانی یک ستاد، یعنی با توجه به محدودیتهای رسانهی ملی همه ما باید یک ستاد شویم و تلاش کنیم تا آشنایان و خویشاوندانمان به پای صندوقهای رای بیایند. فراموش نکنیم که یک رای هم یک رای است. امیدوارم بعد از دوم خرداد باز هم دور هم جمع شویم و جشن بگیریم.
رهنورد در همایش دوم خرداد:
امیدواریم در دولت دهم، قلم و اندیشه فراموش نشود
امیدواریم خردادها با افکار و اندیشههای ناب ایرانی پایدار باشند
همایشی به مناسبت بزرگداشت دوم خرداد از سوی کمیته جوانان ستاد میرحسین موسوی، کمیته ستاد ۸۸ (جوانان حامی خاتمی – موسوی)، پویش حامی خاتمی – موسوی، عصر امروز(شنبه) در سالن ۱۲ هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا، دکتر زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی و رییس سابق دانشگاه الزهراء طی سخنانی در این همایش ضمن تبریک سالروز آزادی خرمشهر، خرداد را ماه پرطنینی در فرهنگ باستان دانست و گفت: در روزگار مدرن هم این طنین وجود دارد؛ ۱۵ خرداد که بنیان انقلاب نهاده شد، ۲۲ خرداد که در پیش است، سوم خرداد که سالروز آزادی خرمشهر و دوم خرداد که یکی از سرفصلهای بزرگ تاریخ بعد از انقلاب و نهضت اصلاحگری است. البته من آقای خاتمی را در درجه اول یک احیاگر میدانم و سپس اصلاحگر؛ به خاطر زنده کردن روشهای درونذاتی اسلامی که در چنگ عادت سنتی اسیر شده بود.
رهنورد افزود: آقای خاتمی احیاگری اصلاحگراست که سنتهای پوشیدهای که نام عادت بر آن گذاشته شده بود را کنار زد و شور، احساس و زیبایی را زنده کرد که همه اینها برای وطن عزیزمان ایران است.
رییس سابق دانشگاه الزهرا ادامه داد: ای ایران من که همه خوبیها و پاکیها از آن توست، ای که حاضریم همه جان و مال خود را برای تو فدا کنیم، دوم خرداد را ارج مینهیم و امیدواریم که خردادها و خردادها با افکار و اندیشههای ناب ایرانی نه اسیر خرافات و اوهام پایدار باشند.
همسر میرحسین موسوی ادامه داد: به این امید که آزادی بیان، قلم و اندیشه هرگز در دولت دهم فراموش نشود به این امید که دانشگاههایمان استقلال داشته باشند و زندانی سیاسی نداشته باشیم، به این امید که دانشجوی زندانی هم نداشته باشیم، به این امید که برای زنان ما رفع تبعیض و حمایت از آنان به مثابه یک آرزوی خفته باقی نماند و ملت سرافرازی باشیم با هویت عزتمند بینالمللی.
رهنورد در پایان گفت: به این امید هستیم که مردم ما از فقر و تورم ۲۵ درصدی نجات پیدا کنند و گرسنگی، فقر و فاصله طبقاتی از بین برود و دوم خرداد یکی از این مراحل بزرگ تاریخی ماست، مرحلهی بعدی را که آقای مهندس موسوی اعلام کرده یعنی اصلاحگرایی همراه با اصول؛ همان چیزی که آقای خاتمی هم گفتهاند را طی کنیم. امیدوارم رییسجمهور آینده باعث سربلندی و شکوفایی ایران در سطح ملی و بینالمللی باشد
کروبی در شیراز:
کرباسچی معاون اول من است
همه باید برای رقابت پرشور بسیج شویم
مهدی کروبی کاندیدای دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری، عصر امروز(شنبه) در ورزشگاه شهید دستغیب شیراز در جمع هواداران خود، با بیان اینکه استان فارس در انتخابات گذشته افتخار خوبی را برای اصلاحات به دست آورد، گفت: از اینکه در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، مردم فارس با فاصلهای زیاد رای خود را به من دادند که افتخاری برای من و همفکران من در کشور است، تقدیر و تشکر میکنم.
به گزارش خبرنگار ایسنا وی با اشاره به شیراز و تمدن شیراز تصریح کرد: شیراز و تمدن شیراز مایهی افتخار ما ایرانیان از هر جهت است و هرگاه که بررسی میکنیم برجستگیهای خاصی در تاریخ این تمدن میبینیم.
کروبی ادامه داد: کوروش و منشور حقوق بشر او و ذوالقرنین که در قرآن آمده افتخار ما ایرانیان و شیراز است.
وی افزود: ملاصدرا یکی از بزرگترین فلاسفهی اسلامی از مفاخر شیراز است که حتی امام خمینی (ره) نیز همیشه به بزرگی او اشاره میکرد و حتی در نامهی خود به گورباچف هم از او نام برد.
کروبی ادامه داد: ماجرای میرزای شیرازی یک توطئهی بزرگ را بر هم زد و حتی درون کاخ ناصرالدین شاه هم نفوذ کرد و قرارداد تنباکو را برملا و از بین برد.
وی همچنین به جایگاه علما و فلاسفهی شیرازی در عصر حاضر و انقلاب نیز اشاره کرد و گفت: خاندان دستغیب، محلاتی و دیگر علمای شیراز که همهی آنها قابل تکریم هستند به همراه مردم شیراز همواره پیشتاز انقلاب بودند و فعالیتهای انقلابی و مبارزات خود را از خرداد ۴۲ که مبدأ انقلاب است آغاز و تا پیروزی و اسلامی شدن کشور ادامه دادند.
کروبی همچنین به مرحوم آیتالله ربانی نیز اشاره کرد و گفت: مرحوم آیتالله ربانی عالمی بزرگ بود که عمر خود را در راه مبارزه داد و سالها زندان کشید و یکی از الگوهای ایستادگی برای زندانیان سیاسی پیش از انقلاب بود که متاسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از وجود مبارک ایشان کمتر استفاده شد و این هفته نیز که در آستانهی فوت ایشان هستیم یاد آن بزرگوار را گرامی میداریم.
وی درخصوص شعر و ادب شیراز نیز گفت: از لحاظ شعر و ادب هم که شیراز ضربالمثل دنیاست و دنیا فارسی و شیراز را متصل به حافظ و سعدی میداند و به طور کلی شیراز سمبل معرفت، ایمان، رشادت، فداکاری و هنر، پایداری و هوشیاری است. در بعد پزشکی نیز همواره پیشتاز کشور بوده و رتبهی آن قابل تحسین است.
کروبی درخصوص فعالیتهای انتخاباتی نیز گفت: تنها تا ۲۰ خرداد برای فعالیتهای انتخاباتی وقت داریم و یک نکته را مستمر میگویم که وضعیت و موقعیت کشور مشخص است و از لحاظ سیاست خارجی و اقتصاد داخلی نیز همه به وضعیت آشنایی دارند.
وی ادامه داد: مردم راهی به جز دو فکر و انتخاب ندارند؛ آنانی که از وضع موجود راضی هستند و آنهایی که راضی یستند. آنهایی که از وضع موجود راضی هستند بدانند که رقابت جدی است و باید از امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند؛ زیرا در برابر یک رقابت جدی قرار دارند.
کروبی با اشاره به آن دسته از افرادی که از وضع موجود ناراضی هستند، ابراز داشت: وضع کشور خوب نیست و رکود و بیکاری و شکستن کمر کارگران نیازمند تغییر وضعیت کشور است و این عده بدانند اگر بخواهند وضع کشور را تغییر دهند عملی است اما مشکل است.
وی افزود: تنها راه تغییر کشور حضور گسترده در انتخابات است و این افرادی که ناراضیاند بدانند که آنانی که راضیاند بر پشتبام و قله قرار گرفته و ما پایین در دشت هستیم.
کروبی در پاسخ به شعار حاضران مبنی بر اینکه «دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد» گفت: من بالشخصه معتقدم که دانشجویان، ستارههای فروزان و آیندهسازان ایران هستند و نباید آنها را ستارهدار کرد و اگر بخواهیم وضع موجود دانشجویان تغییر کند باید فعالیت دوچندان کنیم.
وی افزود: اگر پیروز شوم دانشجوی ستارهدار در ریاست جمهوری من وجود ندارد و با دانشجویان هم رابطهی تنگاتنگ دارم و همهی ما بدانیم که این نظام برخاسته از ارادهی عظیم همین جوانان و دانشجویان است.
کروبی گفت: آنانی که میخواهند تغییر رخ دهد باید زیاد فعالیت کنند؛ زیرا تنها رای کافی نیست و همه باید برای شرکت در انتخابات و رقابت پرشور بسیج شویم و حماسهی دیگری با رای خود به وجود آوریم.
وی افزود: تغییر کشور توپ و تانک نمیخواهد و تنها نیازمند در دست داشتن شناسنامه و کارت ملی و حضور در روز ۲۲ خرداد پای صندوقهای رای است که با صف طولانی و رای پرشور خود، وضعیت کشور را تغییر دهیم.
کروبی خاطرنشان کرد: یک جریانی در کشور وجود دارد که از رای مردم میترسد و از آن هراس دارد و ما برای آنکه آنان را چند ماه به کما ببریم باید گسترده در این انتخابات شرکت کنیم؛ زیرا رای همهی ایرانیان بسیار مهم است.
وی افزود: اولین کسی بودم که در این انتخابات اعلام حضور کردم و تا کنون برنامههای خود را نیز اعلام کردهام و از همه میخواهم تا ۲۲ خرداد پای صندوقها بیایند و آنگونه که هیچکس بدش نمیآید به او رای بدهند، من نیز دوست دارم مردم به من رای بدهند.
کروبی در پایان به عنوان مژده، معاون خود را معرفی کرد و گفت: اگر رییسجمهور شوم کرباسچی معاون اول من است.
تا لحظه پیروزی با صبر و استقامت اطلاع رسانی می کنیم
تحول سبز: سایت های سبز خبری در آستانه خرداد ماه بیانیه مشترکی را صادر کردند .
به گزارش تحول سبز متن کامل بیانیه ای که به امضای سایتهای امروز ، تحول سبز ، جرس ، ندای سبز آزادی ، میزان ، رای من کجاست و سحام رسیده است بدین شرح است :
تاریخ پر افتخار ملت ایران به گونه ای رقم خورده است که خرداد ماه آن مزین به حماسه های بزرگی است که ملت ایران در دفاع از حقوق خود سراییده است. ادوار شهادت می دهند که ملت ایران در دوم خرداد با ایستادگی و استقامت حقوق خود را در برابر استبداد داخلی مطالبه کرد، با شهادت و ایثار در سوم خرداد تمامیت ارضی میهن را در برابر اشغالگر بیگانه پاسداری نمود و با مجاهدت و ایمان در پانزدهم خرداد استبداد داخلی و استعمار خارجی را در هم کوبید. پس تبلور ممارست خردادیمان در بیست و دوم خرداد ماه ۱۳۸۸ به ثمر نشست، آنجا که برای تغییر و سرنگونی دیکتاتوری دروغ، برای حاکمیت قانون، احیای ارزشهای انسانی و اشاعه اسلام رحمانی به پا خواستیم ولی متاسفانه در کمال ناباوری با انتخاباتی مهندسی شده روبرو شدیم.
ملت آگاه ایران از پای ننشست و بار دیگر بیست و پنجم خرداد ماه بغض در گلو فرو بست، لبها را دوخت و با سکوت و آرامش به خیابانها آمد تا ازمجریان و ناظرین انتخابات بپرسد «رای من کجاست»، سوالی که با متانت پرسید و با آتش پاسخ شنید. خرداد آبستن این حماسه ها، طفلی را زایمان کرد که جنبش سبزش نامیدیم و امسال یکسالگی اش را بزرگ می داریم.
جنبش سبز مردمی آزادیخواه و عدالتجویی که سال گذشته همزمان با انتخابات ریاست جمهوری شکل گرفت طی یکسال گذشته علی رغم سرکوبهای شدید حاکمیت توانسته پیام رهایی بخش خود را به لایه های مختلف اجتماعی برساند و امروزطیف وسیعی از طبقات اجتماعی اعم از کارگران، روستاییان، کارمندان، دانشگاهیان، مراجع تقلید و… را با خود همراه سازد. وهجمه وسیع تبلیغات بنگاههای دروغ پراکنی دولتی نتوانسته ذره ای تردید در حقیقت مسیر سبز پیشرویمان ایجاد کند و با وجود رویکرد خشن حاکمیت و به شهادت رساندن و مجروح ساختن معترضان و زندانی کردن هزاران نفر، مردم تیزبینانه تصمیم گرفتند تا با پرهیز از به دام افتادن در خشونتی که خواسته اقتدارگرایان است، فعالیت جنبش را از راه های دیگری ادامه دهند.
امروز فضای کار حرفه ای رسانه در ایران سیاه ترین و محدود ترین دوران خود را تجربه می کند. انحصار طلبان در ماه های بعد از انتخابات با بازداشت و زندانی کردن و احضار جمع کثیری از روزنامه نگاران متعهد و آزادیخواه ایرانی و توقیف روزنامه های اصلاح طلب تلاش کرده اند تا چرخه اطلاع رسانی آزاد را در ایران متوقف سازند ولی این امر سبب شد تا بسیاری از همکارانمان با کوچ از رسانه های کاغذی به فضای مجازی، رسالت اطلاع رسانی خود را ادامه دهند. همچنین جنبش توانست با بسط ایده هر شهروند یک رسانه از روایات شهروندان برای اطلاع رسانی در جامعه استفاده کند و با این استراتژی عملاً هر تاکتیک امنیتی و نظامی حاکمان را برای مقابله با جنبش سبز با شکست مواجه سازد.
در این میان پایگاه های اطلاع رسانی سبز نیز که از دل همین جنبش روییده اند و با تغذیه اطلاعاتی فرد فرد هموطنان سبزاندیش اداره می شوند، با تلاشی شبانه روزی و «همتی مضاعف» و با تکیه بر راهبرد «صبر و استقامت» می کوشند تا رسالت جنبش سبز را که همان اطلاع رسانی و آگاه کردن ملت، اعم از مخالف و موافق، از واقعیات پیش روست دنبال کنند. در این حوزه نیز حاکمیت اقتدارگرا با صرف مبالغ هنگفت از بیت المال و استخدام هکرهای بین المللی حرفه ای تحت پوشش «ارتش سایبری»، با حرکتهای تروریستی در حوزه ارتباطات مجازی، سعی دارد تا صدای رسانه های سبز را خاموش کند. این طرح های شیطانی هربار با تیزهوشی متخصصان رسانه های سبز خنثی می شود و آنچنان حسرت خاموشی صدای ما را به دل محفلهای دروغ پراکنی میگذارد که این یاس و شکست را با عنوان «حمایت بیگانه از رسانه های سبز» از تریبونهای رسمی و غیر رسمی خود منتشر می کنند.
ما پایگاه های اطلاع رسانی جنبش سبزملت ایران ضمن تبریک وتهنیت فرارسیدن ماه دفاع از حقوق ملت و ماه آگاهی و حق جویی، خرداد ماه، به ملت آگاه، سرافراز و آزاده ایران، اعلام می کنیم که تا لحظه پیروزی با ایستادگی و استقامت، رسالت اطلاع رسانی خود را ادامه می دهیم و تا روزی که استبداد از این مرز و رخت برنبندد از پای نخواهیم نشست. همچنین یاد آور می شویم که:
* عنصر آگاهی اکسیر حیات جنبش سبز ایران است و برای تداوم این جنبش رسالت فرد فرد ما، بسط آگاهی در جامعه می باشد. لذا از تمامی سبزاندیشان دعوت می نماییم تا ابتکارات و راهکارهایشان برای عملیاتی کردن این مهم در جامعه را برای ما ارسال فرمایند.
* استقامت آنگونه که قول شریف «فاستقم کما امرت» است را سرلوحه کار خود قرار خواهیم داد و مطمئنیم بر اثر صبر در این راه نوبت ظفر آید «و ان الله مع الصابرین» محقق می شود.
* دفاع از حقوق شهروندان با هر گرایش و نگرش فکری را وظیفه انسانی و عقیدتی خود می دانیم و با همتی مضاعف در این مسیر گام بر می داریم. ما عمیقا اعتقاد داریم که «پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند.»
* رمز تداوم مقتدرانه جنبش سبز ایران اتحاد اجزاء این جنبش است. پایگاه های اطلاع رسانی سبز نیز بنا دارند تا با همکاری و اتحاد بیشتر نمادی از همکاری و تعامل تمام گروه ها و فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آزادیخواه ایران در راه رسیدن به آرمانهای همیشه جاوید استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی باشند.
* همانطور که در بیانیه ۱۳ میرحسین موسوی می خوانیم: «اگر به سوی تندرویهای بیدلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم». لذا تبیین اصول مقاومت مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت را به عنوان تاکتیک اصلی برای فراگیر کردن گفتمان جنبش سبز در سراسر ایران و میان هموطنان خارج از کشور می دانیم و برای توسعه و تعمیق این گفتمان در میان همه اقشار اجتماعی، علی الخصوص گروه هایی که به دلیل شرایط خود دسترسی مستقیم به فضای مجازی و گردش آزاد اطلاعات ندارند، به تحقق شعار «هر فرد یک رسانه» همت بسته ایم.
* پایگاه های اطلاع رسانی سبز ایران به عنوان بخشی از چرخه اطلاع رسانی جنبش در شرایط کنونی و در آستانه سالگرد خروش ملی ۲۲ خرداد، مردم، این رهبران حقیقی جنبش سبز را به استقامت و ابرام در مطالبه خواسته های قانونی خود برای احیای اصول از دست رفته قانون اساسی فرا می خوانند. همانگونه که مهندس میرحسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین مهدی کروبی بارها تاکید کرده اند، از مردم می خواهیم که با هشیاری و استقامت توامان بنیان فکری امپراطوری دروغ را در هم شکنند و با پیگیری اعتراضات مسالمت آمیز و دور از خشونت خود، استبداد را به زانو در آورند. این آیین، پیمان ما و ملت تا حصول نتیجه نهایی و کوچ استبداد از جامعه مان خواهد بود.
به گزارش تحول سبز متن کامل بیانیه ای که به امضای سایتهای امروز ، تحول سبز ، جرس ، ندای سبز آزادی ، میزان ، رای من کجاست و سحام رسیده است بدین شرح است :
تاریخ پر افتخار ملت ایران به گونه ای رقم خورده است که خرداد ماه آن مزین به حماسه های بزرگی است که ملت ایران در دفاع از حقوق خود سراییده است. ادوار شهادت می دهند که ملت ایران در دوم خرداد با ایستادگی و استقامت حقوق خود را در برابر استبداد داخلی مطالبه کرد، با شهادت و ایثار در سوم خرداد تمامیت ارضی میهن را در برابر اشغالگر بیگانه پاسداری نمود و با مجاهدت و ایمان در پانزدهم خرداد استبداد داخلی و استعمار خارجی را در هم کوبید. پس تبلور ممارست خردادیمان در بیست و دوم خرداد ماه ۱۳۸۸ به ثمر نشست، آنجا که برای تغییر و سرنگونی دیکتاتوری دروغ، برای حاکمیت قانون، احیای ارزشهای انسانی و اشاعه اسلام رحمانی به پا خواستیم ولی متاسفانه در کمال ناباوری با انتخاباتی مهندسی شده روبرو شدیم.
ملت آگاه ایران از پای ننشست و بار دیگر بیست و پنجم خرداد ماه بغض در گلو فرو بست، لبها را دوخت و با سکوت و آرامش به خیابانها آمد تا ازمجریان و ناظرین انتخابات بپرسد «رای من کجاست»، سوالی که با متانت پرسید و با آتش پاسخ شنید. خرداد آبستن این حماسه ها، طفلی را زایمان کرد که جنبش سبزش نامیدیم و امسال یکسالگی اش را بزرگ می داریم.
جنبش سبز مردمی آزادیخواه و عدالتجویی که سال گذشته همزمان با انتخابات ریاست جمهوری شکل گرفت طی یکسال گذشته علی رغم سرکوبهای شدید حاکمیت توانسته پیام رهایی بخش خود را به لایه های مختلف اجتماعی برساند و امروزطیف وسیعی از طبقات اجتماعی اعم از کارگران، روستاییان، کارمندان، دانشگاهیان، مراجع تقلید و… را با خود همراه سازد. وهجمه وسیع تبلیغات بنگاههای دروغ پراکنی دولتی نتوانسته ذره ای تردید در حقیقت مسیر سبز پیشرویمان ایجاد کند و با وجود رویکرد خشن حاکمیت و به شهادت رساندن و مجروح ساختن معترضان و زندانی کردن هزاران نفر، مردم تیزبینانه تصمیم گرفتند تا با پرهیز از به دام افتادن در خشونتی که خواسته اقتدارگرایان است، فعالیت جنبش را از راه های دیگری ادامه دهند.
امروز فضای کار حرفه ای رسانه در ایران سیاه ترین و محدود ترین دوران خود را تجربه می کند. انحصار طلبان در ماه های بعد از انتخابات با بازداشت و زندانی کردن و احضار جمع کثیری از روزنامه نگاران متعهد و آزادیخواه ایرانی و توقیف روزنامه های اصلاح طلب تلاش کرده اند تا چرخه اطلاع رسانی آزاد را در ایران متوقف سازند ولی این امر سبب شد تا بسیاری از همکارانمان با کوچ از رسانه های کاغذی به فضای مجازی، رسالت اطلاع رسانی خود را ادامه دهند. همچنین جنبش توانست با بسط ایده هر شهروند یک رسانه از روایات شهروندان برای اطلاع رسانی در جامعه استفاده کند و با این استراتژی عملاً هر تاکتیک امنیتی و نظامی حاکمان را برای مقابله با جنبش سبز با شکست مواجه سازد.
در این میان پایگاه های اطلاع رسانی سبز نیز که از دل همین جنبش روییده اند و با تغذیه اطلاعاتی فرد فرد هموطنان سبزاندیش اداره می شوند، با تلاشی شبانه روزی و «همتی مضاعف» و با تکیه بر راهبرد «صبر و استقامت» می کوشند تا رسالت جنبش سبز را که همان اطلاع رسانی و آگاه کردن ملت، اعم از مخالف و موافق، از واقعیات پیش روست دنبال کنند. در این حوزه نیز حاکمیت اقتدارگرا با صرف مبالغ هنگفت از بیت المال و استخدام هکرهای بین المللی حرفه ای تحت پوشش «ارتش سایبری»، با حرکتهای تروریستی در حوزه ارتباطات مجازی، سعی دارد تا صدای رسانه های سبز را خاموش کند. این طرح های شیطانی هربار با تیزهوشی متخصصان رسانه های سبز خنثی می شود و آنچنان حسرت خاموشی صدای ما را به دل محفلهای دروغ پراکنی میگذارد که این یاس و شکست را با عنوان «حمایت بیگانه از رسانه های سبز» از تریبونهای رسمی و غیر رسمی خود منتشر می کنند.
ما پایگاه های اطلاع رسانی جنبش سبزملت ایران ضمن تبریک وتهنیت فرارسیدن ماه دفاع از حقوق ملت و ماه آگاهی و حق جویی، خرداد ماه، به ملت آگاه، سرافراز و آزاده ایران، اعلام می کنیم که تا لحظه پیروزی با ایستادگی و استقامت، رسالت اطلاع رسانی خود را ادامه می دهیم و تا روزی که استبداد از این مرز و رخت برنبندد از پای نخواهیم نشست. همچنین یاد آور می شویم که:
* عنصر آگاهی اکسیر حیات جنبش سبز ایران است و برای تداوم این جنبش رسالت فرد فرد ما، بسط آگاهی در جامعه می باشد. لذا از تمامی سبزاندیشان دعوت می نماییم تا ابتکارات و راهکارهایشان برای عملیاتی کردن این مهم در جامعه را برای ما ارسال فرمایند.
* استقامت آنگونه که قول شریف «فاستقم کما امرت» است را سرلوحه کار خود قرار خواهیم داد و مطمئنیم بر اثر صبر در این راه نوبت ظفر آید «و ان الله مع الصابرین» محقق می شود.
* دفاع از حقوق شهروندان با هر گرایش و نگرش فکری را وظیفه انسانی و عقیدتی خود می دانیم و با همتی مضاعف در این مسیر گام بر می داریم. ما عمیقا اعتقاد داریم که «پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند.»
* رمز تداوم مقتدرانه جنبش سبز ایران اتحاد اجزاء این جنبش است. پایگاه های اطلاع رسانی سبز نیز بنا دارند تا با همکاری و اتحاد بیشتر نمادی از همکاری و تعامل تمام گروه ها و فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آزادیخواه ایران در راه رسیدن به آرمانهای همیشه جاوید استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی باشند.
* همانطور که در بیانیه ۱۳ میرحسین موسوی می خوانیم: «اگر به سوی تندرویهای بیدلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم». لذا تبیین اصول مقاومت مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت را به عنوان تاکتیک اصلی برای فراگیر کردن گفتمان جنبش سبز در سراسر ایران و میان هموطنان خارج از کشور می دانیم و برای توسعه و تعمیق این گفتمان در میان همه اقشار اجتماعی، علی الخصوص گروه هایی که به دلیل شرایط خود دسترسی مستقیم به فضای مجازی و گردش آزاد اطلاعات ندارند، به تحقق شعار «هر فرد یک رسانه» همت بسته ایم.
* پایگاه های اطلاع رسانی سبز ایران به عنوان بخشی از چرخه اطلاع رسانی جنبش در شرایط کنونی و در آستانه سالگرد خروش ملی ۲۲ خرداد، مردم، این رهبران حقیقی جنبش سبز را به استقامت و ابرام در مطالبه خواسته های قانونی خود برای احیای اصول از دست رفته قانون اساسی فرا می خوانند. همانگونه که مهندس میرحسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین مهدی کروبی بارها تاکید کرده اند، از مردم می خواهیم که با هشیاری و استقامت توامان بنیان فکری امپراطوری دروغ را در هم شکنند و با پیگیری اعتراضات مسالمت آمیز و دور از خشونت خود، استبداد را به زانو در آورند. این آیین، پیمان ما و ملت تا حصول نتیجه نهایی و کوچ استبداد از جامعه مان خواهد بود.
رهنورد: در سالگرد انتخابات مراسم یادبود خواهیم داشت
زهرا رهنورد خبر از برگزاری مراسم یادبود برای سالگرد انتخابات ریاست جمهوری میدهد
حضور زهرا رهنورد را با روسری گل نشان در زیر چادر مشکی و با لبخندی مصمم، که در مبارزات انتخاباتی دست در دست همسر خود میرحسین موسوی داشت، به خاطر داریم. این نحوه حضور، که هرگز در ایران دیده نشده بود، اولین شگفتی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در ایران بود. رهنورد در پاسخ به کسانی که وی را مورد انتقاد قرار می دادند اظهار داشت: "مرد نیازمند حمایت زن است. برای پرواز یک پرنده به دو بال نیاز است..."
از آن پس، آقای موسوی، کاندیدایی که مورد حمایت اصلاح طلبان بود و خیلی سریع به شخصیت شماره یک جنبش "سبز" مخالفان تبدیل شد، هرگز از انتقاد به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد دست بر نداشته است. و در تمام این مدت زهرا رهنورد، چه در سخنرانی ها و چه در تظاهرات خیابانی، حضور روزافزونی در کنار موسوی داشته است.
این روشنفکر ۶۵ ساله، هنرمند و مدافع سرسخت حقوق زنان، که پس از انقلاب اولین مدیر زن در دانشگاه بود، امروز پس از یک سال سرکوب بی رحمانه، همچون همسرش تحت نظارت شدید و دائمی حکومت است.
خانم رهنورد چند روز قبل از سالگرد انتخابات ریاست جمهوری، ازطریق یک روزنامه نگار ایرانی به سؤالات لوموند پاسخ گفته است. وی در پاسخ های خود، بنا به دلایل امنیتی آشکار و به خاطر حساسیت های موجود در مورد زنی که قدرت حاکم مایل نیست با مطبوعات غربی گفت و گو کند، از پرداختن به برخی موضوعات حساس خودداری است. ولی سخنان رهنورد، از نیروی خلل ناپذیر او در راه تعهداتش گواهی می دهند.
شما ماه های سپری شده پس از انتخابات را، که تحت فشار دائم قرار داشته اید، چگونه گذرانده اید؟
زمانی که من تصمیم گرفتم در انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران در کنار همسرم باشم، می دانستم خود را در شرایطی دشوار قرار داده ام و در واقع دست به یک اقدام انتحاری زده ام. می دانستم که هم از سوی جریان های ارتجاعی ضد زن و هم از سوی حاکمیت، با خشونت مورد حمله قرار خواهم گرفت.
من سی سال عمرم را وقف آرمان های زنان کرده ام. آزادی، دموکراسی، قانون گرایی و همچنین رفع تبعیض و مساوات برای زنان و مردان، آرمان های من بود. برای اولین بار در این باره در آمریکا و در پیش از انقلاب ایران در سال 57، سخنرانی و کنفرانس داشتم و کتابی به نام "طلوع زن مسلمان" به چاپ رساندم. این کتاب از سوی ارتجاعیون نقد و سرکوب شد و هرگز اجازه چاپ مجدد به آن داده نشد.
به طور طبیعی من حضور خودم را در اسفند 1387 با یک بیانیه پیرامون "مطالبات زنان و انتخابات ریاست جمهوری دهم" برای رفع خشونت علیه زنان شروع کردم. حضور من در مبارزات انتخاباتی باعث جذب بسیاری از جوانان و زنان شد. ولی بعد، ما با یک کودتای انتخاباتی مواجه شدیم و ایران به زندانی بزرگ تبدیل شد. بسیاری از کسانی که برای آزادی مبارزه می کردند، سر از زندان های مشهوری مانند اوین و کهریزک درآورند. این بار، زنان با مردان به طور مساوی در معرض بدرفتاری، شکنجه و اعدام های مبتنی بر اتهامات بدون مدرک قرار گرفتند.
حکومت علی رغم سیاست سرکوب خود، من و همسرم را دستگیر نکرد. فکر می کنم به این دلیل که نمی خواست مردم را بیشتر تحریک کند. ولی شیوه های دیگری را برای اعمال فشار مورد استفاده قرار داد. آنها برادر من، شاپور کاظمی، که یک مهندس الکترونیک و فردی غیرسیاسی است را دستگیر کردند. او شش ماه را در انزوای کامل گذراند و فشارهای جسمی و روحی بسیاری را متحمل شد. حتی فرزند او به مدت یک ماه بازداشت شد. بعد، خواهرزاده همسرم در تظاهراتی که مناسبت عاشورا برگزار شده بود کشته شد.
از آن پس، رسانه های دولتی یک سیاست ترورشخصیت را علیه من و دیگر شخصیت های جنبش سبز اتخاذ کرده و ما را در معرض انواع و اقسام تهمت ها و اهانت ها قرار داده اند. ولی همسرم، و همچنین آقایان کروبی و خاتمی در برابر تمامی این حملات مقاومت کرده اند و تا تحقق خواسته های مردم ایران ایستادگی می کنند.
آیا شما احساس خطر می کنید؟
پس از انتخابات، من در یک گردهمایی در دانشگاه تهران توسط افراد لباس شخصی که گاز فلفل به سوی من پاشیدند مورد حمله فیزیکی قرار گرفتم. سپس، در زمان تظاهرات 22 بهمن به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب، نیروهای ویژه مرا با باتوم الکتریکی زدند. از آن پس، دچار سردرد هستم و ریه هایم با مشکل مواجه شده است. من شخصا حاضرم کشته شوم اما کسانی که برای آزدی مبارزه می کنند آسیبی نبینند. حاضرم برای آزادی، خود را قربانی کنم، زندان بروم و شکنجه بشوم. من هیچ واهمه ای ندارم، چون به خدا ایمان دارم و معتقدم او نگهدار من خواهد بود. ولی اگر خانواده ام قربانی مشکلات جدی و توطئه بشود، از همین الان اعلام می کنم که مسؤولیت آن با حکومت است.
جنبش "سبز" را چگونه می بینید؟
این جنبشی تبلور خواسته های مردم ایران است؛ خواسته هایی که از بیش از ۱۰۰ سال پیش، یعنی از زمان انقلاب مشروطه مطرح بوده اند. انتخابات ریاست جمهوری برای مردم ما فرصتی بود تا این مطالبات را یادآوری کنند: مطالباتی چون آزادی، حکومت قانون و دموکراسی. جنبش سبز یک جنبش برانداز نیست و به دنبال اصلاحات است. این جنبش برخاسته از جامعه مدنی است و مسالمت آمیز عمل می کند، حتی اگر از طرف مقابل سلاح استفاده کند و خشونت بورزد.
این جنبش به شیوه های مختلف، از طریق نشست ها و گردهمایی هایی که در سطح جامعه مدنی برگزار می شوند، نظرات خود را بیان می کند و به عقیده من دارای نوعی بیان ادبی وهنری است. اعضای این جنبش از تمامی طبقات جامعه هستند: استادان دانشگاه، معلمان، کارگران، ورزشکاران، هنرمندان، نمایندگان اقلیت ها و غیره. زنان که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند و دانشجویان، نقشی ویژه را در این میان ایفا کرده و در جنبش سبز از جایگاه مهمی برخوردارند. پیام من به زنان قهرمان کشورم، ارتقای سطح اطلاعات و آگاهی خودشان و حضور نیرومند شان در جنبش سبز، تا دست یابی به اهداف و آرمان های آن است، و البته پیگیری مشخص حقوق از دست رفته خاص زنان نیز نیاید فراموش شود.
موضع همسر شما بسیار تغییر کرده، از یک نامزد انتخاباتی محجوب تا یک رهبر محبوب برای مخالفان...
من همواره موسوی را در پی گیری آرمان های خود بسیار ثابت قدم، و در تلاش برای اجرای آنها بسیار باشهامت دیده ام.
او به سادگی از پی گیری آرمان های خود دست بر نمی دارد. اگر وارد صحنه انتخابات شد، به خاطر آن بود که شرایط کشور را بسیار حاد و حتی خطرناک می دانست، و اگر بعد از آن به ادامه فعالیت پرداخته، به خاطر شهامت و ویژگی های شخصیتی خود بوده است. ولی من مایلم خاطرنشان کنم که موسوی در هدایت این جریان تنها نیست. کروبی و خاتمی و افراد بسیار دیگری که به مبارزه برای دموکراسی ادامه می دهند هم با او همراه هستند. من نیز در کنار آنان هستم.
آیا امروز حکومت می تواند سخنان شما را بشنود؟
متأسفانه حکومت تنها به حکومت کردن فکر می کند و اینکه کشور را کاملا تحت کنترل داشته باشد. با این حال، خواسته های جنبش سبز به طور کامل در چارچوب قانون اساسی هستند (پایان دادن به سانسور، آزادی انتخابات، آزادی احزاب سیاسی،...). ما همچنین خواستار آزادی زندانیان سیاسی هستیم. ولی حکومت پیام ما را نشنیده است. با این حال، اگر حکومت بخواهد، می تواند هر زمان خود را اصلاح کند. ما در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری، فعالیت های خود را چند برابر خواهیم کرد. من معتقدم که زمان پیروزی نهایی مردم، سرانجام فرا خواهد رسید.
زهرا رهنورد، به عنوان یک مجسمه ساز بسیار معروف، استاد دانشگاه در تهران است. مجسمه سازی مقوله ای است که بنیادگرایان تندرو با آن میانه خوبی ندارند، به ویژه آن که توسط یک زن انجام شود. در چنین شرایطی، خانم رهنورد چگونه به فعالیت هنری خود ادامه می دهد؟
او علاوه بر فشارهای سیاسی، در زمینه هنری هم تحت فشار قرار دارد. زهرا رهنورد می گوید: "در دانشگاه ها مجسمه سازی زنان تدریس نمی شود و بیشتر مجسمه سازی آبستره مطرح است. کارهای رئالیستی در مجسمه سازی هم معمولا به سفارش شهرداری و در فضاهای شهری است." او با نگرانی ادامه می دهد: "در ایران، بنیادگرایانی که می خواهند آثار هنری کشور را محو کنند، در حال دزدیدن و ناپدید کردن مجسمه ها از مکان های عمومی هستند!"
در حقیقت در هفته های اخیر، مطبوعات ایرانی همواره اخبار "ناپدید شدن مرموز" آثار هنری را بازتاب داده اند. زهرا رهنورد خود، خالق مجسمه نمادین بسیار معروفی از "مادر" است که در میدانی مشهور در تهران (میدان محسنی) نصب شده است. آیا او نگران اثر هنری خود نیست؟
زهرا رهنورد با بیانی آمیخته به طنز می گوید: "آنان تاکنون تلاش خودشان را برای حمله به این مجسمه انجام داده اند. یک روز طنابی به گردن مجسمه بستند و می خواستند آن را پایین بکشند. مردم هم تهدید کردند چناچه مجسمه را از میدان بر دارند نام میدان محسنی را به میدان ‘رهنورد’ تغییر خواهند داد!"
مجموعه این اتفاقات، اگرچه باورنکردنی به نظر می رسد، اما به هر ترتیب، مجسمه هنوز سر جای خود قرار دارد. هرچند شهرداری دور تا دور آن پرده ای آبی رنگ کشیده است.
حضور زهرا رهنورد را با روسری گل نشان در زیر چادر مشکی و با لبخندی مصمم، که در مبارزات انتخاباتی دست در دست همسر خود میرحسین موسوی داشت، به خاطر داریم. این نحوه حضور، که هرگز در ایران دیده نشده بود، اولین شگفتی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در ایران بود. رهنورد در پاسخ به کسانی که وی را مورد انتقاد قرار می دادند اظهار داشت: "مرد نیازمند حمایت زن است. برای پرواز یک پرنده به دو بال نیاز است..."
از آن پس، آقای موسوی، کاندیدایی که مورد حمایت اصلاح طلبان بود و خیلی سریع به شخصیت شماره یک جنبش "سبز" مخالفان تبدیل شد، هرگز از انتقاد به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد دست بر نداشته است. و در تمام این مدت زهرا رهنورد، چه در سخنرانی ها و چه در تظاهرات خیابانی، حضور روزافزونی در کنار موسوی داشته است.
این روشنفکر ۶۵ ساله، هنرمند و مدافع سرسخت حقوق زنان، که پس از انقلاب اولین مدیر زن در دانشگاه بود، امروز پس از یک سال سرکوب بی رحمانه، همچون همسرش تحت نظارت شدید و دائمی حکومت است.
خانم رهنورد چند روز قبل از سالگرد انتخابات ریاست جمهوری، ازطریق یک روزنامه نگار ایرانی به سؤالات لوموند پاسخ گفته است. وی در پاسخ های خود، بنا به دلایل امنیتی آشکار و به خاطر حساسیت های موجود در مورد زنی که قدرت حاکم مایل نیست با مطبوعات غربی گفت و گو کند، از پرداختن به برخی موضوعات حساس خودداری است. ولی سخنان رهنورد، از نیروی خلل ناپذیر او در راه تعهداتش گواهی می دهند.
شما ماه های سپری شده پس از انتخابات را، که تحت فشار دائم قرار داشته اید، چگونه گذرانده اید؟
زمانی که من تصمیم گرفتم در انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران در کنار همسرم باشم، می دانستم خود را در شرایطی دشوار قرار داده ام و در واقع دست به یک اقدام انتحاری زده ام. می دانستم که هم از سوی جریان های ارتجاعی ضد زن و هم از سوی حاکمیت، با خشونت مورد حمله قرار خواهم گرفت.
من سی سال عمرم را وقف آرمان های زنان کرده ام. آزادی، دموکراسی، قانون گرایی و همچنین رفع تبعیض و مساوات برای زنان و مردان، آرمان های من بود. برای اولین بار در این باره در آمریکا و در پیش از انقلاب ایران در سال 57، سخنرانی و کنفرانس داشتم و کتابی به نام "طلوع زن مسلمان" به چاپ رساندم. این کتاب از سوی ارتجاعیون نقد و سرکوب شد و هرگز اجازه چاپ مجدد به آن داده نشد.
به طور طبیعی من حضور خودم را در اسفند 1387 با یک بیانیه پیرامون "مطالبات زنان و انتخابات ریاست جمهوری دهم" برای رفع خشونت علیه زنان شروع کردم. حضور من در مبارزات انتخاباتی باعث جذب بسیاری از جوانان و زنان شد. ولی بعد، ما با یک کودتای انتخاباتی مواجه شدیم و ایران به زندانی بزرگ تبدیل شد. بسیاری از کسانی که برای آزادی مبارزه می کردند، سر از زندان های مشهوری مانند اوین و کهریزک درآورند. این بار، زنان با مردان به طور مساوی در معرض بدرفتاری، شکنجه و اعدام های مبتنی بر اتهامات بدون مدرک قرار گرفتند.
حکومت علی رغم سیاست سرکوب خود، من و همسرم را دستگیر نکرد. فکر می کنم به این دلیل که نمی خواست مردم را بیشتر تحریک کند. ولی شیوه های دیگری را برای اعمال فشار مورد استفاده قرار داد. آنها برادر من، شاپور کاظمی، که یک مهندس الکترونیک و فردی غیرسیاسی است را دستگیر کردند. او شش ماه را در انزوای کامل گذراند و فشارهای جسمی و روحی بسیاری را متحمل شد. حتی فرزند او به مدت یک ماه بازداشت شد. بعد، خواهرزاده همسرم در تظاهراتی که مناسبت عاشورا برگزار شده بود کشته شد.
از آن پس، رسانه های دولتی یک سیاست ترورشخصیت را علیه من و دیگر شخصیت های جنبش سبز اتخاذ کرده و ما را در معرض انواع و اقسام تهمت ها و اهانت ها قرار داده اند. ولی همسرم، و همچنین آقایان کروبی و خاتمی در برابر تمامی این حملات مقاومت کرده اند و تا تحقق خواسته های مردم ایران ایستادگی می کنند.
آیا شما احساس خطر می کنید؟
پس از انتخابات، من در یک گردهمایی در دانشگاه تهران توسط افراد لباس شخصی که گاز فلفل به سوی من پاشیدند مورد حمله فیزیکی قرار گرفتم. سپس، در زمان تظاهرات 22 بهمن به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب، نیروهای ویژه مرا با باتوم الکتریکی زدند. از آن پس، دچار سردرد هستم و ریه هایم با مشکل مواجه شده است. من شخصا حاضرم کشته شوم اما کسانی که برای آزدی مبارزه می کنند آسیبی نبینند. حاضرم برای آزادی، خود را قربانی کنم، زندان بروم و شکنجه بشوم. من هیچ واهمه ای ندارم، چون به خدا ایمان دارم و معتقدم او نگهدار من خواهد بود. ولی اگر خانواده ام قربانی مشکلات جدی و توطئه بشود، از همین الان اعلام می کنم که مسؤولیت آن با حکومت است.
جنبش "سبز" را چگونه می بینید؟
این جنبشی تبلور خواسته های مردم ایران است؛ خواسته هایی که از بیش از ۱۰۰ سال پیش، یعنی از زمان انقلاب مشروطه مطرح بوده اند. انتخابات ریاست جمهوری برای مردم ما فرصتی بود تا این مطالبات را یادآوری کنند: مطالباتی چون آزادی، حکومت قانون و دموکراسی. جنبش سبز یک جنبش برانداز نیست و به دنبال اصلاحات است. این جنبش برخاسته از جامعه مدنی است و مسالمت آمیز عمل می کند، حتی اگر از طرف مقابل سلاح استفاده کند و خشونت بورزد.
این جنبش به شیوه های مختلف، از طریق نشست ها و گردهمایی هایی که در سطح جامعه مدنی برگزار می شوند، نظرات خود را بیان می کند و به عقیده من دارای نوعی بیان ادبی وهنری است. اعضای این جنبش از تمامی طبقات جامعه هستند: استادان دانشگاه، معلمان، کارگران، ورزشکاران، هنرمندان، نمایندگان اقلیت ها و غیره. زنان که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند و دانشجویان، نقشی ویژه را در این میان ایفا کرده و در جنبش سبز از جایگاه مهمی برخوردارند. پیام من به زنان قهرمان کشورم، ارتقای سطح اطلاعات و آگاهی خودشان و حضور نیرومند شان در جنبش سبز، تا دست یابی به اهداف و آرمان های آن است، و البته پیگیری مشخص حقوق از دست رفته خاص زنان نیز نیاید فراموش شود.
موضع همسر شما بسیار تغییر کرده، از یک نامزد انتخاباتی محجوب تا یک رهبر محبوب برای مخالفان...
من همواره موسوی را در پی گیری آرمان های خود بسیار ثابت قدم، و در تلاش برای اجرای آنها بسیار باشهامت دیده ام.
او به سادگی از پی گیری آرمان های خود دست بر نمی دارد. اگر وارد صحنه انتخابات شد، به خاطر آن بود که شرایط کشور را بسیار حاد و حتی خطرناک می دانست، و اگر بعد از آن به ادامه فعالیت پرداخته، به خاطر شهامت و ویژگی های شخصیتی خود بوده است. ولی من مایلم خاطرنشان کنم که موسوی در هدایت این جریان تنها نیست. کروبی و خاتمی و افراد بسیار دیگری که به مبارزه برای دموکراسی ادامه می دهند هم با او همراه هستند. من نیز در کنار آنان هستم.
آیا امروز حکومت می تواند سخنان شما را بشنود؟
متأسفانه حکومت تنها به حکومت کردن فکر می کند و اینکه کشور را کاملا تحت کنترل داشته باشد. با این حال، خواسته های جنبش سبز به طور کامل در چارچوب قانون اساسی هستند (پایان دادن به سانسور، آزادی انتخابات، آزادی احزاب سیاسی،...). ما همچنین خواستار آزادی زندانیان سیاسی هستیم. ولی حکومت پیام ما را نشنیده است. با این حال، اگر حکومت بخواهد، می تواند هر زمان خود را اصلاح کند. ما در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری، فعالیت های خود را چند برابر خواهیم کرد. من معتقدم که زمان پیروزی نهایی مردم، سرانجام فرا خواهد رسید.
زهرا رهنورد، به عنوان یک مجسمه ساز بسیار معروف، استاد دانشگاه در تهران است. مجسمه سازی مقوله ای است که بنیادگرایان تندرو با آن میانه خوبی ندارند، به ویژه آن که توسط یک زن انجام شود. در چنین شرایطی، خانم رهنورد چگونه به فعالیت هنری خود ادامه می دهد؟
او علاوه بر فشارهای سیاسی، در زمینه هنری هم تحت فشار قرار دارد. زهرا رهنورد می گوید: "در دانشگاه ها مجسمه سازی زنان تدریس نمی شود و بیشتر مجسمه سازی آبستره مطرح است. کارهای رئالیستی در مجسمه سازی هم معمولا به سفارش شهرداری و در فضاهای شهری است." او با نگرانی ادامه می دهد: "در ایران، بنیادگرایانی که می خواهند آثار هنری کشور را محو کنند، در حال دزدیدن و ناپدید کردن مجسمه ها از مکان های عمومی هستند!"
در حقیقت در هفته های اخیر، مطبوعات ایرانی همواره اخبار "ناپدید شدن مرموز" آثار هنری را بازتاب داده اند. زهرا رهنورد خود، خالق مجسمه نمادین بسیار معروفی از "مادر" است که در میدانی مشهور در تهران (میدان محسنی) نصب شده است. آیا او نگران اثر هنری خود نیست؟
زهرا رهنورد با بیانی آمیخته به طنز می گوید: "آنان تاکنون تلاش خودشان را برای حمله به این مجسمه انجام داده اند. یک روز طنابی به گردن مجسمه بستند و می خواستند آن را پایین بکشند. مردم هم تهدید کردند چناچه مجسمه را از میدان بر دارند نام میدان محسنی را به میدان ‘رهنورد’ تغییر خواهند داد!"
مجموعه این اتفاقات، اگرچه باورنکردنی به نظر می رسد، اما به هر ترتیب، مجسمه هنوز سر جای خود قرار دارد. هرچند شهرداری دور تا دور آن پرده ای آبی رنگ کشیده است.
کروبی: باید راست قامت و محکم ایستاد و از ملامت کننده ها هم نترسید
اعضای شورای مرکزی و عمومی سازمان جوانان ودانشجویان مجمع نیروهای خط امام صبح امروز با حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی دیدار و گفت و گو کردند.
در این دیدار حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی ضمن تشکر از حضور آنها وتمجید از شخصیت حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنهای، دبیر کل مجمع نیروهای خط امام(ره) تاکید کرد:«مجمع نیروهای خط امام از نیروهای خوب، اصلاح طلب و حزب اللهی واقعی تشکیل شده و در صدر این تشکیلات یک روحانی ارزشمند، مبارز و انقلابی حضور دارد که از کودکی ونوجوانی در جستجوی امام و راه او بودند . یعنی از حدود 40 یا 50 سال پیش ایشان در مشهد فعالیتهای سیاسی ومذهبی خود را در جو خفقان ساواک آغاز کرد.»
سپس حجت الاسلام والمسلمین کروبی با اشاره به خرداد ماه وانجام این دیدار در اولین روز این ماه افزود:«انجام این ملاقات در روز اول خرداد ماه را به فال نیک می گیرم البته همه روزها ی خدا مهم هستند ولی بعضی روزها مهم تر هستند . مانند 15 خرداد. خرداد ماه سرشار از حادثه های تلخ و شیرین ودر عین حال غرور آفرین برای ملت ایران است، تاریخ هاو روزهایی که مبدا تحولات شدند . مانند 15 خرداد 42. که مبدا حرکت انقلاب اسلامی شد اتفاق های بزرگ و پر برکتی در این ماه رقم خورد. در روز 15 خرداد در تهران تا ساعت 13 شهر در دست پلیس بود واز آنجا که پلیس قادر به کنترل خروش ملت نبود لذا بعد از ظهر ارتش رسما وارد عمل شد تا بتواند کنترل کنند . سپس بعد از این زدوخوردها ،24 ساعت فضا را آزاد گذاشتند و دیدند که مردم با وجود کشتار وخشونت وسیع پلیس،ارتش و عمال رژیم، به ملاقات امام می آمدند و دوباره پس از آن آن امام را در منطقه قیطریه محدود کردند. »
سپس مهدی کروبی به دیگر مناسبت های خرداد ماه اشاره کرد وگفت:«فتح خرمشهر از جمله روز های شیرین خرداد بود. رحلت امام عزیز و تشییع جنازه ی با شکوهی که در تاریخ ثبت شد از دیگر روزهای بزرگی بود که پیوند امام و ملت را مستحکم تر کرد. در تمام خیابان ها 90 درصد مردم سیاه پوش بودند . مردمی با عقاید، مذاهب و گرایش های مختلف حاضر شدند.»
وی سپس با اشاره به سخنان بیان شده توسط جوانان مجمع نیروهای خط امام تاکید کرد:«همانطور که گفتید نباید دست از امام وراه او بر ندارید و ناامید نشوید که امام در سختترین روزها و پر خفقان ترین شرایط از پای ننشست وهرروز در پیمودن راه الهی وخدمت به ملت مصمم تر شد.به شما عرض میکنم که این اتفاقات و تلخی ها می گذرد. البته از دستگاههای مسئول چنین انتظاری نبود. امام هم به دنبال احیای حقوق وکرامات انسان ها بود نه اینکه به نام نظام جمهوری اسلامی حقوق اساسی ملت مخدوش شود.»
مهدی کروبی در این دیدار ضمن هشدار به تلاش برخی برای حذف نام واندیشه امام،ابراز امیدواری کرد که با حضور دلسوزان راه امام وانقلاب،هدف این بدخواهان ملت به نتیجه نخواهد رسید و مردم همچنان بر مطالبات بر حق خویش ایستاده اند.
وی در ادامه به ذکر وضعیت سیاسی و اجتماعی جوانان و دانشجویان مسلمان و مذهبی در دوران قبل از انقلاب پرداخت و افزود:«هجمه و فشارهای بلوک شرق و غرب از یک سو وحضور و استیلای اندیشهای لیبرالی و کمونیستی فعالیت از دیگر سو را برای بچه های مسلمان بسیار سخت کرده بود. ولی طرفداران اندیشه و منش امام هیچگاه سر خورده و ناامید نشده ونمی شوند.»
رئیس مجلس اصلاحات سپس خطاب به جوانان خط امامی گفت:« باید راست قامت و محکم ایستاد و از ملامت کننده ها هم نترسید. از فحش ها وتخریب ها و درگیری ها هم نهراسید البته تاکید میکنم که انتظار زود پیروز شدن و زود به نتایج مطلوب رسیدن را نداشته باشید. مهم ایمان،صبر واستقامت در راه خدا است و باید به حفظ دستاورد ها اهمیت فوق العاده داد. »
دبیرکل حزب اعتمادملی ضمن ابراز تاسف از بی اخلاقی هایی که توسط مدعیان ارزش ها رخ می دهد گفت:«به راحتی به حوزه خصوصی بنده وامثال ما وارد می شوند وبی حرمتی می کنند.فرزندان و اعضای خانواده را مورد توهین و اذیت قرار می دهند،چه رسد به کسانی که بی نام و نشانند و حقوق آنها به راحتی تضییع میشود، البته همه این برخورد های سخیف نشانه عجز و ضعف آن هاست.»
مهدی کروبی سپس توصیه های خود به این جوانان اصلاح طلب را اینگونه جمه بندی کرد:«هر چه میتوانید عاقلانه، مدبرانه و متکی بر اندیشه های امام جلو بروید، علیرغم همه تهدید ها و تحریکها معقول و آرام پیش روید و دست از اعتدال وتاسی به منش و روش امام بر ندارید، اگرموفقیت نصیبتان شد،سرخوش و مست نشوید ،از مغرور شدن بپرهیزید و تواضع و فروتنیتان را افزایش دهید.بیشتر مراقب اخلاق و شخصیت خود باشید،، هنر امام این بود که ضمن قاطعیت در برخوردهاو چه در دوران مبارزه و چه در روزهای پیروزی اخلاق وسیره متعالی خویش را حفظ می فرمود، پس وقتی پیروز شدید مغرور نشوید و این نکته را در نظر بگیرید ، درسختیها نبرید؛ در سختی ها بایستید و عاقلانه عمل کنید، سعه صدر، تحمل پیشه کنید که این راه اسلام است و بهترین راه است ، این دوره هم می گذرد و همه ما نگران شکستی هستیم که دامن همه را میگیرد.»
در ابتدای این دیدار سعید الله بداشتی رئیس سازمان جوانان ودانشجویان مجمع نیروهای خط امام ضمن تشکر از حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی وگرامیداشت روز های خردادماه به ارائه گزارشی از فعالیت های سازمان پرداخت وایمان،اعتدال واعتقاد وتاسی به اندیشه و منش همهم خمینی را محور مشترک فکری و عملی اعضای این تشکل عنوان کرد و افزود:« روحیه بالا و صبر و ایمان یاران و همراهان امام الگوی برتر برای فعالیت های مذهبی؛سیاسی واجتماعی جوانان امروز است وشناخت حقیقی امام از زبان یاران ونزدیکان ایشان بهترین راه مقابله با تحریف اندیشه امام خواهد بود.»
در این دیدار حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی ضمن تشکر از حضور آنها وتمجید از شخصیت حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنهای، دبیر کل مجمع نیروهای خط امام(ره) تاکید کرد:«مجمع نیروهای خط امام از نیروهای خوب، اصلاح طلب و حزب اللهی واقعی تشکیل شده و در صدر این تشکیلات یک روحانی ارزشمند، مبارز و انقلابی حضور دارد که از کودکی ونوجوانی در جستجوی امام و راه او بودند . یعنی از حدود 40 یا 50 سال پیش ایشان در مشهد فعالیتهای سیاسی ومذهبی خود را در جو خفقان ساواک آغاز کرد.»
سپس حجت الاسلام والمسلمین کروبی با اشاره به خرداد ماه وانجام این دیدار در اولین روز این ماه افزود:«انجام این ملاقات در روز اول خرداد ماه را به فال نیک می گیرم البته همه روزها ی خدا مهم هستند ولی بعضی روزها مهم تر هستند . مانند 15 خرداد. خرداد ماه سرشار از حادثه های تلخ و شیرین ودر عین حال غرور آفرین برای ملت ایران است، تاریخ هاو روزهایی که مبدا تحولات شدند . مانند 15 خرداد 42. که مبدا حرکت انقلاب اسلامی شد اتفاق های بزرگ و پر برکتی در این ماه رقم خورد. در روز 15 خرداد در تهران تا ساعت 13 شهر در دست پلیس بود واز آنجا که پلیس قادر به کنترل خروش ملت نبود لذا بعد از ظهر ارتش رسما وارد عمل شد تا بتواند کنترل کنند . سپس بعد از این زدوخوردها ،24 ساعت فضا را آزاد گذاشتند و دیدند که مردم با وجود کشتار وخشونت وسیع پلیس،ارتش و عمال رژیم، به ملاقات امام می آمدند و دوباره پس از آن آن امام را در منطقه قیطریه محدود کردند. »
سپس مهدی کروبی به دیگر مناسبت های خرداد ماه اشاره کرد وگفت:«فتح خرمشهر از جمله روز های شیرین خرداد بود. رحلت امام عزیز و تشییع جنازه ی با شکوهی که در تاریخ ثبت شد از دیگر روزهای بزرگی بود که پیوند امام و ملت را مستحکم تر کرد. در تمام خیابان ها 90 درصد مردم سیاه پوش بودند . مردمی با عقاید، مذاهب و گرایش های مختلف حاضر شدند.»
وی سپس با اشاره به سخنان بیان شده توسط جوانان مجمع نیروهای خط امام تاکید کرد:«همانطور که گفتید نباید دست از امام وراه او بر ندارید و ناامید نشوید که امام در سختترین روزها و پر خفقان ترین شرایط از پای ننشست وهرروز در پیمودن راه الهی وخدمت به ملت مصمم تر شد.به شما عرض میکنم که این اتفاقات و تلخی ها می گذرد. البته از دستگاههای مسئول چنین انتظاری نبود. امام هم به دنبال احیای حقوق وکرامات انسان ها بود نه اینکه به نام نظام جمهوری اسلامی حقوق اساسی ملت مخدوش شود.»
مهدی کروبی در این دیدار ضمن هشدار به تلاش برخی برای حذف نام واندیشه امام،ابراز امیدواری کرد که با حضور دلسوزان راه امام وانقلاب،هدف این بدخواهان ملت به نتیجه نخواهد رسید و مردم همچنان بر مطالبات بر حق خویش ایستاده اند.
وی در ادامه به ذکر وضعیت سیاسی و اجتماعی جوانان و دانشجویان مسلمان و مذهبی در دوران قبل از انقلاب پرداخت و افزود:«هجمه و فشارهای بلوک شرق و غرب از یک سو وحضور و استیلای اندیشهای لیبرالی و کمونیستی فعالیت از دیگر سو را برای بچه های مسلمان بسیار سخت کرده بود. ولی طرفداران اندیشه و منش امام هیچگاه سر خورده و ناامید نشده ونمی شوند.»
رئیس مجلس اصلاحات سپس خطاب به جوانان خط امامی گفت:« باید راست قامت و محکم ایستاد و از ملامت کننده ها هم نترسید. از فحش ها وتخریب ها و درگیری ها هم نهراسید البته تاکید میکنم که انتظار زود پیروز شدن و زود به نتایج مطلوب رسیدن را نداشته باشید. مهم ایمان،صبر واستقامت در راه خدا است و باید به حفظ دستاورد ها اهمیت فوق العاده داد. »
دبیرکل حزب اعتمادملی ضمن ابراز تاسف از بی اخلاقی هایی که توسط مدعیان ارزش ها رخ می دهد گفت:«به راحتی به حوزه خصوصی بنده وامثال ما وارد می شوند وبی حرمتی می کنند.فرزندان و اعضای خانواده را مورد توهین و اذیت قرار می دهند،چه رسد به کسانی که بی نام و نشانند و حقوق آنها به راحتی تضییع میشود، البته همه این برخورد های سخیف نشانه عجز و ضعف آن هاست.»
مهدی کروبی سپس توصیه های خود به این جوانان اصلاح طلب را اینگونه جمه بندی کرد:«هر چه میتوانید عاقلانه، مدبرانه و متکی بر اندیشه های امام جلو بروید، علیرغم همه تهدید ها و تحریکها معقول و آرام پیش روید و دست از اعتدال وتاسی به منش و روش امام بر ندارید، اگرموفقیت نصیبتان شد،سرخوش و مست نشوید ،از مغرور شدن بپرهیزید و تواضع و فروتنیتان را افزایش دهید.بیشتر مراقب اخلاق و شخصیت خود باشید،، هنر امام این بود که ضمن قاطعیت در برخوردهاو چه در دوران مبارزه و چه در روزهای پیروزی اخلاق وسیره متعالی خویش را حفظ می فرمود، پس وقتی پیروز شدید مغرور نشوید و این نکته را در نظر بگیرید ، درسختیها نبرید؛ در سختی ها بایستید و عاقلانه عمل کنید، سعه صدر، تحمل پیشه کنید که این راه اسلام است و بهترین راه است ، این دوره هم می گذرد و همه ما نگران شکستی هستیم که دامن همه را میگیرد.»
در ابتدای این دیدار سعید الله بداشتی رئیس سازمان جوانان ودانشجویان مجمع نیروهای خط امام ضمن تشکر از حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی وگرامیداشت روز های خردادماه به ارائه گزارشی از فعالیت های سازمان پرداخت وایمان،اعتدال واعتقاد وتاسی به اندیشه و منش همهم خمینی را محور مشترک فکری و عملی اعضای این تشکل عنوان کرد و افزود:« روحیه بالا و صبر و ایمان یاران و همراهان امام الگوی برتر برای فعالیت های مذهبی؛سیاسی واجتماعی جوانان امروز است وشناخت حقیقی امام از زبان یاران ونزدیکان ایشان بهترین راه مقابله با تحریف اندیشه امام خواهد بود.»
کسی که وارد این صحنه ها شد این تهدیدها برایش ارزش ندارد
مهدی کروبی در نامه ای به آیت الله العظمی موسوی اردبیلی با انتقاد شدید از شرایط حاکم بر قوه قضائیه و مجلس و دولت گفت: متاسفانه برخی نمایندگان مجلس به عنوان وکیل الدوله و نماینده نهادهای امنیتی و نظامی و “پیاده نظام چکمه پوشان” ایفای نقش میکنند.همچنین قوه قضائیه به عنوان ابزار حاکمیت و نهاد های امنیتی و نظامی تبدیل شده است و هیچ زمانی به اندازه اکنون نیروهای نظامی و امنیتی در دستگاه قضا حضور نداشته اند و از طرف دیگردستگاه قضا نهادی برای ایجاد ارعاب و بازداشت تبدیل شده است. رئیس دولت ایران با رفتارهای عجیب وغریب و منحصر به فرد و عطشی که برای سفر خارجی دارد موجب تحقیر ملت ایران در دنیا شده است. کروبی در پاسخ به ۱۷۵نماینده مجلس که خواستار بازداشت وی و آقای موسوی شده بودند گفت: کسی که وارد این صحنه ها شد این تهدیدها برایش ارزش ندارد
به گزارش خبرنگار سحام نیوز، متن کامل این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالی
حضرت آیتالله العظمی حاج سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
با سلام و احترام
در روزگار سختی به سر میبریم و میدانم که حضرتعالی بهتر از من نسبت به شرایط آگاه هستید و بارها شنیدهام که با بیان مطالبی متفاوت نگرانیهای خودتان را مطرح کردهاید. این روزها حتی بسیاری بهعنوان مأمن و پناهگاه به منزل شما مراجعه کردهاند و از برخوردهایی که با عزیزانشان میشود با شما سخن گفتهاند و البته میدانم که حضرتعالی نیز بسیار از این شرایط ناراحت شده و اقداماتی را برای پیگیری قضایا داشتهاید. مطلع شدهام در این راستا دیدارهایی داشتهاید و به گفتوگو برای حل قضایا پرداختهاید. با اطلاع از این شرایط تصمیم بر آن گرفتم تا از جایگاه یکی از دلسوزان این نظام و کشور با نگارش نامهای نگرانیهایم را با شما در میان گذارم.
آنچه که موجب شد حضرتعالی مخاطب نامه اینجانب قرار گیرید، تلاشهایتان برای شکلگیری نظام در کنار بنیانگذار آن و نقش مهمتان در استقرار نظام بهعنوان یکی از اعضای شورای انقلاب، اولین دادستان کل کشور، ریاست قوه قضائیه و دیوان عالی کشور پس از شهید بهشتی و حضور در جایگاه امامت جمعه تهران برای سالهای متمادی و مهمتر از همه وداع با قدرت برای رونق بخشیدن به حوزههای علمیه بوده است که همگی بهخصوص قرار گرفتن در جایگاه مرجعیت ایجاب میکند که از یک طرف به عنوان وظیفه شرعی و از طرف دیگر احساس مسوولیت نسبت به نظامی که هم در استقرار و هم تثبیت آن نقش موثری داشتهاید، برای عبور از فضای فعلی و نجات کشور از طریق انتقال واقعیتهای جامعه به بزرگان نظام رسالت خویش را بهمنظور برونرفت از فضای فعلی ایفا نمایید، همچنانکه تاکنون نیز علیرغم همه محدودیتها در این عرصه تلاش نمودهاید.
جناب آقای موسوی اردبیلی؛ طبیعی است که هر کشوری همواره با فراز و نشیبهایی روبهرو است ولی شرایط حساسی که اکنون کشور ما در آن قرار گرفته است موجب شده است که یکی از استثناییترین وضعیتها را در طول تاریخ با آن مواجه باشیم که بعنوان نمونه به مواردی از آن در عرصههای مختلف اشاره مینمایم.
۱- قانون اساسی بعنوان میثاق شهروندان و ادارهکنندگان جامعه که باید سرلوحه و منشور محکمی برای اداره جامعه تلقی شود و روابط نهادهای حاکمیت با یکدیگر و همچنین حاکمیت با شهروندان را تنظیم نماید. بر همین اساس رئیسجمهور و نمایندگان در بدو تصدی خود سوگند یاد مینمایند که پاسدار و حافظ آن بوده و برای اجرای آن تلاش نمایند که امروزه به بوته فراموشی سپرده شده و صحبت از قانون اساسی بهویژه فصل مربوط به حقوق ملت در نظر حکومتگران به ذنب لایغفری تبدیل شده است. چه بسیار از نخبگان ملت به دلیل بحث از این اصول، آزادی آنها سلب و به زندان افتادهاند و یا حقوق آنها به نحوی محدود شده است که از خدمت به کشور در عرصههای مختلف به بهانه عدم صلاحیت محروم گردیدهاند. متاسفانه ادارهکنندگان کشور به جای توجه به قانون اساسی و برنامهریزی براساس نظرات کارشناسی و تخصصی با تصمیمات خلقالساعه و استفاده از رمالی و جادوگری و به مسخره گرفتن مقدسات دینی که جز از آسیب دیدن بنیانهای دینی و معنوی جامعه ارمغانی نداشته، بزرگترین هزینه را بر کشور، شهروندان و دین روا داشتهاند.
۲- مهمترین رهاورد انقلاب اسلامی ما خط بطلان کشیدن بر استبداد ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی خودشان بوده است که در اصلیترین شعار انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» متبلور بود. متاسفانه برخلاف آنچه که مشی عملی بنیانگذار نظام بود، یعنی حکومت بر قلوب مردم، با سلب بدیهیترین آزادیهای مشروع شهروندان و ایجاد جو امنیتی و پلیسی در جامعه، آرامش از جامعه سلب شده است به نحوی که شهروندان بهخصوص قشر آگاه، نخبگان و دانشگاهی و بدون اغراق همه اقشار جامعه در بدترین وضعیت روحی و روانی و بدون امید به آینده خود و فرزندانشان گذران زندگی مینمایند.
متاسفانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی که به تعبیر حضرت امام (ره) میبایست در راس امور بوده و از انحراف کشور از مسیری که قانون اساسی ترسیم نموده جلوگیری نمایند، باتوجه به سازوکارهایی که در جهت فرمایشی شدن انتخابات توسط شورای نگهبان اعمال شده است، به جز گروه اندکی از نمایندگان اصلاحطلب و اصولگرای منصف که با درک واقعی از شرایط جامعه دلسوزانه نظرات خود را ابراز مینمایند، بهعنوان وکیل الدوله و نماینده نهادهای امنیتی و نظامی و پیادهنظام چکمهپوشان در ایجاد این فضا، خود نقش موثری را ایفا مینمایند. قوهقضائیه که باید بهعنوان قوهای مستقل براساس تصریح قانون اساسی پشتیبان حقوق و آزادیهای مشروع شهروندان باشد و به صورت بیطرفانه براساس اصل بیطرفی دادرس به فصل خصومت پرداخته و در پروندههایی که یک طرف آن حاکمیت است با حضور هیات منصفه و به صورت علنی به اتهامات سیاسی و مطبوعات رسیدگی نماید، که فلسفه آن این است که هیات منصفه که نمایندگی افکار عمومی را برعهده دارد درخصوص مجرمیت یا عدم مجرمیت و استحقاق تخفیف مجازات یا عدم استحقاق اظهارنظر نمایند، به عنوان ابزار حاکمیت و نهادهای نظامی و امنیتی تبدیل شده است. تا جایی که با کمال تاسف رئیس قوهقضائیه به عنوان قاضی القضات، وظیفه خود را دفاع تمام قد از دولت میداند و به آن افتخار مینماید، غافل از آنکه قانون اساسی تمامی شهروندان حتی شخص رهبر را در مقابل قانون مساوی اعلام کرده است. حال اگر رسالت قوهقضائیه دفاع تمام قد از دولت است، پس شهروندان این کشور که مورد ظلم و اجحاف حکومت واقع میشوند دعوای خود را باید به کجا ببرند.
جای تاسف است که در شرایط فعلی هیچ مرجع قضایی که پناهگاه مردم باشد وجود ندارد، گویی که دستگاه قضا تنها شکل نمادینی است که عنوانی از آن باقی مانده و قرار نیست که مسوولانه و بدون دخالت گرایش سیاسی به بررسی مسائل پس از انتخابات بپردازد. حضرتعالی که از آغاز انقلاب تا پایان دوران حضورتان در سمتهای حکومتی در دستگاه قضایی حضور داشتید به خوبی میدانید که هیچ زمانی به اندازه اکنون نیروهای نظامی و امنیتی در دستگاه قضا حضور نداشتهاند به طوری که اختیارات این قوه را محدود یا سلب کنند. هانطور که آگاه هستید در حوادث پس از انتخابات تعداد بسیاری از نیروهای انقلابی و شهروندان تنها به خاطر اعتراض به نتیجه انتخابات بازداشت شده و یا کشته و مجروح شدند و توسط نیروهای بسیج و لباس شخصیها بسیاری از اموال مردم تخریب شد و البته این روند هنوز ادامه دارد و هر روز بسیاری از نیروها احضار و بازداشت میشوند.
به گفته برخی از کسانی که آزاد میشوند بازجوها میگویند که تعیین حکم در اختیار آنها و نهادهای دیگر است و قاضی و دستگاه قضایی در این باره تصمیم گیرنده نیست و اکنون به جای آنکه دستگاه قضایی تامینکننده امنیت مردم باشد به نهادی برای ایجاد ارعاب و بازداشت تبدیل شده است. شما شاهد وضعیت مطبوعات، دانشگاهها، روحانیون و گروههای سیاسی و صنوف مختلف هستید که در خفقان و فشار قرار دارند. برخوردهایی با تعدادی از دراویش صوفی، شیعه اثنی عشری که جزو شهروندان ایران هستند و از حق زندگی در کشور برخوردارند، میشود و به آنها اجازه داده نمیشود که حتی مراسمهای مذهبیشان را برگزار کنند و با تهمت و افترا بسیاری از آنها را بازداشت کرده و احکام سنگینی برایشان صادر میکنند. آخر این چه دستگاه قضایی است که به جای دفاع از مردم اعم از همه گروهها و اقلیتهای دینی، مذهبی و قومی به موازات دیگر نهادها، با آنها برخورد امنیتی و پلیسی میکند؟
۳- شما جزو نزدیکترین یاران حضرت امام هستید و از نزدیک با آرا و اندیشههای ایشان آشنایید. همانطور که میدانید حضرت امام سرمایهای هستند که با انگشت تدبیر و با جایگاه علمی و معنویشان توانستند این انقلاب را به پیروزی برسانند، ایشان ۱۵ سال برای به ثمر رسیدن این انقلاب تلاش و مبارزه کرده و در حالی که از وطن دور بودند این نهضت را رهبری کردند. ۱۰ سال در درون این نظام حضور داشتند و اکنون ۲۱ سال از رحلت ایشان میگذرد. اما متاسفانه در طول این سالها به جای آنکه از مواضع و اندیشههای ایشان به صورت جامع سخن گفته شود تا نسل جدید با اندیشههای وی آشنا گردند، متاسفانه از سوی جریانی خاص به صورت گزینشی و بدون توجه به شان نزول سخنان مواضع، آرا و اندیشههای امام خمینی براساس سلیقه و مصلحت خودشان مطرح میشود. مصیبتبارترین مسالهای که اخیرا مطرح شده است و برای اولین بار چنین روندی را شاهد بودیم، اینکه در روزهای اخیر دادستان محترم تهران برای توجیه اقدام تشکیلات قضایی در رابطه با اعدام ۵ نفر از شهروندان ایرانی و در پاسخ به مواضع کاندیداهای معترض انتخابات و بهویژه در رد سخنان نخستوزیر زمان امام به سال ۶۷ اشاره کرده و اعلام میکند که چرا آقای موسوی در آن زمان به اعدامهایی که با حکم حضرت امام صورت گرفت اعتراض نکردند. ایشان همان حرفی را میزند که دشمن میگوید. تاکنون کسی در این باره این گونه حرف نزده است، چرا که تاکنون هیچگاه ریز آن قضایا بررسی نشده و چرایی آن مشخص نیست و هنوز ماجرا در ابهام قرار دارد و معلوم نیست که تا چه اندازه امام در این ماجرا دخالت داشتهاند و به نظر میرسد که ایشان برای توجیه عملکرد فعلی دستگاه قضایی در این شرایط چنین مسائلی را بیان میکند. اگرچه هدف اصلی وی از این صحبتها تهدید متعرضین به روش حکومتداری آقایان است اما غافل از آنکه کسی که وارد این صحنهها شده این تهدیدها برایش ارزشی ندارد و هراسی در ادامه مسیر و هدف به خود راه نمیدهد.
جای شگفتی است که هیچگاه از سوی این آقایان درباره بعد رحمانی، بخشش، قانونگرایی و دقت در حفظ حقوق شهروندی که امام نسبت به آن تاکید داشتند سخنی گفته نمیشود؟ چرا کسی درباره فرمان ۸ مادهای حضرت امام که در آن شرایط تدوین شد حرفی نمیزند؟ حضرتعالی به خوبی در جریان برخوردی که حضرت امام با نگارنده نامه اهانتآمیز و تند نسبت به ایشان که از سوی یک پیرمرد روحانی نوشته شده بود، آگاهید. شما در آن زمان رئیس دیوان عالی کشور بودید. حتما یادتان هست که در همان زمان وقتی امام در جریان متن نامه قرار میگیرد به شما توصیه میکنند که مبادا با نویسنده نامه برخوردی شود و تاکید میکنند که حرمت نویسنده نگاه داشته شود. چرا هیچگاه از این موضوع حرفی زده نمیشود که وقتی حضرت امام شنیدند که برای یکی از مسوولان شنود گذاشتهاند به شدت ناراحت شدند و گفتند که باید فردی که این کار را انجام داده است را شلاق بزنند؛ چرا از این نمیگویند که امام میفرمود اگر کسی به صورت یک زندانی سیلی بزند باید مجازات شود؛ چرا از تاکیدی که امام برای رعایت حقوق شهروندان داشتند و تذکراتی که در این باره به مسوولان میدادند حرفی زده نمیشود. چرا از اینکه حضرت امام دستوری مبنی بر عزل یک قاضی به علت تخلفی که کرده بود دادند و حتی گفتند که او مجازات شود چیزی گفته نمیشود چرا از سعه صدر و تحمل نقد و انتقاد ایشان برای اداره حکومت سخنی نمیگویند.
چرا نمیگویند فردی که توسط دیگری شکنجه شده بود و مضروب بود وقتی که فرد شکنجه شده ضارب را دستگیر میکند و ضارب در اختیار اوست امام میفرمایند که تو گرچه توسط این شخص شکنجه شدهای ولی حق هیچگونه برخوردی با او نداری و او را باید به دستگاه قضایی بسپاری تا دستگاه قضا برای او حکم صادر کند.
بنابراین خوب است که اگر مواضع امام گفته میشود مواضع واقعی ایشان با ذکر زمان و شان نزول گفته شود تا شناخت واقعی نسبت به وی در اذهان جامعه نقش ببندد.
۴- یکی دیگر از مواردی که این روزها موجب تاثر جامعه شده است تخریب چهرههای انقلابی و سرمایههای نظام است. کاملا مشهود است جریانی که اندیشه امام را برنمیتابد چنین با خشونت به یاران نزدیک حضرت امام میتازد و حتی بیت امام و چهرههای بزرگ و انقلابی یورش میبرند و تخریب میکنند. آیا پس از گذشت سی و یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی باید اینگونه از زحمات و تلاشها و ایثارگریها کسانی که خدمت کردهاند قدردانی کنند.
۵- در بخش مهم دیگر اداره امور متاسفانه وضع اقتصادی کشور به اندازهای نابسامان است که قابل گفتن نیست. وضع بانکها، رکود مالی، بیکاری، نابسامانی مدیریت اقتصادی، بیانضباطی مالی، گشادهدستی بیحد و حدود از جیب ملت، توقف پروژههای عمرانی در بخشهای مختلف بهویژه بخش نفت، تورم و گرانی بیش از هر زمان دیگر برای همه مردم مشهود است و این موضوعی است که حتی متاسفانه دولتی که از بیآلایشی و سادگی سخن میگوید و آن را در بوق و کرنا میکند، هنوز نتوانسته سادهترین گرههای اقتصادی مردم را باز کند و هر روز تنها با طرح مسائلی چون وقوع زلزله، افزایش جمعیت و کوچ از تهران و تعطیلاتی نسنجیده و عجولانه که بارها اخبار ضد و نقضی درباره آن منعکس میشود به سرگرم کردن خود و مایه نگرانی برای مردم میشود. به نظر میرسد که عدم توفیق دولت در ساماندهی وضع اقتصادی مردم باعث میشود که آنها به روال همیشه شان در طول سالهای گذشته انگشت اتهام به سوی مسوولان گذشته دراز کنند تا همه تقصیرات را بر گردن آنها بیاندازند و در همین شرایط وقتی گزارشهای دیوان محاسبات منتشر میشود تاکید دارد که دولت فعلی تنها بیش از ۲ هزار تخلف مالی در بودجه سال ۸۵ دارد و برخی از ارقام مفقود است و در همین حال رئیس بازرسی کل کشور گزارشهایی نگرانکننده و مهمی از مفاسد در درون دولت میدهد.
۶- نکته دیگری که برای مردم شنیدنی تلخ است رفتارهای غیردیپلماتیک رئیس دولت فعلی است؛ عرصه دیپلماتیک در دنیا آداب و رسوم خاصی خود را دارد و رئیسجمهور هر کشوری کانون غرور یک ملت است ولی رئیس دولت فعلی ایران با رفتارهای عجیب و غریب و منحصر به فرد موجب تحقیر ملت ایران در دنیا شده است. وی که عطش سفر خارجی دارد با سخنان خود و مکاتباتی که هیچگاه به او پاسخ داده نمیشوند (تاسفبارتر آنکه برخی ملبسین به لباس روحانیت چنین نامههای سخیفی را با نامههای پیامبر در صدر اسلام تشبیه مینمایند) موجبات وهن کشور را در عرصه جهانی فراهم کرده است و برای جبران این ناکامیها با کشف کشورهایی که جغرافیدانان هم برای پیدا کردن آن باید با ذرهبین، آنها را در نقشه جهان پیدا کنند با حاتمبخشیهایی از جیب ملت تلاش مینماید که چنین در افکار عمومی القا نمایند که از متحدانی در دنیا برخوردارند. انعقاد قراردادهایی که برای سالیان متمادی کشور را متعهد به دولتهای دیگری می نماید و سرمایهگذاریهای ایران در کشورهایی که منافع چندانی برای کشور ندارد، غیرقابل توجیه و غیر منطقی است. براساس ضربالمثل قدیمی چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
در پایان از خداوند برای حضرتعالی عافیت و سلامت آرزو نموده و امیدوارم که اقدامات حضرتعالی به هر نحو که مصلحت میدانید، سربلندی ملت بزرگ ایران آسایش، آرامش و امنیت کشور را به معنای واقعی در پی داشته باشد.
به گزارش خبرنگار سحام نیوز، متن کامل این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالی
حضرت آیتالله العظمی حاج سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
با سلام و احترام
در روزگار سختی به سر میبریم و میدانم که حضرتعالی بهتر از من نسبت به شرایط آگاه هستید و بارها شنیدهام که با بیان مطالبی متفاوت نگرانیهای خودتان را مطرح کردهاید. این روزها حتی بسیاری بهعنوان مأمن و پناهگاه به منزل شما مراجعه کردهاند و از برخوردهایی که با عزیزانشان میشود با شما سخن گفتهاند و البته میدانم که حضرتعالی نیز بسیار از این شرایط ناراحت شده و اقداماتی را برای پیگیری قضایا داشتهاید. مطلع شدهام در این راستا دیدارهایی داشتهاید و به گفتوگو برای حل قضایا پرداختهاید. با اطلاع از این شرایط تصمیم بر آن گرفتم تا از جایگاه یکی از دلسوزان این نظام و کشور با نگارش نامهای نگرانیهایم را با شما در میان گذارم.
آنچه که موجب شد حضرتعالی مخاطب نامه اینجانب قرار گیرید، تلاشهایتان برای شکلگیری نظام در کنار بنیانگذار آن و نقش مهمتان در استقرار نظام بهعنوان یکی از اعضای شورای انقلاب، اولین دادستان کل کشور، ریاست قوه قضائیه و دیوان عالی کشور پس از شهید بهشتی و حضور در جایگاه امامت جمعه تهران برای سالهای متمادی و مهمتر از همه وداع با قدرت برای رونق بخشیدن به حوزههای علمیه بوده است که همگی بهخصوص قرار گرفتن در جایگاه مرجعیت ایجاب میکند که از یک طرف به عنوان وظیفه شرعی و از طرف دیگر احساس مسوولیت نسبت به نظامی که هم در استقرار و هم تثبیت آن نقش موثری داشتهاید، برای عبور از فضای فعلی و نجات کشور از طریق انتقال واقعیتهای جامعه به بزرگان نظام رسالت خویش را بهمنظور برونرفت از فضای فعلی ایفا نمایید، همچنانکه تاکنون نیز علیرغم همه محدودیتها در این عرصه تلاش نمودهاید.
جناب آقای موسوی اردبیلی؛ طبیعی است که هر کشوری همواره با فراز و نشیبهایی روبهرو است ولی شرایط حساسی که اکنون کشور ما در آن قرار گرفته است موجب شده است که یکی از استثناییترین وضعیتها را در طول تاریخ با آن مواجه باشیم که بعنوان نمونه به مواردی از آن در عرصههای مختلف اشاره مینمایم.
۱- قانون اساسی بعنوان میثاق شهروندان و ادارهکنندگان جامعه که باید سرلوحه و منشور محکمی برای اداره جامعه تلقی شود و روابط نهادهای حاکمیت با یکدیگر و همچنین حاکمیت با شهروندان را تنظیم نماید. بر همین اساس رئیسجمهور و نمایندگان در بدو تصدی خود سوگند یاد مینمایند که پاسدار و حافظ آن بوده و برای اجرای آن تلاش نمایند که امروزه به بوته فراموشی سپرده شده و صحبت از قانون اساسی بهویژه فصل مربوط به حقوق ملت در نظر حکومتگران به ذنب لایغفری تبدیل شده است. چه بسیار از نخبگان ملت به دلیل بحث از این اصول، آزادی آنها سلب و به زندان افتادهاند و یا حقوق آنها به نحوی محدود شده است که از خدمت به کشور در عرصههای مختلف به بهانه عدم صلاحیت محروم گردیدهاند. متاسفانه ادارهکنندگان کشور به جای توجه به قانون اساسی و برنامهریزی براساس نظرات کارشناسی و تخصصی با تصمیمات خلقالساعه و استفاده از رمالی و جادوگری و به مسخره گرفتن مقدسات دینی که جز از آسیب دیدن بنیانهای دینی و معنوی جامعه ارمغانی نداشته، بزرگترین هزینه را بر کشور، شهروندان و دین روا داشتهاند.
۲- مهمترین رهاورد انقلاب اسلامی ما خط بطلان کشیدن بر استبداد ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی خودشان بوده است که در اصلیترین شعار انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» متبلور بود. متاسفانه برخلاف آنچه که مشی عملی بنیانگذار نظام بود، یعنی حکومت بر قلوب مردم، با سلب بدیهیترین آزادیهای مشروع شهروندان و ایجاد جو امنیتی و پلیسی در جامعه، آرامش از جامعه سلب شده است به نحوی که شهروندان بهخصوص قشر آگاه، نخبگان و دانشگاهی و بدون اغراق همه اقشار جامعه در بدترین وضعیت روحی و روانی و بدون امید به آینده خود و فرزندانشان گذران زندگی مینمایند.
متاسفانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی که به تعبیر حضرت امام (ره) میبایست در راس امور بوده و از انحراف کشور از مسیری که قانون اساسی ترسیم نموده جلوگیری نمایند، باتوجه به سازوکارهایی که در جهت فرمایشی شدن انتخابات توسط شورای نگهبان اعمال شده است، به جز گروه اندکی از نمایندگان اصلاحطلب و اصولگرای منصف که با درک واقعی از شرایط جامعه دلسوزانه نظرات خود را ابراز مینمایند، بهعنوان وکیل الدوله و نماینده نهادهای امنیتی و نظامی و پیادهنظام چکمهپوشان در ایجاد این فضا، خود نقش موثری را ایفا مینمایند. قوهقضائیه که باید بهعنوان قوهای مستقل براساس تصریح قانون اساسی پشتیبان حقوق و آزادیهای مشروع شهروندان باشد و به صورت بیطرفانه براساس اصل بیطرفی دادرس به فصل خصومت پرداخته و در پروندههایی که یک طرف آن حاکمیت است با حضور هیات منصفه و به صورت علنی به اتهامات سیاسی و مطبوعات رسیدگی نماید، که فلسفه آن این است که هیات منصفه که نمایندگی افکار عمومی را برعهده دارد درخصوص مجرمیت یا عدم مجرمیت و استحقاق تخفیف مجازات یا عدم استحقاق اظهارنظر نمایند، به عنوان ابزار حاکمیت و نهادهای نظامی و امنیتی تبدیل شده است. تا جایی که با کمال تاسف رئیس قوهقضائیه به عنوان قاضی القضات، وظیفه خود را دفاع تمام قد از دولت میداند و به آن افتخار مینماید، غافل از آنکه قانون اساسی تمامی شهروندان حتی شخص رهبر را در مقابل قانون مساوی اعلام کرده است. حال اگر رسالت قوهقضائیه دفاع تمام قد از دولت است، پس شهروندان این کشور که مورد ظلم و اجحاف حکومت واقع میشوند دعوای خود را باید به کجا ببرند.
جای تاسف است که در شرایط فعلی هیچ مرجع قضایی که پناهگاه مردم باشد وجود ندارد، گویی که دستگاه قضا تنها شکل نمادینی است که عنوانی از آن باقی مانده و قرار نیست که مسوولانه و بدون دخالت گرایش سیاسی به بررسی مسائل پس از انتخابات بپردازد. حضرتعالی که از آغاز انقلاب تا پایان دوران حضورتان در سمتهای حکومتی در دستگاه قضایی حضور داشتید به خوبی میدانید که هیچ زمانی به اندازه اکنون نیروهای نظامی و امنیتی در دستگاه قضا حضور نداشتهاند به طوری که اختیارات این قوه را محدود یا سلب کنند. هانطور که آگاه هستید در حوادث پس از انتخابات تعداد بسیاری از نیروهای انقلابی و شهروندان تنها به خاطر اعتراض به نتیجه انتخابات بازداشت شده و یا کشته و مجروح شدند و توسط نیروهای بسیج و لباس شخصیها بسیاری از اموال مردم تخریب شد و البته این روند هنوز ادامه دارد و هر روز بسیاری از نیروها احضار و بازداشت میشوند.
به گفته برخی از کسانی که آزاد میشوند بازجوها میگویند که تعیین حکم در اختیار آنها و نهادهای دیگر است و قاضی و دستگاه قضایی در این باره تصمیم گیرنده نیست و اکنون به جای آنکه دستگاه قضایی تامینکننده امنیت مردم باشد به نهادی برای ایجاد ارعاب و بازداشت تبدیل شده است. شما شاهد وضعیت مطبوعات، دانشگاهها، روحانیون و گروههای سیاسی و صنوف مختلف هستید که در خفقان و فشار قرار دارند. برخوردهایی با تعدادی از دراویش صوفی، شیعه اثنی عشری که جزو شهروندان ایران هستند و از حق زندگی در کشور برخوردارند، میشود و به آنها اجازه داده نمیشود که حتی مراسمهای مذهبیشان را برگزار کنند و با تهمت و افترا بسیاری از آنها را بازداشت کرده و احکام سنگینی برایشان صادر میکنند. آخر این چه دستگاه قضایی است که به جای دفاع از مردم اعم از همه گروهها و اقلیتهای دینی، مذهبی و قومی به موازات دیگر نهادها، با آنها برخورد امنیتی و پلیسی میکند؟
۳- شما جزو نزدیکترین یاران حضرت امام هستید و از نزدیک با آرا و اندیشههای ایشان آشنایید. همانطور که میدانید حضرت امام سرمایهای هستند که با انگشت تدبیر و با جایگاه علمی و معنویشان توانستند این انقلاب را به پیروزی برسانند، ایشان ۱۵ سال برای به ثمر رسیدن این انقلاب تلاش و مبارزه کرده و در حالی که از وطن دور بودند این نهضت را رهبری کردند. ۱۰ سال در درون این نظام حضور داشتند و اکنون ۲۱ سال از رحلت ایشان میگذرد. اما متاسفانه در طول این سالها به جای آنکه از مواضع و اندیشههای ایشان به صورت جامع سخن گفته شود تا نسل جدید با اندیشههای وی آشنا گردند، متاسفانه از سوی جریانی خاص به صورت گزینشی و بدون توجه به شان نزول سخنان مواضع، آرا و اندیشههای امام خمینی براساس سلیقه و مصلحت خودشان مطرح میشود. مصیبتبارترین مسالهای که اخیرا مطرح شده است و برای اولین بار چنین روندی را شاهد بودیم، اینکه در روزهای اخیر دادستان محترم تهران برای توجیه اقدام تشکیلات قضایی در رابطه با اعدام ۵ نفر از شهروندان ایرانی و در پاسخ به مواضع کاندیداهای معترض انتخابات و بهویژه در رد سخنان نخستوزیر زمان امام به سال ۶۷ اشاره کرده و اعلام میکند که چرا آقای موسوی در آن زمان به اعدامهایی که با حکم حضرت امام صورت گرفت اعتراض نکردند. ایشان همان حرفی را میزند که دشمن میگوید. تاکنون کسی در این باره این گونه حرف نزده است، چرا که تاکنون هیچگاه ریز آن قضایا بررسی نشده و چرایی آن مشخص نیست و هنوز ماجرا در ابهام قرار دارد و معلوم نیست که تا چه اندازه امام در این ماجرا دخالت داشتهاند و به نظر میرسد که ایشان برای توجیه عملکرد فعلی دستگاه قضایی در این شرایط چنین مسائلی را بیان میکند. اگرچه هدف اصلی وی از این صحبتها تهدید متعرضین به روش حکومتداری آقایان است اما غافل از آنکه کسی که وارد این صحنهها شده این تهدیدها برایش ارزشی ندارد و هراسی در ادامه مسیر و هدف به خود راه نمیدهد.
جای شگفتی است که هیچگاه از سوی این آقایان درباره بعد رحمانی، بخشش، قانونگرایی و دقت در حفظ حقوق شهروندی که امام نسبت به آن تاکید داشتند سخنی گفته نمیشود؟ چرا کسی درباره فرمان ۸ مادهای حضرت امام که در آن شرایط تدوین شد حرفی نمیزند؟ حضرتعالی به خوبی در جریان برخوردی که حضرت امام با نگارنده نامه اهانتآمیز و تند نسبت به ایشان که از سوی یک پیرمرد روحانی نوشته شده بود، آگاهید. شما در آن زمان رئیس دیوان عالی کشور بودید. حتما یادتان هست که در همان زمان وقتی امام در جریان متن نامه قرار میگیرد به شما توصیه میکنند که مبادا با نویسنده نامه برخوردی شود و تاکید میکنند که حرمت نویسنده نگاه داشته شود. چرا هیچگاه از این موضوع حرفی زده نمیشود که وقتی حضرت امام شنیدند که برای یکی از مسوولان شنود گذاشتهاند به شدت ناراحت شدند و گفتند که باید فردی که این کار را انجام داده است را شلاق بزنند؛ چرا از این نمیگویند که امام میفرمود اگر کسی به صورت یک زندانی سیلی بزند باید مجازات شود؛ چرا از تاکیدی که امام برای رعایت حقوق شهروندان داشتند و تذکراتی که در این باره به مسوولان میدادند حرفی زده نمیشود. چرا از اینکه حضرت امام دستوری مبنی بر عزل یک قاضی به علت تخلفی که کرده بود دادند و حتی گفتند که او مجازات شود چیزی گفته نمیشود چرا از سعه صدر و تحمل نقد و انتقاد ایشان برای اداره حکومت سخنی نمیگویند.
چرا نمیگویند فردی که توسط دیگری شکنجه شده بود و مضروب بود وقتی که فرد شکنجه شده ضارب را دستگیر میکند و ضارب در اختیار اوست امام میفرمایند که تو گرچه توسط این شخص شکنجه شدهای ولی حق هیچگونه برخوردی با او نداری و او را باید به دستگاه قضایی بسپاری تا دستگاه قضا برای او حکم صادر کند.
بنابراین خوب است که اگر مواضع امام گفته میشود مواضع واقعی ایشان با ذکر زمان و شان نزول گفته شود تا شناخت واقعی نسبت به وی در اذهان جامعه نقش ببندد.
۴- یکی دیگر از مواردی که این روزها موجب تاثر جامعه شده است تخریب چهرههای انقلابی و سرمایههای نظام است. کاملا مشهود است جریانی که اندیشه امام را برنمیتابد چنین با خشونت به یاران نزدیک حضرت امام میتازد و حتی بیت امام و چهرههای بزرگ و انقلابی یورش میبرند و تخریب میکنند. آیا پس از گذشت سی و یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی باید اینگونه از زحمات و تلاشها و ایثارگریها کسانی که خدمت کردهاند قدردانی کنند.
۵- در بخش مهم دیگر اداره امور متاسفانه وضع اقتصادی کشور به اندازهای نابسامان است که قابل گفتن نیست. وضع بانکها، رکود مالی، بیکاری، نابسامانی مدیریت اقتصادی، بیانضباطی مالی، گشادهدستی بیحد و حدود از جیب ملت، توقف پروژههای عمرانی در بخشهای مختلف بهویژه بخش نفت، تورم و گرانی بیش از هر زمان دیگر برای همه مردم مشهود است و این موضوعی است که حتی متاسفانه دولتی که از بیآلایشی و سادگی سخن میگوید و آن را در بوق و کرنا میکند، هنوز نتوانسته سادهترین گرههای اقتصادی مردم را باز کند و هر روز تنها با طرح مسائلی چون وقوع زلزله، افزایش جمعیت و کوچ از تهران و تعطیلاتی نسنجیده و عجولانه که بارها اخبار ضد و نقضی درباره آن منعکس میشود به سرگرم کردن خود و مایه نگرانی برای مردم میشود. به نظر میرسد که عدم توفیق دولت در ساماندهی وضع اقتصادی مردم باعث میشود که آنها به روال همیشه شان در طول سالهای گذشته انگشت اتهام به سوی مسوولان گذشته دراز کنند تا همه تقصیرات را بر گردن آنها بیاندازند و در همین شرایط وقتی گزارشهای دیوان محاسبات منتشر میشود تاکید دارد که دولت فعلی تنها بیش از ۲ هزار تخلف مالی در بودجه سال ۸۵ دارد و برخی از ارقام مفقود است و در همین حال رئیس بازرسی کل کشور گزارشهایی نگرانکننده و مهمی از مفاسد در درون دولت میدهد.
۶- نکته دیگری که برای مردم شنیدنی تلخ است رفتارهای غیردیپلماتیک رئیس دولت فعلی است؛ عرصه دیپلماتیک در دنیا آداب و رسوم خاصی خود را دارد و رئیسجمهور هر کشوری کانون غرور یک ملت است ولی رئیس دولت فعلی ایران با رفتارهای عجیب و غریب و منحصر به فرد موجب تحقیر ملت ایران در دنیا شده است. وی که عطش سفر خارجی دارد با سخنان خود و مکاتباتی که هیچگاه به او پاسخ داده نمیشوند (تاسفبارتر آنکه برخی ملبسین به لباس روحانیت چنین نامههای سخیفی را با نامههای پیامبر در صدر اسلام تشبیه مینمایند) موجبات وهن کشور را در عرصه جهانی فراهم کرده است و برای جبران این ناکامیها با کشف کشورهایی که جغرافیدانان هم برای پیدا کردن آن باید با ذرهبین، آنها را در نقشه جهان پیدا کنند با حاتمبخشیهایی از جیب ملت تلاش مینماید که چنین در افکار عمومی القا نمایند که از متحدانی در دنیا برخوردارند. انعقاد قراردادهایی که برای سالیان متمادی کشور را متعهد به دولتهای دیگری می نماید و سرمایهگذاریهای ایران در کشورهایی که منافع چندانی برای کشور ندارد، غیرقابل توجیه و غیر منطقی است. براساس ضربالمثل قدیمی چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
در پایان از خداوند برای حضرتعالی عافیت و سلامت آرزو نموده و امیدوارم که اقدامات حضرتعالی به هر نحو که مصلحت میدانید، سربلندی ملت بزرگ ایران آسایش، آرامش و امنیت کشور را به معنای واقعی در پی داشته باشد.
Subscribe to:
Posts (Atom)