Thursday, July 29, 2010

شادترين كشورهای جهان و ... ایران مصیبت زده

سایت فرارو در تهران: تعيين كيفيت شادي كار ساده‌اي نيست. محققان سرشماري جهاني «گالوپ» براي پي بردن به اين داستان از هزاران نفر از 155 كشور جهان تحقيق كرده اند. اين سرشماري كه براي سنجيدن دو مورد از زندگي خوب داشتن انجام شده در خلال سال‌هاي 2005 تا 2009 صورت گرفته است.

در ابتدا از پاسخ دهندگان درخواست شد درباره چيزهايي كه ميزان رضايت كلي شان در زندگي را تعيين مي‌كند، توضيح بدهند و پاسخ هايشان را بر اساس « ارزيابي‌زندگي» از يك تا 10 امتيازدهي كنند.

در مرحله بعد شركت كنندگان بايد هر يك از موضوعات امتيازبندي شده را به ترتيبي مرتب مي‌كردند كه در گذشته برايشان‌اهميت داشت. آن دسته از كارها و موضوعاتي كه امتيازهاي بالايي دارند در اين آمارگيري به عنوان «كاميابي» تعريف شده‌اند.

تحقيقات گالوپ ثابت مي‌كند هر چند پول بدون ترديد در شادماني تاثيرگذار است اما شادماني روزانه بيشتر تحت تاثير اين موضوع است كه يك نفر تا چه اندازه از نظر رواني و اجتماعي انتظاراتش برآورده مي‌شود. به كاستاريكا نگاه كنيد. اين ششمين كشور شاد جهان و شادترين كشور قاره آمريكا، ثروتمندترين كشورهاي جهان را پشت سر گذاشته است.

شايد خيلي از قدرتمندترين و ثروتمندترين كشورها در بين شادترين‌ها قرار بگيرند اما شادماني را نمي‌توان تعريف كرد و پول تنها چيزي نيست كه روي اين مسئله تاثيرگذار است. در اين نتيجه گيري‌ها «كاميابي» براي موضوعاتي است كه بيشترين ميزان شادي را در افراد دارند و محقق مي‌شوند.

«كشمكش» براي آن دست از موضوعاتي است كه براي شادي لازم است اما به راحتي حاصل نمي‌شود. «رنج» براي مسائل شادي بخشي است كه كاملا دور از دسترس به نظر مي‌رسند. فاكتور چهارم هم نشان مي‌دهد شهروندان هر كشور روزانه تا چه اندازه احساس شادماني را تجربه مي‌كنند كه بالاترين امتياز 10تعيين شده است. نتيجه تحقيقات چهار ساله محققان گالوپ به تفكيك قاره‌ها از اين قرار است:

شماره يك اروپا: دانمارك
درصد كاميابي: 82 ، درصد كشمكش: 17 ، درصد
رنج:يك ، تجربه روزانه شادماني: 7.9

شماره دو اروپا: فنلاند
درصد كاميابي: 75 ، درصد كشمكش: 23 ، درصد
رنج:2 ، تجربه روزانه شادماني: 7.8

شماره سه اروپا: نروژ
درصد كاميابي: 69 ، درصد كشمكش: 31 ، درصد رنج:صفر ، تجربه روزانه شادماني: 7.9

شماره يك آمريكا:كاستاريكا
درصد كاميابي: 63 ، درصد كشمكش: 35 ، درصد رنج:2 ، تجربه روزانه شادماني: 8.1

شماره دو آمريكا: كانادا
درصد كاميابي: 62 ، درصد كشمكش: 36 ، درصد
رنج:2 ، تجربه روزانه شادماني: 7.6

شماره سه آمريكا: پاناما
درصد كاميابي: 58 ، درصد كشمكش: 39 ،
درصد رنج:3 ، تجربه روزانه شادماني: 8.4

شماره يك آفريقا: مالاوي
درصد كاميابي: 25 ، درصد كشمكش: 64 ، درصد رنج:10 ، تجربه روزانه شادماني: 8

شماره دو آفريقا: ليبي
درصد كاميابي: 24 ، درصد كشمكش: 68 ، درصد رنج:8 ، تجربه روزانه شادماني: 6

شماره سه آفريقا: جمهوري بوتسوانا
درصد كاميابي: 24 ، درصد كشمكش: 65 ، درصد رنج:11 ، تجربه روزانه شادماني: 7.3

شماره يك آسيا و اقيانوسيه: نيوزلند
درصد كاميابي: 63 ، درصد كشمكش: 35 ، درصد رنج:2 ، تجربه روزانه شادماني: 7.6

شماره دو آسيا و اقيانوسيه: تركمنستان
درصد كاميابي: 52 ، درصد كشمكش: 47 ، درصد رنج:يك، تجربه روزانه شادماني: 7.5

شماره سه آسيا و اقيانوسيه: استراليا
درصد كاميابي: 62 ، درصد كشمكش: 35 ، درصد، رنج:3 ، تجربه روزانه شادماني: 7.5

ايران در رده بندي كلي:81
درصد كاميابي: 19 ، درصد كشمكش: 66 ، درصد رنج:14 ، تجربه روزانه شادماني: 6.3

شانزده زندانی سیاسی اوین اعتصاب غذا کردند

کلمه :اسامی شانزده زندانی سیاسی که سه روز پیش و هم زمان با سالروز میلاد امام زمان (عج ) از بندعمومی ۳۵۰ به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده بودند ، مشخص شد.همه این زندانی ها در اعتراض به انتقال شان به سلول انفرادی اعتصاب غذای خود را آغاز کردند.

بهمن احمدی امویی و کیوان صمیمی نخستین زندانی هایی بودند که ظهر دوشنبه به سلول انفرادی منتقل شدند .بقیه زندانی های ساعت سه بامداد روز سه شنبه از سلول های خود در بند ۳۵۰ به سلول های انفرادی در بند ۲۴۰ منتقل شدند.

براساس گزارش های رسیده به کلمه ،اسامی این زندانی ها که به خاطر اعتراض یه رفتار نامناسب ماموران و مسوولان زندان و همچنین شرایط نامناسب بند ۳۵۰ از جمله مانع تراشی در ملاقات زندانیان ، از سه روز پیش به سلول انفرادی منتقل شده اند ،عبارت است از:علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت ، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار ،حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت , عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تجکیم ،علی پرویز فعال دانشجویی ،حمیدرضا محمدی فعال سیاسی ،جعفراقدامی فعال مدنی ،بابک بردبار عکاس خبری ،ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل ،ابراهیم(نادر)بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق ،کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار ،مجید دری فعال دانشجویی ، مجید توکلی فعال دانشجویی ، کیوان صمیمی روزنامه نگار ،غلامحسین عرشی ،پیمان کریمی آزاد از بازداشت شدگان حوادث عاشورا از میان این زندانیان بهمن احمدی امویی از سه روز پیش اعتصاب غذای خود را آغاز کرده است و روز بعد از آن پنج نفر دیگر از جمله مجید توکلی ، عبدالله مومنی و کوهیار گودرزی به این اعتصاب غذا پیوستند . سایر این زندانی ها در حمایت از اعتصاب غذای یاران خود ،از امروز( پنج شنبه) اعتصاب غذا کرده و گفته اند که تا تحقق خواسته هایشان دست از اعتصاب بر نمی دارند.

درخواست زندانیان پوزش ماموران و مسوولان زندان از زندانیان به خاطر رفتار نامناسب و همچنین بازگرداندن تمامی این شانزده زندانی به بند عمومی است

توضیح دلایل اصلی استعفای در دستخط نامه خیلی محرمانه موسوی در سال ۶۷ به خامنه ای

نامه آقای موسوی به آقای خامنه ای در مهر ماه سال ۱۳۶۷ در نشریه انقلاب اسلامی چاپ شده است. از آنجا که اخیرا آقای موسوی تهدید کرده است که علل استعفای خود را افشا خواهد کرد از آنجا نشریه انقلاب اسلامی در هجرت همان زمان این نامه را انتشار داده است، جهت اطلاع نسل حاضر دوباره آنرا منتشر میکنیم. یادآور میشود در آنزمان آقای هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس را بعهده داشت.



بسمه تعالی

مقام محترم ریاست جمهوری

برای آنکه دشمنان اسلام و کشور نتوانند سوء استفاده نمایند، اینجانب در استعفانامه خود که برای رسانه ها نیز ارسال گردیده است، دلایل را ذکر نکردم. با این نیت که ذکر آنها انشالله در آینده برای کشورمان و دولتهای بعدی مفید باشد، بصورت خیلی خلاصه به بیان آنها می پردازم:

۱ ـ مسلوب الختیار شدن دولت در سیاست خارجی. امروز امور افغانستان و عراق و لبنان در دست جنابعالی است. نامه هائی به عنوان کشورهای مختلف نوشته میشود بی آنکه دولت از آنها خبری داشته باشد. (اینجانب به عنوان نخست وزیر از این نامه ها جز در موارد استثنائی و آنهم بطور اتفاقی بیخبرم).

نخست وزیر ژاپن برای ریاست محترم مجلس و ریاست محترم مجلس برای نخست وزیر ژاپن نامه مینویسد و اینجانب در یک مراسم عمومی و مردمی از این ماجرا و متن نامه با خبر میشود.

آقای لاریجانی در جایی میگیود از پنج کانال با آمریکا تماس گرفته میشود و بنده بعنوان رئیس هیئت وزیران از این کانالها اطلاعی ندارم.

همه جا صحبت از سیاستهای خارجی دولت جمهوری اسلامی است. بدون آنکه دولت از این سیاستها که در همه جای کشور و جهان بیان میشود، خبر داشته باشد.

۲ ـ عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت میگیرد. شما بهتر میدانید که تاکنون فاجعه آفرینی و اثر نامطلوب آنها برای کشور چقدر بوده است. بعد از آنکه هواپیمایی ربوده میشود، از آن باخبر میشویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابانهای لبنان گشوده میشود و صدای آن در همه جا میپیچد، متوجه قضیه میشویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در جده، اینجانب از این امر آگاه میشوم. متاسفانه و علیرغم همه ضرر و زیانی که این حرکت متوجه کشور کرده است، هنوز نظیر این عملیات میتواند هر لحظه و هر ساعت بنام دولت صورت گیرد.

۳ ـ تجزیه سازمان برنامه و بودجه از نخست وزیری که به دلایل سیاسی صورت گرفت، از همان اول ضایعه آفرین بوده و ادامه آن در شرایط نوسازی کشور فاجعه بار خواهد بود. متاسفانه این مشکل و مشکل وزرای مشاور، علیرغم طرح در شورای تشخیص مصلحت، به تاخیر افکنده شده و حل نگردیده است هر چند که بهرحال حق شورای تشخیص مصلحت است و اینجانب انتظاری در این خصوص ندارم.

۴ ـ تجزیه اقتدار مشروع و قانونی دولت و مسئولیت دولت و وزرا توسط شوراهای گوناگون.

۵ ـ عدم قدرت اینجانب به پاسخگویی در مقابل اعضا هیات دولت و نمایندگان محترم مجلس در مورد کارهائی که بدون اطلاع دولت، ولی بنام دولت، صورت میگیرد.

۶ ـ در خاتمه لازم میدانم بار دیگر یادآور شوم که این استعفا، العیاذ بالله، بمعنای قهر اینجانب از نظام و دولت جمهوری اسلامی و مسئولین انقلابی آن نیست که اگر هم بود، با توجه به عظمت انقلاب و ناچیزی اینجانب، یقینا نمیتوانست هیچ تاثیری در روند رشد و توسعه انقلاب اسلامی داشته باشد. این استعفا دلیل ناتوانی اینجانب برای کار بدلیل همین ناتوانی است و درست بدلیل همین ناتوانی است که اینجانب مسئولیت را از خود ساقط می بینم.

لاريجانی: برخی می خواهند مشاجرات را عميق کنند

علی لاريجانی، رییس مجلس، با توجه به افشای مسائل پشت پرده جنگ هشت ساله ايران و عراق گفت بعضی می خواهند مشاجرات را عميق کنند و نبايد جنگ هدف سياست ورزی قرار گيرد.

به گزارش خبرگزاری کار ايران، ايلنا، رييس مجلس شورای اسلامی روز سه شنبه در کرمانشاه گفت که نبايد امروز دستاوردهای جنگ را تحت مسائل سياسی برد زيرا در جنگ همه مردم مشارکت داشتند.

سخنان آقای لاريجانی در حالی مطرح می شود که ميرحسين موسوی، نخست وزير ايران در زمان جنگ روز سه شنبه تهديد کرده بود ناگفته هايی از زمان جنگ را برملا خواهد کرد.

آقای موسوی به سخنان محسن رفيقدوست، «وزير سپاه» آن دوره واکنش نشان داده بود که در مصاحبه‌ای در هفته پيش گفته بود که «امکانات آن طور که نظامی‌ها می‌خواستند در خدمت جنگ قرار نمی‌گرفت. يعنی اکثر اوقات در دولت با پيشنهادهايی که برای جنگ می‌شد مخالفت می‌کردند و دايم می‌گفتند شما که می‌دانيد نمی‌توانيد بغداد را بگيريد چرا ول نمی‌کنيد؟ چرا جنگ را تمام نمی‌کنيد؟»

مير حسين موسوی در پاسخ به اين موضوع، با ناميدن محسن رفيقدوست به عنوان وزير تحميلی گفت که اگر دولت و امکانات در اختيار او و همفکرانش قرار می‌گرفت، بر سر کشور همان می‌آوردند که «در طول مديريت خود بر سر بيت‌المال و اموال مستضعفان و يتيمان در بنياد مستضعفان آوردند.»

ميرحسين موسوی همچنين تصريح که در زمان جنگ، دولت او را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح‌های جنگی و دفاعی کنار گذاشته بودند و افزود:«فتح بغداد با تحويل دولت به چند فرمانده نظامی امکان‌پذير نبود، بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول، رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی‌های نظامی قطع نشود.»

آخرين نخست وزير ايران در بخش ديگری از سخنان خود در خصوص زمانی که اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد، خاطر نشان کرد که تحولات اساسی در همان مدت کم در جبهه‌ها ايجاد شد، آنهم در شرايطی که فرماندهان سپاه پاسداران و ارتش در نخستين جلسه ستاد فرماندهی کل قوا اعلام کردند که خوزستان را از دست رفته فرض کنند.

به گزارش سايت کلمه، ميرحسين موسوی گفت:« بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هيچ گاه هم ميل نداشته ام در اين باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه اين تحريف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مديران برجسته ای که در اين ميان سهمم عمده داشتند ناگفته های خود را بگويم و نيز بگويم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود.»

سوء استفاده از جنگ

آقای لاريجانی در جريان سخنرانی خود چند بار به اين نکته اشاره کرده و تاکيد کرد:«مبادا مسائل مهمی که در هشت سال دفاع مقدس در کشور جاری بود، دستخوش سياست‌ورزی شود و سياست‌ورزان بخواهند از آن سوء‌استفاده کنند.»

ميرحسين موسوی در سخنان خود تهديد کرده که بنا نداشته بحث های زمان جنگ را مطرح کند اما در فرصتی ديگر به گوشه های ديگری از جنگ خواهد پرداخت.

علی لاريجانی در سخنان خود گفت:«گاهی لزومی به زدن حرف‌های سياسی نيست. ايجاد درگيری بين نهادها و زدن‌ حرف‌هايی که ملت را دسته‌بندی کند به نفع نظام نيست.»

رييس مجلس همچنين گفته است:«برخی افراد در داخل (کشور) دنبال آن هستند تا مشاجرات را عميق کنند و همه را دلسرد کنند. در حالی که دسته‌بندی کردن مردم و زدن تهمت بلاوجه به افراد کار درستی نيست و کسانی که به دنبال تفرقه هستند بدانند مطرود خواهند شد.»

مهدی کروبی، احمد جنتی را « شریک دزدان رای مردم» خواند

مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، در نامه ای به آيت الله احمد جنتی، دبير شورای نگهبان، به اتهام او در مورد پرداخت يک ميليارد دلار به رهبران مخالفان دولت از سوی آمريکا اعتراض کرد و گفت: از وی به محاکم جمهوری اسلامی شکايت خواهد کرد و او را « شريک دزدان رأی مردم» ناميد.

به گزارش وبسايت « سحام نيوز»، آقای کروبی همچنين از دبير شورای نگهبان خواست اگر در مورد بهتان، اتهامش، دليل، مدرک و سندی دارد، افشا کند و افزود که در غير اينصورت، « دروغگويی و رسوايی بيش از پيش وی را آشکارا و در هر کوی و برزنی و با هر روشی که ممکن باشد، جار خواهد زد.»

آيت الله جنتی روز سه شنبه در قم گفته بود: « آمريکايی‌ها يک ميليارد دلار از طريق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمريکا در کشورهای منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همين سعودی‌ها که به نمايندگی آمريکا صحبت می‌کردند، گفتند، اگر توانستيد نظام را منقرض کنيد، تا ۵۰ ميليارد دلار ديگر را هم می‌دهيم، اما خداوند اين فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد.»

اين سخنان در شرايطی ابراز شد که وی هيچ توضيحی درباره «اسناد» مورد اشاره خود نداد و اين اسناد هم تاکنون منتشر نشده اند.

در پی آغاز اعتراض‌ها نسبت به نتايج انتخابات رياست جمهوری سال گذشته، رهبران جمهوری اسلامی ايران، بارها کشورهای ديگر از جمله آمريکا و بريتانيا را به «حمايت از آشوبگران» متهم کرده اند.

آيت الله جنتی که به دليل حمايت‌هايش از محمود احمدی‌نژاد در جريان انتخابات رياست جمهوری سال گذشته، بارها از سوی مخالفان مورد انتقاد قرار گرفته است، در سخنان خود از اعتراض‌های مردمی به نتايج انتخابات با عنوان «رذيلانه‌ترين و خبيصانه‌ترين فتنه‌ها» ياد کرد.

احمد جنتی گفت: « سران فتنه با کمک آمريکايی‌ها، فتنه‌ای را برپا کردند و مطمئن بودند که با کمک آمريکا، ديگر کار انقلاب تمام می‌شود و چيزی برای نظام باقی نمی‌ماند.»

مهدی کروبی در پاسخ به سخنان دبير شورای نگهبان که آنها « واهی، بی سند و تفرقه افکنانه، نخ نما و تکراری» توصيف کرد، نوشت:« آقای جنتی! آنچه را شما فتنه می ناميد و برايش سر و دست و پا می تراشيد، انتخاباتی بود که طبق معمول توسط شما و اتاق های فکر هدايت کننده امثال جنابعالی در شورای نگهبان و وزارت کشور و … مهندسی شد تا در شکلی ظاهرالصلاح، مطلوب مهندسان انتخابات را فراهم آورد.»

اما به گفته اين رهبر مخالفان دولت، برخلاف انتظار … تدبير آيت الله جنتی و ساير بند نمايان و ديگر اربابان قدرت « کارساز نيفتاد و آش شوری که با تعجيل به کام ملّت فرو ريختيد، آنان را برآشفت و کاسه و کوزه بساط انتخابات فرمايشی شما را برهم ريخت.»

وی با اشاره به سرکوب معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری اضافه کرد:« در اوج وحشت از خشم مردم، ژست پيروزی گرفتيد و برای تکميل پروژه های خويش دادگاههای نمايشی برگزار کرديد تا بقايای هر صدای اعتراضی را به سکوت کشانده و مهر خاموشی بر گورستانی که خيالش را در سر پرورانده ايد، بنشانيد.»

اشاره اين رهبر مخالف دولت به بازداشت صدها نفر در ماه های پس از انتخابات رياست جمهوری ۲۲ خرداد سال گذشته توسط ماموران امنيتی جمهوری اسلامی ايران و نيز محاکمه شماری از آنها بود؛ بازداشت ها و محاکمه هايی که مورد انتقاد گسترده فعالان و سازمان هاي مدافع حقوق بشر در ايران و جهان قرار گرفت.

مهدی کروبی همچنين در مورد فتنه گر خواندن مخالفان از سوی دبير شورای نگهبان نوشت:« در فرهنگی که شما پس از انتخابات رياست جمهوری دهم خلق کرديد، اگرچه گروهی را فتنه گر خوانديد که اکثريت ملت ايران بودند و برای آنها سرانی را قلمداد کرديد که حتماً مهدی کروبی هم از جمله آنهاست، ولی در همان قاموس که خوشبختانه در ميان ملّت به درستی شناخته شده است، عده ای نيز به رياکاری، دغل بازی، عوام فريبی، آدم کشی، دين فروشی و زاهد نمايی شهره آفاق گشته اند که بدون شک، جنابعالی اگر از مصاديق بارز آنها نباشيد، جاده صاف کن آنان برای دستيابی به اهدافشان بوده ايد.»

وی افزود:« اگر من فتنه گرم، چون معترضم؛ شما نيز شريک دزدان رأی مردم و نارفيق اين قافله ايد. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است و متأسفانه همه جا عليه مردم و به نفع جريان خشونت گرای سرکوب گر.»

اين رهبر مخالفان دولت با اشاره به حوادث ۱۵ خرداد و اتهاماتی که حکومت پهلوی به مخالفان در خصوص دريافت پول از جمال عبدالناصر و دستگيری فرد حامل اين پول در فرودگاه مهرآباد نوشت:« طراحان و سناريو سازان وابسته به شاه معدوم آنقدر پخته به نظر می رسيدند که اگر دروغی هم می بافتند، به گونه ای باشد که مورد پذيرش احتمالی عده ای از مردم واقع شود، ولی شما و دوستانتان، يا بهتر بگويم منابع تان، وقتی متأسفانه دروغی هم می سازيد، نچسب و باور نکردنی است.»

مهدی کروبی در پايان نامه خود از آيت الله جنتی خواست توبه کند و از ملت ايران طلب بخشش کند.

Tuesday, July 27, 2010

درخواست اخراج سفیر انگلیس از سوی نایب رییس کمیسیون امنیت ملی

به گزارش ایسنا، اسماعيل كوثري نماينده‌ مردم تهران در مجلس شوراي اسلامی با يادآوري خواسته نمايندگان براي تعطيلي سفارت انگلستان در تهران مدعی شد: هر كاري كه انگليس انجام مي‌دهد جز ضرر براي كشور، چيز ديگري ندارد، و طرح دروغي نظير حركت ايران به سمت توليد سلاح هسته‌اي، علي‌رغم تاكيدات مقام معظم رهبري به عنوان ولي فقيه و يك عالم ديني مبني بر حرام بودن اين مساله، نشان دهنده خباثت انگليسي‌هاست.

وي اظهار عقیده کرد: بازرسان آژانس نيز بارها كارهاي ما را رصد كردند و بر حقانيت فعاليت‌هاي هسته‌يي صلح‌آميز ما تاكيد داشتند، لذا اين اظهارنظر نشان مي‌دهد يكسري تحركات ديگري توسط اين كشور دنبال مي‌گردد كه وزارت خارجه بايد در جهت اخراج اين سفير اقدام كند.

كوثري ادامه داد: دروغ‌پردازي اين كشورها از خباثت آنها ست. اين در حالي است كه هيچ امر خلافي از ما سر نزده و ما تنها به دنبال اورانيوم غني‌شده مورد نياز كشور هستيم.

همچنین در خبری دیگر، امروز نايب رييس كميته‌ دفاعي مجلس گفت: اگر سفير انگليس به خاطر دروغ‌هايش عذرخواهي نكند بايد اخراج شود.

محمدكريم عابدي نماينده‌ عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس در گفت‌وگو با ايسنا، در واكنش به "اظهارات و دروغ پردازي‌هاي سفير انگليس در خصوص فعاليت‌هاي هسته‌اي صلح آميز جمهوري اسلامي ايران"، با این ادعا که اين "دروغ پردازي‌ها" در عراق نيز انجام شد كه نهايتا با تحريك آمريكا توسط انگليس حمله به اين كشور صورت گرفت، ادامه داد: همان جريان دروغ پردازي دوباره تكرار مي‌شود، كه اين بار سفير انگليس اين كار را انجام مي‌دهد؛ لذا وي به عنوان يك دروغ‌گو، عنصر نامطلوبي است و اگر عذرخواهي نكند بايد اخراجش در دستور كار وزارت خارجه قرار گيرد.

گفتنی است چندی پیش وزارت امور خارجه ایران در اعتراض به اظهارات سایمون گس، سفیر انگلیس در تهران در مورد برنامه هسته ای ایران، کاردار این کشور را به این وزارتخانه احضار کرد.

دلیل این احضار، مصاحبه اخیر سایمون گس با تلویزیون فارسی بی بی سی بود که در آن در باره مناقشه هسته ای ایران و اثر تحریم ها بر اقتصاد ایران سخن گفته بود.

آقای گس در این مصاحبه گفته بود همه گرفتاری های اقتصادی ایران، ناشی از تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد نیست.

وی افزوده بود که آینده ایران در گرو توانمندی اقتصادی، ارتباط با دنیای خارج و همچنین، حل و فصل برنامه بحث انگیز هسته ای اش است.

کارمندان میراث فرهنگی در فرودگاه مهرآباد مجددا دست به اعتراض زدند

جرس: کارمندان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، در فرودگاه مهرآباد هنگام انتقال دست به اعتراض زدند.

به گزارش صراط، صبح روز یکشنبه كارمندان سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری که مجبور به ترک شهر خود و انتقال به استانی دیگر شده اند، مجددا دست به اعتراض زدند.

بسياری از اين مسافرين كه با لباس‌های نسبتا رسمی در فرودگاه حضور يافته بودند نسبت به انتقال خود به استانی ديگر به شدت ناراضی بودند.

در اين ميان خانمی ميانسال با صدای بلند ضمن بيان اينكه همسرش با ادامه كار وی در استانی ديگر مخالف است و او مجبور است از كار خود استعفا دهد، مسئولان را مورد خطاب قرار داد.

اعتراض كارمندان اين سازمان كه انتقال آنان به استان‌های ديگر زندگی روزمره آنها را با مشكل مواجه كرده است، باعث اعتراض عده‌ای به دولت شده است.

سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری به عنوان اولين دستگاه دولتی تصميم به خروج از تهران گرفته که این تصمیم با نارضایتی شدید کارمندانش مواجه است.

پيش از اين برخي از كارمندان اين سازمان در اعتراض به تصميم ناگهانی انتقال از تهران مقابل مجلس شورای اسلامی، تجمع کرده بودند.

پس از این تجمع بقائي معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در واکنش به اعتراض این کارمندان گفت: هر کس دوست دارد بیاید و هر کس دوست ندارد نه.
این تصمیم سازمان میراث فرهنگی بسیاری از کارمندان به ویژه بانوان را مجبور به استعفا و رها کردن فعالیت اجتماعی شان کرده است.

شعارهای اعتراض آمیز زندانیان در کابین های ملاقات

جرس: تلفن بند ۳۵۰ زندان اوین از یک روز قبل از میلاد حضرت مهدی (عج) قطع شده است. زندانیان که در روزهای اعیاد مذهبی مسلمانان تنها وسیله ارتباطی با خانواده شان برای تبریک، تلفن است از روز دوشنبه از این امکان هم محروم شده اند.

به گزارش کلمه، در این بند زندان اوین که به بند کارگری هم معروف است بیش از ۲۰۰ نفر از زندانیان حوادث پس از انتخابات نگهداری می شوند.

روز دوشنبه نیز روز ملاقات زندانیان این بند با خانواده هایشان بود. اما خانواده زندانی ها می گویند در هفته های جاری هم خودشان و هم زندانیان با برخوردهای بسیار نامناسب ماموران زندان مواجه شده اند تا جایی که زندانیان دیروز دست به اعتراض زدند و حتی در سالن ملاقات کابین زندان اوین شعارهایی سر دادند که مسئولان زندان با اعزام نیرو به سالن ملاقات کابینی تلاش کردند آنها را آرام کنند و به سلول هایشان بازگردانند.

زندانبانان اوین به ویژه بند ۳۵۰ در روزهای ملاقات ساعت ها زندانیان و خانواده هایشان را در صف های طولانی نگه می دارند تا ساعت ملاقات آنها کم شود یا تلاش می کنند قبل از ملاقات روحیه زندانی های سیاسی و خانواده های شان به هم بریزد. این در حالی است که به دستور دادستان تهران، جعفری دولت آبادی طی چند ماه گذشته امکان ملاقات حضوری زندانیان سیاسی با فرزندان، خواهران و برادران شان هم لغو شده و فقط همسر و پدر و مادر زندانیان سیاسی می توانند آنها را به صورت حضوری ملاقات کنند.

به گفته تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰، مسئولان این بند در واکنش به اعتراض زندانیان به رفتارهای نامناسب زندانبانان، تمامی تماس های تلفنی زندانیان را، همزمان با میلاد حضرت مهدی (عج ) قطع کرده اند. زندانیانی که حالا فقط از طریق تلفن می توانند با کودکان خردسال شان صحبت کنند.

به گفته خانواده های زندانیان، بند ۳۵۰ زندان اوین از همه امکانات رفاهی محروم است تا جایی که تنها کتابخانه کوچک این بند نیز چندی پیش تعطیل شد. همچنین زندانیان این بند از زندان اوین بر خلاف سایر بندهای عمومی از داشتن ورزشگاه هم محرومند.
تلفن های این بند که بر آن کاملا فضای امنیتی حاکم است نیز بر خلاف سایر بندهای زندان دو یا سه دقیقه در روز است که گاه و بی گاه و به بهانه های مختلف زندانیان از آن هم محروم می شوند . فروشگاه بند ۳۵۰ نیز فقط یکبار در ماه میوه برای فروش می آورد و میزان میوه برای فروش به قدری کم است که برای تقسیم آن بین زندانیان از روش قرعه کشی استفاده می شود. کمبود میوه در زندان موجب ضعف شدید بدنی زندانیان و بیماری های مکرر آنها شده است.

اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین سه مشاور میر حسین موسوی علیرضا بهشتی شیرازی، قربان بهزادیان نژاد و علی عرب مازار به سر می برند. عبدالله مومنی، بهمن احمدی امویی، علی ملیحی، میلاد اسدی، علی تاجرنیا، کیوان صمیمی، حسین نورانی نژاد، مجید دری، ضیا نبوی، علی زاهد و…. از دیگر زندانیان سیاسی این بند محسوب می شوند.

مصاحبه با فرح پهلوى

شهبانو فرح پهلوى! سپاسگزاريم كه دعوت راديو فردا را پذيرفتيد و در اين گفت و گو شركت كرديد.

فرح پهلوى: درود بر شما آقاى خاكزاد و درود بر هم ميهنان عزيز.

شهبانو! بيست و هفتم ماه ژوئيه كه برابر با پنجم ماه مرداد سى امين سال درگذشت محمدرضا شاه پهلوى، پادشاه فقيد ايران است. در نخستين سئوال از شما مى پرسم گفته شده كه پادشاه ايران از بيمارى كه دچار آن شده بودند، بى خبر بودند و اين بيمارى از ايشان پنهان نگاه داشته شده بود. اين مسئله درست است؟

بيمارى اعليحضرت همان طور كه گفته شده و در كتابم هم نوشته ام، سرطان سيستم لنفاوى بوده. از اينكه به ايشان بعضى وقت ها كلمه سرطان را نگفته اند، درست است. ولى ايشان كاملاً اطلاع داشتند از بيمارى شان. بزرگترين سندش اين است، در خاطراتى كه آقاى پروفسور ژرژ فلاندرن كه يكى از پزشكان ايشان بود، نوشته بود، اعليحضرت از ايشان پرسيده بودند كه آيا دو سال به من (فرصت) مى دى تا اينكه مثلاً پسرم به سنى برسد كه من بتوانم كناره گيرى كنم و پسرم به پادشاهى برسد و من بتوانم كارهايى كه شروع كرده ام تمام كنم، اين خودش دليل اين است كه ايشان مى دانستند بيمارى دارند. موقعى كه اين دكترها مى آمدند، معالجاتى مى شد، معلوم است كه مى دانستند چيست. شايد اگر بعضى از دكترها، دكتر ايرانى شان اين را نگفته بود، به دليل يك مقدار سنت هاى مملكت ماست در آن موقع كه بيماري هاى سخت را به افراد نگويند كه ناراحت نشوند.

من خودم يادم است كه با دكترها صحبت كردم گفتم كه نمى شود از ايشان قايم كرد اين موضوع را. به دو دليل. هم دليل انسانى و هم دليل مملكتى. دليل انسانى اين است كه ايشان الان قوى هستند، سلامت هستند و خيلى راحت مى توانند قبول كنند كه يك بيمارى را بهشان بگوييم. ثانياً از همه مهمتر پادشاه يك مملكتى هستند و بايد تصميماتى بگيرند. خود من يادم مى آيد وقتى نه ساله بودم و پدرم را از دست دادم، مادرم به من نگفت پدرم فوت كرده. خوب در آن موقع اين طورى بود، در صورتى كه امروز به بچه ها مى گويند وقتى پدرشان يا مادرشان به خاك سپرده مى شود، بايد بچه ها ببينند كه قبول كنند مرگ پدر يا مادر را.

چه زمانى پادشاه ايران متوجه شدند كه به بيمارى سرطان مبتلا شده اند؟

از همان موقعى كه دكترهاى فرانسوى آمدند... البته به خود من در سال ۱۹۷۷ گفتند. قبلاً نمى دانستم. موقعى كه دكترها آمدند و دكتر خون هستند و دكتر متخصص سرطان، بزرگترين پروفسور فرانسوى ژان برنارد، مى آيد به ايران... خوب ايشان مى دانند موقعى كه امتحان مى كنند مى گويند گلبول هاى خون تان بالاست و پائين است... مى دانند كه گرفتارى شان چيست. من فكر مى كنم از همان اول كه دكترها آمدند ايشان مى دانستند. يك چيزى را مى خواستم اضافه كنم براى اينكه شنيدم يكى از افرادى كه خيلى نزديك به ايشان بودند، در جايى گفته بودند آنهايى كه خبر داشتند از بيمارى پادشاه و نگفتند، خيانت كردند.

من مى خواستم بگويم خيانت موقعى هست كه وقتی پادشاهى نمی خواهد مطلبى به عموم گفته شود، آدم فاش كند آن موقع، خيانت است. و گرنه موقعى كه ايشان نمى خواهند به عموم بگویند كه بيمارى دارند، ما نبايست بگوييم. اين را مى خواستم اضافه كنم آنهايى كه اين فكر را مى كنند يا اين حرف را مى زنند، فكر مى كنند كه اگر اعليحضرت آن موقع گفته بودند بيمارند، آنهايى كه دشمنى با ايشان داشتند، در داخل و خارج دلسوز بودند و نمى كردند اين كار را. معلوم است كه ادامه مى دادند دشمنى هايشان را.

مى پردازيم به دوره ديگرى از زندگى شما و پادشاه ايران. خروج شما از كشور. شما از ايران خارج شديد. كشورهاى زيادى كه رهبران آنها خود را دوستان پادشاه ايران و شما معرفى مى كردند، براى ورود پادشاه و همينطور شما و اقامت شما در آن كشورها مشكل آفريدند. واكنش پادشاه به اين نوع برخورد دوستان چه بود و آیا اين مسئله جنبه سياسى داشت؟ آیا رهبران این كشورها سودى را در استقرار جمهورى اسلامى در ايران مى ديدند؟

من در زندگی ام سعى كرده ام و به هموطنانم هم مى گويم که سعى مى كنم روزهاى تلخ را فراموش كنم؛ در گذشته زندگى نكنم و امروز زندگى كنم با اميد به آينده. اين پيغامى است كه براى هم ميهنانم دارم. ولى به هر صورت اينها جزء تاريخ است و روزى كه خارج شديم از ايران فراموش نمى كنم اشك پادشاه را و آن فرودگاه سرد و خالى، و در طياره كه بوديم همين فكر كه اين براى هميشه است يا باز خواهم گشت.

اول به مصر رفتيم كه رئيس جمهور سادات ما را پذيرفتند. هنوز در ایران دگرگونى نشده بود و با محبت ما را پذيرفتند. بعد از آنجا به مراكش رفتيم. همينطور پادشاه مراكش، مرحوم ملك حسن، ما را با مهربانى و دوستى پذيرفتند. چيزها تغيير كرد موقعى كه بيست و دوم بهمن ۱۳۵۷ اين دگرگونى اتفاق افتاد.

من هيچ وقت يادم نمى رود كه در شهر مراكش بوديم و موقعى كه دائماً راديو روشن بود و دنبال مى كرديم اخبار را، اين اتفاق افتاد و بعد شروع شد ندانستن كجا برويم، كجا به ما اجازه مى دهند و بايد بگويم اعليحضرت خودشان را بالاى تمام دروغ ها، خيانت ها و پستى ها نگه داشته بودند.

تنها دغدغه ايشان، ايران و ايرانى بود و هيچ وقت گله نكردند. فكر مى كنم به عنوان يك سياستمدار مى دانستند كه اين افراد، این سياستمداران به دنبال منافع سياسى و اقتصادى خودشان هستند و موقعى كه يك رژيم ديگرى در يك مملكت هست سعى مى كنند روابط شان را با آن مملكت درست كنند. ولى خوب رفتار غيرانسانى كه داشتند واقعاً وحشتناك بود و دروغ ها و مطبوعات كه ديگر هر چيزى را مى نوشتند؛ كه سال ها من فكر مى كردم اگر همه شما دلسوز حقوق بشر بوديد در ايران، بعد از اينكه سال ها اتفاقات فجيعى در ايران افتاد، چطور هيچ كس دیگری از حقوق بشر صحبت نكرد. چون شاه كه رفت مثل اينكه ايرانى ديگر حقوق نداشت كه از حقوق بشرش صحبت كنند.

در اينجا مى خواستم بگويم بعد از همه اين سال ها، بعد از همه اين اتفاقاتى كه در ايران افتاد، يك مخلوطى بود از يك مقدار نارضايتى هاى داخلى، كمبودهاى داخلى و تمام گروه هايى كه مخالف بودند با پادشاهى و تمرين چریکی اين ور و آن ور مى ديدند، اعتقادات ايدئولوژى هاى سياسى مختلف داشتند، جنگ سرد بود، كمونيست ها بودند، شوروى بود، همه اينها دست به دست هم داد و با يك مقدار فشار خارجى كه براى من الان روشن شده، چون خودشان دارند در كتاب ها مى نويسند... من فكر مى كنم آن نارضايتى ها براى خيلى ها فكر مى كردند همچين دگرگونى و انقلابى لازم نداشت.

من واقعاً خيلى از سران جمهورى اسلامى را فرزندان ناسپاس همين سياست هاى سى سال پيش بعضى از ممالكى كه امروز آقايان هى مى گويند مرگ بر اين مرگ بر آن...(می دانم) به دليل اينكه خيلى واضح است كه سياست هاى خارجى آن موقع در اين انقلاب اسلامى دست داشتند.

باز بر مى گرديم به خاطره اى در سى سال گذشته. پاناما. شما و پادشاه به پاناما رفتيد. در آن زمان مقام هاى جمهورى اسلامى ايران از جمله آقاى صادق قطب زاده اعلام كردند كه قرار است پادشاه ايران را به ايران تحويل بدهند. اين ماجرا درست بود؟ و اگر درست بود شما چگونه مطلع شديد و توانستيد كه از پاناما خارج شويد؟

بله. اين مطلب درست بود. براى اينكه متاسفانه با گروگانگيرى در سفارت آمريكا كه ما بايستى از نيويورك خارج مى شديم و از آمريكا خارج شويم و تنها مملكتى كه به ما اجازه اقامت داد، پاناما بود... كه بعد از نيويورك رفتيم تگزاس و از آنجا به پاناما... اين موضوع پيش آمد و خيلى مسائل ديگر طولانى تر. اين شد كه خانم سادات به من زنگ زدند كه اگر بخواهيد مى توانيد بياييد مصر. مسائل ديگرى هم هست كه آن موقع يادم هست دولت آمريكا دو نفر را فرستاده بود كه با اعليحضرت صحبت كنند و ايشان بمانند و نروند به مصر. من در آن جلسه حاضر بودم و اصرار داشتيم كه ترك كنيم. براى اينكه بعضى از دوستان و روزنامه نويسان به ما زنگ مى زدند كه بهتر است آن مملكت را ترك كنيد.

بعد كه مصر قبول كرد ما به آنجا برويم، قرار بود كه يك طياره بفرستند ولى آخرين دقيقه آمريكايى ها گفتند طياره مصرى نيايد و ما خودمان يك طياره در اختيارتان مى گذاريم. و بعد داستان اين شد موقعى كه پرواز كرديم طیاره در جزيره اسور فرود آمد.

چندين ساعت آنجا منتظر بوديم و خيلى تعجب كرديم... يادم مى آيد كه بعد از چندين سال وزير خارجه پرتغال را ديدم، او به من گفت موقعى كه طياره آنجا چندين ساعت ماند، ما از مقامات آمريكايى پرسيديم كه به چه دليل اين طياره در آنجا مانده، گفتند كه ما نمى توانيم به شما بگوييم. حتى روز بعدش سفيرشان در واشنگتن رفته بود از وزارت خارجه آمريكا پرسيده بود، آنها باز جواب نداده بودند.

اينجا مى خواهم اين مسئله را بگويم درست است كه گويا پرزيدنت كارتر تلفن زده بود به اشرف غربال كه آن موقع سفير مصر بود در واشنگتن، سالها سفير مصر بود، گفته بود من چندين بار به پرزيدنت سادات زنگ زدم ولى جوابم را نمى دهد، مى دانم چرا جوابم را نمى دهد براى اينكه من مى خواستم بهش بگويم كه اجازه ندهد پادشاه ايران به مصر بيايد براى اينكه ممكن است به ضرر مصر و صحبت هاى صلح اعراب و اسرائيل شود.

به هر صورت اين طياره آمريكايى چندين ساعت ماند كه خيلى نگران كننده بود و اعليحضرت هم تب داشتند. طياره سرد مى شد و البته آنجا مقامات محلى آمدند، خيلى با احترام با اعليحضرت... بعد كه رسيديم در قاهره، سلينجر، روزنامه نويس در كتابش نوشت كه آن موقع هميلتون جردن، شايد حتى كارتر هم نمى دانسته... با آقاى قطب زاده تماس گرفته بود كه قطب زاده گفته بود اگر پادشاه ايران را برگردانيد به پاناما، ما گروگان ها را آزاد مى كنيم يا مى دهيم دست دولت.

آقاى قطب زاده نتوانسته بود چون زمان نوروز بود و تعطيل، نتوانسته بود كه آن شوراى انقلاب را جمع كند و تصميم بگيرند، گويا اشتباه كرده بود آقاى قطب زاده از لحاظ اختلاف ساعت بین ايران و پاناما گفته بود پادشاه را پس فرستادند. بعد به هم خورد برنامه شان که ما به مصر رسيديم.

شما از انورسادات، رئيس جمهور فقيد مصر، ياد كرديد كه به پادشاه و شما اجازه دادند كه به خاك مصر قدم بگذاريد. انور سادات اين كار را براى دوستى و معرفت انجام داد يا منافع سياسى هم پشت اين ماجرا بوده؟

كاملاً دوستى بود و كلمه خوب را خودتان گفتيد. معرفت انسانى و انسانيت. براى اين كه هيچ منفعتى نداشت. جمهورى اسلامى سر كار هست براى اين كه پادشاه ايران برود آنجا و هم مردم مصر و هم خود رئيس جمهور فراموش نكردند كه در يك زمان خيلى مشكل جنگ مصر و گرفتارى هايى كه مصر داشت، ايران خيلى كمك كرد به مصر، اين را فراموش نكردند.

من يادم هست موقعى كه ما رفتيم و اعليحضرت در بيمارستان بودند، خيلى از روزنامه هاى خارجى آمده بودند، فكر مى كردند از مردم كوچه و بازار قاهره عكس العمل منفى بگيرند، ولى برعكس. آن هندوانه فروش يا سبزى فروش توى خيابان و بازار مى گفت خيلى خوب شد كه پادشاه ايران آمد اينجا، ايشان برادر ما هستند و در موقع هاى سختى به ما كمك كرده اند. البته يك جايى شلوغى هايى شد و حرف هايى زدند ولى اينجا بايد بگويم كه خدا را شكر كه كسى بود مثل مرحوم انور سادات، و ملت و دولت مصر با دوستى ما را پذيرفتند و واقعاً بعد از ماه ها تنها موقعى كه يك مقدار احساس راحتى كرديم، موقعى بود كه پا در قاهره گذاشتيم و خود من و فرزندانم و خيلى از ايرانيان براى هميشه سپاسگزار خاطره انور سادات و مردم مصر و دولت مصر هستيم.

واقعاً رئيس جمهور انور سادات كه قوى ترين و پرقدرت ترين مملكت دنيا نبود به تمام سياستمداران دنيا نشان داد كه حتى در سياست يك مقدار انسانيت ارزش دارد و يك درس اخلاقى به همه دنيا داد.

به خاطرات تلخى در اين سى سال اشاره كرديد. خاطرات شيرينى هم احتمالا داشتيد. مى توانيد از خاطرات شيرين هم براى شنوندگان راديو فردا بفرماييد.

يك مقدار از خاطرات تلخ كه بر ما گذشت، خوب خاطرات شيرين هم در اين دوران سى سال بوده. خاطرات تلخى يكى از بزرگترينش درگذشت ليلاى نازنين بود كه من اينجا از تمام ايرانيان تشكر مى كنم كه شنيدم موقعى اين خبر را شنيدند با شمع روشن به دور كاخ نياوران رفتند و اين درد بزرگى بود كه از يك طرف خوب بود كه اعليحضرت نبودند كه چنين روزى را ببينند. به خصوص شايد خداوند ايشان را دوست داشت كه نباشند و ببينند چه به سر مملكت آمده و مى آيد و به خصوص حمله صدام حسين به ايران.

واقعاً درود به روان تمام سربازان و افسران ايران و ايرانيانى كه مبارزه كردند در اين جنگ چندين ساله خانمان سوز و نگذاشتند كه مملكت ما به دست خارجى بيافتد.

خاطرات خوش البته بوده، فارغ التحصيل شدن بچه ها از دانشگاه ها و ازدواج شاهزاده رضا با ياسمين و تولد نوه هايم و اخيراً فارغ التحصيل شدن نوه بزرگم «نور» كه سال آينده مى رود به دانشگاه و خبرهاى خوشى كه از ايران مى شنيديم كه قدرت مردم و پايدارى شان كه هنوز هم هست.

با تمام فشارها و زورهايى كه مى آورند، مردم ايران با قدرت دارند مبارزه مى كنند و موفقيت ايرانيان در داخل و خارج، خبرهاى خوش بوده است. چيزى كه هميشه مى گويم اين است كه نور بر تاريكى پيروز خواهد شد.

محکوميت تازه عمادالدين باقی

محکوميت تازه عمادالدين باقی، پس از گذشت دو سال از محاکمه اش در رابطه با انجمن دفاع از حقوق زندانيان


گزارشگران بدون مرز :عمادالدين باقی ، در پرونده مربوط به انجمن دفاع از حقوق زندانيان پس از گذشت دوسال از محاکمه اش به يک سال حبس تعزيری و ۵سال ممنوعيت از فعاليت در امور احزاب و رسانه ها و انجمن ها محکوم شد. اين در حالی که باقی در انتظار دادگاه ديگری برای رسيدگی به پرونده شکايت وزارت اطلاعات از او بخاطر مصاحبه منتشر شده با آيت الله منتظری در بی بی سی است. باقی در پی فوت آيت الله منتظری و پخش مصاحبه اش با آن مرحوم از۷ دی ۱۳۸۸ به مدت ۶ ماه در بازداشت بود که ۵ ماه از اين مدت را در سلول های انفرادی يا بسته بازداشتگاه ۲۴۰ بسر برد. طرح مسايلی درباره زندانيان و اعدام ازجمله موارد مشکل ساز در اين مصاحبه بوده است. اين نويسنده، پژوهشگر و فعال حقوق بشر، پس از اولين جلسه دادگاه او با توديع دويست ميليون تومان وثيقه در تاريخ دوم تير۸۹ از زندان آزاد شد و در انتظار جلسه بعدی دادگاه در ۲۶ مرداد۱۳۸۹ است. حکمی که اکنون برای وی صادر گرديده توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضی صلواتی است که دوسال پيش باقی را در پرونده مربوط به فعاليت های انجمن دفاع از حقوق زندانيان محاکمه کرده بود. اين در حالی است که دفتر اين انجمن در سال۸۸ و پس از وقايع انتخابات سال گذشته پلمپ شد. گفتنی است که باقی در سال های اخير تاکنون سه بار و مجموعا چهار سال و نيم از عمر خود را بخاطر اتهامات وارده نسبت به مقالات و کتاب هايش در زندان بسر برده است . در رای صادره جديد اتهامات وی عبارتند از : گرفته و بسياری از اسناد از وی به دست آمده است از جمله: ۱- اسناد و مدارک مربوط به انجمن

۲- آمارقتل های سال ۸۳ به همراه مشخصات کامل و مقاله جهت ارائه همراه اعدام های ۳-۱۳۸۱

۴- دعوت نامه برای سمينارهايی در آمريکا و دريافت مدال شجاعت مدنی

۵- يک پژوهش آماری درباره زندانيان و جرم سياسی انتشار اسامی زندانيان اقدامات ديگر موجب محکوميت وی شده بر اساس آنچه در دادنامه صادره آمده عبارتند از:

۱- ارتباط با خانواده زندانيان مروج مسيحيت برای پيگيری وضعيت آنان ۲- پيگيری امور مربوط به کاظمينی بروجردی ، دانشجويان بازداشتی دانشگاه امير کبير، معلمان بازداشت شده درتجمع در برابر مجلس برای اعتراض به اجرا نشدن قانون مصوب نظام پرداخت هماهنگ حقوق کارمندان و وقت ملاقات گرفتن از حسينی نماينده مجلس

۳- حضور بعضی از اعضای انجمن (خانم ها مرتاضی و گوارائی) در تجمع ۸۵ مقابل دادگاه انقلاب

۴-حمايت معنوی از عوامل بمب گذاری اهواز با نامه نگاری به رئيس قوه قضائيه و وزير اطلاعات

۵- تهيه کارنامه انجمن در مورد زندانيان.» دادنامه در نهايت پس از ذکر موارد مجرمانه می افزايد: « با عنايت به گزارشات وزارت اطلاعات و اسناد و مدارک موجود و اظهارات بلاوجه متهم و ارسال نامه های متعدد به مجامع بين المللی و انجام مصاحبه با رسانه های داخلی و خارجی و همچنين انتشار بيانيه و اعتراضيه و ترغيب و هدايت خانواده زندانيان که در نتيجه اقدامات فوق، تبليغ عليه نظام مقدس جمهوری اسلامی ايران گرديد و ديگر شواهد و قرائن موجود بزهکاريش در مورد فعاليت تبليغی عليه نظام محرز است که مستندا به ماده ۵۰۰قانون مجازات اسلامی به تحمل يکسال حبس و با استناد ماده ۱۹قانون فوق به عنوان تتميم حکم تعزيری به مدت ۵سال از فعاليت در امور احزاب و رسانه ها و انجمن ها ممنوع می گردد اما در مورد اتهام ديگرش دائر بر افشاء اسناد طبقه بندی شده با توجه به اعلام جرم مدير کل حفاظت و اطلاعات سازمان قضائی نيروهای مسلح و با عنايت به ماده ۵ قانون ت.د.ع.۱ قرار عدم صلاحيت به شايستگی رسيدگی دادگاه عمومی تهران صادر می گردد».

به گفته عمادالدين باقی منظور از بند۲(آمارقتل های سال ۸۳ به همراه مشخصات کامل و مقاله جهت ارائه همراه اعدام های ۳-۱۳۸۱) مقاله تحقيقی است که تحت عنوان :" گزارش‌ و تحليل‌ جامعه شناختی مجازات‌ اعدام‌ در ايران‌(از آغاز۱۳۸۰-نيمه ۱۳۸۳)" به کنگره بين المللی عليه مجازات اعدام در مهرماه ۱۳۸۳ در مونترال کانادا ارائه شده و متن فارسی و انگليسی آن انتشار عمومی يافته است و منظور از بند۵(يک پژوهش آماری درباره زندانيان و جرم سياسی انتشار اسامی زندانيان) نيز مقاله ای است که علاوه بر انتشاردر مطبوعات رسمی داخل کشور در سايت ها نيز انتشار يافته و با وجود اينکه مطبوعات منتشر کننده چند بار با شکايات مختلف به دادگاه کشيده شدند هيچ شکايتی در خصوص اين مقاله وجود نداشت.

وی می افزايد آقای حسينی نيز مسئول امور دفتری فراکسيون خط امام مجلس شورای اسلامی است و منظور از وقت ملاقات گرفتن نيز ديدار با تعدادی از نمايندگان برای پيگيری کار زندانيان از جمله معلمان بازداشتی بوده است.

باقی می گويد مهم ترين اتهام انتسابی وی پيگيری امور زندانيان و کمک های نقدی وحقوقی انجمن دفاع از حقوق زندانيان برای خانواده زندانيان است که طبق اساسنامه انجمن که به تاييد وزارت کشور رسيده و بر همان اساس پروانه رسمی صادر شده است جزو وظايف ذاتی انجمن بوده و اگر هم چنين انجمنی وجود نداشت يک تکليف شخصی انسانی بر تک تک اعضای انجمن و شهروندان به شمار می آيد.

باقی در ادامه افزود: من انتظاری جز برائت نداشتم و انجمن دفاع از حقوق زندانيان و کليه همکاران فرهيخته انجمن بخاطر خدماتی که در چارچوب قانون انجام داده اند بايد مورد تقدير قرار گيرند نه مجازات. به نظر من هيچ سندی برای بيگناهی من و انجمن محکم تر از همين رای دادگاه نيست.

لاريجانی:همه مردم می توانند با کمک آخوند ها با امام زمان مرتبط شوند

لاريجاني ، رئیس مجلس آخوندی شامگاه دوشنبه در مسجد جمکران گفت: موضوع امام زمان يکي از مباحث اساسي در تفکر اسلامي است و ابعاد آن آنقدر وسيع است که فهم آن جز با بررسي‌هاي کارشناسانه و عالمانه ممکن نيست.

وي گفت: هر چند همه مردم مي‌توانند با امام زمان مرتبط شوند اما اين مسئله لزوم وجود آخوند ها را نفي نمي‌کند و تنها آنها هستند که رابطه تشيعي بين ما و امام زمان را برقرار مي‌کنند.

وی گفت : اگر کسي مي‌خواهد به سوي امام زمان حرکت کند ايشان راه را تعيين کرده‌اند و اين مسير، غير از مرجعيت نمي‌باشد و هر کس خلاف اين راه را بپيمايد قطعا به بيراهه رفته است.


پارس دیلی نیوز به نقل از سایت حکومتی مهر

به مردم حقیقت‌را بگویید، نیترات به منابع آب‌های زیرزمینی نفوذ کرده است

ایلنا:رئیس کمیته محیط زیست شورای شهرگفت: دستگاه‌های دولتی مانند وزارت نیرو و وزارت بهداشت باید تکالیف و وظایف قانونی خود را در رابطه با مساله آب تهران به خوبی انجام دهند تا مردم از آب سالم برخوردار باشند و اگر این دستگاه‌ها به وظایف خود عمل نکنند باید مورد بازخواست قرار گیرند و شورای‌شهر حتما در این رابطه از آنها سوال می کند.

معصومه ابتکاربا بیان این کهکیفیت آب تهران سالهاست مورد بررسی و پیگیری است و این به دلیل نگرانی‌هایی است که در استفاده و بهره‌برداری از چاه‌های آب زیرزمینی تهران و آثاری که بر روی کیفیت آب تهران وجود دارد،ادامه داد: این که از آب چاه در تهران بهره‌برداری و استفاده می‌شود و و اب چاه با آب‌های روان مخلوط می‌شود، هیچ شکی نیست و من فکر نمی‌کنم کسی در رابطه با این مساله تردید داشته باشد.

رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تصریح کرد: در این که نیترات و تی.او.سی‌ها (TOC) در داخل منابع آب زیر زمینی تهران نفوذ کرده‌اند هم هیچ شکی نیست ، اینها واقعیت‌هایی است که وجود دارد اما این که این افت کیفیت به مرحله‌ای رسیده باشد که آلودگی آب تهران دچار مساله اساسی شده باشد،تشخیص‌اش بر عهده وزارت نیرو و وزارت بهداشت است.

ابتکار گفت: وزارت بهداشت باید به طور مستمر وضعیت آب تهران را پایش کند، وزارت نیرو هم باید حداکثر تلاش خود را انجام دهد که کیفیت آب تهران را ارتقا دهد و کمتر از منابع آب زیر زمینی استفاده کند.او ادامه داد: وزارت نیرو باید سیستم تصفیه فاضلاب را توسعه دهد که ما دچار معضلی در رابطه با افت شدید کیفیت آب تهران نباشیم .

رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران تصریح کرد: کیفیت آب مناطق مختلف تهران باید هر لحظه سنجش شود، و این مساله مشخص شود که میزان نیرات در آب تهران بالاتر از حد مجاز است یا خیر. ابتکار گفت: بر اساس گفته شخص وزیر بهداشت،و اطلاعاتی که به شورای شهررسیده در برخی از مناطق تهران میزان نیترات و تی.او.سی‌ها (TOC) در آب شرب بالاتر از حد مجاز است.

رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران تاکید کرد: برای حل این معضل دستگاه‌های دولتی باید وظایف خود را انجام دهند و باید حقیقت را به مردم بگوییم، دروغ گفتن به مردم هیچ خاصیتی ندارد. او بیان کرد: موضوع وجود نیترات در آب تهران مدتهاست که در کارگروه آب و فاضلاب شورای شهر در حال بررسی است.

ابتکار تصریح کرد: دستگاه های دولتی مانند وزارت نیرو و وزارت بهداشت باید تکالیف و وظایف قانونی خود را در رابطه با مساله آب تهران به خوبی انجام دهند تا مردم از آب سالم برخوردار باشند و اگر این دستگاه ها به وظایف خود عمل نکنند، باید مورد بازخواست قرار گیرند و شورای شهر حتما در این رابطه از آنها سوال می کند.

«همکاری رژیم ایران با القاعده گسترده‌تر از آن است که تصور می‌شد

«آر‌پی‌جی ساخت جمهوری اسلامی در دست طالبان»

در حالی که مقامات جمهوری اسلامی از جمله محمود احمدی‌نژاد حمایت خود از طالبان برای ایجاد بی‌ثباتی در افغانستان را انکار می‌کنند، روزنامه وال استریت جورنال روز سه‌شنبه در گزارشی بر اساس اسناد افشاشده ارتش آمریکا گفت که همکاری جمهوری اسلامی با القاعده «گسترده‌تر از آن است که تصور می‌شد».

«آر‌پی‌جی ساخت جمهوری اسلامی در دست طالبان»؛ جمهوری اسلامی: از طالبان حمایت نمی‌کنیم

روز یک‌شنبه، سوم مردادماه، بیش از ۹۲ هزار سند سری ارتش آمریکا درباره جنگ افغانستان توسط وب‌سایت «ویکی‌لیکس» افشا شد که بخشی از آنها به نقش تهران در حمایت‌های پنهان مالی، تسلیحاتی، آموزشی و پناه دادن به شورشیان طالبان در خاک خود «به منظور مبارزه علیه نیروهای ائتلاف در افغانستان» اختصاص داشت.

روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال بر اساس همین اسناد به نقش جمهوری اسلامی در «قراردادهای فروش اسلحه بین کره شمالی و شبه‌نظامیان مستقر در پاکستان و به‌ویژه گلبدین حکمتیار و القاعده» اشاره کرده است.

این روزنامه از جمله به گزارش‌هایی متعلق به سپتامبر ۲۰۰۹ اشاره کرده است که حاکی از استفاده طالبان از سلاح‌ها و مهمات ایرانی و از جمله آر‌پی‌جی‌هایی است که روی آنها به زبان فارسی نوشته شده بود: «ساخت ایران».

این در حالی است که دوشنبه شب در نخستین واکنش مقامات جمهوری اسلامی به انتشار اسناد جنگ آمریکا در افغانستان و نقش حکومت ایران در بی‌ثباتی این کشور، محمود احمدی‌نژاد اتهام حمایت دولت خود از نیروهای شبه‌نظامی طالبان و ایجاد «بی‌ثباتی در افغانستان» را انکار کرد.

خبرگزاری فرانسه بر اساس مصاحبه‌ تلویزیون آمریکایی سی‌بی‌اس با رئیس جمهور ایران در آخرین ساعات روز دوشنبه می‌گوید آقای احمدی‌نژاد ضمن رد حمایت «از هر گروهی» گفته است که «ما فقط و فقط از مردم افغانستان حمایت می‌کنیم».

در همین حال دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل نیز اتهام هر گونه ارتباط ایران با گروه‌های افراطی سنی را رد کرده است.

به گزارش وال استریت جورنال از اسناد وب‌سایت ویکی‌لیکس، گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان، و مشاور مالی اسامه بن لادن در نوامبر سال ۲۰۰۵ از ایران به کره شمالی سفر کرده‌اند تا «قرارداد خرید راکت‌های کنترل از راه دور را به سرانجام برسانند».

در بخشی از گزارش روزنامه بریتانیایی گاردین از این اسناد نیز آمده است که دولت ایران به رهبران طالبان پیشنهاد کرده که حاضر است در ازای کشتن هر سرباز افغان مبلغ ۱۷۴۰ دلار (صد هزار افغانی [واحد پول افغانستان]) و در ازای کشتن هر مقام دولتی این کشور مبلغ ۳۴۸۰ دلار (۲۰۰ هزار افغانی) بپردازد.

پیشتر نیز در اوایل فروردین‌ماه روزنامه بریتانیایی ساندی تایمز از قول چند تن از رهبران طالبان اعلام کرده بود که صدها نیروی طالبان به کمک ایران در اردوگاهی در زاهدان برای ساخت بمب کنار جاده‌ای و عملیات تخریبی آموزش دیده‌اند.

وال استریت جورنال همچنین بر اساس سندی متعلق به آوریل سال ۲۰۰۷ می‌گوید دو ماه پیشترالقاعده «به کمک جمهوری اسلامی» ۷۲ موشک هوا به هوا از الجزایر خریداری کرده، «و آنها را در زاهدان پنهان کرده» تا بعداً قاچاقی به داخل افغانستان انتقال دهد.

سند دیگری متعلق به همین سال، سال ۲۰۰۷، حاکی از آن است که دولت ایران به ۹۰ عضو پارلمان افغانستان جمعاً مبلغ چهار میلیون دلار پرداخت کرده است.

در اسناد طبقه‌بندی شده‌ای که روز یک‌شنبه در مورد جنگ افغانستان افشا شد، انگشت اتهام در ایجاد بی‌ثباتی در این کشور و نیز تقویت شبه‌نظامیان طالبان به سوی پاکستان و ایران نشانه رفته است.

بر اساس این اسناد، سازمان اطلاعاتی پاکستان نیز به سازماندهی مبارزه شبه‌نظامیان طالبان علیه نیروهای آمریکایی، از طریق ملاقات با مقامات ارشد طالبان، متهم شده است.

رادیو فردا

موج اعتراض به سنگسار و اتهام مالی؛ بهانه بازداشت مصطفایی

به گزارش كميته گزارشگران حقوق بشر، در ساعات نزديك به نيمه شب يكشنبه، همسر و برادر همسر محمد مصطفايى، وكيل دادگسترى، به دست نيروهاى امنيتى، بازداشت شده‌اند و از آقاى مصطفايى نيز هيچ اطلاع دقيقى در دست نيست.

در چند روز گذشته، محمد مصطفايى، دو بار به صورت تلفنى به دادسراى مستقر در زندان اوين احضار شده بود.

رادیو فردا در گفت و گو با سهيلا وحدتى، فعال حقوق بشر در آمريكا كه پيگير مسايل و مشكلات فعالان حقوق بشر در ايران است، دیدگاه های وی را در باره بازداشت نزدیکان آقای مصطفایی جویا شده است.

رادیو فردا: خانم وحدتی! چه اطلاعات بيش ترى درباره ناپديد شدن آقاى مصطفايى و نيز بازداشت اعضاى خانواده او در دست هست؟

سهيلا وحدتى: آقاى محمد مصطفايى، تلفنى براى بازجويى احضار شده اند، ولى متاسفانه معلوم نيست كه ايشان الان كجا هستند؟ فقط مى دانيم كه همسر ايشان و برادر همسرشان نيز بازداشت شده اند. اما معلوم نيست كه خود ايشان بازداشت شده اند يا خير؟ الان كجا هستند؟ در حال حاضر خبرى از ايشان در دست نيست.

خانم وحدتى،‌ آيا پيش از اين اتهاماتى متوجه همسر و برادر همسر آقاى مصطفايى شده بود يا خير؟

نه خير. هيچ اتهامى تا به حال متوجه خود آقاى مصطفايى هم نبوده است. به نظر مى رسد كه همسر و برادر همسرشان فقط به عنوان گروگان بازداشت شده اند تا اينكه آقاى مصطفايى را هم بازداشت كنند.

متاسفانه اين سنتى شده كه توسط مقامات قضايى و اطلاعاتى،‌ خانواده فعالان را گروگان مى گيرند تا آنها را تحت فشار قرار دهند و افراد را سركوب كنند.

شما گفتيد كه هيچ اتهامى متوجه آقاى مصطفايى نيست. پس چرا ايشان به دادگاه احضار شده و براى چه دنبال بازداشت ايشان هستند؟
به نظر مى رسد در پى گسترش موج مخالفت هاى مقامات رسمى كشورهاى اروپايى برعليه حكم سنگسارى كه براى خانم سكينه محمدى آشتيانى صادر شده است،‌ در پى بازداشت آقاى مصطفايى هستند.

بر اساس سوالاتى كه هنگام بازجويى از آقاى مصطفايى شده ، بيشتر سوالات مربوط به يك حساب بانكى بوده كه ايشان در مورد پرونده هاى قصاص افتتاح كرده اند.

اين شماره حساب افتتاح شده بود تا عموم مردم بتوانند براى تامين ديه نوجوانانى كه برايشان حكم قصاص صادر شده و در آستانه اعدام قرار دارند، مشاركت كنند. تا شايد بتوانند مقدار ديه را تامين كرده و از اعدام جوان ها جلوگيرى كنند.

به نظر مى رسد كه مى خواهند به ايشان اتهام مالى وارد كنند و به اين بهانه ايشان را مدتى در زندان نگه دارند وبه اصطلاح خودشان براى تمام تلاش هايى كه ايشان براى نجات كودكان محكوم به اعدام انجام داده اند،‌ و اينكه هم اكنون توجه افكار عمومى را به پرونده سكينه آشتيانى جلب كرده اند،‌ گوشمالى بدهند.

آيا آقاى محمد مصطفايى فعاليت سياسى هم داشته اند؟

آقاى مصطفايى فقط مدافع حقوق بشر در چهارچوب حرفه خودشان- وكالت – هستند. ايشان از موكلانشان دفاع مى كنند و به هيچ وجه سياسى نيستند. اصلا بحث و صحبت سياسى نمى كنند.

تمام فعاليت هاى ايشان در چهارچوب قوانين جمهورى اسلامى بوده و همواره تلاش شان اين بوده است كه در چهارچوب همين قوانين جارى كشور، از موكلان خود دفاع نمايند.

محمد مصطفايى نمونه زنده از كسانى است كه كاملا در چهارچوب قانون، كار و فعاليت مى كند و اصرار دارد كه قانون به طور كامل رعايت شود. همين قانونى كه در كشور وجود دارد، و بر اساس آن مى خواهد موكلين خود را نجات دهد،‌ اما متاسفانه مانند آقاى محمد اوليايى فرد- كه همين بلا بر سرشان آمد و هم اكنون در زندان به سر مى برند- تحت فشار قرار مى گيرد

Monday, July 26, 2010

کرملین دوباره تو دهن احمدی نژاد زد:اظهارات احمدی نژاد مطلقا قابل قبول نیست

مسکو :اظهارات احمدی نژاد درباره روسیه مطلقا قابل قبول نیست

به گزارش خبر گزاری روسی ، وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که اظهارات "محمود احمدی نژاد" در خصوص موضع روسیه در رابطه با برنامه هسته ای این کشور به هیچ وجه قابل قبول نیست.

احمدی نژاد اخیرا طی سخنرانی خود در مراسم اختتامیه جشنواره جوان ایرانی از جمله اعلام کرد که مسکو بازیچه دست کشورهای غربی شده که سیاستشان در راستای انزوای جمهوری اسلامی است.

در اطلاعیه وزارت امور خارجه که روز دوشنبه منتشر شد، گفته می شود: "برای ما اظهارات اخیر احمدی نژاد که تحریف کننده روش های عینی روسیه و سیاست مستقل و سازنده مسکو در رابطه با برنامه هسته ای بشمار می آید، مطلقا قابل قبول نیست، (سیاست هایی) که در جهت یافتن راه حل سیاسی-دیپلماسی اوضاع پیرامون مسئله هسته که باعث نگرانی های قانونی جامعه بین المللی شده، انجام می شوند. به اعتقاد ما، مقامات جمهوری اسلامی به جای ادبیات بی ثمر و نامسئولانه باید گام های سازنده و معینی در خصوص حل فوری اوضاع اتخاذ کنند، همان کاری که مدت هاست روسیه و کلیه اعضای گروه "1+5" به آن اصرار می ورزند".

یادآوری می کنیم که احمدی نژاد در مراسم اختتامیه جشنواره ملی جوان ایرانی با اظهار تاسف از سخنان رییس‌جمهور روسیه ، گفت: "متأسفیم از اینکه عده‌ای از روی بی‌اطلاعی و بعضاً تحلیل‌های غلط و البته بر خلاف منافع ملت‌های خود وارد بازی در این نمایشنامه شده‌اند". احمدی نژاد با بیان اینکه در آینده‌ای نزدیک جزئیات بیشتری از این نمایشنامه و سناریوی پیچیده تبلیغاتی که کارگردان اصلی آن ایالت متحده آمریکا است را با ملت ایران در میان خواهد گذاشت، خاطرنشان کرد: "روسیه ملت بزرگی است و علاقه‌مند هستیم که روابط دوستی دو ملت ادامه پیدا کند اما سخنان ایشان، آگهی نمایشنامه‌ای تبلیغاتی است که قرار است رییس‌جمهور آمریکا آن را علیه ملت ایران اجرا کند و در حقیقت آقای مدودف کلید و زنگ این نمایشنامه و سناریوی پیچیده تبلیغاتی را به صدا درآورد".

نشریات روسی "کامرسانت" و "ورمیا نووستی" در مقالات جداگانه ای اشاره می کنند که "محمود احمدی نژاد" ، "دمیتری مدودف" رییس جمهور روسیه را متهم ساخت که ملعبه دست آمریکا شده و مسکو را از ادامه چنین سیاست هایی برحذر داشت و تاکید کرد که این سیاست مغایر منافع روسیه است.


در این مقالات آمده است، نارضایتی احمدی نژاد به خاطر سخنان رییس جمهور روسیه مورخ 12 جولای سال جاری (21تیر) در جمع سفرا و نمایندگان سیاسی روسیه در خارج ناشی شده است. در آن زمان مدودف اعلام کرد: "در نهایت باید از روش های تسهیل شده نسبت به این مسئله (برنامه هسته ای رژیم ایران) امتناع ورزید. جمهوری اسلامی به دستیابی به توانی که می تواند در جهت ساخت سلاح هسته ای مورد استفاده قرار گیرد، نزدیک می شود". احمدی نژاد این سخنان را نسبت به ایران خصمانه برشمرد. وی روز شنبه در مراسم اختتامیه جشنواره ملی جوان ایرانی با اظهار تاسف از سخنان رییس‌جمهور روسیه ، گفت: "متأسفیم از اینکه عده‌ای از روی بی‌اطلاعی و بعضاً تحلیل‌های غلط و البته بر خلاف منافع ملت‌های خود وارد بازی در این نمایشنامه شده‌اند. احمدی نژاد با بیان اینکه در آینده‌ای نزدیک جزئیات بیشتری از این نمایشنامه و سناریوی پیچیده تبلیغاتی که کارگردان اصلی آن ایالت متحده آمریکا است را با ملت ایران در میان خواهد گذاشت، خاطرنشان کرد: "روسیه ملت بزرگی است و علاقه‌مند هستیم که روابط دوستی دو ملت ادامه پیدا کند اما سخنان ایشان، آگهی نمایشنامه‌ای تبلیغاتی است که قرار است رییس‌جمهور آمریکا آن را علیه ملت ایران اجرا کند و در حقیقت آقای مدودف کلید و زنگ این نمایشنامه و سناریوی پیچیده تبلیغاتی را به صدا درآورد".

در ادامه گفته می شود، این اولین باری نیست که احمدی نژاد به خود اجازه می دهد که چنین سخنان تندی علیه روسیه ایراد کند. بعنوان مثال در اواخر ماه مه (خرداد) زمانی که مسکو به تحریم های جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی رای مثبت داد، احمدی نژاد این عملکرد مسکو را غیر قابل قبول نامید. وی در هنگام سخنرانی که از شبکه تلویزیونی "خبر" پخش می شد، به دمیتری مدودف که به گفته وی، تحت فشارهای آمریکا مواضع خویش را تغییر داده" توصیه نمود که "مراقب باشد که مسکو در لیست دشمنان تاریخی ایران قرار نگیرد". در آن هنگام مسکو واکنش نسبتا شدیدی به این سخنان تهران نشان داد. "سرگی پریخودکو" دستیار رییس جمهور روسیه اعلام کرد که روسیه از منافع دراز مدت خویش پیروی می کند و موضع این کشور "نه در طرفداری آمریکا است و نه جانب داری از جمهوری اسلامی". در همین حال وی افزود که روسیه مخالف افراط گرایی و عدم پیشبینی پذیری در عرصه بین المللی است و تاکید کرد که "هیچکس تاکنون نتوانسته که با عوام فریبی سیاسی اعتبار خویش را حفظ کند". "سرگی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه نیز به نوبه خود سخنان احمدی نژاد را "احساساتی" نامید.

در این مقاله به سخنان "سرگی مارکوف" مدیر انستیتوی تحقیقات سیاسی اشاره شده که در توصیف سخنان احمدی نژاد گفت: "تهران بی آتیه بودن بازی های گذشته خود با روسیه را فهمیده و موضع اصولی مسکو در قبال برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را درک می کند".

از سوی دیگر "ولادیمیر ساژین" کارشناس ایران انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم روسیه به "ورمیانووستی" گفت: "انتقادات احمدی نژاد از روسیه بخشی از تبلیغاتی است که حکومت ایران مستمرا در داخل کشور اجرا می کند". وی خاطر نشان ساخت: "هدف از این تبلیغات آنست که ملت ایران این مسئله را درک نکنند که جامعه جهانی چه خواسته معینی از ایران دارد و در حقیقت گمراه سازی ملت است. خواسته های واشنگتن، بروکسل و مسکو جهت دریافت پاسخ کامل و صادقانه به نگرانی های سازمان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی (از سوی دولت ایران) به تلاش ابرقدرت ها جهت محروم کردن جمهوری اسلامی از حق برخورداری از برنامه هسته ای صلح آمیز و توسعه آن مبدل شده است".

هر جا بی ثباتی ، هرج و مرج و جنایت وجود دارد، رد پای جمهوری اسلامی نیز دیده می شود

افشای هزاران سند طبقه‌بندی شده از جنگ افغانستان؛ «جمهوری اسلامی متهم به ایجاد بی‌ثباتی»

افشای بیش از ۹۲ هزار سند سری ارتش آمریکا درباره جنگ افغانستان خشم مقامات واشینگتن را برانگیخته است. اسنادی که بخش‌هایی از آن به «نقش جمهوری اسلامی در بی‌ثباتی افغانستان» پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، مدیران وب سایت ویکی‌لیکس که اخبار پشت پرده را افشا می‌کنند، این اسناد را از طریق روزنامه‌های نیویورک تایمز آمریکا، گاردین بریتانیا و مجله اشپیگل آلمان در اختیار عموم قرار دادند.

اسناد منتشر شده حاوی جزئيات دقیق جنگ افغانستان در سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ و از جمله نقش ایران در بی‌ثباتی این کشور است .
جیمز جونز، مشاور امنیت ملی آمریکا، روز یکشنبه در واکنش به انتشار این اسناد گفت که واشینگتن افشای اطلاعات محرمانه‌ای که می تواند جان آمریکاییان و متحدان این کشور را در معرض خطر قرار دهد و امنیت ملی آمریکا را تهدید کند، به شدت محکوم می‌کند.

وی همچنین با غیرمسئولانه خواندن افشای این اسناد گفت که انتشار این اسناد به عزم دولت آمریکا برای تعمیق روابط با افغانستان و پاکستان و شکست دادن دشمن مشترک سه کشور اثری نخواهد گذاشت.

اسناد طبقه‌بندی شده‌ای که در مورد جنگ افغانستان افشا شده است، انگشت اتهام را در ایجاد بی‌ثباتی در این کشور و نیز تقویت شبه‌نظامیان طالبان به سوی پاکستان و جمهوری اسلامی نشانه رفته است.

بر اساس این اسناد، سازمان اطلاعاتی پاکستان به سازماندهی مبارزه ستیزه‌جویان طالبان علیه نیروهای آمریکایی، از طریق ملاقات با مقامات ارشد طالبان، متهم شده‌اند.

همچنین در بخشی از اسناد انتشار یافته آمده است که پاکستان با دریافت کمک‌های خارجی در پیکار با تروریسم،‌ به تقویت گروه‌های تروریستی به خصوص طالبان پرداخته است.

پاکستان و ایالات متحده به شدت گزارش‌های انتشار یافته در این مورد را رد کرده و آن را بی‌پایه خوانده‌اند.

در همین حال آن طور که بخش افغانستان رادیو اروپای آزاد به نقل از سخنگوی حامد کرزی گزارش کرده است که افغانستان در مورد این اسناد تحقیقات جدی انجام می‌دهد.

نقش جمهوری اسلامی در جنگ افغانستان

بخش‌های دیگری از این اسناد که به تازگی در مورد فعالیت ارتش آمریکا در افغانستان فاش شده است، به نقش تهران در حمایت‌های پنهان مالی، تسلیحاتی، آموزش و پناه دادن به شورشیان طالبان در خاک خود به منظور مبارزه علیه نیروهای ائتلاف در افغانستان اشاره می‌کند.

علاوه بر این، آن طور که خبرگزاری فرانسه گزارش می‌دهد در این اسناد که به گفته روزنامه بریتانیایی گاردین انتشار آن در تاریخ ارتش آمریکا بی‌سابقه است گفته شده که ایران به طور مستقیم نیز از شورشیان طالبان در افغانستان حمایت می‌کند.

در یکی از این اسناد که توسط معاون سفیر آمریکا در کابل نوشته شده، عنوان می‌شود که «دولت ایران گام‌های جدیدی در بی‌ثباتی افغانستان برداشته و نفوذ حود را در این کشور افزایش داده است».

بر اساس همین گزارش دولت ایران با پرداخت رشوه‌های کلان به برخی نمایندگان مجلس افغانستان سعی در برکناری نمایندگان اصلاح‌طلب این کشور دارد.

ایران که از سرنگونی حکومت طالبان به دست نیروهای آمریکایی خشنود است، هرگونه تلاش علیه دولت حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان را رد می‌کند.

در بخش دیگری از این گزارش به نقل از نیروهای اطلاعاتی ارتش آمریکا آمده است، که در ماه مارس ۲۰۰۹ یک گروه صد نفری از نیروهای غیر افغانی طالبان به منظور انجام عملیات انتحاری از خاک ایران وارد افغانستان شدند.

ژنرال استنلی مک‌کریستال، فرمانده نیروهای ائتلاف در افغانستان نیز در ماه مه همان سال با استناد به مدارک ارتش این کشور از ورود نیروهای آموزش دیده طالبان از خاک ایران به افغانستان خبر داده بود.

در بخش دیگری از این گزارش که مربوط به فوریه سال ۲۰۰۵ است، آمده است که رهبران طالبان به منظور آمادگی برای عملیات نظامی علیه نیروهای ائتلاف در ولایات هلمند و اروزگان به طور مرتب بین ایران و افغانستان در تردد بوده‌اند.

همچنین در بخشی از این گزارش آمده است که دولت ایران به رهبران طالبان پیشنهاد کرده تا در ازای کشتن هر سرباز افغان مبلغ ۱۷۴۰ دلار و در ازای کشتن هر مقام دولتی این کشور مبلغ ۳۴۸۰ دلار بپردازد.

این گزارش جنجالی از کمک مالی دولت ایران به گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان، نیز خبر داده است.

همچنین بر اساس این گزاش گفته می‌شود که برخی خودروهای بمب‌گذاری شده در افغانستان در شهر بیرجند ایران به مواد منفجره مجهز می‌شوند.

خبرگزاری فرانسه می‌نویسد که این گزارش می‌تواند تلاش‌های حامد کرزای در مخفی نگه داشتن اقدامات ایران در این کشور را به چالش بکشد.

به گفته روزنامه بریتانیایی گاردین اگرچه بسیاری از این گزارش‌ها ممکن است اخبار جدیدی درباره جنگ افغانستان نباشد اما دشواری‌های جنگ در این کشور را نشان می‌دهد.

مقامات ایران هنوز واکنشی به انتشار این گزارش‌ها نشان نداده‌اند.

برگرفته از رادیو فردا

دزدان همگی پیرو این دین مبین اند

یک مشت گدای عرب از راه رسیدند


در میهن پر رونق ما خانه گزیدند


با روضه و با روزه در این باغ پر از گل


چون گاو دویدند و چریدند و خزیدند


با چوب و چماق وقمه و دشنه و چاقو


سر ها بشکستند و شکمها بدریدند


گفتند که این منطق ؛ اسلام عزیز است


اینان که سیه کار تر از شمر و یزیدند


بستند ز نفرت در دانشکده ها را


استاد و مبارز همه در بند کشیدند


آنگاه به صحن چمن دانش و فرهنگ


هر جمعه چنان گلهء بز غاله چریدند


با چرک و شپش لشگر جرار گدایان


از سامره و کوفه و بیروت رسیدند


روزیکه جوانان وطن در صف پیکار


لبخند زنان ذائقه مرگ چشیدند


امروز سرافراشته درعین وقاحت


این مرده خوران مدعی خون شهیدند


اینک همه با غارت این مردم بدبخت


گویی شرف گمشده را باز خریدند


با زور و ریا کاری و دزدی و تقلب


بر قامت دین جامهء تزویر بریدند


موسیقی شان شیون مرگ است و گدایی


این کوردلان دشمن شادی و امیدند!


کوته نظران قاصد دوران توحش


بر سقف جهان تار خرافات تنیدند


جز مفت خوری مرده خوری نوحه سرایی


مردم هنر دیگری از شیخ ندیدند


اکنون که سفیهان همه در مسند جاهند


اکنون که فقیهان همه چر منگ و پلیدند


در میهن ما . منطق اسلام . چماق است

دزدان همگی پیرو این دین مبین اند

حق‌شناس: روزنامه اعتماد ملی به دلیل جرم‌هایی که هنوز مرتکب نشده بود، توقیف شد

جرس: مدیر مسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی گفت: دلیل توقیف روزنامه اعتماد ملی پیشگیری از تخلف بود.
خبرگزاری مهر، محمد‌جواد حق‌شناس، مدیر مسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی ضمن بیان اینکه ۲۶ مردادماه امسال توقیف موقت این روزنامه یک‌ساله می‌شود، افزود: با توجه به شرایط و پیش‌بینی ما از اینکه پیگیری‌های احتمالی هم به نتیجه نمی‌‌رسد، پرونده توقیف موقت روزنامه را پیگیری نکردیم.

وی ادامه داد: دلایل توقیف از سوی قاضی شعبه 13، پیشگیری از جرائم احتمالی عنوان شد که در جلسه بازرسی و حکم دادگاه نیز این دلایل تایید شد.

حق‌شناس گفت: بدین ترتیب ظاهرا روزنامه اعتماد ملی به دلیل جرم‌هایی که هنوز مرتکب نشده بود، توقیف موقت شد.
مدیرمسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی در بیان اینکه آیا احتمال رفع توقیف و یا پیگیری مجوز برای نشریه دیگری را پیش‌بینی می‌کنید، افزود: بعید است اتفاق خاصی در این زمینه بیفتد.

میر حسین موسوی: ناگفته های جنگ را می گویم

جرس: میرحسین موسوی، در تازه ترین سخنان خود ضمن بیان ناگفته هایی از هشت سال دفاع مقدس وعده داد در صورتی که لازم شود و برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهم عمده داشتند در آینده نیز این مسائل را با بسط و شرح بیشتری خطاب به مردم ایران بیان کند. وی حتی احتمال داد اگر ناچار شود دلایل استعفای سال ۶۷ خود را نیز برای بیشترروشن شدن مسائل با مردم در میان گذارد.



به گزارش خبرنگار کلمه ، میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از اعضای تشکل های سیاسی کرج ضمن تبریک اعیاد شعبانیه ، به ویژه نیمه شعبان گفت :” وجود احزاب ، تشکلهای سیاسی ،صنفی و شبکه های گسترده اجتماعی برای پیشرفت کشور و نیل به اهداف ملت ضروری است .”


اقدامی برای بازتولید استبداد

وی تلاش برای از بین بردن تشکل های سیاسی و صنفی را اقدامی برای بازتولید استبداد دانست و گفت: “پهلوی دوم هم در سالهای آخر رژیم سابق حزب رستاخیز را به عنوان تنها حزب مجاز کشور اعلام کرد و همه دیدیم که سرنوشت او چه شد .”

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به میلاد حضرت امام زمان (عج )و نیمه شعبان ادامه داد : “عده ای بزرگداشت این روز و فلسفه انتظار را به شدت با اغراض سیاسی و خرافی در آمیخته اند . اکنون تعدادی سایت های اینترنتی وجود دارد که بر اساس پیش بینی زمان ظهور سیاست های خارجی و داخلی کشور را در چارچوبهای خرافی من در آوردی تحلیل می کنند .”


اندیشه ای که فلسفه انتظار را به ضد خود تبدیل می کند

اکنون می توان به حکمت لعن و نفرین بر کسانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند پی برد

به گفته نخست وزیر دوران دفاع مقدس” در این تحلیل ها حضور آمریکا به عنوان مقابله با امام زمان تلقی می شود و بدتر از آن سیاست های خطرناک و ماجرا جویانه برای کمک به ظهور توصیه می شود و این باور را تقویت می کند که بخشی از سیاستهای خارجی که منجر به وضع بحرانی کنونی شده ،ریشه در این نوع تفکرات دارد و مساله فقط به سیاست خارجی کشور هم ختم نمی شوند. با ذهنیتی این چنین حساسیت غیر عادی به واژه توسعه شکل می گیرد و یکی از دلایل حذف نظام برنامه ریزی و تعطیلی شوراهای مهم قانونی ریشه در همین نگاه دارد .”

موسوی در تشریح آثار این نوع طرز تفکر گفت :”نتیجه چنین نگرشی این است که با باور به اینکه همین شش ماه و یک سال حضرت مهدی(عج) ظهور می کند پروژه های بندر کنگان و پارس جنوبی را تعطیل می کنند. هر نوع برنامه ریزی برای آب و برق و به طور کلی اقتصاد کشور متوقف می شود و به جای ایجاد اشتغال و تلاش برای سرمایه گذاری، اقتصاد صدقه ای و توزیع پول بین مردم جانشین می شود و در نهایت فلسفه “انتظار ” که همواره موجب تلاش بیشتر معتقدان و پیروان امام زمان( عج ) بود به ضد خود تبدیل شود .”


حاکمیت جور؛ ریشه بد اخلاقی ها در جامعه

موسوی با توضیح اینکه در سایه چنین وضعی می توان به حکمت لعن و نفرین بر کسانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند پی برد،افزود: “حاکمیت عدالت و برچیده شدن ظلم و جور از جامعه محور اصلی روایات ظهور است. آنچه ریشه بد اخلاقی ها در جامعه است حاکمیت جور و خروج حکومت از عدالت است. گمان نکنید که می توانید عده زیادی از فرزندان ملت از فرهیختگان ، دانشگاهیان ، معلمان ، کارگران ، روزنامه نگاران ، زنان و جوانان ایران را به نام حکومت اسلامی در زندان نگه دارید و این ظلم و ستم اثری در اعتقادات مردم نداشته باشد .”


ملاکی برای دوری و نزدیکی از جامعه مهدوی

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت :”عدالت و دوری از ظلم یک ملاک مهم برای نزدیکی به جامعه مهدوی است هر چه یک نظام از عدالت دوری کند و رو به بی عدالتی و جور و بدرفتاری با مردم بیاورد از جامعه مهدوی فاصله می گیرد .”

وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود گفت :”نادیده گرفتن حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود و روی گردانی از میثاق ملی و ضایع کردن حقوق ملت و بستن دهان ها و روزنامه ها و تبدیل رسانه ملی به رسانه انحصاری ، ریخت و پاش بیت المال ، فسادهای بزرگ اقتصادی و خم شدن شانه های کارگران و کشاورزان و حقوق بگیران زیر بار گرانی همه از مظاهر جور و ظلم و نشانه دور شدن جامعه از ارزش های مهدوی است .”


کجا رفت پرونده فسادهای کلان مالی

به گفته میرحسین ” در جامعه مهدوی دزدان بزرگ را رها نمی کنند تا دستهای دزدان خرده پا را قطع کنند. ”

وی افزود :”ما بازمی پرسیم و از پرسیدن خسته نمی شویم که کجا رفت پرونده فسادهای کلانی که در مجلس موافق دولت گشوده شد و سر و صدای آن به صورت بهت آوری خوابید .”


تلاش مشترک متحدان صدام و دولتیان در تحریف تاریخ انقلاب

موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تحریف تاریخ به ویژه تحریف تاریخ انقلاب گفت :”در این زمینه هم بیگانگان و متحدان صدام فعال هستند و هم دولتیان .”

وی سخنان خود را در باره تحریف تاریخ انقلاب اسلامی به ضمیمه های حجیم روزنامه های دولتی در آستانه ۲۲ خرداد مستند کرد و گفت : “ضمیمه هایی که در این باره منتشر شدند بهانه خوبی است که جنبش سبز یک بار در کنار همه فعالیت های خود به صورت واقع بینانه ای با تاریخ سی سال گذشته روبرو شود و با تحقیقات مستقل به این مساله بپردازد.


درباره جنگ هنوز لب به سخن نگشوده ام ولی ظاهرا گریزی نیست…

موسوی گفت :” این روزها هم به بهانه سالروز صدور قطعنامه ۵۹۸ که هیچ سالی از آن یاد نمی شد تحریف های آشکار و برنامه ریزی شده ای درباره تاریخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است .این روزها عده ای مدعی شده اند که می خواستند بغداد را فتح کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود. بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هیچ گاه هم میل نداشته ام در این باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه این تحریف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود .”


اگر زمان جنگ دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که بر سر اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید

موسوی گفت :”آن وزیر سابقی که خود می داند چگونه به اینجانب تحمیل شد در عین آنکه بیش از همه در جریان سر ریزشدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود حالا می گوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت ما بغداد را فتح می کردیم .شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم. بنده می گویم شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.”


فراموش کرده اید که چهار میلیارد از شش میلیارد دلار هزینه جنگ می شد؟

میر حسین موسوی در پاسخ به تحریف هایی که در هفته های اخیر در باره دفاع مقدس انجام شده ،گفت : “من باور نمی کنم که شما فراموش کرده باشید که چهار میلیارد دلار از شش میلیارد دلار در آمد نفتی کشور هزینه جبهه ها و جنگ می شد و آن دو میلیارد مابقی نیز در حقیقت برا ی حفظ کیان کشور بود که آن هم می تواند در خدمت دفاع مقدس تعبیر شود .شما مرا مجبور می کنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد. فتح بغداد با تحویل دولت به چند فرمانده نظامی امکان پذیر نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی های نظامی قطع نشود که چگونگی قطع این ارتباط داستان دیگری دارد که شاید در فرصتی دیگر به آن بپردازم.”


موسوی تاکید کرد: ”بعد از آنکه به تعبیر این وزیر سابق توپ در میدان دولت انداخته شد و اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد تحولات اساسی در همان مدت کم در جبهه ها ایجاد شد .بنده به دلایل گوناگونی فعلا فقط به اشاره می گویم که این توپ موقعی به زمین دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهیر نژاد در کمیته پشتیبانی جنگ “زیپ مرزها در حال باز شدن” بود و فاو و جزایر موجود در هور از دست رفته بودند و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست اینجانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه وهم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارشهای خود به اعضای جلسه گفتند که شما خوزستان را از دست رفته فرض کنید و تلخ آنکه این اتفاق در حالی رخ می داد که در آن شرایط نیروهای اصلی رزمنده ما در یک نقطه بی اهمیت کردستان در پی گرفتن یک ارتفاع کم اهمیت به نام “شاخ شمران “بودند و فاجعه وقتی بهتر معلوم می شود که حداقل تعدادی از فرماندهان اطلاع داشتند که همین نیروها به دلیل خشک کردن سد “دربندی خان “در معرض دور خوردن از سوی دشمن قرار گرفته بودند.


تن به خواسته های تحریف گران تاریخ و سیاست بازهای تاریخ ندهید

اگر به خون شهدا و تلاش همه در این جنگ احترام می گذارید…

موسوی در ادامه صحبتهایش به نقش مدیران برحسته در دفاع مقدس اشاره کرد :”بنده در آن زمان به این شرط مسوولیت ریاست ستاد فرماندهی کل قوا را قبول کردم که با خود تعدادی از مدیران برجسته و مدیران همکار را در ستاد شرکت بدهم. .

یکی از برجسته ترین و تاثیر گذار ترین آنها آقای بهزاد نبوی بود که می دانیم این روزها چه گرفتاری هایی دارد. تصمیمی که ستاد آن روزها در کنار فرماندهان نظامی و این مدیران برجسته گرفت تغییر اساسی در آرایش جبهه ها بود و قرار شد که در کمترین زمان ممکن به کمک همه امکانات کشور، نیروهای موجود در کردستان به خوزستان منتقل شوند و با فعالیت استاندار استان خوزستان که همین برادر عزیز و مبارزمان محسن میردامادی بود و سایر مدیران استانی اقداماتی برای مقابله با تهاجم حتمی دشمن صورت گیرد. پیش بینی ستاد درست بود ودر فاصله بسیار کمی یکی از شدیدترین حملات از سوی صدام انجام شد و یکی از حماسی ترین نبردهای تاریخ دفاع مقدس که با شهادت بسیاری از فرزندان کشورمان قرین بود ،اتفاق افتاد و دشمن آن چنان تو دهنی خورد که بعد از آن دیگر نتوانست حمله ای را سامان دهد و حداکثر از منافقین حمایت کرد که آن خیانت بزرگ با پشتیبانی نیروهای صدام علیه کشور انجام شد و مردم با مقاومت خود آنها را خرد کردند .”


موسوی با اشاره به آنکه قصدش از تعریف این خاطره صرفا دفاع از مظلومیت رزمندگان بی نام و نشان ، مدیران و جهادگران شجاع و ایثار گر است ادامه داد : “این گفته ها برای آن است که بگویم اگر شما واقعا به خون شهدا و تلاش جهاد گران و مقاومت همه جانبه همه ملت و دولت در این جنگ سر نوشت ساز احترام می گذارید و نمی خواهید از حماسه دفاع مقدس برای خود قبایی بدوزید تن به خواسته های تحریف گران تاریخ و سیاست بازهای تاریخ ندهید .”


میر حسین موسوی یا د آور شد : “بنده در دو دهه گذشته به معلومات مستقیم خود از جنگ بسنده نکرده ام و تلاش کردم به اسناد و مدارک و تحلیل های چاپ شده در این باره نیز رجوع کنم . من همواره محتاط بوده ام که فقط به متون رسمی که با نظارت فرماندهان تهیه شده است بسنده نکنم و در کنار این کتاب ها از نوشته ها و تحلیل های همه صاحب نظران ازجمله ارتش نیز بهره ببرم .که یکی از بهترین تحلیل ها نوشته های افسر دانشمند و میهن دوست سرهنگ معینی وزیری است که بسیار از آن استفاده کرده ام.


اگر ناچار شوم ناگفته های جنگ را خواهم گفت

وی گفت : “این جنگ ناگفته های فراوان دارد و من ندیده ام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشین کل قوا از مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد . مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژی های جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به کردستان یکی اش بود و از آن مهم تر دل بستن به عملیات های بزرگ کلاسیک شبیه عملیات های دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقلیل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمع آوری برف روب ها از جاده ها و کامیون های دولتی و حتی مصادره کامیون های بخش خصوصی و همه ظرفیت های مالی – صنعتی کشور به کار گرفته می شد اما نتیجه آن شد که همه شاهد بودیم .”


موسوی در پایان سخنان خود گفت :”ایده ای که این وزیر سابق درباره فتح بغداد مطرح کرد باقیمانده همان دل بستن ها به طرح های کلاسیک جنگی و نتیجه بخش بودن عملیات های بزرگ برای شکست دشمنی بود که ماهانه فقط دو میلیارد دلار از همسایه های عرب خود برای جنگیدن با ما باج می گرفت و هنگام ختم جنگ بیش از پنجاه لشگر داشت .این نگاه به جنگ از همان بدو طرح خود در میان رزمندگان مخالفانی داشت و تا جایی که بنده در جریان بودم و در تماسهایی که فرماندهان معترضی چون شهید حاج داوود کریمی با بنده داشتند آنها عملیاتی از جنس نقشه های دوران نخست دفاع مقدس را ترجیح می دادند .و این طرح ها با توانایی های اقتصادی و اجتماعی کشور سازگاری بیشتری داشت و در آینده اگر لازم بشود و به اجبار به این بحث ها کشانده شوم موضوع را با بسط بیشتری طرح خواهم کرد.

مادر شیوا نظرآهاری: تکلیف شیوا را روشن کنید

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران: شهرزاد کريمان مادر شيوانظرآهاری فعال حقوق بشری که بيش از هفت ماه است که در زندان اوين به سر می برد در مصاحبه ای تفصيلی با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران به شرح سرگذشت دخترش پرداخته که به گفته او « بايد به خاطر راه درستی که انتخابت کرده «همه ۲۶ سالگی خود را در زندان سپری کند.» شيوانظراهاری پس از انتخابات دوبار دستگيرشد که اين دومی ماههاست ادامه دارد. بار اول او فردای روز انتخابات ۲۲ خرداد دستگير شد. خانم کريمان می گويد حکم دستگيری تاريخ يک هفته پيش از آن را داشت. او بارها تصريح می کند که دخترش هيچ گاه فعاليتی خلاف قانون نداشته است و فعاليت های دخترش برای بهبود وضعيت حقوق بشر مورد تاييد وی و پدر شيواست.

بسياری از زندانيانی که به دليل فعاليت های سياسی، روزنامه نگاری، دفاع از حقوق بشر و يا فعاليت های مربو به برابری حقوق زن و مرد در ايران طی سالهای گذشته دستگيرشده اند، درسالهای آغارين دهه بيست يا سی سالگی خود هستند. شيوا نظرآهاری متولد ۲۰ خرداد ۱۳۶۳ است. او درحالی هم اکنون در زندان به سر می برد که اولين بار مزه زندان را در ۲۰ شهريور سال ۱۳۸۱ چشيد. يعنی زمانی که تنها هجده سال داشت. ۲۰ شهريور سالگرد حادثه تروريستی ۱۱ سپتامبر. مادر شيوا به کمپين می گويد: « من هميشه به بازجوهايش اين نکته را گفتم که اگر راهی برای کارهای سياسی پيش پای شيوا باز شد، خود شما اين راه را جلوی پايش گذاشتيد.»

سالگرد يازده سپتامبر و اولين دستگيری شيوانظرآهاری

شهرزادکريمان، اين دستگيری را چنين شرح می دهد: « من در آن زمان همه کارهای بچه ها از جمله خريد لوازم تحرير و بقيه کارها را خودم انجام می دادم . ۲۰ شهريور سال ۸۱ سالگرد ۱۱ سپتامبر بود و من به دليل تصادفی که کرده بودم و جراحی بينی نتوانستم برای خريد دانشگاه برايش کتاب بخرم. تازه ثبت نام کرده بود برای کنکور و در کلاس های کنکور شرکت می کرد. برای اولين بار خودش رفت جلوی دانشگاه که کتاب بخرد بازداشت شد.»

جستجو برای يافتن شيوا ساعت ها ادامه پيدا کرد اما خبری از وی نشد و کسی هم پاسخی نداد تا آنکه درتماس با پليس ۱۱۰ خانواده درمی يابد که او بازداشت شده است: « يک آقايی از پشت تلفن به من گفت که شما نگران نباشيد و از من هم نشنيده بگيريد؛ بازداشت شده است و خودشان تماس می گيرند. بيست روز تمام از او بی خبر بوديم و هر جايی که به ذهنمان می رسيد را گشتيم. در تمام اين مدت دلخوشی ما همان يک کلام پليس ۱۱۰ بود که گفته بود اينها بازداشت شده اند. بعد از ۲۰ روز يک آقايی برای تحقيقات محلی مراجعه کرد. پرسيدند که برای چه رفته بود گفتم برای خريد کتا رفته بود. صورت خودم هنوز باند پيچی بود گفتم وضعيت من اينطور بود و به همين دليل خودش برای خريد کتاب رفت. دو سه روز طول کشيد و به ما خبر دادند که ايشان زندان اوين است بند ۲۴۰ و تقاضای وثيقه ۴۰ ميليون تومانی کردند. به هر حال وثيقه را فراهم کرديم و آزادشد.»

شيوا هيچگاه با خانواده اش درمورد دوران زندان صحبت نکرد:‌ « گاهی وقت ها که با دوستانش صحبت می کرد می شنيديم که می گفت جايی بود که اگر پا را دراز می کردم به ديوار می خورد و دست ها هم همينطور و وضع غذا هم خيلی بد بود. تا زمان دادگاهش شد که جريمه ۲۰۰ هزارتومانی تعيين کردند. پرسيدم برای چه؟ گفتند دو شمع در کيف او پيدا کرديم. گفتم شمع مال خودش نبوده و دربازجويی ها هم به شما گفته است که شمع متعلق به خانمی بوده که کيف همراهش نبوده و به همين دليل شيوا شمع ها را در کيف اش گذاشته بود.»

شيوا اصرار می کند که ۲۰۰ هزارتومان جريمه را ندهد و به جايش به زندان برود. مادرشيوا ادامه می دهد: « (شيوا) می گفت که پدر من يک بازنشسته است و چرا بايد پول زور بدهيم. به هر حال اين مبلغ را پرداخت کرديم.»

همان سال ۱۳۸۱ شيوا در کنکور مهندسی عمران قبول شد. فعاليت های او در اين دوره در حوزه دفاع از حقوق بشر و کميته دانشجويی دفاع از زندانيان سياسی وهمچنين حقوق زنان و کودکان خلاصه می شد. به گفته مادرش در اين مسير « برايش فرقی نمی کرد که اين کسی که در زندان است وابسته به کجا است. مال کدام سازمان است.» او حتی هنگامی که طرحی برای مبارزه با آنچه «اراذل و اوباش» توسط نيروی انتظامی اجرا شد و درجريان آن از خشونت عريان بی سابقه ای برای عبرت گرفتن و مجازات اين افراد استفاده شد نيز چنين رفتارهايی را مورد انتقاد قرار داد. مادرشيوا می گويد: « شيوا بارها و بارها با مادران و خودشان صحبت کرده بود. دوستان ديگرش می گفتند شيوا برای اينها کار نکن، اينها اراذل و اوباش هستند. می گفت من کاری به اين حرف ها ندارم. اينها انسان هستند يا نه؟ حقوق انسانی آنها حکم می کند که اين رفتارها با آنها نشود.» شهرزادکريمان معتقد است «اگر آن موقع کسی به صدای شيوا گوش می کرد در کهريزک مثل روح الامينی ها و محمد کامرانی ها و خيلی از بچه های ديگری که گل سرسبد مردم بودند از بين نمی رفتند.»

در جريان اين فعاليت ها يک بار ديگر ۱۸ تيرماه سال ۸۳ در بلوار کشاورز بازداشت شد. اين بار مادرش هم همراه او بود: « به دفتر پيگيری رفتيم. تا ساعت ۴ صبح دفتر پيگيری بوديم و بعد از ۴ صبح ما را آوردند جلوی خانه پياده کردند.» سال ۸۳ در تجمعی مقابل سازمان ملل که به منظور همدردی با خانواده زندانيان سياسی برگزار شد بارديگر مادرشيوا همراه و همدوش دخترش حضور داشت. مادر شيوا می گويد که همه را بازداشت کردند: « من بعد از يک هفته آزاد شدم اما شيوا يک ماه در زندان بود. اين بار هم با قرار ۴۰ ميليون تومانی آزاد شد. و در دادگاه به يک سال حبس تعزيری با ۵ سال تعليق محکوم شد.

انتخابات ۸۸: دستگيری با حکمی با تاريخ يک هفته پيش ازآن

شيوانظرآهاری در همين زمان است که درراستای دفاع از حقوق کودکان وارد سازمان غيردولتی «کودکان کار» شد. به گفته مادرش او در پاسگاه نعمت آباد به کودکان درس می داد تا زمانی که تحصيلش در مقطع ليسانس تمام شد و وارد بازار کار شد. با اين حال هفته ای يک يا دو بار و هر زمانی که وقتی پيدا می کرد به مدرسه ای که در پاسگاه نعمت آباد بود می رفت و به بچه ها درس می داد. به گفته مادرشيوا او درفاصله سال ۸۱ تا ۸۳ سه يا چهاربار به همين شکل و با زمان های کوتاه بازداشت دستگير می شود.

سال ۱۳۸۸ همزمان با انتخابات رياست جمهوری او فعاليت خود را در مجموعه «همگرايی زنان» برای انتخابات رياست جمهوری ادامه داد. در اين گروه زنان فعال جامعه مدنی از طيف های مختلف فکری و کاری حضور داشتند. آنها مطالبات زنان را به شکل بروشورهايی برای ستادکانديداهای مختلف رياست جمهوری ارسال می کردند. از ستادانتخاباتی محموداحمدی نژاد تا محسن رضايی، ميرحسين موسوی و مهدی کروبی. گروه «همگرايی زنان» با مراجعه به ستادهای انتخاباتی به گفت وگو و طرح برنامه های خود پرداختند. مادرشيوا می گويد اين فعاليت ادامه داشت «تا روزی که نتايج انتخابات اعلام شد و همه به خانه هايشان برگشتند.»

باپايان رای شماری آرا بازداشت فعالان سياسی وجامعه مدنی آغاز شد. شيواجزو اولين موج بازداشت ها بود. مادرشيوا می گويد: «‌ ساعت ۲ صبح بعد از اعلام نتايج آقايان اطلاعاتی ها به منزل ما مراجعه کردند و چون شيوا منزل نبود به محل کارش مراجعه کردند و حکمی که همان روز نشان دادند مربوط به يک هفته قبل از آن بود که بازداشت صورت بگيرد. شيوا روز ۲۴ خرداد بازداشت شد اما صدور حکم مربوط به يک هفته قبل و تاريخ ۱۶ خرداد بود و بعد نام او را نوشته بودند.» بازداشت با «حکم فله ای» که روزها قبل از انتخابات صادرشده بود يکی از مواردی بود که بسياری از بازداشت شدگان پس از انتخابات را روانه زند ان کرد.

اين بازداشت درحالی انجام شد که وضعيت پدرومادروی در بدترين وضعيت سلامتی خود بودند. مادرشيوادرشرح شب بازداشت می گويد: « آن شب تا خود صبح وضع من و پدرش بسيار بد بود. پدر شيوا عمل جراحی باز قلب کرده است و بايد از نظر عصبی شرايط مناسبی داشته باشد و خود من بايد تحت شيمی در مانی باشم ولی بچه ی ما را بردند و از تاريخ ۲۴ خرداد که او را بردند تا ۲۵ يا ۲۶ روز هيچ اطلاعی از او نداشتيم. باز هم به هر جايی که فکرم می رسيد رفتم از دادگاه انقلاب و داستانی. چون آن زمان خيلی ها بازداشت شده بودند هر جا که می رفتم با سيل آدم هايی مواجه می شدم که همه مثل من بودند و نمی دانستند که بچه هايشان کجاست.»

اين بازداشت اما بيش از سه ماه روز به طول انجاميد: « همان بازداشت بود که مدت ۸۰ روز ما هيچ ملاقاتی نداشتيم من هر هفته به زندان اوين مراجعه می کردم اما هر دفعه به من می گفتند ممنوع الملاقات است. تنها بعد از ۲۵ روز اوليه تلفن زد و گفت مامان حالم خوب است، نگران من نباشيد من در سلول انفرادی در بند ۲۰۹ هستم. بعد از آن دوباره ۱۵ روز هيچ خبری نبود و دوباره تلفن زد و خيلی کوتاه گفت مامان بعد از اين دو سه هفته نمی توانم تلفن بزنم ولی نگران من نباش. ۸۰ روز گذشت و بعد از آن يک ملاقات حضوری با اجازه خود کارشناسی که با شيوا کار می کرد دادند. من هم تا آن روز نمی دانستم که کارشناس عوض شده و فکر می کردم همان آقای قبلی است. وقتی که به سالن ملاقات حضوری رفتم و اين آقا را ديدم تازه متوجه شدم که همان آقايی است که آن شب با بقيه ماموران امنيتی آمده بودند و شيوا گفت که ايشان کارشناس جديد من هستند. در نهايت بازپرس او آقای سبحانی گفت که قرار ۵۰۰ ميليونی او را تامين کنيد تا آزادش کنم. مدت يک ماه ما در راه دادگاه انقلاب و خانه بوديم تا بتوانيم اين مقداری تخفيف برای اين قرار ۵۰۰ ميليون تومانی بگيريم چون از عهده خانواده بر نمی آمد در نهايت باز هم نتوانستيم و قرار تبديل به ۲۰۰ ميليون تومان شد. باز هم نتوانستيم آن را تامين کنيم تا اين که پدربزرگ شيوا سند خانه خود را به عنوان وثيقه گذاشت.»

يک بازداشت ديگر: «اينقدر آزاد نبود که سير ببينيمش»

شيوانظرآهاری اول مهرماه آزاد شد. مادرش می گويد: « اما آنقدر آزاد نبود که ما سير ببينيمش.» در تاريخ ۲۹ آذرماه همان سال هنگامی که وی به همراه عده بسيار ديگری عازم مراسم فوت آيت الله منتظری می شود در ميانه راه دستگير می شود. او اين بار توانست که فردای روی بازداشت با خانواده خود تماس بگيرد و بازداشت خود را اعلام کند.

شهرزاد کريمان مادر شيوا می گويد: « تلفن زد و گفت ناراحت نباش من اوين هستم. پای تلفن به او گفتم مگر می شود ناراحت نبود؟ اصلا تو رنگ آزادی را ديدی که دوباره بازداشت شدی؟ دو سه روز بعد از آن دوباره تلفن زد و اصلا حالش خوب نبود. من قبلا هم صدايش را شنيده بودم اما مدام اضطراب داشتم و به او گفتم شيوا اصلا صدايت خوب نيست مريضی؟ گفت نه مريض نيستم. اولين هفته که رفتيم به ما ملاقات ندادند اما هفته دوم ملاقات دادند. وقتی رنگ او را ديدم گفتم چرا اينقدر رنگ پريده ای. حال عمومی اش خيلی بد بود انگار که مجبور بود خودش را سرپا نگه دارد. گفت اعتصاب غذای خشک داشتم به خاطر اين که بدون دليل من را بازداشت کردند. من هيچ کاری نکرده بودم. پدرش خيلی ناراحت شد و گفت بابا فقط به خاطر ما شما اين کار را نکن. حالا مجبوری در زندان بمانی اما از تو خواهش می کنم اعتصاب نکن. لااقل اينجا هستی سالم باشی . به ما قول داد که ديگر اعتصاب نکند. من فقط به او گفتم فکر نکردی که اگر بلايی سرت بيايد من چه بايد بکنم؟ گفت آن موقع که بازداشت شدم آنقدر وضعم بد بود که هيچ فکری نکردم. فقط به اين فکر می کردم که من بدون دليل و بدون هيچ منطقی دوباره بازداشت شده ام. بعد از آن مدت ۶۰ روز دوباره در سلول انفرادی بود در زمانی که هوا بسيار سرد بود. با اين که شيوا از نظر سرما هيچ وقت مشکلی نداشت و طی اين ۲۵ سال هميشه از گرمامی ناليد اما آنقدر زندان سرد بود که هر بار با او صحبت می کردم می گفت اينجا خيلی سرد است مامان. ما نمی توانستيم برايش لباس گرم ببريم و به هر جايی که فکر می کردم سر زدم که بتوانم دو دست لباس گرم و يا دو جفت جوراب به بچه ام برسانم اما نشد. عيد شد و وقت آزادی هايی که همه را آزاد می کردند گفتم حتمن شيوا هم جزو آنهاست و آزاد می شود اما نشد. بعد از اين همه وقت از بيست و نهم آذر که شيوا بازداشت شد تا سوم فروردين کارشناس او در محوطه اوين يک ملاقات حضوری داد که با خانواده رفتيم . ساعت ده و نيم زنگ زد و گفت تا ساعت ۱۱ آنجا باشيد. من گفتم ما به اين سرعت نمی توانيم چون فاصله ما تا اوين خيلی دور است. برای اولين بار بعد از سه چهارماه او را ديديم. بعد ملاقات های حضوری مرتب شد اما به صورت کابينی می رفتيم و او را می ديديم و هفته ای يک بار هم تلفن داشت اما همچنان در بند ۲۰۹ بود. هر دو ماه يک بار قرار بازداشت تمام می شد و دوباره قرار را تمديد می کردند. از دادگاه و بازپرس هيچ خبری نبود. همچنان شيوا در زندان بود و ما هم به اين تقويم نگاه می کرديم و هر روز می گفتم اين هفته تا آخرش يک خبری می شود و اميدوار بودم که شيوا را آزاد می کنند. تولدش هم امد و رفت اما شيوا همچنان در زندان بود.»

درحال حاضر هفت ماه از بازداشت شيوانظرآهاری می گذرد. او بعد از شش ماه به بندعمومی زندان منتقل شد. اتاقی که به گفته وی شامل يک اتاق وسه چهارنفر از زندانيان سياسی است. به گفته مادرشيوا او هيچ وقت از وضعيت اش شکايتی نکرده است، نه از وضعيت رفتارزندانبانان نه از وضعيت غذا.

به خانواده نظرآهاری گفته می شود که در دوم خرداد ماه سال جاری دو پرونده وی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تجميع خواهد شد: « آقای پيرعباسی قاضی اين شعبه قول داده بودند که ظرف يک هفته اين پرونده تجميع شود و دوباره به دادگاه برگردد. از آن تاريخ تا به امروز ، هنوز اين يک هفته تمام نشده است که پرونده به دادگاه برگردد و تکليف او هر چه زودتر روشن شود.»

شيواکودکی درسخوان و دلسوز، دوستی مهربان

شهرزدا کريمان می گويد: « از همان ابتدای بچگی بسيار باهوش و فعال بود. نسبت به هم سن و سال های خودش بسيار دلسوز بود. بسيار محتاط بود و بچه پرشور و شری نبود از اين نظر که کارهای ناهماهنگ داشته باشد. در دوران دبستان هميشه شاگرد ممتاز بود. حتا کلاس دوم ابتدايی که يک ماه و نيم به دليل ضربه ای که به سرش خورده بود جراحی شد. قسمتی از جمجمه اش باز شد و خونی که در آن جمع شده بود تخليه شد برای امتحانات ثلث دوم سر کلاس حاضر نشد با اين حال معدل او در همين وضعيت هم ۲۰ شد. کل دبستان را با معدل ۲۰ به پايان رساند. همينطور دوره راهنمايی که سال سوم راهنمايی نمره کارنامه اش ۲۰ بود به طوری که مدرسه ای که ثبت نام نمی کرد چون کروکی محله به اين مدرسه نمی خورد، وقتی که با کارنامه اش مواجه شدند گفتند اين جزو بچه های نابغه است و حتما بايد اينجا ثبت نام شود حتا اگر شده يک نفر از کسانی که کروکی محله شان به اين مدرسه می خورد را بيرون کنيم او را ثبت نام می کنيم. پيش دانشگاهی هم همينطور.»

او می افزايد: «طی اين مدت پنج شش سال من هيچ ناراحتی از اين بچه نداشتم. از هيچ نظر از او کوچکترين دلخوری نداشتم . حتا يک بار نشد که من چيزی را به او تذکر بدهم. او همه چيز را خودش مراعات می کرد و امکان نداشت که من يا پدر يا خواهر و يا برادرش کوچکترين مشکلی با او داشته باشيم.»

کمک کردن برای شيوا از خانه شروع می شد جايی که دلبستگی زيادش به پدرومادر او را برای ادامه فعاليت هايش به جلو می راند: «چون از نظر درسی خيلی عالی بود هميشه در درس ها کمک همه خواهرانش بود. بعد از اين که رفت سر کار هميشه اين را می گفت که من سعی می کنم طوری کار کنم که به بابا فشار نيايد چون برای درس خواندن من خيلی زحمت کشيده است. من می دانم که بابا بازنشسته ای بيشتر نيست و سعی می کنم که تمام محبت های شما را جبران کنم. به همان نسبت هم وقتی پيش بچه های جمعيت کار و خيابان می رفت همين رفتار را داشت. دوستانش که می آمدند اينجا می گفتند بچه های مرکز هم بی قرار شيوا هستند و همه اش حال او را می پرسند و می گويند خاله شيوا کجاست چرا ديگر نمی آيد مگه ما را ديگر دوست ندارد؟ و آنها هم نمی دانستند چه جوابی بدهند….برای خودش هيچوقت هيچ چيزی نخواست. هر وقت که حقوق گرفت هر چه که بچه ها نياز داشتند برايشان گرفت. به قدری سر کارش محبوب است که هنوز هم در شرکت بعد از اين که سه ماه زندان بود برگشت بلافاصله برای کار خواستندش. الان که هفت ماه است شيوا نيست هنوز هم مهندسان و مديرعامل شرکت زنگ می زنند و از من حالش را می پرسند و هميشه به من می گويند امکان ندارد ما جای شيوا را به کسی ديگر بدهيم. آنقدر اين دختر خوب و مسئوليت پذيراست.»

مادرشيوا ادامه می دهد: « رابطه شيوا با ما و با همه خوب است. يعنی شما در فاميل هم اگر کسی صحبت کند هيچ کسی نيست که از شيوا يک ذره ناراحتی داشته باشد و در ميان دوستانش هم همينطور است. اگر هر جور با او رفتار کنند امکان ندارد به کسی عکس العملی نشان دهد. با ما بسيار بچه خوب و دلسوزی هست. هنوز که هنوز است با وجود اين که انفرادی بود دوستانی که از زندان آمده بودند و با من صحبت می کردند می گفتند حتا روزی که خواهر کوچکش کنکور داشت شيوا روی ديوار يادداشت کرده بود. بی قرار بود و می گفت امروز نازآفرين کنکور دارد خدا کند خوب امتحان بدهد. به محض اين که اولين تلفنی که زد از من پرسيد که ناز آفرين کنکورش را خوب داد؟ گفتم تو از خودت بگو مادر چه کار داری به امتحان او؟ گفت نه من اينجا مدام نگران او هستم.»

شيوا نظر آهاری و آرزوهايش

مادرشيوا درمورد آرزوهای شيوا، دخترزندانی‌اش می گويد: « هميشه می گفت آرزو دارم هيچوقت تبعيض بين آدم ها نباشد. يعنی يک روز نباشد که از يک مسيری رد می شوم ببينم که بچه ای برای فروختن يک فال التماس می کند. يا اين که کسی مرز بندی داشته باشد بين دفاع از حقوق انسان ها. من هميشه سعی می کنم که اين طور مسائل نباشد . من فکر نمی کنم که کسی که وضعيت مالی بهتری دارد بايد همه در مراسم هايش باشند و آن که ندارد نه. يک بار آمد خانه و يک عالمه فال دستش بود. گفتم اينها چيست که گرفته ای گفت بچه ای به من گفت اگر من به خانه بروم و فال هايم را نفروخته باشم کتک می خورم. می رفت به مرکز و می گفت گاهی می بينم که يک طرف صورت بچه ای کبود است می پرسم برای چه کبود شده می گويد پدرم زد برای اين که نتوانستم اين مقدار پول به خانه ببرم. آرزو می کرد که بچه ها مجبور نباشند کار کنند يا اعدام نشوند. محيطی برای بچه ها نباشد که نتوانند آنطور که بايد و شايد رشد و زندگی کنند.

«راهش را قبول دارم… مگر دفاع از حقوق مردم جرم است؟»

شهرزادکريمان از فعاليت های دخترش بسيار مطمئن است و آن را می ستايد. او می گويد: « من راهش را قبول دارم چون راه اشتباهی نمی رفت. آخر مگر دفاع کردن از حقوق مردم و حقوق بشر جرم است؟ وقتی من می شنوم که می گويند اقدام عليه امنيت ملی برايم خيلی سنگين است. اقدام عليه امنيت يعنی کسی اسلحه دستش بگيرد و کاری کند که امنيت مردم به خطر بيفتند. ولی شيوای من حتا راضی نمی شود که مورچه ای زير پايش آزار ببيند و تمام هم و غم اش کمک به مردم است بعد يکی از اتهامات شيوا را اقدام عليه امنيت ملی می زنند.»

وی در نقد اتهاماتی که به دخترش زده می شود و نگهداشتن او برای ماهها در زندان ادامه می دهد: « آخر شيوا چه امنيتی را به خطر انداخته است؟ تمام کارهايش در چارچوب نظام جمهوری اسلامی است و با اين نظام هيچ سر عنادی ندارد و برای انسان ها کار می کند. اين راهی نيست که من قبول نداشته باشم و چه من و چه پدرش تمام مردم ايران. اگر يک نظر سنجی کنند و شيوا و شيواها به نظرسنجی گذاشته شوند همه می فهمند که راه شيوا نه تنها غلط نيست بلکه راه درستی می رود و بی دليل در زندان است . زندان جای شيوا و شيواها نيست. زندان جای قاتل ها و دزدها و کسانی است که امنيت مردم را به خطر می اندازند. آخر شيوای من چه کرده است که بايد بهترين سالهای عمرش را و کل ۲۵ سالگی اش را در زندان باشد و ۲۶ سالگی اش را در زندان جشن بگيريم. من هر چه که با خودم فکر می کنم نمی توانم بپذيرم که راه شيوا طوری است که بايد در زندان باشد.»

و اين نکته ای نيست که مادرشيوا با کسانی که او را بازجويی می کنند مطرح نکرده باشد: « به کارشناس او هم گفتم که امکان ندارد شيوای من راه غلط برود. حرف اخرم اين است که تمام شيواها و تمام بچه هايی که در زندان هستند از اين وضع نجات پيدا کنند. زندان را بگذارند برای کسانی که بايد در زندان باشند و به ناموس مردم تجاوز کرده اند يا قتل انجام داده اند. اما اين بچه ها هيچ کار اشتباهی انجام نداده اند و همه اين بچه ها مثل شيوا ی من هستند و هيچ کدام کاری انجام نداده اند که بهترين سالهای عمرشان را بايد در زندان بگذرانند. فقط همه ی آنها را به خدا می سپارم و آروز می کنم هر روز که خداوند سلامتی را ازشان دريغ نکند در اين شرايط سخت زندان و دوری از خانواده ها و بتوانند آن وضع را تحمل کنند.»

آخرين سخن شهرزاد کريمان که صدايش هر بار که از شيوا سخن می گويد با اشتياق معنی داری همراه می شود اين است: «آرزو می کنم که هر چه زودتر درهای زندان باز شود و اين گلها به آغوش خانواده هايشان برگردند.»

زمينه خبر:

شيوا نظر آهاری؛ فعال حقوق بشر و سردبير وب سايت کميته گزارشگران حقوق بشر، در روز ۲۴ خردادماه درمحل کار خود بازداشت شد. شب قبل از بازداشتش، ماموران به خانه او رفته بودند و خانه را تفتيش کرده و وسايل شخصی او را با خود برده بودند. شيوا نظرآهاری، ۳۶ روز در انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوين بود و طبق گزارش ها مورد شکنجه قرار گرفته تا به آنچه که بازجو می خواهد، اعتراف کند. در شهريورماه، دستور آزادی او با وثيقه سنگين ۵۰۰ ميليون تومانی که خانواده او قادر به پرداخت آن نبود صادر شد. با پيگيری خانواده، اين وثيقه به ۲۰۰ ميليون تومان تبديل شد که همچنان خانواده از پرداخت آن ناتوان است. در روز ۲۶ شهريورماه سرانجام وکيل و خانواده او موفق شدند با شيوا ملاقات کنند. شيوا در اين ملاقات به خانواده خود گفت که به گفته بازجو حتی اگر وثيقه هم پرداخت شود او آزاد نخواهد شد.

احضار نسیم سرابندی، فعال دانشجویی و زنان، به دادگاه انقلاب

نسیم سرابندی، فعال دانشجویی و جنبش زنان، به شعبه ۴ بازپرسی دادگاه انقلاب احضار شد. طبق احضاریه صادره، وی برای ادای پاره ای از توضیحات به این شعبه احضار شده است.

به گزارش دانشجونیوز، نسیم سرابندی پیش از این در مهر سال ۸۸ به همراه ۱۷ تن از اعضای شورای تهران دفتر تحکیم وحدت در پارک جمشیدیه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و به کمیته پیگیری وزارت اطلاعات انتقال یافت. طی ماه های گذشته، از جمله پیش از ۲۲ بهمن ماه و همچنین در آستانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری دهم، مامورین وزارت اطلاعات در تماس با منزل این فعال دانشجویی به تهدید وی پرداختند و از او خواسته بودند با استعفا از دفتر تحکیم وحدت از فعالیت دانشجویی کناره گیری کند.

طی روزهای گذشته نیز در حالی که ماه هاست بهاره هدایت و میلاد اسدی، دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در بازداشت به سر می برند و بر آن ها احکام سنگین نزدیک به ۱۰ سال حبس صادر شده است، حکم ممنوع الخروج بودن آن ها از کشور از طرف دادگاه انقلاب به ایشان ابلاغ شد.

گفتنی است در سال ۸۸ اعضای شورای مرکزی این اتحادیه دانشجویی از جمله بهاره هدایت، مهدی عربشاهی، عباس حکیم زاده و میلاد اسدی، مرتضی سیمیاری و امین نظری چند بار توسط وزارت اطلاعات بازداشت شدند و از برگزاری جلسات و نشست های انتخاباتی اتحادیه دانشجویان ممانعت به عمل آمد.

در اثر فشارهای وارده در زندان مهدی عربشاهی دچار سکته قلبی در بند ۲۰۹ شد که بلافاصله پس از آن از زندان آزاد شد. عربشاهی روز گذشته بار دیگر در بیمارستان بستری شد.

Tuesday, July 20, 2010

تحریم‌های اتمی و امتحان زبان انگلیسی

برگزار نشدن یا تعلیق آزمون تافل، هر دانشجویی را در هر گوشه دنیا نگران می‌کند. حالا اگر دلیل چنین خبری تحریم‌های بین‌المللی اعلام شود، این نگرانی دو چندان می‌شود که آیا این آزمون بار دیگر برگزار خواهد شد یا فعلا به تاریخ خواهد پیوست؟ حالا اگر به همه اینها دانشجوی ایرانی را اضافه کنیم که بدون تحریم و با نمره خوب تافل، باز هم برای گرفتن ویزای تحصیلی با هزاران مکافات دیگر روبه‌روست، به سختی بتوان از امید به ادامه تحصیل در یک دانشگاه انگیسی زبان سخن گفت.

نگرانی‌ها از آنجا آغاز شد که رسانه‌ها از برگزار نشدن تافل، «آزمون زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی»، به دلیل تحریم‌های بانکی در ایران خبر دادند.

شبکه آزمون‌های آموزشی، ای تی اس (مجری تافل)، خبر کوتاهی را بر وب‌سایت خود قرار داد که به دلیل تحریم‌های بین‌المللی بانکی علیه ایران، موسسه قادر نیست تا از دانشجویان داوطلب پول آزمون را دریافت کند. در نتیجه برگزاری آن فعلا در ایران منتفی است.

روزنامه نیویورک تایمز، هفدهم ژوئیه در مطلبی به این موضوع اشاره کرد و در ادامه آورد: ناظران نگران‌ند که گسترش تحریم‌ها بدان‌جایی که مانع از تحصیل شود، بر خلاف تمایل غرب برای کمک به جوانان ایرانی است. اندکی از اعلام این خبر نگذشت که در فیس‌بوک هم صفحه‌ای باز شد با عنوان: تافل را آزاد کنید. با نگاهی گذرا به واکنش‌ها هم از سوی رسانه‌های خارجی و هم مقام‌های رسمی ایران و نیز بحث و نظرها در میان کاربران اینترنتی می‌توان دریافت که موضوع تافل، موضوع بی‌اهمیتی نیست؛ اگر تحریم‌های بین‌المللی زندگی شهروندان ایرانی را تا این حد تحت تاثیر قرار می‌دهد که از آزمون زبان انگلیسی هم باز می‌مانند، آیا پیش‌بینی گروهی از تحلیلگران درست است که مردم ایران قربانیان اصلی مجازات‌های اتمی هستند و نه حکومت؟

قطع‌نامه تحریمی ۱۹۲۹ در بخش بانکی از کشورها می‌خواهد تا «مراقب» مبادلات مالی بانک‌های ایرانی با کشور خود باشند تا از مبادلاتی که مربوط به فعالیت‌های اتمی ایران یا پرتاب‌کننده‌های کلاهک هسته‌ای می‌شود، جلوگیری کنند. در بخشی دیگر نیز از کشورهای جهان خواسته شده که از افتتاح شعبه‌ها و نمایندگی‌های بانک‌های ایران در قلمروی خود در صورتی که «معتقدند» آنها با فعالیت‌های اتمی ایران در ارتباطند، جلوگیری کنند.

در کنار این تحریم‌ها، ایالات متحده نیز تحریم‌های جداگانه‌های را علیه ایران تصویب کرد که به مراتب سخت‌گیرانه‌تر است. اتحادیه اروپا هم همین‌طور.

ای تی اس (مجری تافل)، خبر کوتاهی را بر وب‌سایت خود قرار داد که به دلیل تحریم‌های بین‌المللی بانکی علیه ایران، موسسه قادر نیست تا از دانشجویان داوطلب پول آزمون را دریافت کند. در نتیجه برگزاری آن فعلا در ایران منتفی است.

برگزار کننده تافل در ایران سازمان دولتی سنجش آموزش کشور است. این سازمان پس از انتشار خبرهای مربوط به آزمون اعلام کرد تعلیق برگزاری آن در ایران با تحریم‌های سازمان ملل ارتباطی ندارد و مشکل در «انتقال وجوه ثبت‌نام» است.

اتفاقا مشکل در همینجاست: «انتقال وجوه ثبت‌نام از طریق کانال‌های دولتی به موسسه‌ای در ایالات متحده»؛ این موضوع کاملا با تحریم‌ها در ارتباط است. مشکل مهم‌تر هم از همین‌جا آغاز می‌شود: ورود تحریم‌های بین‌المللی به کوچک‌ترین بخش زندگی شهروندان ایرانی.

در واقع می‌توان گفت این مجری تافل نیست که از برگزاری آزمون به دلیل تحریم‌ها سرباز زده است، بلکه مشکل آنجاست که موسسه نمی‌تواند هزینه آن را از داوطلبان ایرانی دریافت کند، در نتیجه داوطب ایرانی خودبه‌خود از آزمون باز می‌ماند. ساده‌تر آنکه یک شهروند غیرنظامی ایران که ارتباطی هم با دولت و حکومت آن کشور ندارد، طبیعتا تحریم نشده است. ولی وقتی همین شهروند نتواند برای شرکت در آزمون زبان شرکت کند، چه اطمینانی وجود دارد که بتواند مثلا برای مداوا به یک کشور پیشرفته مراجعه کند، وقتی نتواند هزینه اولیه را از طریق بانکی در ایران به حسابی در آمریکا یا اروپا واریز کند؟

به نظر نمی‌رسد که هیچ موسسه‌ای بخواهد از سودی که ایرانیان خواهان خروج از کشور نصیب آن می‌کنند، صرف نظر کند. تافل را موسسه ای تی اس در بیش از ۱۳۰ کشور جهان برگزار می‌کند و هزاران موسسه مختلف واسطه اجرای آن هستند (در ایران سازمان سنجش). بر پایه گزارش صندوق بین‌المللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیل کرده در ایران برای خروج و ادامه تحصیل اقدام می‌کنند (بالاترین در میان ۹۱ کشور در حال توسعه). بهای شرکت در آزمون اینترنتی تافل ۱۵۰ دلار است. اگر تنها ۱۰ درصد دانشجویان ایرانی ِ مشتاق تحصیل در خارج در تافل شرکت کنند، بیش از ۲ و نیم میلیون دلار به حساب مجریان ریخته می‌شود. طبیعتا هیچ کس علاقه‌ای ندارد از چنین مبلغ سهل سالیانه‌ای بگذرد.

ابراهیم خدایی، معاون سازمان سنجش به خبرگزاری مهر گفته است «که مشکل برگزاری آزمون تافل در مورد ثبت نام متقاضیانی است که از حالا به بعد قصد ثبت نام دارند، اما در مورد متقاضیانی که تاکنون ثبت نام کرده‌اند، وضعیت تغییری نکرده و آزمون آنان طی چهار ماه آینده برگزار می‌شود.» او همچنین امیدوار است مشکل برگزاری آزمون تافل تا ۳۱ تیر ماه برطرف شود.

البته هرکسی تا به حال پول داده است و این پول پیش از اعمال تحریم‌های جدید به آمریکا رفته است، مشکلی ندارد و این گفته مقام دولتی ایران هم چیز عجیبی نیست. آنهایی که از این به بعد قرار است پول واریز کنند، با مشکل روبه‌رو هستند.

مجری تافل در خبری که مربوط به برگزاری تافل در ایران است از کاربران خواسته است در تاریخ ۲۱ ژوئیه بار دیگر به همین صفحه در وب‌سایت آن سری بزنند، تا اگر این خبر به روز شده است، مطلع شوند. تا آن زمان شاید، سازمان سنجش بتواند راهی را برای انتقال پول پیدا کند. شاید هم موسسه ای تی اس راهی بیابد، شاید مقام‌های آمریکایی متوجه چنین مشکلی شوند، شاید هم دانشجویان ایرانی از دادن تافل در ایران منصرف شوند و به کشور دیگری بروند و در آنجا امتحان بدهند. پرسش اما همچنان همان است که بود: آیا قرار است تحریم‌های بین‌المللی، حتی امتحان زبان انگلیسی را هم در بر گیرد؟

بازنشستگی ۶۰ امام جمعه؛آقای جنتی بازنشسته نمی شود

رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با هشدار نسبت به اینکه اگر امام جمعه ای در تریبون وحدت آفرین نماز جمعه بر طبل تفرقه بکوبد با تذکر جدی این شورا مواجه خواهد شد، اعلام کرد که در تابستان امسال بیش از ۶۰ امام جمعه بازنشسته می شوند.

به گزارش مهر، حجت الاسلام سید رضا تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در همایش نماز جمعه و رسانه که امروز سه شنبه در مجتمع فرهنگی آموزشی آدینه برگزار شد، در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر که نظر وی را درباره اظهارات برخی چهره های سیاسی مبنی براینکه تعدادی از ائمه جمعه به جای وحدت آفرینی در جامعه در تریبون نماز جمعه بر طبل تفرقه می کوبند، گفت: رسالت نماز جمعه تحکیم وحدت است این سیاست اصلی ماست که اسلام مشخص کرده است و امام راحل نیز بارها بر آن تاکید نمودند و اکنون مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند.

وی با بیان اینکه ائمه جمعه با قدرت سیاست وحدت آفرینی را دنبال می کنند، گفت: اگر موردی باشد حتما باید ببینیم که کدام امام جمعه به تفرقه در جامعه دامن زده است تا به آن تذکر دهیم.

تقوی تصریح کرد: اگر امام جمعه ای این کار را انجام دهد با یکی از شرایط امام جمعه بودن که عدالت است تناقض پیدا می کند.

رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه خاطر نشان کرد: البته ممکن است امام جمعه ای که مواضع نظام را در تریبون نماز جمعه بیان می کند منطبق با مواضع اصولی برخی احزاب باشد که این به معنای طرفداری وی از جناح یا گروه خاصی نیست.

وی افزود: مثلا ممکن است عده ای در داخل کشور موافق مذاکره با آمریکا باشند و عده ای دیگر نیز با آن مخالف. حالا اگر امام جمعه موضع نظام را در این رابطه مطرح کرد این دلیل نمی شود که از عده ای خاص در تریبون نماز جمعه حمایت کرده است.

وی در پاسخ به سئوال دیگر خبرنگار مهر مبنی بر عدالت رسانه ای در جامعه عنوان کرد: همه رسانه ها برای ما محترم هستند اما رسانه ملی برای ما حساب ویژه ای دارد که البته نباید تکریم از رسانه ملی موجب تضعیف سایر رسانه ها در کشور شود ضمن اینکه بایستی شور اطلاعاتی را در جامعه توسط همه رسانه ها دامن بزنیم.

تقوی در پاسخ به این سئوال که چرا آقای هاشمی نماز جمعه را اقامه نمی کنند، گفت: اینکه امام جمعه ای به طور موقت نماز جمعه را اقامه نکند چیز جدیدی نیست قبلا هم این مسئله در مورد آیت الله مهدوی کنی، یزدی و یا طاهری خرم آبادی صدق کرده است.

رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با بیان اینکه همانطور که در نماز جمعه آخر ایشان دیدیم، عده ای می خواستند بعد از انتخابات از نماز جمعه ایشان سوء استفاده کنند، گفت: طی تماسی که من با ایشان داشتم آقای هاشمی اعلام کردند که عده ای می خواهند از نماز جمعه سوء استفاده کنند که بر این اساس من نمی آیم.

وی با تاکید بر اینکه آیت الله هاشمی رفسنجانی مصلحت نماز جمعه را بالاتر از مسائل سیاسی دانست، گفت: چه ایرادی دارد که امام جمعه موقت جدید بیاید و امام جمعه موقت دیگر برود.

رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور گفت : در تابستان امسال قرار است بیش از ۶۰ امام جمعه را بازنشسته کنیم .

تقوی در پاسخ به این سئوال که آیا آقای جنتی را نیز می خواهید جابجا کنید یا خیر، گفت: جنتی امام جمعه موقت تهران هستند که ما نصب و جابجایی در مورد ائمه جمعه موقت نداریم زیرا ائمه جمعه موقت را ائمه اصلی و دائمی انتخاب می کنند ضمن اینکه من تا کنون درخواست بازنشستگی آقای جنتی را نشنیده ام. ایشان قصد بازنشسته شدن ندارند، هیچ روحانی بازنشسته نمی شود.

رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه اضافه کرد: آقای جنتی فردی مبارز، زندان رفته، تبعید شده و فقیهی است که قبل و بعد از پیروزی انقلاب از شاگردان مخلص امام راحل بود و الان هم از یاران رهبری هستند.

وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه چرا وضعیت ساخت و ساز مصلی تهران تا کنون به اتمام نرسیده است، گفت: کارهای عمرانی مصلی تهران زیر نظر ما دنبال نمی شود و با اینکه خیلی دست به دست گشته الان زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی است.

تقوی تصریح کرد: البته هم اکنون روند ساخت و ساز مصلی شتاب بیشتری گرفته است و مسئولان قول داده اند که تا چند سال آینده آن را تحویل دهند ضمن اینکه بخش های زیادی از آن نیز آماده شده است .

رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با اشاره به کارهای نیمه تمام کارهای پروژه نیمه تمام مصلی تهران گفت: در حال حاضر نمی توانیم نماز جمعه را در آنجا برگزار کنیم حتی نماز عید فطر را در آنجا با دلهره برگزار می کنیم زیرا در یکی از نمازهای عید فطر یکی از بچه های کوچک به داخل حوضچه های مصلی افتاد که عوامل اجرایی برای کار ساخت و ساز مصلی تهران ایجاد کرده بودند وغرق شد. ضمن اینکه در جلسه دیدار رهبری دختر خانمی زیر دست و پا ماند و فوت شد.

وی اضافه کرد : به هر حال جمع کردن کارگاه و دوباره تجهیز کردن آن خیلی مشکل است ما هم گله از کندی روند کار احداث مصلی تهران داریم که امیدواریم هر چه زودتر مسئولان ذیربط کار تکمیل پروژه مصلی تهران را انجام دهند.

حجت الاسلام سید رضا تقوی از همه ائمه جماعات خواست به مناسبت فرا رسیدن روز خبرنگار در هفدهم مرداد ماه این روز را گرامی بدارند.

خاتمی: پرهیز از فرد پرستی و تملق و ریا، نشانه‌ اخلاقی بودن حکومت است

جرس: سید محمد خاتمی با انتقاد از بی عدالتی حاکم بر کشور گفت: پرهیز از فرد پرستی و تملق و ریا، تامین آزادی‌های جامعه به خصوص آزادی‌های اساسی، اینها و بسیاری موارد دیگر از جمله شروط و نشانه‌های اخلاقی بودن و مطلوب بودن حکومت است.

رئیس‌جمهور سابق کشور با محکومیت اقدام تروریستی رخ داده در زاهدان و تسلیت به بازماندگان و مردم زاهدان، آن را "جنایتی وحشتناک" خواند و گفت: درست در هنگامی که تحریم‌ها علیه ایران اعمال می شود از سوی برخی کشورها به تروریست‌های منفوری که هزاران تن از مردم بیگناه از جمله مسئولان عالیرتبه و محبوب را ترور کردند اجازه فعالیت مجدد داده می‌شود و آنها را از لیست تروریست‌ها خارج می کنند که ملت ما همه این اقدام‌ها را به منزله توطئه‌ای علیه خود تلقی می‌کند.

به گزارش سایت بنیاد باران، حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدخاتمی در دیدار با جمعی از ایثارگران و رزمندگان دوران دفاع مقدس اعیاد ماه‌های رجب و شعبان را به آنان تبریک گفت و مقاومت مردم را در برابر تجاوز و نیز تلاش برای پاسداری از انقلاب اسلامی و سربلندی میهن را ستود.

وی افزود: 27 ماه رجب روز بعثت حضرت رسول اکرم (ص) است و پانزدهم شعبان میلاد مبارک حضرت بقیه الله (عج) و سوم شعبان تولد پر برکت حضرت ابا عبدالله است البته اعیاد دیگر هم در مدت هست ؛ ولی این سه عید که به ظاهر سه واقعه است جدا از هم است در واقع به نظر می‌رسد که یک مجموعه تدبیر شده‌ای است که تاریخ و سرنوشت بشر را رقم می‌زند.

رئیس بنیاد باران تصریح کرد: بعثت که آغاز نزول وحی بر قلب مبارک آخرین فرستاده خداست در واقع رستاخیز بیان و نشر آیین کامل الهی برای انسان خردمند و آزاد است؛انسانی که یگانه‌بینی و یگانه پرستی و دلدادگی و سر سپردگی به یگانه بی‌همتا در متن جان و فطرت او نهفته است.

رئیس دولت اصلاحات ادامه داد: بعثت فراخوان به پرستش ناب خداوندی است که نام‌ها و صفت‌های او همه هستی را پر کرده و پیامبر بزرگوار، نمودار درخشان همه نام‌ها و نمودها و انسان کاملی است که تمامی آدمیان را به این آئین و راه فرا می‌خواند، راهی دراز که تا "معاد" امتداد دارد.

رئیس موسسه بین‌المللی گفت‌و‌گوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها یادآور شد: در آئین اسلام که (که نام همه آئین‌های یکتاپرستی از آدم تا خاتم است ) و در اسلام به معنی مصطلح آن به گستردگی و کمال خود می‌رسد، خداوند آغاز و انجام پیدا و جهان هستی است و انسان این موجود برتر آفرینش که خداوند با آفریدن او به خود آفرین گفته است، جانشین خداست و پیامبر(ص) این مرتبت والا را به او تذکر می‌دهد و او را بفرمان فطرت فرا می‌خواند و راه نیکبختی برین و جاودان را که در بازپسین هنگامه زندگی ظهور می‌یابد به او می‌نماید.

وی با بیان اینکه "پیامبر راهنما است و الگو و اسوه و راهبر و هادی است" اظهار داشت: خداوند در قرآن از جمله رسالت پیامبر(ص) را که باز خواننده آیات خداست را تزکیه آدمیان و آموزش کتاب و حکمت می‌داند.

خاتمی تاکید کرد: این رسالت با تزکیه و تربیت جان انسان و پالایش آن از رذیلت‌ها و آرایش آن به فضیلت‌ها آغاز می‌شود و آنگاه با تعلیم کتاب (تکوین و تشریع) و حکمت این رسالت تکمیل می‌شود، البته کتاب دربردارنده حکمت است اما به جهت اهمیت آن حکمت به صورت علی حده نیز ذکر شده است و حکمت عبارتست از اندیشه؛عمل و گفتار محکم و درست که مطمئنا اخلاق مصداق بارز حکمت است.

رئیس‌جمهور سابق کشورمان افزود: اخلاق اجمالا یعنی نیت نیکو و کار نیکو مبتنی بر آگاهی و آزادی اختیار به قصد رسیدن به مقصد والا که خیر برین است و در اخلاق آنچه خیر است باید انجام گیرد و آنچه شر است نباید انجام شود.

رئیس بنیاد باران همچنین به سالروز ولادت امام سوم شیعیان اشاره کرد و گفت: در سوم شعبان نیز ابر مردی زاده می‌شود که به تقدیر الهی قهرمان حماسه‌ای می‌شود که در پرتو قرآن، آئین پاک محمدی آنچنان که بوده و هست بماند و به‌رغم تحریف‌ها و انحراف‌هائی که به خصوص در عرصه سیاست پیش آمد، دین و آئین در ژرفای جان حق و حقیقت از دگرگونی و تحریف مصون بماند.

وی ادامه داد: پانزدهم شعبان هم زادروز مولود مبارکی است که به فرمان خداوند، باید مدار و محور و سالار و سرور جامعه‌ای باشد که خدا خواسته است و آئین پیامبر آهنگ سیر و صیرورت آن جامعه است.

دوران طلائی زندگی آدمی در این جهان، در آینده است، نه گذشته
خاتمی تاکید کرد: به باور ما، جامعه برین و خواستنی و بایستنی در آخر الزمان تحقق می‌یابد و از این رو دوران طلائی زندگی آدمی در این جهان، در آینده است، نه گذشته و دریغ و افسوس که غفلت جهل و جور مانع از تحقق زودتر آن جامعه شده است، چه بسیار مردمان حتی موحدان و مسلمانان که این همه زیبایی و عظمت را در دین خدا ندیده‌اند و حتی آن را تا حد اوهام و خرافات فرود آورده‌اند.

رئیس‌جمهور سابق کشور یادآور شد: اینک ما در دوران غیبت معصوم به سر می‌بریم و تا رسیدن به کمال مطلوب فاصله داریم که در ازای آن را خدا می‌داند و بس و فقدان پیامبر(ص) و غیبت ولی خدا مصیبتی است بزرگ، که شکوه و شکایت آن را از جمله در دعای افتتاح از زبان معصوم(ع) به درگاه خدا می‌ریم و این دوران دوران آزمایش است.بدون تردید در آئین الهی همچنان که هدف، پرورش شخصیت انسان خوب و افرد بشر است، ظرف وجود آدم‌بینی جامعه نیز در مرکز اهتمام است.

عدالت امری تحمیلی نیست

وی با طرح این سئوال که که "کدام جامعه؛جامعه مطلوب است؟"، اظهار داشت:« اگر جامعه کمال مطلوب در پایان تاریخ محقق می‌شود و اینک در دسترس نیست، آیا میزانها و معیارهایی وجود دارد که بر پایه آن تا حد امکان بتوان به سوی آن جامعه حرکت کرد؟ یعنی جامعه‌ای که در آن انسان (هر انسان) محترم باشد و احساس امنیت کند و از مزایای معنوی و مادی زندگی برخوردار باشد؟

رئیس بنیاد باران تاکید کرد: با رجوع به آموزه‌های الهی و سنت و سیرت پیامبر(ص) و معصومان(ع) و نیز تدبر و خردورزی، دستیابی به این موازین کار چندان دشواری نیست.آنچه در یک کلام می‌توان گفت این است که میزان روابط و آهنگ حرکت در جامعه مطلوب "عدالت" است، منتهی عدالتی که توسط انسان آگاه و آزاد باید ایجاد و از آن پاسداری شود. عدالت امری تحمیلی نیست، پیامبر با کتاب و میزان آمده است تا مردم آگاه و مصمم شوند و خود به "قسط" برخیزند.

سیدمحمدخاتمی همچنین تصریح کرد: عدالت کیمیای گرانبها و جامع الاطرافی است که خلاصه کردن آن در عدالت اقتصادی(که البته مهم است) آن هم تحت توهمات مدرن مارکسیستی و غیر مارکسیستی جفای به انسان است.عدالت نمی‌تواند همراه با تحقیر انسان و نادیده انگاشتن کرامت او باشد که این خود بیداد بزرگ است.

جامعه مطلوب؛ جامعه‌ای اخلاقی است

رئیس دولت اصلاحات ادامه داد: از سوی دیگر جامعه مطلوب؛ جامعه‌ای اخلاقی است، اصلا عدالت شاخه‌ای از اخلاق است؛ وفا، راستی، محبت به دیگران، امانت داری، دوری از خشم و صدها موردی که در قرآن و متون دینی و نیز آراء فیلسوفان و معلمان اخلاقی آمده است باید بر جامعه حاکم باشد.

نهاد حکومت باید با میزان عدالت و اخلاق ارزیابی شود

رئیس‌جمهور سابق کشور با بیان اینکه "فکر می‌کنم با همین دو میزان، تا حد زیادی مطلوبیت جامعه و فاصله جامعه را با جامعه کمال مطلوب می‌توان دریافت"، گفت: حکومت (نهاد حکومت) که محور و هسته مرکزی جامعه است نیز باید با میزان عدالت و اخلاق ارزیابی شود.

وی با تاکید بر اینکه "از جمله شروط مهم مطلوبیت حکومت این است که بر آمده از اراده و خواست جامعه و برخوردار از رضایت مردم باشد"، اظهار داشت: ما توفیق حضور در حکومت معصوم را نداشته‌ایم، ولی با رجوع به تاریخ و آموزه‌های دینی تردید نکنیم که رضایت مردم شرط مهم تحقق حکومت منسوب و سازگار با دین است.

رئیس بنیاد باران یادآور شد: نه پیامبر(ص) و نه امام علی(ع) و نه نمایندگان اصلی دین، هیچگاه حاضر نبودند بدون رضایت مردم و به اصطلاح امروز، رای و خواست آنان حکومت خود را به هر قیمتی بر مردم تحمیل کنند.

رئیس موسسه بین‌المللی گفتگ‌و‌گوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تصریح کرد: پیامبر(ص) هنگامی یثرب را به مدینه النبی تبدیل کرد که تمام مردم آن ناحیه (اوس و خزرج) از او خواستند با او بیعت کردند و حتی توافق امنیت غیر مسلمانان مدینه رانیز بدست آورد؛ داستان حکومت امام علی(ع) و کلام بلند او نیز معروف است که اگر حضور حاضر نبود و یاری فراگیر مردم حجت را بر او تمام نکرده بود و عهدی که میان عالمان خیرخواه و آگاهان عدالت جو و خداوند بر لزوم جانبداری از ستمدیدگان و رفع بیداد و ستم وجود نداشت امام حکمروائی را نمی‌پذیرفت.

وی با طرح این سئوال که "چرا در دوران بحران سیاسی اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری و سست شدن پایه‌های حکومت اموی و مروانی که قطعا امکان فراهم آمدن عِدّه و عُدّه و تشکیل حکومت برای بعضی امامان ما فراهم بود (بنی‌عباس با شعار خشنودی اهل بیت با همین شیوه روی کار آمدند) چرا امامان حاضر نشدند چنین کنند؟" گفت: آیا جز این است که رضایت و خواست و رای مردم برای حکومت معصوم شرط می‌دانستند؟چه رسد به ما که در زمان غیبت معصوم به سر می‌بریم و همه انسان‌های محدود و آسیب پذیر و دارای کاستی فراوانیم.

خاتمی با بیان اینکه "لازمه شرط رضایت مردم پاسخگویی حکومت به مردم نیز هست"، اظهار داشت: در چنین حکومتی، آزادی اندیشه و بیان در جامعه یک اصل محکم و از حقوق اساسی مردم و پاسداشت آن عین عدالت اخلاقی بودن است.

وی ادامه داد: امروز بشر و بعد از کشاکش‌های مهم تاریخی به این نتیجه رسیده است که "مردم‌سالاری" کم هزینه‌ترین و پر فایده‌ترین شیوه حکومت است و حق حاکمیت بر سرنوشت خود و آزادی اندیشه و بیان و نقد بخصوص نقد حکومت، به‌رسمیت شناخته شده و از مسلمات و مشهورات زمانه است.
رئیس دولت اصلاحات یادآور شد: آیا اصرار ما بر مردم‌سالاری و لوازم آن، عدول از موازین دینی است یا عین پای‌بندی به آن؟ و آیا پایه‌های دینی باور را نمی‌توانیم از منابع فکری و عمل دینی بدست آوریم؟

خاتمی افزود: این امام علی(ع) است که 14 قرن قبل که منطق وحشتناک "حق با کسی است که غلبه و استیلاء به هر قیمتی پیدا کند"رایج بود و ترویج می‌شد؛ از حق و تکلیف حکومت سخن می‌گوید. طرفه اینکه نصیحت در آشکار و نهان و انتقاد خیرخواهانه را وظیفه مردم و حق حاکم می‌داند یعنی آنچه امروز با هیاهو و افتخار به عنوان حق مردم شناخته می شود امام آن را وظیفه می‌داند.

وی همچنین اظهار داشت: امام(ع) مردم را تشجیع می‌کند که در برابر او همچنانکه در برابر جباران سخن می‌گویند سخن نگویند و نیز خود را نه تنها در برابر هم‌کیشان که در برابر همه مردم، از هر آئین و گرایشی مسئول می‌داند و پاس حق و حرمت همه را دارد.

نظام مطلوب در این زمان، نظام مردم‌سالار است

رئیس‌جمهور سابق کشور با اشاره به اینکه "اگر می‌گوئیم نظام مطلوب در این زمان نظام مردم‌سالار است ریشه‌های آن را در رفتار و مواضع پیشوایان دینی خود می‌یابیم"، افزود: از سوی دیگر مگر پیامبر(ص) هدف بعثت خود را به کمال رساندن و تمام رساندن حکومت‌های اخلاقی نمی‌داند؟قطعا اخلاقی بودن شرط مطلوبیت جامعه مورد نظر دینی است.مگر می‌شود اخلاق و رشد فضائل اخلاقی مطلوب باشد ولی ملاک سیاست‌ها و رفتارهای حکومت اخلاقی نباشد؟

وی تصریح کرد: در دوران خود ما مگر امام راحل فرمان هشت ماده‌ای را در بحرانی‌ترین دوران پس از انقلاب که امواج ترور و طوفان جنگ بیداد می‌کرد صادر نکرد؟مگر این فرمان از جمله منشور اخلاقی بودن حکومت نیست؟متهم نکردن افراد، عدم دخالت در احوال مردم، پرهیز از فرد پرستی و تملق و ریا، تامین آزادی‌های جامعه به خصوص آزادی‌های اساسی، اینها و بسیاری موارد دیگر از جمله شروط و نشانه‌های اخلاقی بودن و مطلوب بودن حکومت است.

اگر به نام عدالت بی عدالتی شود بدتر است

رئیس بنیاد باران خطاب به حضار گفت: امروز در خدمت شما بزرگان حاضر در جبهه و مدافع اسلام و انقلاب و ایران و جانبازان و بازماندگان شهیدان عزیز هستیم و می‌دانیم که فداکاری‌های شما و صدها هزار نفر چون شما برای استقرار نظامی بوده است که اگر نه در حد کمال مطلوب ولی جاری و حرکت کننده به سوی آن جامعه بوده است و اینجاست که باید بد اخلاقی محکوم شود، بد اخلاقی اگر از سوی حاکمان باشد بدتر است.باید بی عدالتی مورد انتقاد قرار گیرد و اگر به نام عدالت بی عدالتی شود بدتر است.

باید از آزادی بیان و اجتماعات و تشکل‌ها دفاع شود

خاتمی تاکید کرد: باید از آزادی بیان و اجتماعات و تشکل‌ها دفاع شود و اگر این آزادی‌ها به نام انقلاب محدود شود بدتر است. باید هر جا احساس کنیم حقی از مردم ضایع می‌شود تذکر دهیم و به سوی وضعیتی حرکت کنیم که جامعه آزاد؛ برخوردار از حقوق اساسی و دارای اخلاق و عدالت داشته باشیم.

باید از اجزاء و ارکان حکومت بخواهیم که پاسخگویی در برابر مردم را بپذیرند و همه در چارچوب قانون حرکت کنند

رئیس‌جمهور سابق کشورمان افزود: باید از اجزاء و ارکان حکومت بخواهیم که پاسخگویی در برابر مردم را بپذیرند و همه در چارچوب قانون حرکت کنند نه آن‌را به دل‌خواه تفسیر و تعبیر کنند و بخش هایی از آن را معطّل بگذارند، اینها از جمله درس‌هایی است که از بعثت و مهدویت می‌توانیم بگیریم، امروز همه باید هوشیار باشیم و ضمن پافشاری بر خواستهای اساسی و حقوق ملت نباید از خطرات و تهدیدها علیه کشور مردم غافل باشیم.

جنایت وحشتناکی که توسط تروریست‌ها در زاهدان عزیز رخ داد، محکوم است

سیدمحمدخاتمی در بخش پایانی سخنان خود تاکید کرد: جنایت وحشتناکی که توسط تروریست‌ها در زاهدان عزیز رخ داد، محکوم است؛ ضمن عرض تسلیت به همه بازماندگان شهدای عزیز و دعا برای سلامتی مجروحان و آسیب دیدگان این فاجعه نباید از دست‌های پلیدی که پشت این قضیه‌اند غافل ماند.
وی افزود: درست است که بسیاری از کشورها این جنایت را محکوم کرده اند ولی اعمال و معیارهای دوگانه آن‌ها موجب بدبینی ملت ما و دیگران خواهد بود؛ درست در هنگامی که تحریم‌ها علیه ایران اعمال می شود به تروریست‌های منفوری که هزاران تن از مردم بیگناه از جمله مسئولان عالیرتبه و محبوب را ترور کردند اجازه فعالیت مجدد داده می‌شود و مورد حمایت قرار می‌گیرند و آنها را از لیست تروریست‌ها خارج می کنند.

سیدمحمدخاتمی خاطر نشان کرد: مطمئنا ملت ما با نفرتی که از همه جنایت‌کاران و تروریست‌های خائن دارد همه این اقدام‌ها را به منزله توطئه‌ای علیه خود تلقی می‌کند؛ به هر حال امیدوارم با ایجاد فضای مناسب و گذر از وضعیت ناپسند کنونی بهتر و بیشتر همه بتوانند در جهت خدمت به انقلاب و کشور و مقابله با تهدیدها کمر همت ببندند.

به گزارش روابط عمومی دفتر سیدمحمد خاتمی، در ابتدای این دیدار، حاضرین در جلسه به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود پرداختند که مهمترین آنها بدین شرح بود:

- در شرائط زمانی حاضر شاهد شبیه‌سازی تاریخی نادرستی هستیم که به ناحق نسبت به بخش عمده‌ای از جامعه و در راس آن نسبت به یاران وفادار حضرت امام (ره) صورت می‌پذیرد.

-ما پاسداران محافظ از دستاوردهای انقلاب که همواره خواستار عظمت انقلاب و پیشرفت کشور و انشالله پیرو راه حضرت امام راحل بوده و هستیم بر آنیم که با دقت و تاملی چند باره در سیره معصومین(ع)؛الگوبرداری صحیحی برای زمانه خود داشته باشیم و از خداوند منان مسئلت داریم ما را از هر گونه انحراف و کج اندیشی و عمل ناصالح محفوظ دارد.

-ما پاسداران شیعه امیرالمومنین با تاسی به حضرتش نسبت به مخالفین و حتی دشمنان تا زمانیکه دست به سلاح نبرده‌اند هیچ گونه برخورد سخت و خشن نداشته و تنها همانند آنها مقابله فکری و نظری خواهیم داشت.هر گونه بدعت فکری و عملی به هر نامی نیز مورد قبول نیست.

-باید از رواج دروغ و تهمت و برخوردهای ناروا نسبت به یاران با وفای حضرت امام(ره) که سبب تضعیف اصل نظام است خودداری کرد.