Saturday, August 28, 2010

حکم اعدام جعفر کاظمی تائید شد

جعفر کاظمی را نمی شناسم، اما پنج میلیون تظاهر کننده 25 خرداد 88 را می شناسم، من به همراه همسر و فرزندانم در میان جمعیت بودیم، نمی دانم ، اگر کاظمی به جرم محاربه باید اعدام شود، پس جوخه های اعدام و چوبه های دار دهها میلیون انسان معترض را باید بپا کنید، آقایان؛ بازی با احکام الهی جنگ با خداست، شما که فقه خوانده اید، مگر نه این است که اگر شمشیر در غلاف هم همراه فرد بود محارب نیست، صاحب جواهرمی فرماید: " المحارب کل من جَرّّد السلاح لاخافة الناس " در واقع محارب کسی است که به قصد ارعاب و سلب امنیت مردم سلاح بردارد و این اخافه محقق شود، کاظمی در میان مردم بود؟ سلاحش کجا بود؟ از قصدش چه می دانید؟ آیا مردم از کاظمی مرعوب شدند یا از ...؟
حال صادقانه بگویید: چه کسی سلاح داشت؟ چه کسی با سلاح گرم و سرد مردم را تهدید می کرد؟ چه کسی به سوی ندا و موسوی تیر اندازی کرد؟ چه کسی بالای پل به سوی مردم تیر می انداخت؟ چه کسی از بالای پشت بام مسجد و پایگاه مردم را به رگبار بست؟ چه کسی ایجاد خوف و ترس کرد؟ چه کسی امنیت مردم را سلب کرد؟ چه کسی محارب است؟!!!!
نمی خواهم بگویم ما را در حبس نکنید، یا نکشید،نه، " بکشید ما را ملت ما بیدارتر می شود " اما می خواهم بگویم، بنام دین مارا نکشید تا جهانیان از دین بیزار نشوند!
ما روی رژیم شاه را سفید کردیم، اگر او هم مثل ما می کشت، اگر کسانی داشت تا به ناف همه محارب و معاند و مرتد، باغی و یاغی وطاغی ببندد، شاید نیم قرن دیگر حکومت می کرد! یادش بخیر، عموی همسرم را می گویم، سید کاظم موسوی بجنوردی، حزب ملل اسلامی را تاسیس کرده بود، با یارانش در کوههای دارآباد مسلح به محاصره نیروهای ساواک درآمد و دستگیر شد، او با خود سلاح گرم داشت، می دانید چه شد؟ او هم اینک رئیس دائره المعارف بزرگ اسلامی است و مقر او در نزدیکی همان کوههایی است که مسلح دستگیر شد! اگر شاه هم بلد بود بگوید محارب، احتمالاً عموی همسر من الان در خاوران بود!

روز قدس


روز قدس كه با فريبكاري ديكتاتوري مذهبي به رحمتى براى نظام محسوب مى شد، در اين تابستان ولى، مايه زحمت نظام مى شود. مردم روز قدس را به روز محاكمه رژيم تبديل مى كنند!. با تظاهرات گسترده و پر خروش ديگروعده ما روز قدس در خيابان ها

موسوی: تنها راه بازگشت امنیت، پذیرش خواست مردم و جنبش متعلق به آنهاست

میرحسین موسوی در تازه ترین سخنان خود اعلام کرد که: “آنچه مربوط به جنبش سبز است واکنش به هرگونه تهدیدی از سوی بیگانگان با حفظ حد و مرز با اقتدارگرایان است. همه ما به صورت بی پرده و صریح از منافع ملی خود دفاع خواهیم کرد.

موسوی که در میان جمعی از رزمندگان جنگ هشت ساله ایران و عراق صحبت میکرد شرایط امروز جامعه را “ناامن” توصیف کرد و تنها راه بازگشت امنیت را در گرو پذیرش خواست مردم و جنبش متعلق به آنها دانست.

ایمانی هدایتگر؛ ایمانی که با لباس ظلم و جور پوشانده نمی شود

به گزارش وب سایت کلمه، موسوی در این دیدار که هم زمان بود با سالروز میلاد امام دوم شیعیان ادامه داد: در قرآن می خوانیم که « الذین آمنوا و لم یلبسو ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون». این آیه نشان می دهد که صرف ایمان نه امنیت می آورد و نه نجات از سرگشتگی و سرگردانی. بلکه ایمان موقعی ایجاد امنیت و هدایتگری می کند و از سرگردانی نجات می دهد که با لباس ظلم و جور پوشانده نشود.

دزفول و ایلام زمان جنگ؛ شاهدی بر ایمان مردمی

وی خطاب به رزمندگان گفت: شما خود شاهد بودید که در دوران دفاع مقدس دزفول را با موشک هایی که سر جنگی یک تنی داشتند، می زدند ولی مردم شهر را تخلیه نکردند و نمازجمعه ها نیز تعطیل نشد. در ایلام نیز همینطور بود. این شهر در معرض بمباران روزمره بود و بنده به یاد می آورم که هرگاه نمایندگان دولت به این استان می رفتند این مردم بودند که به آنها وعده آرامش می دادند و همه کشور همین طور بود. نه جنگ، نه کمبودها و نه درآمد شش میلیاردی نفت احساس امنیت را از مردم نمی گرفت.

پاسخی قر‍آنی به پرسشی اساسی؛ چرا در جامعه احساس امنیت وجود ندارد؟

میرحسین موسوی گفت: سوال مهم این است که چرا امروز که صبح تا شب از همه جا صدای مناجات، دعا و مداحی بلند است و همه شبکه های تلویزیون تمام وقت تبلیغات دینی و مذهبی پخش می کند، در جامعه احساس امنیت وجود ندارد؟ دلیلش خیلی روشن است :ایمان وجود دارد ولی با لباس ظلم و جور پوشانده شده است.

نشانه هایی آشکار از ظلم در جامعه امروز

وی در همین زمینه افزود: ترس از سرکوب، ترس از اعتراف گیری ،ترس از بیکاری و تورم ،ترس از تهاجم خارجی، ترس از شنود و دخالت در امور شخصی ،ترس از چک های بی محل، ترس از فساد سازمان یافته، ترس از قاضی هایی که از بازجو ها دستور می گیرند و ایمان خود را با لباس های تیره و قیرگون ظلم می پوشانند، همه و همه نشانه های حضور گسترده ظلم و نبود عدالت است. در چنین حالتی ایمان نمی تواند امنیت بیافریند و یا هدایتگر مردم به سوی آینده و آخرتی روشن باشد. گمان نمی کنم دلایل زیادی برای اثبات این مساله لازم باشد. وقتی وزیر اطلاعات به دنبال امام جمعه و دبیر شورای نگهبان قانون اساسی دروغ می گوید ،چگونه می توان در چنین جامعه ای امنیت را سراغ گرفت.

تشبه ظاهری به پیامبر نه عصمت می آورد نه آرامش خاطر

میرحسین موسوی در ادامه سخنانش با طرح این سوال که “آیا مردم حق ندارند در چنین شرایطی از این وزارت اطلاعات که ایجاد آرامش خاطر یکی از وظایف آن است احساس خوف و رمیدگی از نظام بکنند”، گفت :عجیب تر اینکه این آقایان و دوستان انها لباس حضرت پیامبر را نیز بر تن دارند. این موضوع شاهدی بر این است که تشبه ظاهری به پیامبر و معصومین نه عصمت می آورد و نه آرامش خاطر. گرچه این مقامات به ظاهر در پناه قدرت در امنیت کامل باشند.

سرپوش گذاشتن بر فسادهای بزرگ به رویه تبدیل شده است

وی افزود: احساس امنیت تنها در امنیت دولت و دولتیان خلاصه نمی شود. بحث از امنیت انسانی است و امنیت انسانی در آزادی از ترس و رهایی از نیاز به دست می آید .کسانی که سوار بر زرهپوش های امن دولتی چشم خود را می بندند و صحبت از عرضه نان به قیمت های بین المللی می کنند ، درد و ترس مردم را لمس نمی کنند. آنها نمی فهمند که ترس از بیرون ریختن اسباب و اثاثیه یک خانواده به دلیل ناتوانی در پرداخت اجاره بها چگونه روح و جسم کم در آمدها را می تراشد. بویژه در فضایی که سرپوش گذاشتن به فسادهای بزرگ و قانون گریزی ها به یک رویه تبدیل شده است.

موسوی همچنین در این دیدار به خطرات ناشی از تحریم ها برای کشور پرداخت و گفت: کسانی که می توانند از تحریم ها کیسه خود را بیشتر پر سازند، نمی توانند نگرانی مردم را از آینده این تحریم ها و خطرهای ناشی از آن درک کنند. به اینها اضافه کنید ترس از آنکه رای شما دزدیده شود و ترس از آنکه شما به حکومت اعتماد کنید و به اعتمادتان خیانت شود.

راهی برای ایجاد دورنمای روشن و امنیت برای مردم

موسوی در ادامه گفت: بازگشت امنیت به جامعه با لباس های سیاه و مخوف که بر تن بسیج پوشانده می شود، به دست نمی آید. ایجاد دور نمای روشن و امنیت در جامعه در گرو آن است که پرده ظلم و بی عدالتی دریده شود و این کار جز با خواست یکپارچه مردم و جنبش متعلق به آنها امکان پذیر نیست.آزادی و عدالت و به دنبال آن امنیت و رهایی از ترس به یک ملت هدیه نمی شود، بلکه یک ملت بیدار آن را با قدرت صبر و استقامت به دست می آورد و هزینه ای که مردم امروز می پردازند در راه چنین دستاوردی است.

نشانی از عدم تحمل بخشی از حاکمیت

وی تاکید کرد: عدم تحمل و انجماد نظام به جایی رسیده است که صدای ربنای هنرمند مورد علاقه مردم را به هنگام افطار روزه سانسور می کنند و یا به رسانه ها بخشنامه می کنند که مبادا کلمه ای در مورد جنبش سبز بنویسند.

موقعیت خطیری که ناشی از گزافه گویی داخلی و بدخواهی رژیم صهیونیستی است

موسوی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: سیاست های ماجراجویانه سالهای گذشته، گزافه گویی ها و رجز خوانی ها کشور را در موقعیت خطیری قرار داده است. امروز در سطح جهان بدخواهان ملت ما بر طبل خشونت و تجاوز می کوبند و مشخص است که در پیشبرد این دغدغه شوم رژیم صهیونیستی نقش بارزی دارد.
وی با اشاره به این نکته که آنها برای عملی کردن تصمیم های شوم خود احتیاج به برانگیختن افکار عمومی در جهان دارند، افزود: متاسفانه لفاظی های داخلی که در آن تمام کره زمین مورد تهدید قرار می گیرد بهانه لازم را برای تبلیغات لازم در این زمینه فراهم می سازد.

صریح و بی پرده از منافع ملی دفاع می کنیم

موسوی در پایان سخنان خود گفت: آنچه مربوط به جنبش سبز است واکنش به هرگونه تهدیدی از سوی بیگانگان با حفظ حد و مرز با اقتدارگرایان است. همه ما به صورت بی پرده و صریح از منافع ملی خود دفاع خواهیم کرد. ما مشفقانه و دلسوزانه توصیه می کنیم که قبل از اینکه دیر شود برای پیشبرد سیاست خارجی معتدل و کاهش خطرات برای کشور از سرمایه های معتبر، عاقل و با تجربه استفاده شود.

Wednesday, August 25, 2010

وزارت امور خارجه سوئد سفیر ایران را احضار کرد

وزارت خارجه سوئد اعلام کرد سفير جمهوری اسلامی در اين کشور احضار شده و بابت تعطيلی و بازداشت چهار تن از کارکنان شرکت لوازم آرايشی اوريف ليم در تهران، از او سوال شده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت خارجه سوئد روز چهارشنبه اعلام کرد در جريان اين احضار، ضمن پرسش درباره شرکت اوریف ليم، مسئله سکينه محمدی آشتيانی هم مطرح شده و مراتب نگرانی دولت سوئد به رسول اسلامی، سفير جمهوری اسلامی در استکهلم منتقل شده است.

سكينه محمدى آشتيانى، که از سال ۱۳۸۴ در زندان به سر می‌برد متهم به زنای محصنه است؛ وی پیش از این برای این اتهام ۹۹ ضربه شلاق خورده بود اما بار دیگر با باز شدن پرونده قتل همسرش، پرونده دیگرش دوباره به جریان افتاد و درحالی که پیشتر متحمل مجازات شده بود، این بار به مرگ محکوم شد.

سسيليا جولين، سخنگوی وزارت خارجه سوئد گفت:«ما روز گذشته (سه شنبه) ديدار کرديم و هر دو مسئله را مطرح کرديم.»
دفتر نمايندگی شرکت آرايشی بهداشتی سوئدی «اوريف‌ ليم» در ايران که با نام «اوريف ليم پرشيا» فعاليت می کند، اين هفته از سوی نيروهای انتظامی بسته شد و چهار نفر از مديران و مسئولان فروش آن بازداشت شدند.
خبرگزاری فارس دليل بسته شدن اين شرکت را فعاليت تجاری چندسطحی که در ايران به نام «هرمی» مشهور است اعلام کرده است.از سال ۸۴ فعاليت هرمی در ايران ممنوع است و تخطی از اين قانون علاوه بر جزای نقدی می‌تواند شش ماه تا سه سال حبس را برای فرد به همراه داشته باشد.

راديوی دولتی ايران در گزارشی اعلام کرده بود شرکت «اوريف‌ليم» به دليل نقض قوانين مالياتی و تقلب و کسب حدود ۷۰ ميليون دلار از طريق بازاريابی «هرمی» تعطيل شده است.

سخنگوی وزارت خارجه سوئد می گويد اتهامات مطرح شده از سوی سفير سوئد در ايران و در تماس با مقامات وزارت خارجه جمهوری اسلامی در حال بررسی است.
گابريل بنت، مدير امور مالی اوريف ليم سوئد دليل اين تعطيلی را علاقه نداشتن مسئولان جمهوری اسلامی به «روش تجاری اين شرکت» عنوان کرده است که به گفته وی، «برای زنان به عنوان مشاور فروش مستقيم شرکت فرصت شغلی ايجاد می‌کند».

به گفته آقای بنت، در حال حاضر ۴۰ هزار زن در ايران به عنوان مشاور فروش مستقيم اوريف‌ليم فعاليت می‌کنند. وی به خبرگزاری فرانسه گفته هرگونه متهم کردن فعاليت های اوريم ليف به روش کار شرکت های هرمی، «مسخره و بی معنی» است.

به گزارش خبرگزای کار ايران، ايلنا، حيدر مصلحی، وزير اطلاعات جمهوری اسلامی، روز سه شنبه برخی شرکت ها از جمله اوريف ليم را متهم کرده که در پشت پرده، سرويس های اطلاعاتی و جاسوسی از آنها حمايت می کنند.

آقای مصلحی گفت:«اين شرکت ها با حمايت از خارج کار می کنند و در اقتصاد ايران فعاليتی ندارند و تحت دستورات آژانس های جاسوسی هستند.»

شرکت اوريف ليم هنوز به اتهام های مطرح شده از سوی وزير اطلاعات جمهوری اسلامی واکنش نشان نداده است.

قدرت مردم را اینجا میتوان دید ،,, افتخاری: ایران را ترک می کنم

در پی واکنش های معترضانه مردمی نسبت به ابراز محبت علیرضا افتخاری به رئیس دولت، این هنرمند موسیقی سنتی و ملی، ضمن انتقاد از اعتراضاتی که به وی وارد شده، از رئیس دولت و گروه فرهنگی وی نیز گلایه کرد و گفت "پس از این پیش آمدها و تبعات بسیاری که برای من و خانواده‌ام به وجود آمد، حتی برای یک بار یکی از اطرافیان متعددی که احمدی نژاد دارد، احوالی از ما نپرسید تا حداقل بدانم کارم درست بوده یا نه اما اکنون می‌گویم نه."

وی همچنین تاکید کرد "در پی اتفاقاتی که اخیرا ناخواسته گرفتارش شدم و هجمه بسیاری که بعد از آن، برای خود و خانواده‌ام پیش آمد، رفتن را به ماندن ترجیح می‌دهم، و قصد دارم از ایران بروم و در فرانسه زندگی کنم و قبل از رفتن نیز، طی نامه ای جهت خداحافظی، از رئیس دولت می خواهم که به جای من خودش جوابگوی مردم باشد."

جشنی که ختم به خیر نشدبه گزارش خبرآنلاین، در روز خبرنگار در تهران جشنی بر پا شده بود، که علیرضا افتخاری هم یکی از مدعوین بود که به روی صحنه رفت. او روی سن بود که رییس دولت ناگهان و با زیرکی به سمت او رفت و بنا به قول افتخاری، خودش را از طرفداران و علاقمندان پیگیر آثارش معرفی کرد تا وی به رسم تشکر از ابراز علاقه، او را در آغوش بگیرد.

ابراز علاقه و ادای رسم ادب، توسط افتخاری به همین‌جا ختم نشد. آن چنان که همین اتفاق در محافل خبری این چنین نقل شد: افتخاری انرژی بیشتری صرف این ادای احترام کرد. بر اساس گزارش ایرنا، این استاد آواز موسیقی اصیل ایرانی پس از آن که رییس جمهور را در آغوش کشید، به او گفت: "آقای رییس‌جمهور دوستت دارم."

اما افتخاری در گفت و گوی خود با خبرآنلاین، این ابراز دوستی را "متعلق به همه مردم ایران می‌داند و اصرار دارد که همه مردم ایران را دوست دارد" و رییس دولت را نیز به عنوان فردی از میان همین مردم مورد احترام قرار داده است.

آغاز اعتراضات پیرو این مراسم و انتشار اخبار حواشی آن، موجی از انتقادها افتخاری را در بر گرفت، تا جایی که او وادار به عکس‌العمل شد.افتخاری در این باره گفته است "در پی اتفاقاتی که اخیرا ناخواسته گرفتارش شدم و هجمه بسیاری که بعد از آن، برای خود و خانواده‌ام پیش آمد، رفتن را به ماندن ترجیح می دهم."

او در این باره توضیح داد: "پس از آن مراسم و مسایل بسیاری که در پی آن پیش آمد، برخوردهای بدی با من و خانواده‌ام صورت گرفت، پیگیری‌هایی که خبرنگاران هم داشتند به نوعی در حادشدن این ماجرا تاثیر داشت...همین پیگیری‌ها و بی انصافی‌های برخی، ماجرا را برای ما بسیار ناگوار کرد. ناگوار، نه از آن روی که رسم ادب به جا آوردم، بلکه به خاطر برداشت‌های نادرستی که از رابطه من با رییس جمهور شد."

تکذیب خواندن ربنای جایگزین شجریانخواننده موسیقی سنتی کشور در حال مواجهه با بازتاب‌های دیدار با رییس قوه مجریه بود که با پیش آمدن ماه مبارک رمضان و پخش نشدن «ربنا» با صدای استاد شجریان، برخی رسانه‌ها اعلام کردند که در پی حذف این قطعه از صدا و سیما، افتخاری می‌خواهد جایگزین «ربنا» رابخواند و در اختیار صدا و سیما بگذارد.

افتخاری با تکذیب این خبر، یافتن جایگزین برای آن قطعه را نشدنی دانست و با ابراز ارادت به دیگر استاد آواز ایرانی اعلام کرد که مردم می‌توانند از طرق دیگری، به جز شبکه‌های صدا وسیما، این قطعه را در خانه هایشان بشنوند و حتما هم خواهند شنید.

او در این یادداشت از برخوردهای سیاسی با هنرمندان نیز ابراز ناراحتی کرده و نوشته بود: چرا باید دنبال دیگرانی باشیم تا این قطعه دلنشین را بازخوانی کنند و چرا از داشته هایمان بهره نمی‌بریم؟ بهتر است که شائبه‌ها را برطرف کنیم و دامن هنر را به سیاست آغشته نکنیم.

خودش می‌افزاید بعد از انتشار این یادداشت برخی از مدیران رسانه ملی در تماس با وی، او را از این بابت و به خاطر اسم بردن از محمدرضا شجریان بسیار سرزنش کرده‌اند، اما به این ترتیب هم ماجرا پایان نیافت.

اجازه سوء استفاده نخواهم دادافتخاری همچنین به خبرآنلاین گفت "شب گذشته خبرنگاری از یکی از رسانه‌های بیگانه با من تماس گرفت و نکاتی را مطرح کرد که به او گفتم من هرگز به ملت ایران، کشور عزیز و مسئولان کشورم پشت نخواهم کرد و هرگز اجازه سوء استفاده و موج‌سواری به رسانه‌های خارجی را نخواهد داد."

گلایه از دولتاو با انتقاد و ابراز گلایه از رییس دولت و گروه فرهنگی دولت، اظهار داشت: "پس از این پیش آمدها و تبعات بسیاری که برای من و خانواده‌ام به وجود آمد، حتی برای یک بار یکی از اطرافیان متعددی که رییس جمهور دارد، احوالی از ما نپرسید تا حداقل بدانم کارم درست بوده یا نه اما اکنون می‌گویم نه."

احمدی نژاد خودش پاسخگوی مردم باشدافتخاری در پایان گفت که قبل از رفتن از کشور حتما نامه‌ای به رییس دولت و تیم فرهنگی دولت می‌نویسد و گلایه‌هایش را با ایشان مطرح می‌کند.

او به برخی از مفاد این نامه اشاره کرد و گفت: "در این نامه خطاب به احمدی نژاد خواهم نوشت که شما حتما در جریان آن چه برای من پیش آمد قرار گرفته‌اید، اما هیچ واکنشی نشان ندادید... شاید شما ما را یکی از حواشی دانستید که به موضوعاتی که پیش آمد توجه نکردید. بر این اساس با چند دهه فعالیت در زمینه حفظ و گسترش موسیقی اصیل و عرفانی ایرانی، به قدری این ماجراها آزارم داد که برای رهایی از آن، کشورم را ترک می‌کنم... چطور حتی یکی از دوستان شما هم فرصت نکرد حالی از اینجانب، به عنوان کسی که سال‌ها برای موسیقی اصیل این کشور زحمت کشیده، بپرسد؟ حال آنکه من تنها به خاطر سوء تفاهم‌های ایجاد شده از دیدار با شما تحت فشار قرار گرفتم."

افتخاری تاکید کرد که در این نامه از احمدی نژاد می‌خواهد که به جای او خودش جوابگوی مردم باشد.

این هنرمند موسیقی سنتی، در پایان گفت "به خاطر این مسائل که افسردگی مفرطی برایم داشته قصد دارم از ایران بروم و در فرانسه زندگی کنم... اگر خودم هم بخواهم باید شرایط به نفع خانواده‌ام تغییر کند تا بتوانیم بمانیم و ادامه بدهیم... که بعید می‌دانم اما باید دید چه پیش می‌آید..."

انتقاد از صدا و سیمااین هنرمند عرصه موسیقی، از رییس سازمان صدا و سیما هم گله کرد و گفت "در طی سی سال گذشته به قدری آثار مرا بدون اجازه‌ام پخش کرده‌اند که بی حساب است، اما دریغ از اندکی مهر و محبت."

او خطاب به ضرغامی گفت: "اگر قصدی به جز خدمت به مردم کشورم داشتم، اکنون به خاطر پخش صد‌ها اثرم باید میلیاردها تومان ازآن سازمان مطالبه می‌کردم، اما چون به قصد خدمت و تلطیف روح وروان هموطنانم آثارم را خوانده‌ام، نه تنها درخواستی از سازمان صداوسیما نکردم، بلکه همیشه هم با این عزیزان نهایت همکاری را داشته‌ام. اما گمان نمی‌کردم ایشان هم تا این حد بی‌مهر باشند و توجهی به هنرمندان نداشته باشند و دستمزد سال‌ها همکاری مرا به این نحو وبا کم لطفی فراوان ندهند..."

ایران اسلامی کجاست؟

ایران اسلامی کجاست؟ جائیست که اگر روزه خودت رو بخوری اخراج میشی ولی اگر رای مردم رو بخوری میشی رئیس جمهور, اگر زنا کنی سنگسار میشی ولی اگر تجاوز کنی میشی سردار, چک برگشتی داشته باشی میشی کلاهبردار ولی پول نفت ببخشی به فلسطینیها میشی رهبر, با بدبختی مدرک بگیری میشی راننده تاکسی، ولی اگر مدرک تحصیلی جعل کنی میشی وزیرکشور, اگر شکایت کنی کشته میشی و اگر بکشی درجه میگیری. اینجا ایران اسلامی است!!

تثبيت چندهمسري در قانون جديد حمايت از خانواده / شروط ده گانه ازدواج مجدد مردان در لایحه جدید چیست!؟

كميسيون قضايي مجلس، لايحه جنجالي «حمايت از خانواده» را تصويب كرد و براي تصويب نهايي به مجلس فرستاد. برخلاف خواست مدافعين حقوق زنان، حق ازدواج مجدد و موقت براي مردان در اين لايحه همچنان به قوت خود باقي است.
ه گزارش رسانه‌هاي ايران كميسيون قضايي مجلس «قانون حمايت از خانواده» را با افزودن شروط ۱۰ گانه‌اي به بند جنجالي آن در مورد ازدواج مجدد و موقت، براي تصويب نهايي به مجلس فرستاد. اين لايحه هفته آينده در صحن علني مجلس بررسي مي‌شود.
لايحه جنجالي «قانون حمايت از خانواده» بار نخست در تيرماه ۱۳۸۶ به مجلس ارسال شد، اما با مخالفت شديد فعالين حقوق زنان مواجه شد. مخالفان بندهايي از اين لايحه را كه ازدواج مجدد و موقت پنهاني مردان را قانوني كرده بود، بحران‌زا و موجب تضيف خانواده ارزيابي مي‌كنند.

لايحه‌ي حمايت از خانواده توسط قوه قضاييه تدوين شده بود، اما پيش از ارسال به مجلس، دولت تغييراتي در آن وارد كرد. از جمله‌ي اين تغييرات اضافه ‌كردن يك تبصره‌ به ماده ۲۲ و مواد ۲۳ و ۲۵ بود.

در ماده ۲۲ وقايع مربوط به ازدواج دائم از قبيل ازدواج و طلاق بايد به ثبت مي‌رسيد، اما اين قاعده شامل ازدواج موقت نمي‌شد. بر اساس ماده ۲۳، ازدواج مجدد منوط به اجازه دادگاه با احراز توانايي مالي مرد و تعهد اجراي عدالت بين‌ همسران شده بود و مطابق ماده ۲۵ نيز مهريه‌ها مي‌بايست از سقف معين‌شده پيروي مي‌كرد.
اضافه كردن اين مواد اعتراض‌هاي بسياري را برانگيخت. بسياري از فعالان زن اين لايحه را رسميت بخشيدن به ازدواج مجدد مي‌دانستند و معترض اقدام دولت در اين زمينه بودند.
اين اعتراض‌ها موجب توقف بررسي لايحه در مجلس شد. اكنون پس از سه سال، دوباره اين لايحه در كميسيون قضايي مورد بررسي قرار گرفته و با تغييراتي اندك، اما با حفظ اساس لايحه‌ي قبلي، دوباره به مجلس بازگشته است.


موافقان و مخالفان

فرهاد تجري، نماينده مجلس و عضو كميسيون قضائي مجلس به عنوان يكي از موافقان لايحه معتقد است، با تصويب اين قانون تمامي ازدواج‌هاي موقت يا همان صيغه‌هاي پنهاني در كشور قانوني مي‌شود و افراد بدون ترس و دلهره و به صورت قانوني ازدواج مي‌كنند.

دولت نيز در دفاع از لايحه‌اي خود مي‌گويد «به هر حال ازدواج موقت و ازدواج مجدد وجود دارند و به همين خاطر نمي‌توان براي آن مقررات وضع نكرد و آن را بي‌ضابطه گذاشت.

اما به نوشته خبرگزاري مهر، «منتقدان ماده ۲۲ لايحه حمايت از خانواده بر اين باورند كه ازدواج مجدد حقوق زنان را تضييع مي‌كند زيرا در ازدواج مجدد زنان از مردان ارث نمي‌برند، مرد ملزم به پرداخت نفقه نيست و هر وقت بخواهد مي‌تواند از زن جدا شود. منتقدان ماده ۲۲ طرح حمايت از خانواده قانوني كردن ازدواج مجدد را موجب بي‌بندوباري مردان متمكن و سستي اركان خانواده مي‌دانند.»

شروط ده گانه ازدواج مجدد
در تغييراتي كه در دور اخير در لايحه‌ي حمايت از خانواده در كميسيون قضايي مجلس وارد شده، ازدواج‌هاي موقت در صورتي كه به باردارشدن همسر منجر شود، بايد همانند عقد دائم ثبت شوند، اما در موارد ديگر الزامي نيست.

براي ماده جنجالي ۲۳ نيز كه مربوط به ازدواج مجدد است، ده شرط قيد شده است: «۱- رضايت همسر اول، ۲-عدم قدرت همسر اول به ايفاي وظايف زناشويي، ۳- عدم تمكين زن از شوهر مطابق با حكم دادگاه، ۴- ابتلاي زن به جنون يا امراض صعب‌العلاج، ۵- محكوميت قطعي زن در جرايم عمدي به مجازات يك سال زندان يا جزاي نقدي كه بر اثر عجز از پرداخت منجر به يك سال بازداشت شود، ۶- ابتلاي زن به هرگونه اعتياد مضر حال خانواده به تشخيص دادگاه، ۷- سوء رفتار يا سوء معاشرت زن به حدي كه ادامه‌ زندگي را براي مرد غير قابل تحمل كند، ۸- ترك زندگي خانوادگي از طرف زن به مدت شش ماه، ۹- عقيم بودن زن ۱۰- غايب شدن زن به مدت يك سال

ماده ۲۵ مهريه زنان را به دو بخش «متعارف» و «غيرمتعارف» تقسيم مي‌كند. مهريه‌هاي متعارف مورد حمايت قانونگذار و دولت قرار مي‌گيرد و مهريه‌هاي نامتعارف از حمايت قانوني لازم برخوردار نمي‌شوند. در لايحه مشخص نيست كه متعارف بودن يا نبودن مهريه براساس چه معياري صورت مي‌گيرد و چه كسي آن را تعيين مي‌كند.

فعالين حقوق زنان مي‌گويند لايحه‌ي حمايت از خانواده براي اين شروط ده گانه هيچگونه ضمانت اجرايي در نظر نگرفته است. ماده ۲۳ تك همسري را نفي و چند همسري را قانوني مي‌كند.
قانون پيشين حمايت از خانواده كه در سال ۱۳۵۳ تصويب شده، مي‌گويد هر گاه مرد همسر دوم اختيار كرد چه زن دائم باشد و چه موقت، حق طلاق براي زن اول محفوظ مي‌ماند. در ماده‌ي ديگر اين قانون گفته مي‌شود، در صورت ازدواج مجدد مرد، چه دائم و چه صيغه، بايد مهريه زن اول را بدهد، حتا اگر آن زن طلاق نگرفته باشد.

“خطر اعدام” برای شیوا نظر‌آهاری

سازمان مستقل فریدم‌هاوس (خانه آزادی) روز سه‌شنبه در بیانیه‌ای نسبت به "خطر اعدام" برای شیوا نظرآهاری که به "محاربه" متهم شده است ابرازی نگرانی کرده و خواستار آزادی فوری او شد.

به گزارش رادیو فردا، این سازمان که مقر اصلی آن در واشینگتن است، روز سه‌شنبه، دوم شهریورماه، ضمن ابراز نگرانی از طرح این اتهام و همچنین اظهارات رجا‌نیوز، وب‌سایت حامی محمود احمدی‌نژاد، مبنی بر متهم کردن خانم نظر‌آهاری به "فعالیت برای سازمان مجاهدین خلق" اعلام کرد که اتهام دخیل بودن در عملیات تروریستی معمولا در جمهوری اسلامی با مجازات اعدام همراه است و تأکید کرد که خانم نظر‌آهاری هیچ‌گاه در فعالیت‌های خشونت‌آمیز شرکت نکرده و انگیزه‌های خشونت‌آمیز نداشته است.

خانم پائولا شریفر، یکی از مدیران این سازمان، نیز ضمن ابراز نگرانی از احتمال اعدام شیوا نظرآهاری به دلیل این اتهامات، از دولت ایران خواست تا خانم نظر‌آهاری را از اتهامات وارده تبرئه کرده و او را بدون آزار و اذیت فوراً آزاد کنند.
شيوا نظرآهاری به دنبال ناآرامی‌های سال گذشته و يک روز پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری در ايران بازداشت و پس از بيش سه ماه زندان، با قرار وثيقه آزاد شد.

وی بار ديگر در آذرماه سال گذشته، هنگامی که قصد شرکت در مراسم درگذشت آيت‌الله حسينعلی منتظری در قم را داشت بازداشت شد و به گفته وکیلش به محاربه، اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی متهم شد، اتهاماتی که شخص وی آنها را رد کرده است.

قرار بر این است که دادگاه شیوا نظرآهاری در تاریخ ۱۳ شهریورماه سال جاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شود.





مادر شبنم سهرابی؛ می گویند شاهد بیاورید که دخترتان زیر چرخ های ماشین نیروی انتظامی له شد

فیلمی که لینکش در زیر آمده فیلم صحنه ای است که شاهدان فریاد می زنند ماشین از روی پیکر یک نفر در راهپیمایی روز عاشورا عبور کرده است. اول این فیلم را ببینید و بعد مصاحبه مادری را بخوانید که فرزندش زیر چرخ ماشین های نیروی انتظامی کشته شده است و بعد از هشت ماه همچنان به او می گویند برو فیلم و شاهد بیاور. این هم فیلمِ شاهدان و هزاران شاهد دیگر که هیچ احساس امنیت نمی کنند در کشوری که شاهدان را هم به دار می کشد….لیلا توسلی هم که شهادات داد به شهادت کشته شدگان عاشورا خود محکوم به زندان شده است لابد به جرم سیاه نمایی.

جرس: شبنم سهرابی زن جوانی است که ششم دی ماه و در جریان راهپیمایی روز عاشورا توسط خودروی نیروی انتظامی زیرگرفته شد و پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید، پس از گذشت نه ماه خانواده وی هنوز موفق به پیگیری پرونده کشته شدن این زن سی و چهارساله نشده اند.

نیروی انتظامی در همان ایام عاشورا، از شبنم سهرابی به عنوان یک «زن ناشناس» یاد کرد که به گفته آنان در اثر تصادف جان باخته بود و پس از آن نیز به خانواده این شهید اجازه طرح شکایت و پیگیری چگونگی ماجرای له شدن این زن جوان زیر چرخ های خودروی نیروی انتظامی را ندادند.

علی رغم آنکه در رسانه های هوادار دولت به کرات مطرح شده است که جنبش سبز، متعلق به طبقه متوسط و بالای شهری جامعه ایرانی است، شبنم سهرابی مانند برخی دیگر از کشته شدگان راهپیمایی های اعتراضی بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران به قشر کم درآمد و جنوب شهر تهران تعلق دارد .
مادر این شهید عاشورا در عین حال که در یک آپارتمان پنجاه متری محقر در جنوب شهر تهران زندگی می کند به گفته خودش هیچ مایل نیست تا برای گرفتن دیه اقدام کند و باور دارد که برای او پاسخگویی مسولان به اینکه قاتل فرزند او چه کسی بوده است به مراتب ارزشمند تر از آن است که درخواست پول خون فرزندش را بدهد.

مادر شبنم سهرابی در یک گفتگوی تلفنی با جرس شرحی مختصر از پیگیری های چندین ماهه خود در نهادهای قضایی کشور برای روشن شدن ابعاد پنهان پرونده مرگ فرزندش می دهد و می گوید: به من می گویند که شاهد بیاورید تا شهادت دهد که فرزند شما توسط ماشین نیروی انتظامی کشته شده است و از طرفی می شنویم که کسانی که شهادت داده اند را به زندان محکوم کرده اند.
متن کامل گفتگوی جرس با مادر شهید شبنم سهرابی در پی می آید:

خانم سهرابی، هشت ماه گذشت از روزی که شبنم در راهپیمایی روز عاشورا توسط خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته شد و سپس جان باخت، در این هشت ماه مهمترین نتیجه پیگیری های شما به عنوان یک مادر چه بوده است؟

مهمترین نتیجه ای که گرفتم این است که ما خیلی تنهاییم و هیچ مسوولی حاضر نیست جواب این همه دردی که کشیده ایم را بدهد. وقتی فکرش را می کنم که داریم به سالگرد دخترم نزدیک می شویم ولی من نتوانستم هیچ کاری برایش بکنم، خجالت می کشم. هم از دخترم و هم از نگین نوه هفت ساله ام که هر روز سراغ مادرش را از من می گیرد، خجالت می کشم.

شما مشخصا به چه جاهایی برای پیگیری مراجعه کرده اید و چه جوابی به شما دادند؟

اول که رفتم کلانتری محل در شادمان برای تشکیل پرونده که گفتند باید بروید اداره آگهی حبیب اللهی، بعد رفتم جنایی، آنجا گفتند پرونده به دادستان ارجاع شده است، به هر جا که می رویم طوری برخورد می کنند انگار هیچ خبری ندارند . یعنی گاهی می گفتند بروید ما خودمان با شما تماس می گیریم که در این هشت ماه، هیچ کسی با ما تماس نگرفت با این که شماره تلفن ما را هم داشتند. گاهی وقت ها هم می گویند شما که شاکی هستید، سندی دارید از کشته شدن دخترتان. بروید شاهد بیاورید، بروید فیلم را بیاورید.



کسی را پیدا کرده اید که حاضر باشد به عنوان شاهد در دادگاه بیاید و در مورد صحنه کشته شدن دخترتان اظهار نظر کند؟



دو تا فیلم از نحوه کشته شدن دخترم توسط خودروی نیروی انتظامی توسط مردم تهیه شده است که به عنوان شاهد و سند وجود دارد و همه دنیا این فیلم را دیده اند ولی به من می گویند برو فیلم را بیاور. من وقتی در کوچه و خیابان، در اتوبوس، پارک و خیلی جاها گاهی وقت ها با مردم درددل می کنم همه می گویند آن فیلم را دیده اند. مردم شبنم را روی دست بلند کرده اند و دخترم دست هایش را بالا برده بود و به سمت جمعیت ناله می کرد...اینها دل مرا آتش می زند. من این فیلم را کجا ببرم؟ جایی که شنیده ام حتی کسانی که به عنوان شاهد در مورد کشته شدن شهدای روز عاشورا اظهارنظر کرده اند را به زندان محکوم کرده اند؟ خب اگر شاهدی بیاید به ما کمک کند، نمی داند چه بلایی سرش می آید. برای همین می گویم ما تنهاییم چون مردم می ترسند و نگران هستند که اگر کمکی هم به ما بکنند، زندانی شوند، خطری برایشان به وجود بیاید. صدایم را فقط باید به خدا برسانم اینجا دیگر نمی شود کاری کرد...



یعنی برگه پزشکی قانونی هم هیچ کمکی به شما در پیگیری برونده نکرد؟



نه، چون در برگه پزشکی قانونی ننوشته اند که ماشین نیروی انتظامی از روی بدن دخترم گذشت و تمام تن و صورت و دست هایش را له و کبود کرد. وقتی می نویسند یک زن ناشناس، دیگر نمی نویسند که باتوم خورد یا سرش به جدول خورد یا چه اتفاقی افتاد فقط نوشته اند در اثر اصابت با جسم سخت کشته شد. و این خیلی تلخ است که حاضر نیستند به ما بگویند این جسم، اسمش چه بود، جسم سخت همان ماشین نیروی انتظامی است؟ ما در یک کشور اسلامی از نیروی انتظامی توقع داریم حافظ جان و مال و امنیت مردم باشند نه اینکه چنین بلایی سرمان بیاورند و بعد هم بگویند ناشناس بوده و تصادف کرده و بعد از هشت ماه هم هیچ جوابی به ما ندهند.



آیا وکیل گرفته اید تا در پیگیری پرونده شما را یاری کند؟



من با دو وکیل صحبت کرده ام ولی می گویند به آنها اجازه ورود به این پرونده را نداده اند و آنها نمی توانند وکالت را قبول کنند.

مردم ، مسولان، نمایندگان موسوی و کروبی هم به سراغ شما و دختر هفت ساله خانم شبنم سهرابی نیامده اند تا شما را در پیگیری پرونده یاری دهند و یا دلجویی کنند
چرا، در روزهای نخست، کسانی نمایندگانی از طرف آنها به خانه ما آمدند، همراهی کردند، کمک کردند، دلجویی کردند و حتی نگین گاهی وقت ها سراغ کسانی را می گیرد که برایش عروسک آورده بودند. ولی مگر آنها چقدر می توانند وقت بگذارند؟ فقط دختر من تنها کسی نبود که کشته شد، ما هم منزل مان را جابجا کرده ایم.
می توانم بپرسم دلیل جابجایی منزل شما چه بود؟

در این محله مگر می شد زندگی کرد؟ تمام مغازه ها و فروشگاه ها همه برایم خاطرات دخترم را زنده می کرد، سخت است زندگی کردن در جایی که تمام مدت با دخترم به آنجا می رفتم.

آیا تا کنون با خانواده شهدای دیگر امکان تماس یا ارتباط داشته اید؟

وقتی می روم دادسرا برای پیگیری پرونده دخترم، خانواده زندانیان سیاسی را آنجا می بینم اما خانواده های کسانی که کشته شده اند را ندیده ام. من رفتم سر خاک سهراب و خیلی گریه کردم. گفتم جوان است بروم پیدا کنم کجا دفن شده است. سهراب با همان پیشانی بند سبز که روی سرش بسته بود، دل آدم به درد می آید، جوان کشته شد .

نوه هفت ساله شما در چه شرایطی است؟

نگین باید امسال به مدرسه برود، باور کنید این بچه معصوم دچار بیماری افسردگی شده است، می ترسد برود مدرسه و همیشه می گوید از مدرسه بدم می آید، من با یک بچه هفت ساله ای که مدام سراغ مادرش را از من می گیرد چه می توانم بگویم، می گوید من اگر بروم مدرسه همه مرا می زنند. به نوه ام گفته ام مادرش رفته است بهشت ولی تا کی می شود به او دروغ گفت...سخت است.

از هلال احمر و یا دولت کسی سراغ شما نیامد؟

نه . می ترسند اگر به سراغ ما بیایند، مردم بگویند پس آنها مسولیت کشته شدن دخترم را به عهده گرفته اند، برای همین اصلا کسی سراغی از ما نگرفت، برای من دخترم شهید همین مردم است و من توی دلم او را شهید می دانم. به من می گویند، دیگر نگو دخترت رفته در اعتراض خیابانی و کشته شده. این پرونده را باز نکن و حرف نزن. هیچ ایرادی ندارد که مسولان و یا دولت اصلا ما را به عنوان یک شهروند ایرانی نمی بینند، بالاخره خدا این دردهای ما را می بیند و خودش به داد ما که این همه مدت بی پناه مانده ایم و صدای ما به هیچ جا نمی رسد خواهد رسید. ماه رمضان که ماه نور است، در یک کشور اسلامی کسی سراغ یک دختر هفت ساله نیامد که ببیند این دختر چرا هشت ماه چشم اش به در مانده است، من چه بگویم که نشان دهد چقدر زجر کشیده ایم در نبود دخترم.

و اما حرف آخرتان؟

خدا می داند، بعد از رفتن دخترم، از روز عاشورا تا امروز، دنیا برایم جهنم شده است. مهم نیست که دخترم را نه به عنوان شهید قبول کرده اند و نه هیچ جوابی به ما می دهند، خدا خودش مدال شهادت را به دخترم داده است. من فقط دلم برای نوه ام می سوزد که هنوز چشم به راه است و گاهی وقت ها با دیدن کسانی که با او مهربانی می کنند، کمی احساس آرامش می کند و بعد آنقدر احساس تنهایی می کند که سراغ شان را از من می گیرد. من هم هنوز امید دارم و هربار می روم دنبال کار دخترم تا شرمنده او نباشم. دخترم ماه محرم را تمام نکرد، آرزو می کنم همان بلایی که بر سر دخترم آورده اند بر سر خودشان بیاید و ماه رمضان را تمام نکنند تا بفهمند ما چه کشیده ایم



با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس گذاشتید.

پی نوشت:

این هم فیلم شاهدان و هزاران شاهد دیگر ...لیلا توسلی هم که شهادات داد به شهادت کشته شدگان عاشورا خود محکوم به زندان شده است لابد به جرم سیاه نمایی؛

http://www.youtube.com/watch?v=kllfqvAwAqs

Sunday, August 22, 2010

جانم فدای ایران


روز قدس را به روز ایران تبدیل خواهیم کرد
نه اسرائیل
نه لبنان
نه غزه
نه جولان
جانم فدای ایران

حکم تعلیق سه مقام ارشد قضایی مرتبط با پرونده کهریزک صادر شد

حکم تعلیق ۳ مقام قضایی مرتبط با تخلفات و جنایات سال گذشته بازداشتگاه کهریزک صادر و به آنان ابلاغ شد.یک منبع آگاه در گفتگو با مهر افزود: بر اساس کیفرخواستی که پیش از این توسط دادسرای انتظامی قضات صادر شده بود ، شعبه یک دادگاه انتظامی قضات پس از طی مراحل رسیدگی قانونی در خصوص بررسی مسئولیت ۳ نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران در پرونده حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک ، حکم تعلیق قضایی افراد فوق را صادر و به نامبردگان ابلاغ کرد.

بر اساس این حکم که وفق نظر کارشناسان قضایی و وکلا در تاریخ احکام قضایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بی سابقه است ، افراد یاد شده باید از سمت هایشان عزل شده و در خصوص اتهامات مطروحه در پرونده مسئولیت خویش را پذیرفته و خارج از مصونیت قضایی مانند شهروندان عادی پاسخگو باشند.

این حکم تعلیق قضایی بر اساس پرونده های مشروح جداگانه و در تاریخ ۲۴ مرداد ماه ۱۳۸۹ صادر گردیده است.

لازم به یادآوری است که پیش از این و در تاریخ ۹ تیر ۱۳۸۹ سازمان قضایی نیروهای مسلح با صدور اطلاعیه ای از صدور حکم قصاص نفس عاملان قتل در بازداشتگاه کهریزک خبر داد. این سازمان همچنین با اشاره به صدور کیفرخواست علیه ۱۲ نفر از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک توسط دادسرای نظامی تهران از رسیدگی به اتهامات متهمان با رعایت مقررات قانونی در جلسات متعدد دادگاه با حضور شکات، متهمین و وکلای آنان و همچنین صدور نهایی احکام قضایی برای آنان خبر داده بود.

اتقان نظر و رسیدگی قاطع دستگاه قضایی از دو مسیر جداگانه یعنی دادسرای نظامی و نیز دادگاه انتظامی قضات در خصوص تخلفات و جنایات صورت گرفته در حوادث سال گذشته کهریزک سندی ارزشمند بر استقلال دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران و اهتمام ملی بر اجرای قانون و عدالت بدون هر گونه تاثیر پذیری از فشارها ، حاشیه سازی های داخلی و جو سازی بدخواهان خارجی است.

صدور این احکام همچنین نشانه عزم جدی نظام بر برخورد با متخلفان و متجاوزان به حقوق شهروندی در هر سطح و مقامی است و اینکه هر زمان برای دستگاه قضایی تخلف احدی از مسئولان قوا و از جمله قوه قضائیه اثبات شود ، قاطعانه با متخلف برخورد خواهد شد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی سال گذشته به محض اطلاع از انتقال بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات به کهریزک دستور تعطیلی فوری آن را صادر و به دفعات حوادث صورت گرفته را تخلف و جنایت خواندند.

ایشان همچنین در ملاقات های متعدد با خانواده شهدای مظلوم این حوادث ضمن تفقد از آنها دستورات لازم برای هدایت پرونده در مسیر صحیح ، مجازات مجرمان و مقصران و نیز احقاق حقوق بازماندگان را صادر فرمودند. بی گمان در این رسیدگی بی سابقه در تاریخ قضایی کشور که بررسی اتهام و تخلف مهمترین مقامات قضایی مرکز کشور را شامل شده است ، دستورات قاطعانه رهبر معظم انقلاب تاثیر برجسته ای داشته و موجب قوت قلب برای دست اندرکاران سیستم قضایی کشور و همچنین امیدواری هر چه بیشتر برای احقاق حق شهروندان بوده است.

ایشان در دیدار خانواده های فوق یادآور شده بودند که «عنوان مجرمانه اگر ثابت شود حاشیه امنی برای هیچکس نیست.»

یادآوری می شود در تخلفات و جنایات صورت گرفته در حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک ۳ جوان از خانواده های متعهد کشور به نام های محسن روح الامینی ، محمد کامرانی و امیر جوادی فر مظلومانه به شهادت رسیدند.



مهدی خدایی را آزاد کنید

از سرنوشت مهدی خدایی، فعال حقوق بشر و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری، هیچ اطلاعی در دست نیست.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، از سرنوشت مهدی خدایی، همکار سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران که در پی یورش های سازمان یافته ی 11 اسفندماه و سناریو سازی بر علیه فعالان حقوق بشر در ایران بازداشت شده است، علیرغم پیگیری مستمر خانواده هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.

این فعال سابق دانشجویی که در زمان دستگیری در حال گذران دوران مرخصی سربازی خود بوده است اخیراً از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به تحمل 4 سال حبس تعزیری محکوم شده بود، نامبرده در این پرونده حداقل 3 روز را به دلیل شکنجه و جراحات وارده در بیمارستان قمر بنی هاشم وزارت اطلاعات بستری شده بود.

در عظمت شیوا نظر آهاری بودن

در زندان اوین شیوا نظر آهاری تنها یک نام نیست. یک دریچه است. دریچه ای از امید. امیدی که به دیده هر زندانی تازه واردی تنیده می شود. نام " شیوا نظر آهاری " را در تک تک اتاقهای بازجویی بند ۲۰۹ می توانی بیابی که با خطی خوش و خوانا روی دیوارهای آگوستیک خود نمایی می کند. نام و نشانی که تنها یک نام و نشان ساده نیست. یک علامت است. علامتی که به زبان بی زبانی می گوید: " نترس! مقاومت کن. " تنها در بحبوحه متلاطم یک بازجویی سنگین و طاقت فرساست که می توانی اهمیت " شیوا نظر آهاری " بودن را درک کنی. حکایت " شیوا نظر آهاری " بودن در سرزمین من حکایت دردناک تمام فعالین حقوق بشر در ایران است. آنها که بی هیچ چشمداشتی برای برقراری همه جانبه حقوق بشر و رعایت تمام قوانین مرتبط با آن از سوی جمهوری اسلامی از جان و مال خود مایه می گذارند و هر مصیبت و داغ و درفشی را به جان می خرند



از فعالیت برای حقوق بشر تا اعدام

نوشتن درباره شیوا نظر آهاری نوشتن درباره یک مبارز و فعال حقوق بشر نیست. نوشتن درباره کسانی است که نه برای اهداف و اغراض سیاسی که برای تاسیس و تثبیت حقوق اساسی هموطنانشان تن به رجرآورترین مبارزات می دهند و یا زندان و زنجیر و داغ و درفش را به جان می خرند و یا آوارگی و خانه بدوشی غربت را. با این همه وضعیت شیوا نظر آهاری وضعیت خطرناکی است و سکوت اصحاب رسانه درباره او آنهم در شرایطی که به گفته وکیل مدافعش قرار است در ۱۳شهریور به اتهام محاربه محاکمه شود، امر پسندیده ای نیست. درباره آخرین وضعیت شیوا نظر آهاری، وکیل او می گوید: " یکی از اتهامات سه گانه شیوا نظرآهاری محاربه است. من ازالان در این فکر هستم که باید برای دادگاه او چه گلی به سرم بگیرم. در صحبتی که با چند نفر از همکارانم داشتم گفتم اگر یکی دو اتفاق اینگونه در صدور احکام بیافتد من از تمام پرونده‏هایم کناره گیری می‏کنم. شیوا نظر آهاری سیزدهم ماه آینده دادگاه دارد و من واقعا نمی‏دانم قرار است چه اتفاقی بیفتد و با چه منطقی و بر اساس چه موازینی برای او رای صادر کنند. واقعا اگر قرار باشد اتهامات او را، با روش بی منطق فعلی بپذیرند، وضعیت او خطرناک خواهد شد. چه اتهام محاربه شیوا نظرآهاری چه خواهد شد واقعا نمی‏دانم. نوع اتهام او مجازات اعدام دارد . " محمد شریف ادامه می دهد: پرونده شیوا نظرآهاری در همان شعبه ای است که پرونده بدرالسادات مفیدی در جریان است و به نظر من رای صادره در رابطه با پرونده خانم مفیدی غیرقانونی است. لذا از آنجا که محاربه در وهله نخست اتهامات مطرح شده به شیوا نظرآهاری است، من به شدت درباره رای احتمالی دادگاه نگران هستم.» به گفته شریف یکی از دلایل نگرانی وی این است که رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی شخص معینی است اما در پرونده خانم مفیدی دادرس دیگری حاضر شده بود. محمد شریف در خصوص اتهامات موکلش گفت: «به ایشان سه اتهام تفهیم شده است. یکی محاربه است، موضوع ماده ۱۸۶. دیگری اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم است، موضوع ماده ۶۱۰ و در نهایت تبلیغ علیه نظام است، موضوع ماده ۵۰۰."



شیوا نظر آهاری کیست؟

شیوا نظرآهاری متولد خرداد ۱۳۶۳فعال حقوق بشر، عضو هیئت موسس، دبیر سابق و سخن گوی فعلی کمیته گزارشگران حقوق بشر و فعال دفاع از زندانیان سیاسی است. او همچنین فعال حقوق کودکان کار، عضو انجمن زنان تارا، کمپین یک میلیون امضا، روزنامه‌نگار، وبلاگ نویس، و از دانشجویان محروم از تحصیل (برای کارشناسی ارشد مهندسی عمران است. شیوا نظر آهاری از سال ۱۳۸۱به کارهای حقوق بشری بخصوص حمایت از زندانیان سیاسی روی آورد و فعالیت خود را از "کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی" آغاز کرد. در مرداد ماه ۱۳۸۳در اوج جوانی شیوا نظرآهاری، دبیر وقت کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی بود که در تجمع کمیته مزبور در جریان تجمع خانواده‌های زندانیان سیاسی در مقابل سازمان ملل بازداشت شد. او مجددا در جریان نا آرامی‌های مربوط به اعتراضات به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، حوالی ساعت ۱۳:۳۰ روز یک شنبه، ۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸، توسط نیروهای اطلاعاتی در محل کار خود بازداشت شد. شادی صدر وکیل مدافع او نیز صبح جمعه ۲۶ تیر ۱۳۸۸ در حالیکه از بلوار کشاورز قصد رفتن به نماز جمعه ۲۶ تیرماه ۱۳۸۸ را داشت توسط نیروهای لباس شخصی، با خشونت و بدون حکم قضائی سوار اتومبیلی شد و به مکان نامشخصی انتقال داده شد. روز سه شنبه، ششم مرداد ماه ۱۳۸۸، شیوا نظرآهاری در گفت و گویی کوتاه با خانواده خود از زندان اوین اعلام کرد تا مدتی از امکان برقراری تماس تلفنی محروم خواهد بود. شیوا نظر آهاری، پس از گذراندن ۳۳ روز در سلول انفرادی بند ۲۰۹، در ۲۶ تیر ماه به سلول‌های عمومی بند مزبور منتقل و در طول این مدت تنها موفق به چند تماس کوتاه با خانواده اش شده‌است. او طی این مکالمات از ارائه درخواست ملاقات با خانواده خود خبر داده که تا به امروز چنین امکانی محقق نشده‌است. در تاریخ ۲۳ مرداد سال گذشته وبگاه کانون زنان ایرانی اعلام کرد که شیوا بیش از ۲۰ روز است که حتی موفق نشده‌است به خانواده خود تلفن کند، و مامورین امنیتی به خانواده او گفته‌اند که وی ممنوع الملاقات است. از اینرو نگرانیهای جدی در زمینه سلامتی ایشان وجود دارد. در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۸۸ پس از گذشت بیش از ۸۰ روز از دستگیری شیوا نظرآهاری، قوه قضاییه برای آزادی او درخواست قرار وثیقه بسیار سنگین پانصد میلیون تومانی نمود در حالیکه خانواده شیوا قادر به پرداخت چنین مبلغ هنگفتی نبودند. مادر شیوا به دادگاه انقلاب مراجعه و به قرار مزبور اعتراض نموده‌است اما بازپرس سبحانی (بازپرس پرونده شیوا) ضمن ممانعت از ادامه بحث گفته‌است: «پس بگذارید در زندان بماند.» در پی مراجعات فراوان خانواده شیوا به دادگاه، در تاریخ ۲۵ شهریور از سوی قوه قضاییه قرار وثیقه وی از ۵۰۰ میلیون تومان به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان کاهش یافت. سپس با پرداخت این مبلغ توسط خانواده وی، شیوا نظر آهاری در ساعت ۲۱ تاریخ یک مهر ۱۳۸۸ به طور موقت از زندان اوین تا زمان تشکیل جلسه دادگاه آزاد شد اما این پایان کار نبود. پس از درگذشت آیت‌الله منتظری برخی از کسانی که در مراسم ختم وی شرکت کرده بودند بازداشت شده‌اند. اما این بازداشت‌ها حتی اندکی پیش از رسیدن به مراسم ختم این فقیه منتقد و در راه قم انجام شد.شیوا نظرآهاری یکی از این افراد بود.



همه شجاعتهای یک زن

شیوا نظر آهاری در زمان آزادی مجددش به دادخواهی دختری پرداخت که در زندان اوین توسط بازجویش مورد تجاوز قرار گرفته بود. او به همراه دوستانش کمپینی را به نام «عاطفه نبوی»، دانشجوی بازداشت شده در راهپيمايی ۲۵ خرداد به راه انداخت. این کمپین تلاش می‌کرد تا عاطفه نبوی را از زندان آزاد کند. او پس از آنکه با گذاشتن وثیه از زندان آزاد شد، خاطراتی از ملاقات خود با عاطفه نبوی در زندان اوین را منتشر کرد. در این خاطرات، عاطفه نبوی یکی از قربانیان شکنجه جسمی و جنسی معرفی شده است. نسرین ستوده، حقوقدان در باره بازداشت خانم نظرآهاری، و موکلش، عاطفه نبوی می‌گوید: مطابق اظهارات ديگر افرادی که به همراه خانم نظرآهاری چند ساعتی مورد بازداشت و بازجويی قرار گرفته اند، اتهام اصلی که برای خانم نظرآهاری و هومن فخارمقدم (که در آنزمان با قید وثیقه در مرخصی از اوین بسر میبرد) و دوستان ديگری که در آن اتوبوس بودند مطرح شده است اين بوده که چرا آنها مبادرت به ايجاد «کمپين عاطفه نبوی» کرده‌اند. همان طور که می دانيد موکل من، خانم عاطفه نبوی، فقط به دليل شرکت در راهپيمايی ۲۵ خرداد به چهار سال حبس تعزيری از سوی شعبه ۱۲ دادگاه انقلاب اسلامی محکوم شده و صراحتاً در حکم صادره عليه عاطفه اعلام شده که او به دليل فعاليت خانواده‌اش به چنين مجازات سنگينی محکوم می‌شود، يعنی مهمترين اصل حقوق کيفری که اصل شخصی بودن جرم و مجازات است در اين حکم ناديده گرفته شده است. به همين دلايل من فکر می کنم خانم نظرآهاری به درستی دست به ايجاد چنين کمپينی زده و از اين بابت هم تحت فشار قرار گرفته است. "



دشمن تراشی از نوع جمهوری اسلامی

ماموران امنیتی که از فردای عاشورا کلافه از اوج گیری اعتراضات مردمی بودند، به استراتژی خلق دشمنی سازمان یافته دست زدند و در ایران تلاش کردند تا با ترتیب دادن سناریوی مرتبط کردن فعالین حقوق بشر به سازمان مجاهدین خلق آنها را عامل اصلی اعتراضات خیابانی مردم جلوه دهند. به همین منظور آنها مدتهاست که با اعمال سخت ترین شکنجه ها بر روی مدافعین حقوق بشر و اعتراف گیری از آنها سناریوی خود را تکمیل کنند. امری که با توجه به مقاومت کسانی نظیر شیوا نظر آهاری و کوهیار گودرزی به شکست انجامیده و صدور احکام سنگین برای شیوا نظر آهاری را هم باید در همین راستا بررسی کرد. اگر به زندانیان سیاسی در تمامی زندان های ایران رجوع کنید، به رغم باورها و ایدئولوژی های متنوع شان، یک چیز مشترک دارند. آن هم، شماره تلفن شیوا نظرآهاری است. شیوا نظر آهاری در شرایطی در آستانه دریافت حکم اعدام قرار دارد که در زمان آزادی اش هر روز، ساعت ها به درد دل های ایشان گوش می کرد و از دردهای شکنجه هایشان تا غم های دوری از دوستان و خانواده هایشان و حتی گله های رفیقانه از هم بندی ها و هم سلولی هایشان می شنید. بهتر است تا دیر نشده برای این فعال شجاع حقوق بشر کاری کرد. کاری که دست کم سایه شوم مرگ را از سر این مبارز خستگی ناپذیر دور کند. ما که که زندان بودیم شیوا برایمان خیلی کارها کرد. حالا نوبت ماست.

اعتصاب غذای 17 زندانی سیاسی در زندان اوین

گمشو برو تو سلولت! فکر می کنی کی هستی!؟ بدبخت آن قدر اعتصاب غذا کن تا بمیری! فکر می کنی چی می شه!؟گنده تر از تو هاش نتونستن غلطی بکنن!

پس از گذشت کمتر از دو روز اندک اندک احساس می کنی که تاب و توان و رمق بدن از دست می رود.چشمانت سو سو می زند و سرت گیج می رود.احساس می کنی از پس سر و از درون جمجمه کسی با چکش ضربات متمادی وارد می کند.مغزت احساس سوزش و خارش پیدا می کند.مغز آدم آن طور می شود که گویی روی پوست دستش آب داغ ریخته شده باشد.

زیرپوشت را که بالا می زنی اگر توان درست دیدن داشته باشی می بینی که شکمت به ته چسبیده است و اگر اندکی هم تا دیروز چربی های دور شکمی داشته ای می بینی که رو به آب شدن گذاشته است.

چشمانت،هم سیاهی می رود و هم از تو می سوزد.احساس می کنی که آن مایع لزج چشم رو به خشکی

می گذارد.نوشته های در و دیوار سلول را نمی توانی شفاف ببینی.وقتی انگشتانت را شانه موهایت می کنی و یا هنگام وضو که مسح سر می کشی تعداد موهایی که به دستت می چسبد جلب توجه می کند.

به دلیل کم آبی بدن بزاق دیگر بسیار کم ترشح می شود.دهانت خشک شده و زبان در کام می گردانی.پرزهای زبانت نیز خشک شده است و خودت حس می کنی که حس چشایی ات کم کم دارد از بین میرود.گلویت می سوزد. دچار تنگی نفس و کمبود اکسیژن می شوی.می آیی که از دهان نفس بکشی گلویت بیشتر می سوزد. معده از فرط گرسنگی می سوزد و تو نگرانی که مبادا زخم معده بگیری.

برای تضعیف رو حیه ات و پی بردن به اینکه آیا اعتصاب غذایت واقعی است یا نه به زندان بان ها دستور داده شده تا هر طور که شده لا اقل یک وعده غذا و مقداری نان در سلولت قرار دهند.هوس می کنی تا به قدر رفع سوزش معده از غذا ناخنکی بزنی و اندکی از نانی که اکنون خشک شده است بخوری ولی دچار عذاب وجدان می شوی و این کار را پیش خود پست می شماری و در نهایت از این وسوسه منصرف می شوی.

کلیه هایت شروع به زق زق کردن می کند. اگر بتوانی ادرار کنی و بدنت هنوز آن قدر خوب کار کند که دفع مایعات را انجام دهد هنگام دفع ادرار سوزش شدیدی داری و اگر هم نتوانی ادرار کنی باز هم آن سوزش را داری.

به بازوانت که نگاه می کنی می بینی به طور محسوسی تحلیل رفته است.هر چه زمان می گذرد اوضاع بدتر می شود.به عضلات و ماهیچه های پایت که می نگری احساس می کنی کسی گوشت آن ها را کنده و با خود برده است!!!

در ذهن خود اندیشه می کنی که کی بیهوش می شوی؟ و کی از حال می روی؟

هم یاد اعتصاب غذاهای موفق می افتی که بعضا منجر به آزادی شد و هم یاد اعتصاب غذاهایی که به مرگ منجرشد.

هر چه زمان بیشتر می گذرد لاغر تر می شوی و اوضاع باز بدتر می شود.

تا آنجا که به قول سعدی می شوی:«از او مانده بر استخوان پوستی.»

از بیکاری بلند می شوی که راه بروی،چند قدم که در سلول کوچکت راه می روی سرت سیاهی می رود و به زمین می افتی.دوباره بلند می شوی و دوباره می افتی.عملی جز خوابیدن نمی توانی انجام دهی.ناخود آگاه گوش هایت به صدا حساس می شود و تقریبا می توان گفت تنها عضوی از بدن که به درستی کار می کند همین گوش است.ولی بعضی از صدا ها را فقط می شنوی و مغز دیگر قدرت تجزیه و تحلیل آن را ندارد.

در 24 ساعت شبانه روز آن قدر خوابیده ای که دیگر حتی خوابت هم نمی آید.قصد می کنی که بلند شوی و چند قدمی راه بروی تا هم بدن خسته شود و بتوانی باز هم بخوابی و هم اینکه در اثر فشار بیشتر بدن زودتر از پای بیفتد ؛ ولی نمی توانی!

کارد به استخوان می رسد و از ناحیه ستون فقرات هم احساس درد و خستگی می کنی.دیگر هیچ عضوی در اختیار تو نیست و هیچ کاری نمی توانی انجام دهی. حتی نمی توانی بخوابی ولی می خوابی و این دیگر خواب نیست.اینجا هر لحظه امکان کم آبی شدید و نرسیدن قند به اندام های حیاتی وجود دارد و ممکن است هر آن مغز و قلب و کلیه و ... از کار بایستد.حال اگر شانس بیاوری و به بهداری و یا بیمارستان منتقل شوی آن چنان پیکر نحیف و بی جانت را بر روی زمین کشان کشان می برند که ماهیچه ها و عضلات زیر بغلت دچار کشیدگی شدید می شود و کلیه مویرگ های این ناحیه پاره می شود و از بین می رود و اگر اجازه تزریق سرم بدهی پس از انکه اندکی به جان آمدی از بنفش شدن بازوان و ناحیه زیر بغلت و دردی که به درد های دیگرت افزوده شده است پی به این امر می بری.

از شکستن اعتصاب تا رسیدن به خواسته هایت سر باز می زنی و باز این داستان تلخ تر از گذشته شروع می شود.

***

این سطور را به همه زندانیان سیاسی اعتصاب غذا کننده به ویژه غلامحسین عرشی رئیس اتاق چهار بند 350 و از ستارگان روز عاشورا که به صورت خود معرف و برای اعلام حمایت از سایر دوستانش انفرادی را برگزید تقدیم می کنم. به قول عبدالله مومنی درود بر شرف همه شان!

Saturday, August 21, 2010

احمدی‌نژاد: در صورت حمله به ایران، پاسخ ما کره زمین را شامل می‌شود

بعد از اظهارات رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه "در صورت هرگونه اقدام احتمالی نظامی علیه ایران، عرصه مقابله با چنین اقدامی محدود به مرزهای ایران نخواهد بود و میدان گسترده‌تری را در بر خواهد گرفت"، محمود احمدی‌نژاد نیز، طی گفتگو با یک نشریه عربی هشدار داد "در صورت حمله به ایران، پاسخ تهران کره زمین را شامل می‌شود."

محمود احمدی‌نژاد همچنین به روزنامه الشرق چاپ قطر گفت که تهران آماده توقف غنی‌سازی با غلظت بالا و مذاکره با آمریکاست. وی ضمن اشاره به مسائل خاورمیانه گفت که ایران نگران آینده عراق در غیاب نیروهای آمریکایی نیست.

به گزارش خبرگزاری آلمان، رئیس دولت دهم روز جمعه در مصاحبه با روزنامه مذکور، همچنین در مورد واکنش تهران به حمله نظامی به ایران از سوی اسرائیل یا آمریکا گفت: "گزینه‌های ما حد و حدودی نخواهد داشت و همه کره زمین را در بر می‌گیرد."

گفتنی است ایالات متحده و اسرائیل که از برنامه هسته‌ای ایران ابراز نگرانی می‌کنند و در آستانه راه اندازی نیروگاه بوشهر نیز، موضوع استفاده از گزینه نظامی برای متوقف ساختن این برنامه را منتفی اعلام نکرده‌اند.

احمدی‌نژاد در ادامه مصاحبه روز جمعه خود گفت: "فکر می‌کنم بعضی در فکر حمله به ایران هستند، به خصوص آنهایی که داخل اسراییل هستند. اما آ‌نها می‌دانند که ایران یک قلعه استوار است و فکر نمی‌کنم اربابان آمریکایی‌شان اجازه این کار را به آن‌ها بدهند و همه آن‌ها نیز می‌دانند که پاسخ ایران سخت و دردناک خواهد بود."

اظهارات محمود احمدی‌نژاد در مورد واکنش "بی‌حد و حدود" ایران به یک حمله احتمالی بازتاب‌دهنده سخنان آقای خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، است که چهارشنبه هفته گذشته در واکنش به خطر حمله به ایران گفت در صورت هرگونه اقدام احتمالی نظامی علیه ایران، "عرصه مقابله با چنین اقدامی محدود به مرزهای ایران نخواهد بود و میدان گسترده‌تری را در بر خواهد گرفت."

در ادامه واکنش‌های مقام‌های جمهوری اسلامی به احتمال حمله خارجی به تاسیسات اتمی ایران، سپاه پاسداران نیز روز پنج‌شنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد در صورت حمله احتمالی، می‌تواند "با بهره‌گیری از ظرفیت بسیج جهان اسلام، منافع آنان را در هر نقطه دلخواه مورد هدف قرار دهد و در نبردی سرنوشت‌ساز شکست قطعی را به دشمنان تحمیل کند."

دریاسالار مایک مالن، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، در روز دهم مرداد گفته بود آمریکا طرحی احتیاطی برای حمله به ایران دارد، اظهاراتی که باعث واکنش مقامات جمهوری اسلامی شد.

در واکنش به این مسئله، اسحاق آل‌حبیب، معاونن نماینده ایران در سازمان ملل، روز چهارشنبه در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل و رؤسای شورای امنیت و مجمع عمومی گفت که دریاسالار مایک مالن و دیگر مقام‌های آمریکایی ایران را به استفاده از نیروی نظامی "تهدید" کرده‌اند.

سوخت‌گیری نیروگاه هسته‌ای بوشهر که روز جمعه آغاز شد نیز بار دیگر مسئله یک حمله احتمالی از سوی اسرائیل به این تأسیسات را مطرح کرده ‌است.

جان بولتون، نماینده پیشین ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل، هفته گذشته به اسرائیل گوشزد کرد که وقت زیادی برای حمله به این نیروگاه ندارد و انتشار این خبر باعث شد تا رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران هشدار دهد که هرگونه تعرض اسرائیل به نیروگاه بوشهر "واکنش جدی" ایران را به دنبال خواهد داشت.

شدت گرفتن گمانه‌زنی‌ها در مورد احتمال چنین حمله‌ای موجب شد تا مقام‌های کاخ سفید روز جمعه به اسرائیل «اطمینان» دهند که بر پایه ارزیابی‌های آنان دستیابی ایران به جنگ‌افزار هسته‌ای "دست‌کم یک سال به طول خواهد انجامید."

اعتراف

درد و رنج تنهايي تلخ تر ز رسوايي ست
سرنوشت ما افسوس تا هميشه تنهايي ست

چون سفال مي خنديم بر شكست خوردن خويش
روزگار ما را باش واقعاً تماشايي ست

زير اين هجوم گران،پيش اين شكنجه گران
سيلي نگهبانان،بهترين پذيرايي ست

در قفس كبوتر ها،دانه دانه مي ميرند
اين تقاص آزادي ست اين سزاي زيبايي ست

اعتراف مي گيرند،اينك اعترافي تلخ
آري ،آري اهرمنيم، ديو اگر اهورايي ست

از درخت كنده شديم،برگ برگ رنده شديم
ناگهان پرنده شديم،مرگ ما تماشايي ست

مي رمند ازين ساحل موج موج درناها
فصل كوچ دلگير مرغ هاي دريايي ست

وضعیت جسمانی ارژنگ داوودی، وارد مرحله بحرانی شد

به گزارش منبع خبری، زندانی سیاسی ارژنگ داودی در اثر شکنجه های صورت گرفته در طی مدت بازداشت و نیز اعتصاب غذا، دچار عوارض حادی شده است که از جمله آنها، افت فشار خون، ضعف شدید عمومی، تقریبا عدم تحرک است.

وی اکنون با کمک سایر زندانیان سیاسی قادر به انجام کارهای شخصی خود می باشد و به سختی قادر به ایستادن است و کاهش شدید دید وکاهش وزن تا بیش از 15 کیلو و همچنین سر درد و سرگیجه از دیگز مشکلات جسمی اوست.


فعالین حقوق بشر و دموکراسی همچنین گزارش کرده اند نزدیک به سه هفته است که ماموران زندان، از انتقال وی به بهداری برای معاینات پزشکی وپیشگیری از شرایط خطرناک خوداری می کنند .


زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در بند سه معروف به بند کارگری زندان گوهردشت کرج زندانی می باشد، در تاریخ 23 تیرماه در اعتراض به شرایط و محدودیتهای اعمال شده در زندان، دست به اعتصاب غذا زد.

وی خواستار احقاق حقوق اولیه خود همچون پایان دادن به لغو ملاقات و ممنوعیت تماس با خانواده اش، رسیدگی پزشکی به وضعیت جسمی اش، پایان دادن به تصرف منزل شخصی و آوارگی خانواده اش و رسیدگی به شکایتی که علیه علی حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت نموده است می باشد.


ارژنگ داوودی در آبان ماه ۱۳۸۲ بازداشت و۱۶ ماه بعد، در دادگاه انقلاب توسط قاضی حداد محاکمه و به ۱۵ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
داودی در طی مدت بازداشت به زندان‌های مختلفی چون زندان بندر عباس و سپس گوهردشت کرج تبعید شد و هم اکنون در بند ۴ زندان گوهردشت کرج در کنار مجرمین عادی و خطرناک زندانی است.

اسامی دهها تن از بازداشت شدگان مرداد ماه ۸۹ منتشر شد

جــــرس: طی مردادماه سال جاری، بیش از ۶۵ تن از فعالین سیاسی، مدنی، قومی و مذهبی بازداشت شدند که اسامی حدود چهل تن از آنان، توسط واحد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر شده است.

اسامی این افراد به شرح زیر می باشد:

١- ایرج ملك شاهی ، درویش در تاریخ ٢۵ مرداد ۸۹ در الشتر بازداشت شد
٢- احسان میرزاپور ، درویش در تاریخ ٢۵ مرداد ۸۹ در الشتر بازداشت شد
٣- هیوا خضری اقدم ، شهروند مسیحی در تاریخ مرداد ۸۹ در محل نامشخص بازداشت شد
۴- صدیق خصری اقدم ، شهروند مسیحی در تاریخ مرداد ۸۹ در محل نامشخص بازداشت شد
۵- عبدالله خضری ، شهروند کرد در تاریخ ٢٣ مرداد ۸۹ در سردشت بازداشت شد
۶- جعفر یاوری ، فعال مدنی آذربایجان در تاریخ دهم مرداد ۸۹ در تبریز بازداشت شد
۷- لقمان احمدیان ، نامشخص در مرداد ۸۹ در سقز بازداشت شد
۸- دیاکو ستاری ، نامشخص در مرداد ۸۹ در سقز بازداشت شد
۹- امیر جلالیان ، نامشخص در مرداد ۸۹ در سقز بازداشت شد
١۰- امیر امانیان ، نامشخص در مرداد ۸۹ در سقز بازداشت شد
١١- قادر شیری ، نامشخص در مرداد ۸۹ در سقز بازداشت شد
١٢- افروز روحی ، شهروند بهایی در تاریخ ١۷ مرداد ۸۹ در اصفهان بازداشت شد
١٣- سیامک قادری ، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در تاریخ ١۴مرداد ۸۹ در تهران بازداشت شد
١۴- پدر علی پرویز ، نامشخص در تاریخ ١۷ مرداد ۸۹ در تهران بازداشت شد
١۵- فراز روحی ، شهروند بهایی در تاریخ ١۴مرداد ۸۹ در ویلا‌شهر اصفهان بازداشت شد
١۶- ژینوس جوشنیان ، شهروند بهایی در تاریخ ١۴مرداد ۸۹ در ویلا‌شهر اصفهان بازداشت شد
١۷- نسیم روحی ، شهروند بهایی در تاریخ ١۴ مرداد ۸۹ در ویلا‌شهر اصفهان بازداشت شد
١۸- حسن رحمانی ، نامشخص در تاریخ مرداد ۸۹ در لون سادات بازداشت شد
١۹- منت رحمانی ، نامشخص در تاریخ مرداد ۸۹ در لون سادات بازداشت شد
٢۰- کامیل سالم ، شهروند کرد در تاریخ مرداد ۸۹ در سارال دیواندره بازداشت شد
٢١- مجید شفیعی ، شهروند کرد در تاریخ مرداد ۸۹ در سارال دیواندره بازداشت شد
٢٢- جلال رنجبری ، شهروند کرد و فعال ستاد موسوی در تاریخ ١٢ مرداد ۸۹ در محل نامشخص بازداشت شد
٢٣- هژیر رنجبری ، شهروند کرد و فعال ستاد موسوی در تاریخ ١٢ مرداد ۸۹ در محل نامشخص بازداشت شد
٢۴- هاوژین رنجبری ، شهروند کرد و فعال ستاد موسوی در تاریخ ١٢ مرداد ۸۹ در محل نامشخص بازداشت شد
٢۵- رامین پشتکوهی ، فعال سیاسی در تاریخ نهم مرداد ۸۹ در شاهین شهر اصفهان بازداشت شد
٢۶- حمزه ملك شاهی ، درویش در تاریخ ١٢ مرداد ۸۹ در لرستان بازداشت شد
٢۷- محمد ملك شاهی ، درویش در تاریخ ١٢ مرداد ۸۹ در لرستان بازداشت شد
٢۸- حمید نادری ، درویش در تاریخ ١٢ مرداد ۸۹ در لرستان بازداشت شد
٢۹- پرویز ملک شاهی ، درویش در تاریخ نهم مرداد ۸۹ در لرستان بازداشت شد
٣۰- حسین سرشومی ، فعال دانشجویی در تاریخ هفتم مرداد ۸۹ در اصفهان بازداشت شد
٣١- قادر شیری ، فعال فرهنگی در تاریخ مرداد ۸۹ در سقز بازداشت شد
٣٢- امیر امانی ، نامشخص در تاریخ مرداد ۸۹ در سقز بازداشت شد
٣٣- یحی صمدی ، فعال فرهنگی و روزنامه نگار در تاریخ مرداد ۸۹ در سنندج بازداشت شد
٣۴- یحیی صمدی ، فعال فرهنگی و روزنامه نگار کرد در تاریخ ٣ مرداد ۸۹ در سنندج بازداشت شد
٣۵- یحیی صمدی ، نویسنده و سردبیر پیشین هفته نامه سوران در تاریخ ۵ مرداد ۸۹ در سنندج بازداشت شد
٣۶- فرشته حلیمی ، همسر محمد مصطفایی در تاریخ ٢ مرداد ۸۹ در تهران بازداشت شد
٣۷- فرهاد حلیمی ، برادر همسر محمد مصطفایی در تاریخ ٢ مرداد ۸۹ در تهران بازداشت شد
٣۸- بهمن فتاح‏زاده ، شهروند کرد در تاریخ ٢٣ مرداد ۸۹ در مریوان بازداشت شد
٣۹- بریار کاوه ، شهروند کرد در تاریخ ٢٣ مرداد ۸۹ در مریوان بازداشت شد
۴۰- برهان درخشان ، شهروند کرد در تاریخ ٢٣ مرداد ۸۹ در مریوان بازداشت شد
۴١- برهان خسروی ، شهروند کرد در تاریخ ٢٣ مرداد ۸۹ در مریوان بازداشت شد
۴٢- اخیتار کاوه ، شهروند کرد در تاریخ ٢٣ مرداد ۸۹ در مریوان بازداشت شد

یوسف رشیدی محکوم به اعدام است

جان یک انسان بیگناه در خطر است. یوسف رشــــیدی محکوم به اعــــدام است یوسف رشیدی دانشجوی پلی تکنیک بود که درروز دیدار احمدی نژاد از پلی تکنیک یک صفحه کاغذ را بالا برد که رویش نوشته بود "رئیس جمهور فاشیست پلی تکنیک جای تو نیست". یوسف رشیدی محکوم به اعدام است هموطن کمکش کن عكسي كه ماندگار مي شود؛ لطفا این ایمیل را برای همه بفرستید با معروف شدنش، شانس زنده ماندش در زندان افزایش خواهد یافت. . عكسي كه ماندگار مي شود؛ لطفا این ایمیل را برای همه بفرستید با معروف شدنش، شانس زنده ماندش در زندان افزایش خواهد یافت

چشم بستید بر همه ظلم و ستمی که طی یک سال گذشته بر مردم تحمیل شد جمعی از فعالان دانشجویی آذربایجان خطاب به نمایندگاه مجلس

بنا به گزارش های رسیده به جرس، در بخشی از این بیانیه آمده است: جای بسی تاسف و نگرانی است که نمایندگان منتخب ملت ایران به جای رسیدگی و پیگیری مشکلات عمیق و بحران موجود در جامعه و نیز استیفاء حقوق از دست رفته مردم از دولت کودتا وقت خود را صرف برگزاری متینگ ها و جلسات حمایتی از دولت می کنند.


متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:


ملت آزادیخواه ایران


مجلس قانون گذاری در نظام های نوین سیاسی جهان امروز همواره خاستگاه اصلی و پل ارتباطی مردم با حاکمیت به منظور دست یابی به خواسته های مشروع خود در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد و همچنین می توان از آن بعنوان مهمترین ارگان نظارتی بر عملکرد جریان حاکمیت یاد کرد.در کشورهایی که بدلایل مختلف بین آرمان و نگاه مردم و حاکمیت شکاف و فاصله محسوس ایجاد گردد، حاکمیت به منظور یکدست سازی و همراه نمودن مجلس قانون گذار به عنوان مردمی ترین نهاد جامعه و نیز جلوگیری از اتهام سوق جامعه به سمت تک صدایی و دیکتاتوری دست به اقدامات و صحنه آرایی های مختلفی می زند که نمونه های مشهود آن را طی سال های گذشته به صورت گسترده در فضای کشورمان شاهد بوده ایم.


این نوع رویکرد که می توان آن را دیکتاتوری پنهان نامید دارای ساختارهای بسیار پیچیده می باشد و شناسایی آن برای عموم مردم به دلیلدارا بودن فاکتورهای عوام فریبانه مشکل می باشد. برخوردهای کاملا شخصی و سایقه ای بدون هیچ گونه پایه و اساس قانونی با موضوع صلاحیت کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی طی سال های گذشته از همین نوع نگاه نشات می گیرد.


رد صلاحیت همه افراد منتقد با دلایل غیر مستند و واهی به ویژه در آستانه انتخابات مجلس هفتم نمونه بسیار روشنی از رویکرد مذکور است. چگونه ممکن است عده ای که از نظر شورای نگهبان و شخص آقای جنتی صلاحیت های حداقلی را هم جهت نمایندگی مجلس ندارند تنها با یک پیغام مقام رهبری صلاحیت نداشته را بدست می آورند، اینها همه نشانه های واضح از برخورد سلیقه ای و بدون مبنای قانونی می باشد.
بر اساس همین تفکر چیدمان مجلس هفتم و هشتم شکل گرفته است البته به منظور القاء وجود صدای مخالف و نیز عوام فریبی افرادی همانند پزشکیان و کواکبیان و خباز و چند نفر دیگر در مجلس اجازه حضور پیدا می کنند.عملکرد نمایندگان دوره های هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی بدون شک نقش فراوانی در ایجاد فضای بی ثبات و ملتهب سالهای اخیر کشور ایفا می کند به طوریکه همواره موضعی منفعل و گوش بفرمان و غیر نظارتی در مقابل ساختار شکنی های دولت نهم و دهم اتخاذ کرده است.
جای بسی تاسف و نگرانی است که نمایندگان منتخب ملت ایران به جای رسیدگی و پیگیری مشکلات عمیق و بحران موجود در جامعه و نیز استیفاء حقوق از دست رفته مردم از دولت کودتا وقت خود را صرف برگزاری متینگ ها و جلسات حمایتی از دولت می کنند.
البته با وجود افراد تندرو و لجام گسیخته ای همانند رسایی و حسینی و کوچک زاده و زاکانی با گذشته هایی کاملا تیره و مبهم انتظاری بیش از این هم نمی رود. اینک به طرح سوال هایی بی جواب مانده از سوی نمایندگان می پردازیم امید است موجب بیداری اکثریت خفتگان مجلس شورای اسلامی گردد:
چگونه پاسخگوی پیشگاه عدل الهی خواهید بود آن هنگام که چشم بستید و سکوت اختیار کردید بر غلطیدن پاکترین جوانان ایران عزیز در خون خود.


چشم بستید و سکوت اختیار کردید بر کودتایی سازمان یافته و نادیده گرفتن رای واقعی مردم در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری.
چشم بستید و سکوت اختیار کردید در برابر خون شهید دکتر رامین پوراندرجانی که حقایق بازداشتگاه کهریزک را در مقابل دیدگانتان در جلسه غیر علنی مجلس شجاعانه بازگو کرد.
چشم بستید و سکوت اختیار کردید براسارت و بازداشت یاران و دلسوزان واقعی انقلاب.

چشم بستید و سکوت اختیار کردید بر توهین ها و پرده دریهای و قانون گریزیهای چند سال اخیر.

چشم بستید و سکوت اختیار کردید در برابر حمله به بیوت و هتک حرمت مراجع و یادگار امام راحل و حتی خود مجلس توسط عوامل حاکمیت.
چشم بستید و سکوت اختیار کردید برچپاول و به یغما بردن بیت المال.
چشم بستید و سکوت اختیار کردید برخود محوری ها و تندروی های شخص رئیس جمهور و زیر مجموعه وی در دولت.
چشم بستید و سکوت اختیار کردید برامتیاز دهی های کلان اقتصادی و سیاسی به کشورهایی همانند روسیه و چین.
چشم بستید و سکوت اختیار کردید بر همه ظلم و ستمی که طی یکسال گذشته بر مردم تحمیل گردید.
در پایان ضمن فرا خواندن همه نمایندگان مجلس به بازگشت و رجوع مجدد به آرمان های مردم و انقلاب، نقش تاریخی و تاثیر گذار آنها را در برون رفت کشور از فضای مسموم و خطرناک حاکم فعلی متذکر می شویم.


جمعی از فعالین دانشجویی و مدنی آذربایجان

محکومیت یک استاد دانشگاه به سه سال حبس

هادی حکیم شفایی، استاد زبان دانشگاه آزاد واجد بجنورد به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.


به گزارش کلمه، شعبه دوم دادگاه انقلاب بجنورد، این استاد دانشگاه را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به دو سال حبس تعزیری، به اتهام تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس تعزیری و به جرم توهین به رهبری به شش ماه جبس تعزیری محکوم کرده است.
هادی حکیم شفایی، در روز ۲۲ بهمن سال گذشته توسط ماموران اداره اطلاعات بجنورد بازداشت شد. این استاد دانشگاه ۱۵ روز را در زندان انفرادی اطلاعات بجنورد و ۱۵ روز را در بند عمومی زندان این شهر گذراند و در نهایت با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون ریالی آزاد شد.

وی از معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم بوده که هم اکنون با فشار نهادهای امنیتی از تدریس در دانشگاه نیز منع شده است.

سردار وحیدی: کسی در صنایع نظامی جلودار ما نیست

جـــرس: وزیر دفاع جمهوری اسلامی، با بیان اینكه "صنعت دفاعی ایران به جایی رسیده است كه دیگر كسی نمی‌تواند جلودار آن باشد"، اظهار داشت: "صنایع دفاعی ما با تولیدات و امكانات انبوه و پیشرفته خود و در عمل به دنیا نشان داد كه هیچ‌چیز از دنیا كم ندارند و علاوه بر تامین نیازمندی‌های دفاعی كشور، به بیش از پنجاه كشور جهان نیز صادرات داشته باشد."


به گزارش فارس، سردار احمد وحیدی، صبح شنبه ٣۰ امرداد ماه، با حضور در آرامگاه رهبر فقید جمهوری اسلامی، با اشاره به فرا‌رسیدن سی و یكم مردادماه (سالروز صنعت دفاعی)، اظهار عقیده کرد "زمانی كه امام خمینی در سخت‌ترین شرایط جنگ و تحریم فرمان دادند كه شما می‌توانید و باید وابستگی به بیگانگان را قطع كنید و نیازمندی‌های كشور خودتان را تأمین كنید، متخصصان مجرب، دانش‌پژوهان، دانشجویان، جوانان رشید و صنعتگران این مرز و بوم در لبیك به ندای امام عزیز آستین همت بالا زدند و با كمترین امكانات جوانه‌های استقلال و خودكفایی را در عرصه‌های مختلف به ویژه صنعت دفاعی بارور كردند. "


وزیر دفاع ایران با بیان اینكه صنعت دفاعی ایران به جایی رسیده است كه دیگر كسی نمی‌تواند جلودار آن باشد، گفت: صنعت دفاعی اكنون به صنعت جامع، جهانی، پویا و پیشتاز تبدیل شده كه قادر است علاوه بر تامین نیازمندی‌های دفاعی كشور به بیش از 50 كشور جهان نیز صادرات داشته باشد.


وحیدی با بیان اینكه صنعت دفاعی ایران به جایی رسیده است كه دیگر كسی نمی‌تواند جلودار آن باشد، اظهار داشت: صنایع دفاعی ما با تولیدات و امكانات انبوه و پیشرفته خود و در عمل به دنیا نشان داد كه هیچ‌چیز از دنیا كم ندارند.
وزیر دفاع با اشاره به خودكفایی نیروهای مسلح گفت: اكنون بیش از هر زمان دیگری مقتدرانه در مقابل رژیم استكبار ایستاده‌ایم.


وحیدی در ادامه به تهدیدات اخیر آمریكا علیه ایران اشاره كرد و گفت: ما صداهایی را می‌شنویم كه می‌گویند طرح نظامی در دست داریم و ما به آنها می‌گوییم ما همان ملتی هستیم كه برای اینكه یك وجب از خاك ایران به‌دست دشمن نیفتد هشت سال جنگیدیم و حدود دویست هزار شهید دادیم؛ آیا شما هم آماده‌اید كه سال‌ها بجنگید و ده‌ها هزار بلكه صدها هزار كشته به خانه ببرید؟ ما آماده‌ایم.


وزیر دفاع با اشاره به پذیرش قطعنامه و پایان جنگ تحمیلی اظهار داشت: در آن زمان همه ناراحت بودند؛ زیرا می‌گفتند: ما حاضریم همه چیز خود را بدهیم. امام چرا جام زهر را بنوشد. ناراحتی به این دلیل بود و گرنه ما در همان زمان هم پیروز بودیم.


وحیدی با بیان اینكه تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفس از نظام جمهوری اسلامی دفاع می‌كنیم، گفت: ما فكر باطل دشمنان اسلام را به گور می‌فرستیم. خفاشانی كه شب پروازند نمی‌توانند عقابان تیزپرواز را مستأصل كنند. آنها فكر می‌كنند با این تسلیحات نظامی‌شان می‌توانند ملت ما را بترسانند؛ درحالی‌كه ملت ما بر فراز قله‌ها پرواز می‌كند و رهبرمان دشمنان را به‌ذلت كشانده است.


گفتنی است جنگ لفظی بین سران آمریکا و اسراییل با ایران و تهدیدات صورت گرفته علیه جمهوری اسلامی، طی ماههای اخیر شتاب بیشتری به خود گرفته و افتتاح نیروگاه اتمی بوشهر، آزمایش و نمایش ادوات جنگی و همچنین تصمیم ایران مبنی بر تداوم غنی سازی اورانیوم (چرخه سوخت تا غلظت بیست درصد)، فضای جهانی و منطقه ای را ملتهب کرده است.


مقامات ایران کماکان فعالیت های اتمی خود را "صلح آمیز" عنوان کرده و تهدیدات و تحریم های صورت گرفته را، "شوخی"، "بلا نتیجه" و "جنگ روانی" خوانده اند.

مخالفت با مرخصی مسعود باباپور با وجود شرایط روحی نامناسب

جرس: خانواده مسعود باباپور، فعال دانشجویی که بیش از 9 ماه است که در زندان به سر می برد، به دلیل شرایط روحی بسیار بد وی، از دادگاه برای فرزندشان درخواست مرخصی کرده اند که این درخواست تاکنون بی پاسخ مانده است.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، مسعود بابا پور دانشجوی مهندسی صنایع و از فعالان دانشجویی دانشگاه گرمسار است که ششم آذر ماه سال گذشته دستگیر شد.


باباپور پس از طی چندین ماه بازداشت موقت و سپری کردن بازجویی، در نهایت در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه با وجود عدم مدارک مستدل و کافی به دو سال حبس محکوم شد.


به رغم اعتراض مسعود باباپور به رای صادره و عدم صدور قرار و نگهداری وی در زندان حکم وی در شعبه 54 دادگاه تجدید نظر تایید شد و او باید دوران محکومیت خود را سپری کند.

دادستان وقت تهران درباره وضعیت کهریزک قبول مسئولیت کرده بود

در جریان بررسی‎‎های صورت گرفته توسط کمیته‌ها و گروه‌های مختلف، شهادت حداقل سه نفر در این بازداشتگاه تأیید شد: "محسن روح‎الامینی" فرزند عبدالحسین روح الامینی، "محمد کامرانی" فرزند علی کامرانی و "امیر جوادی‎فر" فرزند علی جوادی‎فر.


هفته نامه پنجره، در گزارشی در این زمینه به "برگی تازه" درباره کهریزک اشاره کرده است. در خبرها آمده بود كه پدران شهداي كهريزك با برخي مقامات عالي‌رتبه قضايي و انتظامي ديدار و گفت‌وگو داشته‌اند. بنا بر این گزارش، به ‌گفته يك منبع آگاه، در نشست با مسئول عالي‌رتبه قضايي، بر اين نكته تأكيد شد كه نقل اين مطلب كه در ديدار با دادستان وقت تهران به ‌او گفته شده كه ميزان و ملاك، معدل عملكرد افراد است، تكذيب شد.



مقام ارشد انتظامي نيز در ديدارهايي جداگانه با خانواده شهداي فاجعه كهريزك، بر اين نكته تأكيد كرده است كه اعزام بازداشت‌شدگان رخدادهای پس از انتخابات 88 به كهريزك با وجود مخالفت او و دستگاه تابعه‌اش صورت گرفته و دادستان وقت تهران در اين‎باره مسئوليت پذیرفته است.


در نخستين گزارش ها درباره بازداشتگاه كهريزك آمده بود كه در تاريخ 22 تير 88، دستور تعطيلي بازداشتگاه كهريزك از سوي دبير شوراي‌عالي امنيت ملي به دادستان وقت تهران ابلاغ شده كه جنبه عملي به‌ خود نگرفته بود.


سعید مرتضوی دادستان وقت تهران، در جوابيه‌اي كه به دنبال قرائت گزارش نمايندگان مجلس در مورد كهريزك 26 دي سال گذشته منتشر كرد، مي‌نويسد: ‌"قبل از اعزام ‌١٤٧ نفر متهم مورد اشاره به بازداشتگاه كهريزك، اينجانب پس از شركت در جلسه صبح روز جمعه مورخ ‌١٩/٤/٨٨ كميته سياسي و امنيتي شوراي‌عالي امنيت ملي و طرح موضوع در جلسه مذكور با معاونت امنيت دادسراي تهران و قاضي رسيدگي كننده تماس گرفته و تأكيد نمودم با بررسي دقيق پروند‌ه‌ها تنها افرادي كه با چاقو و قمه در اغتشاشات شركت داشته و اموال خصوصي و عمومي مردم را به آتش كشيدند و در زمره اراذل و اوباش هستند تا زمان تدارك جا در اوين به صورت موقت مي‌توانند به بازداشتگاه كهريزك اعزام نمايند و تأكيد مضاعف نمودم چنانچه افراد تحصيل كرده يا دانشجو در بين بازداشت شدگان باشد، به هيچ وجه به بازداشتگاه كهريزك اعزام نشوند..."



اما غلامحسين محسني ‌اژه‌اي، دادستان كل كشور، در مصاحبه‌اي كه 26 تير ماه گذشته با پايگاه اطلاع‌رساني رهبر جمهوری اسلامی، انجام داد، درباره ماجراي اين روز روايتي ديگر را بيان مي‌كند و مي‌گويد: "من يادم هست كه 19 تير 1388 [يعني ساعاتي پس از حضور بازداشت شدگان در كهريزك] يكي از مسئولان دفتر آقا تماس گرفتند كه اين افرادي را كه الان در كهريزك هستند، حتما بگوييد به جايي به غير از كهريزك منتقل كنند. اتفاقا ما همان شب جلسه داشتيم. آن زمان دادستان وقت تهران، برخی از افراد ديگر در وزارت اطلاعات و غيره بودند كه در دفتر من جلسه داشتيم. من هم چون در آن جلسه با آن آقايان صحبت كرده و خواستار اين بودم كه دادستان تهران آنها را هر چه زودتر منتقل كند و از آنجا ببرد و آنها هم قول داده بودند كه ما اين كارها را مي‌كنيم، به همين دليل، به فردي كه از طرف آقا تماس گرفته بودند، اطمينان دادم و گفتم كه جلسه، پايان يافته و اينها قول دادند كه حتما همين امشب همه اين‎ها را منتقل مي‌كنند."


منع تعقیب و اعتراض شاکی


تابستان سال گذشته (17 مرداد 88) پيرو شكواييه علي كامراني به رييس وقت قوه قضاييه، گزارش‌هايي درباره عملكرد سه قاضي متخلف پرونده كهريزك، كه بعدها در گزارش مجلس و ديگر گزارش‌هاي تهيه شده، به‎ عنوان مقصران اصلي شناخته شدند، تهيه و در گردش كاري در شهريور ماه سال گذشته در دادگاه انتظامي قضات مورد بررسي قرار گرفت.


اكنون پس از گذشت یازده ماه اين پرونده، با ارجاع به يكي از شعب اين دادگاه، از سوي سه قاضي در دست بررسي و صدور رأي است تا پس از تعليق قضات، به اتهامات آن‎ها رسيدگي شود.



از سوي ديگر، در پي طرح شكايتي (چند هفته پيش) عليه سعید مرتضوی دادستان وقت تهران، در يكي از شعب دادسراي كاركنان دولت، براي اين پرونده قرار منع تعقيب صادر شده و بدين ترتيب كوشيده شد تا بر روند رسيدگي موضوع (به جهت تعليق قضات) در دادگاه انتظامي قضات، اثرگذاري شود.


بنا بر این گزارش، اين قرار منع تعقيب، مورد اعتراض شاكي، پدر مرحوم محمد كامراني، قرار گرفته و با اراِیه مداركي تازه از سوي شاكيان در هفته گذشته، در شعبه‌اي ديگر از دادگاه عمومي تهران در دست رسيدگي است.


عمده محورهاي اين شكايت بر مجهول بودن وضعيت بازداشتگاه كهريزك از سال 86 تاكنون، مطرح‌سازي بحث بيماري مننژيت و تشكيك در تناسب قرار تأمين با جرم، مبتني است.
حداقل انتظار از مسئولان اين فاجعه، قبول مسئوليت، استعفا و تنبيه مقصران است
پدر محسن روح الامینی یکی از شهدای کهریزک در مصاحبه ای که با هفته نامه پنجره انجام داد آمران و عاملان اصلی وقایع کهریزک را اینچنین توصیف کرد: كساني‎كه در اعزام نابخشودني افراد به كهريزك نقش داشتند، افرادي كه دستور انتقال را صادر كردند و مأموراني كه به اذيت و آزار زندانيان پرداختند، همه در گروه عاملان و آمرين حادثه كهريزك هستند. بخشي از اين افراد در بدنه نيروي انتظامي و بخشي ديگر در قضات هستند كه بايد در دادگاه هاي بعدي در برابر قانون قرارگيرند.
وی همچنین گفت: در شرايط كنوني، احكام هنوز نهايي نشده و انتظار داريم كه احكام پرونده نهايي شود و براي موضوع بخشش هنوز فرصت هست. اما در مواجهه با طبقات مختلف مردم از سال گذشته، دريافته‌ايم كه اين موضوع را از ما نميپسندند كه مسير پرونده را رها كنيم؛ نظرعمومي اين است كه با پيگيري پرونده يك اصلاح رويه‌اي صورت خواهد گرفت و از تكرار حوادث مشابه جلوگيري خواهد شد، اما به لحاظ انساني افرادي كه در اين جنايت مسئوليت بالاتري داشتند، بايد پاسخگو باشند.


روح الامینی تاکید کرد: حداقل انتظار از مسئولان اين فاجعه، قبول مسئوليت، استعفا و تنبيه مقصران است، همان‎ رفتاری كه فرمانده ناجا در مورد مسئولان بازداشتگاه در اوايل كار انجام داد و هم‎اكنون رسيدگي قضايي نسبت به اين عوامل در دست اقدام است. از طرف ديگر، كساني‎كه مسبب اين اتفاق بودند، ضمن قبول اشتباه خود بايد تاوان اشتباهات فاحش خود را بدهند، تا اين اشتباه به حساب مجموعه نيروهاي خدومي كه در ناجا و يا در قوه قضاييه و يا درگوشه و كنار نظام براي امنيت و آرامش مردم در حال خدمت هستند، گذاشته نشود.
حقوق فرزندمان را تا آخرین مرحله پیگیری می‎کنیم
علی کامرانی پدر یکی از دیگر قربانیان این حادثه با بیان این که دادگاه ها می توانست بهتر از این و با مجازات عاملان اصلی برگزار شود گفت: نمی‎توان گفت دادگاه ها به‎صورت کامل تمام خواسته‎‎های خانواده‎‎های قربانیان را محقق ساخت. همان‎طورکه در مصاحبه‎‎های قبلی اشاره داشتم، ما حقوق فرزندمان را تا آخرین مرحله پیگیری می‎کنیم.
کامرانی همچنین افزود: باید به این نکته تأکید کنم که نه تنها خانواده کامرانی بلکه خانواده‎‎های دیگر قربانیان کهریزک هم به اعدام شخص و یا فردی خاص معتقد نیستند و تنها به‎دنبال روشن شدن حقایق پنهان این پرونده هستند و باز هم تأکید می‎کنم که عاملین اصلی این پرونده باید مشخص و به مردم و خانواده‎‎های قربانیان معرفی شوند و این افراد باید در برابر قانون قرار گیرند. ما با سلاح برنده توکل و با امید و توسل به اهل‎بیت، با قاطعیت، پیگیر احقاق حق فرزندان عزیزمان هستیم و از تمامی امکانات و فرصت‎‎ها و ارتباطات حقوقی و قانونی کشور استفاده می‎کنیم.
هدف ما پیشگیری از حوادث بعدی است
پدر امیر جوادی فر هم اظهار داشت: این حادثه به هر حال اتفاق افتاد و فرزندان ما به قتل رسیدند و این موضوع کاملا روشن است؛ هدف من و پدران دیگر از این پیگيری‎ها این است که همه متوجه باشند که این‎گونه حوادث چه آسیب‎‎های اجتماعی خواهد داشت و چنان‎چه برای پیشگیری از این حوادث اقدامی انجام نشود، شاهد اتفاقات ناگواری خواهیم بود و این موضوع در کشوری که تمام فعالیت‎‎های آن بر مبنای اسلام است، بسیار ناگوار است.
وی تاکید کرد: مطالبه اصلی و اولیه ما همان محاکمه و مجازات آمرین این جنایت است و امیدواریم رییس قوه محترم قضاییه و سایر مسئولان هرچه سریع‎تر مرحله بعدی پرونده را نیز اجرایی کنند.

Friday, August 20, 2010

تلاش حامیان جنبش سبز در سوئد برای احضار سفیر ایران

تعدادی از گروه ها و افراد حامی جنبش سبز در سوئد، با ایجاد یک کمپین و تهیه یک طومار در تلاش اند تا نسبت به سکوت وزارت امور خارجه این کشور در مواجهه با اقدامات ضد حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران اعتراض کرده و این وزارت خانه را به احضار سفیر ایران تشویق کنند.به گزارش جرس، در متن ابتدای این طومار آمده است: پس از خرداد ۱۳۸۸ بیش از ۲۶۰۰ معترض بازداشت و صدها تن در ایران اعدام شده اند. در حالی که هم اکنون شش تن از از بازداشت شدگان در انتظار اجرای حکم اعدام خود هستند، شرایط برای زندانیان سیاسی حادتر می شود. از آنجا که واکنش وزارت خارجه دولت سوئد شایسته ارزش های ملت سوئد در رابطه با دموکراسی و حقوق بشر نیست ما از این وزارت خانه می خواهیم با احضار سفیر ایران مراتب اعتراض خود نسبت به نقض فاحش حقوق بشر در این کشور را به دولت ایران ابلاغ کند. واکنش جهانی می تواند شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی را متوقف کند.

این کمپین روز جمعه ۲۰ آگوست فعالیت خود را در شهر استکهلم آغاز کرده و تا روز یکشنبه ۲۲ آگوست در این شهر ادامه خواهد داشت. پس از آن طومار برای جمع آوری امضاهای بیشتر به شهر اوپسالا خواهد رفت و کمپین در روزهای ۲۴ و ۲۵ آگوست در این شهر برقرار خواهد بود.

کمپین همچنین در روزهای ۲۸ و ۲۹ آگوست در شهر گوتنبرگ، ۱ و۲ سپتامبر در شهر لوند و ۵و ۶ سپتامبر در شهر مالمو فعالیت خواهد کرد.

پس از فعالیت کمپین در این شهرها برای اخذ امضا، طومار در روز ۸ سپتامبر طی برنامه ای به وزارت خارجه سوئد تحویل داده می شود.



Thursday, August 19, 2010

دو ایرانی و ۲۶ روز اعتصاب غذا در پایتخت یونان

وحید فرش‌باف و حمید صادقی دو پناه‌جوی ایرانی هستند که از تاریخ ۲ مرداد در اعتراض به بلاتکلیفی در وضعیت خود و عدم پاسخ‌گویی مقامات پلیس و وزارت کشور یونان، دست به اعتصاب غذای خشک زده‌اند.
وحید فرش‌باف، پناه‌جوی ۴۶ ساله‌ای که از هشت سال قبل در کشور یونان به سر می‌برد، به همراه حمید صادقی، دیگر پناه‌جوی ۳۵ ساله ایرانی که به نشانه اعتراض به وضعیت طاقت‌فرسای خود اقدام به دوختن لبانش کرده است، در برابر ساختمان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در آتن، پایتخت یونان، دست به تحصن زده‌اند و درخواست رسیدگی به پرونده‌هایشان را دارند، هرچند برخوردهای مسئولان یونانی با این درخواست چندان ملاطفت‌آمیز به نظر نمی‌رسد.

مهدی کروبی: در حال برنامه ریزی برای شرکت در راهپیمایی روز قدس هستیم

مهدی کروبی از رهبران مخالفان دولت در ايران از شرکت خود در راهپیمایی روز قدس امسال خبر داد و گفت:«در مورد تشکیل هسته های اولیه و برنامه ریزی برای این روز درحال مشاوره با دوستان هستیم و نتیجه را اعلام خواهیم کرد.»

به گزارش وبسايت سحام نيوز، آقای کروبی تاکيد کرده که در اين روز شعاری داده نشود که حکومت از آن سوءاستفاده کند و «عکس پاره امام» را نشان دهند که دستانش پيداست اما سر و کله اش پيدا نيست.

در جريان تظاهرات روز قدس سال گذشته، شعارهای «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ايران» مطرح شد که واکنش های زيادی در طبقات حکومتی ايران در پی داشت. همچنين يکی از بخش های تلويزيونی سيمای جمهوری اسلامی، عکسی پاره شده از آيت الله خمينی نشان داد و تظاهرکنندگان را به براندازی و مخالفت با نظام متهم کرد.
روز قدس، آخرین روز جمعه ماه رمضان است که برای حمایت از فلسطینی ها در این روز راهپیمایی هایی در سراسر ایران برگزار می شود. از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، اعتراض ها به نتایج آن ادامه یافت و تا چندی برخی روزها و راهپیمایی های دولتی و حکومتی، به صحنه حضور معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری تبدیل شده بود.


انتخاب حکومت دينی يا غيردينی با مردم است


آقای کروبی گفته است مردم بايد برای حکومت دينی يا غيردينی تصميم بگيرند و می توانند هرگونه حکومتی را برای خود تعيين کنند.
وی افزود:« اين حکومتی که امروزه مشاهده می کنيم نه بر پايه جمهوريت است نه بر پايه ديانت. اين حکومت آن حکومتی نيست که رهبران به مردم وعده داده بودند.»
آقای کروبی گفت:«متاسفانه اکنون جريانی در راس امور است که ابزار در دست اوست و به خواست مردم توجه نمی کند. بايد تفکرات مختلف در عرصه سياست باشند و اجازه بدهيم که خود را ارايه کنند. حتی همين تفکر تماميت خواه که خواست مردم را در نظر نمی گيرد هم (جزئی از آن) باشد اما نمی تواند سردمدار و تعيين کننده باشد.»

دبيرکل حزب اعتماد ملی افزود:«مردم سی سال پيش به نظامی رای دادند که در آن حق حاکميت با مردم بود ما اعتقاد داريم اين نظامی که مردم انتخاب کرده بودند اکنون وجود ندارد. ما در اول راه هستيم ابتدا بايد تلاش کنيم قانون اساسی را اجرا کنيم تا به وسيله آن به ديگر خواسته هايمان برسيم.»

وی گفت:«با احترام به نمايندگان مجلس می گويم مطمئن باشيد اگر مجلس جدی داشتيم، قوه قضاييه سالم داشتيم حتما وضع ما اين نبود که قوه مجريه ادعا کند من قانون را اجرا نمی کنم و بچه هايمان از بی عدالتی در زندان ها بنالند و اعتصاب غذا کنند و شکنجه بشوند.»
آقای کروبی گفته پر داختن به مسئله همين قانون اساسی و يا تغيير آن راه به جايی نمی رود و بايد همين قانون اساسی فعلی را اجرا کرد.
وی افزود:«ما معتقديم امروز اين قانون اساسی (فعلی) اجرا نمی شود. با اجرای همين قانون خواسته بسياری از مخالفان نيز برآورده خواهد شد مثلا تصور کنيد که انتخابات آزاد داشته باشيم مطبوعات آزاد داشته باشيم مجلس مستقل داشته باشيم طبيعی است که وضع مردم بهتر خواهد شد.»
آقای کروبی گفت:«مشکل ما اين است که چارچوب قانون اجرا نمی شود. مثلا همين شورای نگهبان در قانون اساسی يک مرجع نظارتی است اما در عمل می بينيد که يک مرجع حاکم هست. يعنی بر قوه مجريه هم حاکم است. من می گويم که اين شورا باشد اما در نقش نظارتی اش.»

مهدی کروبی افزود:«با فشار افکار عمومی می توان حاکميت را مجبور به قانون مندی کرد. فشار، نه درگيری. اين تجمعات و آگاه سازی ها نتيجه می دهد. بالاخره خواه و ناخواه بايد کشور را اداره کنند و برای هميشه که نمی شود با پول نفت زندگی کرد.»

مرا بکجا خواهند برد

مرا بکجا خواهند برد در زندان اوین ؟

نمی دانم مرا بکجا خواهندبرد . انتظار پذیرایی ندارم . انتظار رفتار و برخورد خوب ندارم . ممکن است مرا بزنند . بدجوری .

ممکن است مرا به ناسزا و فحش های ناموسی بگیرند . بدجوری .

وممکن است حتی مرا بقول بازجویم محارب تشخیص دهند و به دم تیغ بسپرند . هرچه را که پیش آیدبه آغوش می کشم . برای آینده ی مردمان سرزمینم . بدرود .

با احترام وادب و امتنان : محمد نوری زاد ۸۹/۵/۲۹ ساعتی مانده به افطار

ابراز نگرانی انگلیس نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران

وزارت خارجه انگلستان، با احضار سفیر جمهوری اسلامی در لندن، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت حقوق بشر در ایران، بیانیه وزارت خارجه بریتانیا در مواردی نظیر صدور حکم سنگسار سکینه محمدی آشتیانی، اعدام یک نوجوان همجنسگرا و حکم حبس برای هفت رهبر زندانیِ جامعه بهایی در ایران را به وی گوشزد کرد.
به گزارش رویترز، الیستر برت، مدیر کل وزارت خارجه انگلستان، بعد از ظهر روز چهارشنبه ۲۷ مردادماه، پس از دیدار با رسول موحدیان، سفیر دولت جمهوری اسلامی در انگلستان، وضعیت حقوق بشر در ایران را مورد اشاره قرار داده و با انتشار بیانیه‌ای، از مقامات ایران خواست تا به تعهدات بین‌المللی خود و مسئولیت‌های خود در قبال مردم ایران پای‌بند باشند.
دستگاه دیپلماسی انگلستان، در این بیانیه به پرونده سکینه محمدی آشتیانی اشاره کرده است، که به اتهام زنای محصنه و همکاری در قتل همسرش به سنگسار و اعدام با چوبه دار محکوم شده است.
به دنبال انتشار خبر حکم سنگسار خانم محمدی‌آشتیانی، جامعه جهانی به این حکم اعتراض کرده و خواستار لغو حکم سنگسار این متهم دربند شد که در نهایت و به دنبال بالا گرفتن اعتراض‌ها، قاضی پرونده اجرای حکم سنگسار را به طور موقت متوقف کرد.
مدیر کل وزارت خارجه انگلستان، پرونده ابراهیم حمیدی، جوان ۱۸ ساله‌ای که به اته "لواط" به اعدام محکوم شده است را نیز مورد اشاره کرد.
نتیجه دادگاه ۷ رهبر جامعه بهایی ایران، که از حدود ۳ سال پیش در حبس به سر می‌برند و در خردادماه امسال مورد محاکمه قرار گرفته و به اتهام "جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور و محاربه"، به ۲۰ سال حبس محکوم شده اند، از موارد مورد اشاره به سفیر ایران بود.
مدیر کل وزارت خارجه بریتانیا خاطرنشان کرد که نمونه‌های فوق الذکر نشان می‌دهد که ایران حتی تمایل ندارد از استانداردهای قضایی خود و حداقل‌ تضمین‌های آیین‌ دادرسی جمهوری اسلامی پیروی کند.
این مقام دستگاه دیپلماسی انگلستان، با اشاره به این مطلب که جامعه بین‌الملل به نظارت بر وضعیت این افراد ادامه خواهد داد، تأکید کرد که دولت متبوع وی به طور مداوم به این مسائل اشاره خواهد کرد تا از پایمال شدن حقوق افرادی که "ناعادلانه مورد آزار و اذیت واقع شده‌اند"، جلوگیری به عمل آورد.
رویترز همچنین آورده است "این بیانیه در حالی منتشر شده است که هنوز مشخص نیست آیا مدیر کل وزارت خارجه بریتانیا به طور ویژه برای صحبت پیرامون این مسائل سفیر ایران را احضار کرده یا دلایل دیگری در میان بوده است."
مقامات جمهوری اسلامی تاکنون واکنشی در این مورد از خود نشان نداده اند، اما مقاماتی چون محمدجواد لاریجانی، مشاور رئیس قوه قضاییه ایران، از مدتها پیش اعلام کرده بودند که وضعیت حقوق بشر در ایران، در "بهترین" شرایط قرار دارد.

انتقال مجید توکلی از قرنطینه رجایی شهر به بند عمومی

مجید توکلی، فعال دانشجویی که به تازگی و براساس حکم دادستان تهران به زندان رجایی شهر کرج تبعید شده است از قرنطینه زندان به بند عمومی منتقل شد.
به گزارش هرانا، مجید توکلی در تماس تلفنی که با خانواده خود داشته است به مادرش اطلاع داده که اکنون در بند 3 (بند کارگری) و سالن 8 زندان رجایی شهر که برای زندانیان سیاسی است، نگهداری می شود.
مجید توکلی که بر اساس حکم دادگاه بدوی محکوم به تحمل هشت سال و نیم حبس تعزیری است پس از بازگردانده شدن زندانیان به بندهای عمومی اوین و شکاندن اعتصاب غذا، به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
همچنین دانشجونیوز گزارش می دهد که تبعید مجید توکلی به زندان رجایی شهر به اصرار مقامات بلند پایه امنیتی صورت گرفته است.
بر اساس این گزارش، مجید توکلی دو روز پیش به حکم دادستانی تهران و به اصرار مقامات امنیتی به زندان رجایی شهر تبعید شد و بنا برگزارشات ارسالی مقامات بلند پایه وزارت اطلاعات و نیز شخصی به نام "رشته احمدی" رئیس دادسرای مستقر در زندان اوین بیشترین نقش را در این امر داشته اند.
همچنین گفتنی است آنگونه که خود توکلی عنوان کرده، وی در شکل گیری اعتراضات اولیه در بند ۳۵۰ هیچ نقشی نداشته و تنها پس از آنکه وی به انتقال سایر زندانیان به انفرادی معترض می شود، توسط مسئولین زندان خود نیز به انفرادی منتقل می شود.
پس از آنکه اعتصاب غذای توکلی و سایر زندانیان خاتمه می یابد، "رشته احمدی" به همراه نماینده دادستانی تهران وی را به مدت ۷ ساعت با الفاظ رکیک و تهدید آمیز مورد بازجویی قرار می دهند و نارضایتی شدید مقامات بلند پایه امنیتی را به وی ابلاغ می کنند. درپی آن مقامات دادستانی در اثر فشار مسئولین وزارت اطلاعات و به اتهام "شورش در زندان" مجید را به زندان رجایی شهر منتقل می کنند.

این درحالی است که "اتهام شورش در زندان" در میان زندانیان معترض تنها به مجید توکلی وارد شده است و وی در این زمینه شدیدا مورد تهدید قرار گرفته است.

سپاه پاسداران: در صورت تهدید عملی دشمن، منافع آنان در هر نقطه هدف قرار می گیرد

جرس: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با فصل الخطاب خواندن گفته های رهبر جمهوری اسلامی، "توجه به ارتقای وحدت و همدلی بین مسوولان نظام و هوشمندی و هوشیاری آحاد ملت ایران برابر نقشه‌ها و توطئه‌های شیطانی دشمنان انقلاب و آمادگی همه جانبه پاسداران انقلاب اسلامی برای رویارویی سخت با حماقت‌های احتمالی آمریکا و رژيم صهیونیستی" را ضروری دانست.


به گزارش ایلنا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور بیانیه ای با اشاره به گفته های آقای خامنه ای، در دیدار اخیر مسوولان نظام و تاکید وی بر "روند رو به ضعف و تزلزل دشمنان ایران به ويژه آمریکا و رژيم صهیونیستی"، با تشریح ابعاد قدرت بازدارندگی کشور و آمادگی‌های همه جانبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حوزه های مختلف دفاع از انقلاب و میهن اسلامی و پاسداری از ارزشها و آرمان های نظام آورده است: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تمسک به منویات و فرامین مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا و اطاعت محض از ولی فقیه و تکیه بر توانمندیهای قدرتمند دفاعی خود و اشراف اطلاعاتی کامل بر وضعیت پیرامونی کشور به درجه ای از آمادگی رسیده است که می تواند هر گونه تهدید عملی و حماقت احتمالی دشمنان بزرگ و کوچک را با پاسخ قاطع و جدی مواجه ساخته و با بهره گیری از ظرفیت بسیج جهان اسلام منافع آنان را در هر نقطه دلخواه مورد هدف قرار دهد و در نبردی سرنوشت ساز شکست قطعی را به دشمنان تحمیل کند.

محبوبه کرمی با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومان آزاد شد

محبوبه کرمی فعال جنبش زنان و عضو کمپین یک میلیون امضاء، شامگاه چهارشنبه ۲۷ مردادماه با تودیع وثیقه ۵۰۰میلیون تومانی آزاد شد.

به گزارش تغییر برای برابری، کرمی که ۱۷۰ روز در بازداشت بود، روز شنبه، ۲۳ مرداد ماه به دادگاه احضار و در همان روز برای وی قرار وثیقه صادر شد.

محبوبه کرمی در تاریخ ۱۱ اسفند ماه ۱۳۸۸، پس از تفتیش منزل و ضبط برخی از وسایل شخصی برای پنجمین بار دستگیر و روانه بند ۲ الف سپاه شد. وی بیش از ۸۰ روز در این بند نگهداری و سپس به سلول زندانیان سیاسی در بند نسوان اوین، اتاق ۵، بند ۲ بالا منتقل شد.

بار اول و دوم بازداشت وی در رابطه با حوادث ۱۸ تیر بود. بار سوم، ۲۴ خرداد ۱۳۸۷ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت و پس از ۷۰ روز آزاد شد. باردیگر، ۶ فروردین ۱۳۸۸ به همراه ۱۱ تن از اعضای کمپین و فعالان جنبش زنان که قصد دیدار نوروزی با خانواده زهرا بنی یعقوب را داشتند به اتهام اخلال در نظم عمومی دستگیر و پس از ۱۳ روز آزاد شد. در همه پروندههای فوق، حکم تبرئه برای وی صادر شده است



Wednesday, August 18, 2010

رهنورد : ما زنان همه شیوا نظرآهاری هستیم ،ما را هم متهم کنید

متن کامل یاداشت زهرا رهنورد به این شرح است :ا


برای شیوا نظرآهاری و دادگاه او ،و نتیجه دادگاهش نگرانیم.ا
زیرا همه ما ،شیوا نظرآهاری هستیم .ما، نیمی از جمعیت ایران، ما زنان همه شیوا نظرآهاری هستیم.به گفته وکیل شیوا ،به او سه اتهام تفهیم شده است .ا

یکی محاربه است و موضوع ماده ۱۸۶ و دیگری اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم است موضوع ماده ۶۱۰ و در نهایت تبلیغ علیه جمهوری اسلامی .ا

اما ،ما ،شیوا نظرآهاری ها ،هیچ یک از این اتهامات را قبول نداریم.ا

ما، نه براندازیم، نه محارب ،نه تبانی کننده برای ارتکاب هیچ گونه جرمی و نه مبلغ علیه نظم جمهوری اسلامی .ا

اما ما دانشجوی ستاره داریم ،زیرا از حقوق بشر دفاع می کنیم ،ما به معنای خاصی همه محاربیم ،در ادبیات قرآنی با تعبیری سرشار از اخلاق و ایمان و اخلاص ،محارب از حرب می آید و محراب نیز از همین ریشه حرب است.ا
ما شیوانظرآهاری ها، همانطور که در محراب نماز می گذاریم ،در محراب باور اندیشمندان با کلکسیونی از شیطانها مبارزه می کنیم .این کلکسیون در ویترینی به طول تاریخ و عرض جغرافیا در چهار گوشه ایران و جهان چیره شده .به شیطانهای بزرگ ،شیطانهای کوچک.ا
شیطان فقر،شیطان نابرابری و ظلم و بی عدالتی ،شیطان دروغ و اهانت به کرامت انسانی ،شیطان قدرت و خودکامگی و تزویر ،شیطان تبعیض و خشونت .ا

شیوا نظرآهاری ،هیچ یک از این اتهامات را نمی پذیرد ،زیرا هیچ یک از این موارد ،مصداق محاربه به معنای قضایی و سیاسی نیست ،بیش از این به زنان ایران اهانت نکنید.ا

شیوای عزیز را از آن زمان که حقوق بشر را بر هر حقی ترجیح داد و در حالی که می توانست شاگرد اول کلاس مهندسی عمران باشد ،شاگرد اول دانشگاه عدالت و آزادی شد ،می شناسم.ا
ستاره ای که حاکمیت متکبر و دیکتاتور بر کار نامه دانشگاهی اش وارد کرد و نمی دانست که او را چون ستاره ای بر پیشانی جنبش سبز قرار می دهد و او را به قصه دختران ماه پیشانی و رویاهای مان پیوند می دهد .همان دختر قصه ها که مهمترین ویژگی اش رحم و دلسوزی برای بینوایان و ناتوانان بود . همانها که من هم به عشق آنها و برای دفاع از حق از دست رفته شان دل به دریا زده ام.ا
شیوا اولین کسی بود که فضاحت زندان کهریزک را برملا کرد ،آن هم در زمانی که هنوز فضاحت کودتای انتخاباتی اتفاق نیفتاده بود و در درجه اول برای او که مدافع حقوق بشر بود و برایش فرقی نمی کرد که زندانی یک قدیس باشد یا یک مبارز ،یا جانی ...چرا که حقوق زندانی قاعده ای جهانی است و این مراحل بعدی است که شرافت زندانی سیاسی آبروی ملت است و همه در پی احقاق حق آنها هستیم.ا
امروز کینه های عمیقی که از بر ملا شدن فجایع زندان کهریزک بر پیشانی حاکمان پینه بسته گریبانگیر شیوا و همه مدافعان حقوق بشر شده است .اما شیوا تنها نیست ، آن اندیشه ای که همه حق طلبان را به هم نزدیک می کند ، همه ی ما را ، من وشیوا ،بهاره هدایت و مهدیه گلرو ، عاطفه نبوی و .. را به هم پیوسته تا تحقق حقوق انسانی ،آزادی و دمکراسی پافشاری کنیم.ا

پس ما زنان همه شیوا نظرآهاری هستیم ،همه ما را مجازات کنید!ا



در راهپیمایی روز قدس مانند هر سال شرکت می کنم

مهدی کروبی با بیان این که "مردم باید برای حکومت دینی یا غیردینی تصمیم بگیرند و می توانند هرگونه حکومتی را برای خود تعیین کنند، گفت: این حکومتی که امروزه مشاهده می کنیم نه بر پایه جمهوریت است نه بر پایه دیانت این حکومت آن حکومتی نیست که رهبران به مردم وعده داده بودند. باید جمهوریت نیرومندتر باشد. سایر حکومت ها را نفی نمی کنم مردم هرچه را بخواهند خواهم پذیرفت.به گزارش وبسایت مهدی خزعلی، کروبی که در یک ارتباط اینترنتی به سوالات گروه های مختلفی از مردم پاسخ می گفت درباره شرکت در راهپیمایی روز قدس گفت: در خصوص راهپیمایی روز قدس باید بگویم این راهپیمایی هر ساله برگزار می شود و ما هم در آن حضور خواهیم داشت و در مورد تشکیل هسته های اولیه و برنامه ریزی برای این روز درحال مشاوره با دوستان هستیم و نتیجه را اعلام خواهیم کرد.

اکنون جریانی در راس امور است که به خواست مردم توجه نمی کند

دبیر کل حزب اعتماد ملی افزود: متاسفانه اکنون جریانی در راس امور است که ابزار در دست اوست و به خواست مردم توجه نمی کند. ما باید سعی کنیم تا قانون اساسی را پیاده کنیم و بر طبق همین قانون من اطمینان می دهم خواست اکثریت مردم با گرایش های مختلف را به اجرا بگذاریم. هر قانون و کتابی که از مغز بشر تراوش پیدا کرده باشد طبیعی است که نقص و عیب هم داشته باشد و در یک محیط آزاد که مطبوعات آزاد و مستقل هم باشند می توان آن را بازنگری کرد اما باید توجه داشت که مهمترین قسمت های قانون اساسی یعنی احترام به حق مردم و پذیرش خواست مردم توسط حاکمیت نقض می شود و در نظر گرفته نمی شود. باید برای اجرای آن تلاش کنیم. باید تفکرات مختلف در عرصه سیاست باشند و اجازه بدهیم که خود را ارائه کنند حتی همین تفکر تمامیت خواه که خواست مردم را در نظر نمی گیرد هم باشد اما نمی تواند سردمدار و تعیین کننده باشد.

اگر مجلس جدی و قوه قضائیه سالم داشتیم، بچه هایمان از بی عدالتی در زندان اعتصاب غذا نمی کردند

کروبی تاکید کرد: مردم سی سال پیش به نظامی رای دادند که در آن حق حاکمیت با مردم بود ما اعتقاد داریم این نظامی که مردم انتخاب کرده بودند اکنون وجود ندارد. ما در اول راه هستیم ابتدا باید تلاش کنیم قانون اساسی را اجرا کنیم تا به وسیله آن به دیگر خواسته هایمان برسیم با احترام به نمایندگان مجلس می گویم مطمئن باشید اگر مجلس جدی داشتیم، قوه قضاییه سالم داشتیم حتما وضع ما این نبود که قوه مجریه ادعا کند من قانون را اجرا نمی کنم و بچه هایمان از بی عدالتی در زندان ها بنالند و اعتصاب غذا کنند و شکنجه بشوند.

وی ادامه داد: شما مطمئن باشید یک روزی در یک حکومت آزاد که قوانین آن اجرا می شود و طبیعی است که مطبوعات در آن کار می کنند، بحث های دیگری هم می شود. اما امروز ما معتقدیم این قانون اساسی اجرا نمی شود به نظرم با پرداختن به اینکه "همین قانون اساسی ناقص است، یا آیا توان پاسخگوی به مردم را دارد؟" نیروی خود را بی هدف هدر خواهیم داد. با اجرای همین قانون خواسته بسیاری از مخالفان نیز برآورده خواهد شد مثلا تصور کنید که انتخابات آزاد داشته باشیم مطبوعات آزاد داشته باشیم مجلس مستقل داشته باشیم طبیعی است که وضع مردم بهتر خواهد شد.

شورای نگهبان در قانون اساسی مرجع نظارتی است و درعمل مرجع حاکم

دبیرکل حزب اعتماد ملی همچنین تصریح کرد: مشکل ما این است که چارچوب قانون اجرا نمی شود. مثلا همین شورای نگهبان در قانون اساسی یک مرجع نظارتی است اما در عمل می بینید که یک مرجع حاکم هست. یعنی بر قوه مجریه هم حاکم است. من می گویم که این شورا باشد اما در نقش نظارتی اش. با فشار افکار عمومی می توان حاکمیت را مجبور به قانون مندی کرد. فشار، نه درگیری. این تجمعات و آگاه سازی ها نتیجه می دهد. بالاخره خواه و ناخواه باید کشور را اداره کنند و برای همیشه که نمی شود با پول نفت زندگی کرد.

وی افزود: کارهای زیر ساختی و توسعه لازم است جهان به سرعت درحال پیش رفت است. اگر هم پای دنیا حرکت نکنند مردم همراهیشان نمی کنند، مگر اینکه به خواسته شان عمل کنند. اینگونه مجبور به پیروی از مردم می شوند. نخواهیم که خیلی زود پیروز شویم چون پیروزی زودرس را زود از دست می دهیم و فراموش می کنیم.

در روز قدس به حکومت اجازه سوء استفاده ندهید

کروبی در آخر گفت: یک سفارشی دارم و تاکید می کنم روز قدس در پیش است و ما هم در راهپیمایی شرکت می کنیم مساله حقی است که از یک ملتی تضعیف شده است. خواهش می کنم که مواظب باشید شعاری ندهید که حکومت از آن سوء استفاده کند. دوما ممکن است که از طرف خودشان بین شما نفوذی بفرستند تا فضا را تهییج کنند. خواهش می کنم که سایرین را دعوت به آرامش کنید. حرمت روزه را نگه دارید. خواهش میکنم، عده ای قلیلی که با عذر شرعی که دارند و روزه نیستند حرمت نگاه دارند تا حکومت از آن سوژه نسازد. عکس پاره امام را نشان می دهند دستانش پیداست اما سر و کله اش پیدا نسیت. همه شما را به خدا می سپارم. موفق باشید.

منبع: جرس



صدور حکم اعدام برای یکی از بازداشت شدگان حوادث عاشورای ۸۸

Write a note
صدور حکم اعدام برای یکی از بازداشت شدگان حوادث عاشورای ۸۸
by انقلاب سبز on Tuesday, 17 August 2010 at 22:50

منابع خبری و حقوق بشری، از صدور حکم اعدام برای فرح واضحان، از بازداشت شدگان و متهمان روز عاشورای ۸۸ خبر می دهند، که پیش از این ١۵ سال زندان و توسط شعبه ١۵ دادگاه انقلاب اعلام شده بود.

به گزارش رهانا، سامانه خبری خانه حقوق بشر ایران، حکم مذکور از سوی قاضی صلواتی در شعبه ١۵ دادگاه انقلاب صادر شده و حکم دادگاه بدوی می باشد و هنوز دادگاه تجدیدنظر در این مورد تصمیمی نگرفته است.

فرح واضحان که دو روز بعد از حوادث عاشورای سال گذشته در منزل خود دستگیر شده، از حدود هفت ماه پیش در "بازداشت موقت" به سر برده است.

اتهام وارده به وی، "محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین" اعلام شده و گزارش مذکور خاطرنشان می کند "وی سال‌ها خارج از کشور زندگی می‌کرده و به خاطر دختر ١٩ ساله‌اش که به سرطان مبتلا است و شیمی درمانی می‌شود، به ایران بازگشته بود."

گفتنی است در جریان حوادث عاشورای گذشته که در ادامه اعتراضات به نتایج انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری شکل گرفت، صدها نفر بازداشت شدند که بسیاری از آنان به دلیل شرکت در اعتراض های خیابانی حکم‌های سنگینی گرفتند.

چندی پیش روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، از صدور حکم اعدام برای نه نفر از بازداشت شدگان روز عاشورا توسط دادگاه انقلاب اسلامی تهران خبر داده بود.



مصباح یزدی: در مواقع ضروری و استثنایی، دروغ گفتن واجب است

تحول سبز: مصباح یزدی در ادامه جلسات ماه رمضان خود، ضمن بیان اینکه “هر اختلافی، بد نیست و هر وحدتی نیز خوب نیست”، اظهار عقیده کرد “هر وحدتی خوب نیست و هر اختلافی هم بد نیست؛ چرا که اگر این گونه بود، دیگر نیازی به پیامبران نبود. ”

به گزارش سامانه خبی دیپنا، محمدتقی مصباح یزدی، در ادامه سلسله نشست‌های”شرح خطبه فدکیه”، گفت: “گاهی در بین جوامع این چنین القا می‌شود که امر وحدت، یک ارزش مطلق است، حال این که این‌گونه نیست.”

وی در توضیح سخنان خود افزود “در ادبیات، بسیار آمده که هرچه انسان‌ها با هم متحدتر باشند، بدون هیچ‌گونه قید و شرطی مطلوب است؛ چرا که دیگر کسی نمی‌تواند آنها را شکست دهد، حال آن‌که اینها هیچ کدام ارزش برهانی ندارد.”

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی که از وی بعنوان مرجع فکری دولت دهم نام برده می شود، خاطرنشان کرد”همانگونه که بر اساس اسلام، در مواقع ضروری و استثنایی، دروغ گفتن واجب است، وحدت نیز استثناهایی دارد؛ یعنی در مواقعی خوب است و در مواقعی خوب نیست.”

وی با اشاره به زمان‌هایی که اکثر انسان‌ها بت‌پرست بودند و هرکس که به مخالفت قدم بر می‌داشت، او را از بین برنده وحدت جامعه می‌نامیدند، گفت “اگر وحدت بدون قید و شرط خوب بود، پس چه نیازی به پیامبران بود؛ پیامبران با ایجاد اختلافی مبارک در وحدت جامعه جاهل آن روز خود، در صدد بودند تا ظلم بزرگ آن روزها را ریشه کن کنند.”

عضو خبرگان رهبری، خاطرنشان ساخت “پس هر اختلافی، بد نیست و هر وحدتی نیز خوب نیست؛ ارزش وحدت و ارزش اتحاد، یک ارزش ذاتی و مطلق نیست و وحدت زمانی خوب است که در راه حق باشد.”

وی در بخش دیگری از سخنان خود، با بیان این‌که اختلافات موجود در جامعه، به دوبخش تقسیم می‌شود، اظهار داشت: “گاهی اختلافات در امور سلیقه‌ای مانند مد لباس و… است، اما گاهی اختلافات به روی ارزش‌های دین دست می‌گذارد؛ مثلا کسانی می‌گویند، این کارها را بکنید که الی‌الابد خوشبخت خواهید شد و یا این کارها را نکنید که الی‌الابد بدبخت خواهید شد.”

مصباح یزدی اظهار داشت: “ما معتقدیم که انبیا، با آنچه که برای مردم آورده‌اند، حجت را بر مردم تمام کرده‌اند، چرا که راه انبیا آن قدر روشن است که جای هیچ‌گونه شک و تردیدی باقی نمی‌گذارد؛ اما اگر کسی آمد و گفت راه انبیای الهی، راهی است که ما می‌گوییم و شما در مصداق معین کردن اشتباه دارید، قاعده اولیه این است که با هم به گفت و گو بنشینیم و اختلافات را رفع کنیم، اما اینها شیاطینی هستند که می‌خواهند با گل آلود کردن آب، ایجاد اختلاف کنند و هدفی جز این ندارند.”

این عضو مجلس خبرگان، در تداوم سخنان خود در تخطئۀ قرائت های مختلف از دین، ضمن با بیان این‌که ایجاد اختلاف و قرائت‌های سطحی از دین، در ادیان گذشته، بسیار اتفاق افتاده”، گفت “بعد از ایجاد اختلافات، راه شناخت حقیقت برای آیندگان، یا ممکن نیست و یا بسیار سخت خواهد بود.”

وی مدعی شد “سردمداران قرائت‌های دروغین از دین به دلیل این که پاسخی قانع کننده ندارند و تنها از طریق همین تشکیک‌ها در دین و غبار آلوده کردن فضا، می‌توانند به اهداف خود برسند.”

گفتنی است در جلسه قبلی این سلسله دروس، مصباح یزدی با ادعای اینکه “تعدد قرائت های دین از هنرهای ابلیس است”، اظهار عقیده کرده بود “انسان ناسپاس در خودِ دین ، به ناحق ایجاد اختلاف و تشکیک می‌کند و حتی بالاتر از آن، چیزی از جانب خود را به خداوند نسبت می‌دهد و نتیجه هم این می‌شود که امروز تعدد قرائت ها از دین را شاهد هستیم.

Tuesday, August 17, 2010

کمدين های آمريکايی از صحبت های احمدی نژاد استفاده می کنند

دولت آمريکا می گويد به دنبال يافتن راه حلی ديپلماتيک برای حل مناقشه هسته ای ايران است. همزمان از سوی ديگر، شماری از کارشناسان آمريکايی و اسرائيلی با نوشتن مقاله هايی به ويژه در مطبوعات و نشريات آمريکايی، حمله نظامی به ايران را توصيه می کنند. برداشت اين کارشناسان اينست که ايران کماکان فعاليت های خود را برای دستيابی به سلاح هسته ای ادامه می دهد و قطعنامه های سازمان ملل و تحريم های اعمال شده عليه ايران راه به جايی نخواهد برد.
يکی از اين مقاله ها را آميتای اتزيونی در مجله بررسی های نظامی آمريکا نوشته است. او در مقاله خود حمله به تاسيسات هسته ای و زيربنايی ايران را توصيه کرده است و درباره پيامدهای ناشی از اين حملات احتمالی می گويد اگر آمريکا می خواهد ابرقدرت باقی بماند و مهمترين بازيگر سياسی در صحنه بين المللی باشد، بايد عواقب حمله به ايران را هم بپذيرد و با آن کنار آيد.

نقطه بی بازگشت، عنوان مقاله جفری گلدبرگ در نشريه آمريکايی آتلانتيک است. او می گويد احتمال حمله اسرائيل به ايران تا ده ماه ديگر بيش از ۵۰ درصد است. علاوه بر اين مايکل آيزن استاک و ديويد کريس از موسسه مطالعات خاور نزديک در واشنگتن مقاله ای در مجله Foreign Policy (سياست خارجی) چاپ آمريکا نوشته اند مبنی بر اينکه ايران ممکن است در حمله به منافع آمريکا در خاورميانه پيش دستی کند و از اين رو واشنگتن بايد مماشات با ايران را کنار بگذارد و به اقدام های جدی عليه ايران دست بزند.

اين نمونه ای است از خيل نوشته های اخير درباره حمله نظامی به ايران در مطبوعات آمريکايی که توجه آگاهان سياسی ايران را برانگيخته است. پيام و پيامد اين نوشته ها چه می تواند باشد؟ ميهمان گفت و گوی ويژه اين هفته منصور فرهنگ، سفير ايران در سازمان ملل در دوران دولت موقت انقلاب و استاد علوم سياسی در دانشگاه بنينگتن در ايالت ورمونت آمريکا از جمله به اين پرسش پاسخ می گويد.
آقای فرهنگ! درباره اين اظهار نظر که گفته می شود تعداد نوشته ها درباره حمله احتمالی نظامی به ايران اخيراً در مطبوعات انگليسی زبان و مطبوعات آمريکايی افزايش يافته، چه فکر می کنيد؟
منصور فرهنگ: در دو سه ماه اخير، تهديدات، شايعات و گمانه زنی های مربوط به حمله نظامی اسرائيل و آمريکا و يا مشترکاً به ايران گسترش پيدا کرده است. ترديدی نيست که اين بحث ها بيش از گذشته در آمريکا در گروه های مربوط به سياست خارجی مقاله نويسان، کارشناسان زياد تر شده است. يک دليل اصلی اين موضوع اينست که بخش عمده ای از کسانی که اين بحث ها را مطرح می کنند، مخالفين آقای اوباما هستند.

امروز آقای اوباما مورد انتقاد شديد گروه های دست راستی قرار گرفته و فکر می کنند که در شرايطی پرزيدنت اوباما ضعيف شده بايد فشار بيشتری به او آورد که بخواهد با مسئله ايران به طور جدی تری برخورد کند. دو تفسير مختلف می توان داشت. اول اينکه آمريکا و اسرائيل نيت حمله نظامی به ايران ندارند، بلکه هدف از تبليغات اخير و تشديد تبليغات حمله نظامی به ايران ايجاد ترس و نگرانی در سطح بالای رهبری رژيم ايران است، به اين اميد که در آنجا تغييری در موضع ايران ايجاد شود.

رهبران ايران انعطافی نشان دهند و امکان دست يابی به توافقی که برای طرفين قابل تحمل باشد، بيشتر شود. اين يک برخورد منطقی با اين گسترش تهديدات است. ولی برخورد منطقی ديگر که وجود دارد، اينست که آمريکا و اسرائيل هيچ اميدی به تغيير موضع ايران ندارند و فکر می کنند که حمله نظامی دارد روز به روز ضروری تر می شود و بنابراين بايد با جنگ تبليغاتی و بزرگ کردن تهديد ايران برای موجوديت اسرائيل و ثبات و امنيت خاورميانه، افکار عمومی دنيای غرب، آمريکا و اروپا را آماده کرد که حمله نظامی به ايران را به عنوان يک ضرورت بپذيرند. در اين رابطه نيز ترديدی نيست که مبلغين بسيار زيادی حتی قبل از ماه های اخير هميشه دنبال اين گزينه بودند و امروز فرصت بيشری پيدا کرده اند که بتوانند اين گزينه را به سطح افکار عمومی و به طور کلی محافل سياست خارجی بکشانند.

آن دسته از کسانی هم که فکر می کنند با حمله نظامی به ايران نمی شود کاری را از پيش برد و اوضاع ممکن است پيچيده تر شود، آيا درباره احتمال حمله نظامی به ايران می نويسند؟

ترديدی نيست مخالفانی هم دارد. ولی اين مخالفان هيچ کدام ارتباط نزديکی با دولت و يا کنگره و کاخ سفيد ندارند. اينها منتقدان سياست خارجی آمريکا هستند غالب شان و فکر می کنند که اين جنگ فاجعه ای برای منافع آمريکا در منطقه خواهد بود و به هيچ وجه نمی تواند نتيجه دلخواه را بدهد.
آنها می گويند که حمله نظامی بمباران تاسيسات هسته ای ايران يعنی يک جنگ ديگر منطقه، خروج ايران از عهدنامه منع گسترش تسليحات هسته ای و به طور کلی می تواند در بهترين شرايط ممکن امکانات ايران را برای دستيابی به سلاح هسته ای يا توانايی ساخت سلاح هسته ای به تاخير بياندازد ولی به هيچ وجه مسئله را حل نمی کند. بنابراين آنها روی گزينه ديپلماسی و مذاکره تاکيد می کنند.

آنها هم هستند. ولی وقتی به کنگره آمريکا می رويم و يا به سياست گذاران موثر در حريم سياست خارجی آمريکا می رويم، تاکيد روی خطر ايران خيلی بيشتر است ولی در کنار تمام اين مسائل کسانی که به طور کلی در ايران تغيير رژيم می خواهند، فکر می کنند ايران به عنوان يک کشور غير عرب خاورميانه می تواند مثل گذشته ها، دوره قبل از انقلاب با اسرائيل روابط حسنه ای داشته باشد، آنها برنامه تهديدات خودشان را ادامه می دهند و در اين رابطه بهترين يار و بهترين حامی آنها پرزيدنت محمود احمدی نژاد ايران است به دليل زبان گستاخ و تهديداتی که او در سخنرانی های خودش نسبت به صلح و امنيت، اسرائيل و يهوديان و غيرذلک مطرح می کند.
در عين حال در خود ايران محمود احمدی نژاد از جانب منتقدانش در جناح اصلاح گرا انتقاد می شود به او که گاهی وقتها نرمش نشان می دهد در برابر آمريکا. از لابلای اين نوشته ها که در مطبوعات غربی و انگليسی زبان منتشر می شود، چه می شود فهميد درباره درک دولت باراک اوباما درباره سياست های دولت محمود احمدی نژاد و جمهوری اسلامی ايران؟
از ايران صداهای متضادی شنيده می شود و اگر کسی بخواهد موضع ايران را بر مبنای مواضع و گفته های احمدی نژاد تحليل و تفسير کند، خيلی قابل فهم است که آنها به اين نتيجه برسند که در ايران عقلانيت وجود ندارد و چون عقلانيت وجود ندارد، ايران دنبال منافع ملی و امنيت خودش نيست. يعنی مذاکرات ديپلماتيک، بده بستان ها در مناقشات بين المللی بر اين فرض استوار است که هر کشوری دنبال منافع امنيتی و خواسته های اقتصادی رفاهی خودش است و در اين چارچوب می توانند با بده بستانهای سياسی و اقتصادی امنيتی به راه حلی برسند که برای طرفين قابل قبول يا تحمل باشد.

ولی وقتی می گويم عقلانيت وجود ندارد، يعنی آن دولت دنبال منافع ملی و امنيتی خودش نيست، در اين رابطه تاکيدی که احمدی نژاد روی مسئله وحدانيت می کند که در اينجا ايران از جهت ايدئولوژيک يا بينش های مذهبی در جايی قرار دارد که هر هزينه جنگ و حتی کشتار دسته جمعی اهميت ندارد برای اينکه روز قيامت، روز آخرت، بازگشت مهدی و غيرذلک... اين حرف های احمدی نژاد چه در سازمان ملل متحد و چه در مصاحبه ها و غيره بهره برداری های جالبی از آن می شود.
دست راستی های جنگ طلب در آمريکا و اسرائيل از اين گفته ها بهره برداری می کنند که بگويند ايران تهی از عقلانيت و خرد ورزی است بنابراين برای تئوری جنگ پيشگيرانه توجيهی درست کرده اند. دوم اينکه کمدين های آخر شب آمريکايی از همين صحبت های احمدی نژاد و زبانی که به کار می برد، استفاده می کنند که او را به عنوان يک دلقک معرفی کنند.

خيلی جالب است که بخش عمده ای از مردم آمريکا اطلاعات خود را راجع به مسائل سياست خارجی از اين شوهای آخر شب تلويزيون های آمريکايی می گيرند. و احمدی نژاد امروز با نهايت تاسف شده چهره جمهوری اسلامی. اين چهره مورد استفاده کسانی قرار می گيرد که می خواهند بگويند جنگ پيشگيرانه تنها راه برخورد با ايران است برای اينکه ايران در چارچوب منافع ملی و رفاهی خودش عمل نمی کند

بر مبنای آنچه در اين مقاله های انگليسی زبان منتشر می شود در آمريکا و کشورهای ديگر غربی، چه نوع سياستی در ايران می تواند احتمال حمله نظامی را کم کند؟
اگر ايران به راستی به آن چيزی که بارها و بارها تکرار کرده که نيت ساخت سلاح هسته ای ندارد و فقط می خواهد غنی سازی اورانيوم را در حد سه و نيم تا چهار درصد برای سوخت داخلی و در حد بيست درصد برای اهداف پزشکی و پژوهشی استفاده کند، اين می تواند مبنای گفت و شنود بسيار منطقی باشد که طرفين را به راه حل برساند. به اين شکل که ايران بيايد تعهد بدهد که غنی سازی اورانيوم را تا سه و نيم درصد نگاه می دارد و اين اورانيوم را برای استفاده داخلی تعويض می کند با اورانيوم بيست درصد و بعد اجازه می دهد که کارشناسان آژانس بين المللی انرژی هسته ای بدون قيد و شرط و چون و چرا به همه تاسيسات هسته ای ايران دستيابی داشته باشند.
اگر ايران اين موضع را بگيرد، حق ايران برای غنی سازی اورانيوم تاييد شده و ايران توانايی ايجاد سوخت داخلی را خواهد داشت و می تواند مبنايی باشد برای حل و فصل اختلافات بيشتری که بين ايران و آمريکا يا ايران و اروپا وجود دارد. يعنی اگر ايران آن موقع که اوباما اول آمد به کاخ سفيد و ايران را دعوت کرد به مذاکره، اگر در آن موقع رژيم ايران يک هيات پنج نفری و ده نفری از ديپلماتهای ايران را انتخاب می کرد و می گفت بياييد بنشينيم دور ميز مذاکره و ما همه مطالبات و خواسته های خودمان را می گذاريم روی ميز و شما هم بگذاريد و وارد گفت و شنود شويم.

ولی ايران اين کار را نکرد. امروز هم احمدی نژاد اصلا و ابدا از اين طريق حرکت نمی کند و وقتی صحبت از مذاکره می کند می گويد من می خواهم با آقای اوباما بيايم جلوی راديو تلويزيون مناظره کنيم راجع به مسائل جهانی. که اين موضوع باز يک سوژه ای می شود که اين آدم اصلاً ارتباطی با عقلانيت و خردورزی ندارد در آن حريم مورد بهره برداری قرار می گيرد. وگرنه اين نوع مسائل بين المللی اول در سطح ديپلمات ها و هيچ بعيد نيست که واقعاً اگر روزی بين دو کشور تفاهم قابل توجهی ايجاد شود رهبران دو کشور برای تاييد آن عهدنامه ملاقاتی با هم بکنند. اين ايران بدون اينکه کوچکترين تغييری در توانايی خودش بدهد، فقط بر مبنای اين ادعا که اصلاً سلاح هسته ای نمی خواهد وارد مذاکره شود، به نظر من می تواند تمام فعاليت های دست راستی ها و تهديدات عليه ايران را به راحتی و به تندی خنثی کند.
خارج از چارچوب حکومت و دولت ايران، اگر بخواهيم برای نمونه جنبش سبز را نگاهی کنيم، آيا در چارچوب تحول خواهان ايران کاری هست که اگر آنها بکنند يا نکنند روی اين احتمال حمله نظامی به ايران تاثيری بگذارد؟ مثلاً اگر يک سياست روشن درباره مسئله هسته ای ايران ارائه دهند يا اينکه اين مسئله فرقی نمی کند؟
فرق زيادی نمی کند. موضوع اينست که اينها با دولت ايران طرف اند. اينها با قدرت طرف اند. می خواهند ببينند چه کسی منابع ايران را، پول ايران را دارد. اگر در ايران محيطی بود که جنبش سبز يا حتی يک بديل سياسی اين امکان بود که موضع آنها به رای مردم گذاشته شود، بله. ولی ايران يک کشور استبدادی است که اصلاً اين نوع صداها می بينيم که هرکس که صدايش در رابطه با انتقاد از دولت بلند می شود، امنيتش مورد خطر قرار می گيرد. در چنين جامعه ای برای حاميان حقوق بشر، قربانيان نقض حقوق بشر، حمايت هست ولی اين حمايتها الزاماً اهميت سياسی و به طور کلی تاثيری روی مواضع سياست خارجی دولت ها نسبت به آن کشور ندارد.