Sunday, January 9, 2011

علی مطهری: احمد نژاد و مشایی به دنبال جذب و کسب آراء میرحسین موسوی هستند

علی مطهری نماینده اصولگرای منتقد دولت، معتقد است که محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی، در پی جذب آراء کسانی هستند که به میرحسین موسوی رای دادند.

به گزارش خبرآنلاین، این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، که طی هفته های اخیر در حال فعالیت برای جمع آوری امضا جهت به پرسش کشیدن رئیس دولت است، معتقد است ردپای حامیان دولت را در ارائه "فهرستی از نامزدهای گوش به فرمان، برای مجلس نهم" ردیابی کرده، که حتی نظر جامعتین (جامعه روحانیت و جامعه مدرسین) را هم نخواهند پذیرفت.

متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است:

با گذشت یک سال و اندی از انتخابات ۸۸ که برخی از آن به عنوان مرزبندی نوین در فضای سیاسی کشور یاد میکنند، به نظر شما این مرزبندیها تا چه میزان تعمیق شده و امروزه جغرافیای سیاسی کشور دارای چه ابعادی است؟

من قائل به مرزبندی نوین نیستم. انتخاباتی برگزار شده، برخی به نتیجه آن معترض بودهاند، مسئلهای که در همه کشورها رخ میدهد. منتها ما چون هر مخالفتی را به مخالفت با اسلام تعبیر می کنیم، آن را تبدیل به یک بحران کردیم و بی جهت عدهای کشته شدند. هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان در این بحران نقش داشتند و البته نقش اصلاحطلبانی که به جای آن که اعتراض خود را از راه قانون پیگیری کنند، آن را به خیابانها کشاندند بیشتر بود. اشتباه اصولگرایان این بود که در مقابل این اعتراض، به جای آن که ابتدا به اقناع بپردازند، از همان ابتدا به خشونت روی آوردند. بنابراین مرزبندی نوینی درفضای سیاسی کشور ایجاد نشده، اما استعداد این مرزبندی جدید وجود دارد؛ زیرا نتیجه افراط گری بخشی از دو طرف، نزدیک شدن عقلای اصولگرا و اصلاحطلب به یکدیگر بوده است. در واقع صف دوستان دانای انقلاب از دوستان نادان در حال جدا شدن است.

فکر می کنید احزاب منتسب به جریان اصلاح طلب و نخبگان سیاسی آن، چقدر در بازسازی خود موفق بوده و آیا در حال حاضر هم چنان حیات سیاسی دارند یا نه؟

جریان اصلاحطلبی در جامعه ما پایگاه اجتماعی دارد، اگرچه بعد از بحران اخیر این پایگاه لطمه دیده است. اشتباه آقای موسوی این بود که در همان ابتدا راه خود را از غربگرایان و ملیگرایان به صراحت جدا نکرد، لذا شعارهای روز قدس پیدا شد. این امر باعث شد که مردم متدین کمکم راه خود را از ایشان جدا کردند. مهمترین کار رهبری یک حرکت اجتماعی این است که اهداف خود را به روشنی اعلام کند و از گروههای منحرفی که صرفاً به خاطر دشمن مشترک با او همراه شدهاند به عنوان ابزار استفاده نکند و از آنها تبری جوید. آقای موسوی این کار را نکرد یا ضعیف انجام داد و کمکم رهبری این حرکت به دست دیگران افتاد و هر کس از ظن خود یار این حرکت شد و عدهای نیز از این نقطه ضعف ایشان برای هل دادن وی به سمت ضد انقلاب به نحو احسن استفاده کردند. احزاب منتسب به جریان اصلاحطلبی برای احیای خود لازم است موضع خود را در قبال رفتار آقای موسوی در بحران اخیر به صراحت بیان کنند و راه خود را به روشنی اعلام نمایند.

ادامه حضور جریان اصلاحات در انتخابات آتی را چگونه می بینید؟ این حضور از منظر شما مشروط به انجام چه اعمال و تجدید نظرهایی است؟ به عبارت دیگر جریان اصلاح طلب برای توانایی عبور از فیلتر شورای نگهبان و توانایی کسب آرای مردم چه باید بکند؟ فکر میکنم غیر از آقای موسوی و شاید آقای کروبی بقیه افراد نباید مشکلی داشته باشند. اتهاماتی که بر اساس استراق سمع از جلسات خصوصی آنها یا اعترافات زندان به آنها وارد شده، نمی تواند ملاک باشد. در جلسات خصوصی خیلی حرفها گفته می شود. اساساً یکی از اشتباهاتی که در این بحران رخ داد تحلیل حوادث بر اساس کارهای اطلاعاتی و نه وقایع موجود بود. اگر شورای نگهبان بخواهد سختگیریهای بی جا بکند، به دخالت رهبری امیدوارم. البته ترکیب شورای نگهبان نسبت به گذشته بهتر شده است.

نظر شما درباره ملاقات گروهی از نمایندگان اقلیت مجلس با آقای خاتمی چیست؟

کار خوبی بوده و در جهت رهنمود رهبری مبنی بر جذب حداکثری و دفع حد اقلی انجام شده است. اصولگرایان هم خوب است با ایشان دیدار و مسائلشان را مطرح کنند. البته آقای خاتمی لازم است نظر خود را درباره رفتار آقای موسوی در بحران اخیر به صراحت بیان کنند تا بر همگان روشن شود که راه ایشان غیر از راه آقای موسوی است. آقای خاتمی به رفتار خشونت آمیز بعد از انتخابات با معترضان انتقاد داشتند که رهبری هم به برخی موارد آن اشاره کردند و خواستار رسیدگی و اصلاح فوری شدند. لذا اتهامی متوجه ایشان نیست. شروط ایشان هم شروط عادلانهای است. تعیین تکلیف سریعتر زندانیان سیاسی، اجرای کامل قانون اساسی و انتخابات آزاد همیشه مورد توجه نظام جمهوری اسلامی بوده است.

جناح اصولگرا در چه وضعیتی قرار دارد؟ اگرچه در حال حاضر حضور اصول گرایان در انتخابات آتی بی رقیب به نظر می رسد اما عده ای تلاش دارند برخی اختلاف نظرها در میان آن ها را مرزبندی هایی تصویر کنند. به نظر شما این مرزبندی ها چه خواهد بود و سرنوشت آن ها در آینده چه خواهد شد و با چه رویکردی از سوی مردم مواجه خواهد شد؟ اصول گرایان چاره ای جز این که در انتخابات آتی دو فهرست بدهند ندارند. به عنوان مثال چگونه ممکن است نام آقای سیدرضا اکرمی در کنار نام آقای رسایی در یک فهرست قرار گیرد در حالی که برداشت آنها از اصل ولایت فقیه یا آزادی بیان از زمین تا آسمان متفاوت است؟ البته تلاش هایی که برای وحدت اصولگرایان بر محور جامعتین صورت میگیرد خوب است اما آقایان مشایی و احمدینژاد تمکین نخواهند کرد و فهرست مجزا از افراد گوش به فرمان خواهند داد.

با توصیفی که شما از وضعیت حضور اصلاح طلبان و اصولگرایان در آینده سیاسی کشور دارید، بنظرتان رقابت اصلی در انتخابات مجلس نهم میان چه گروه هایی خواهد بود؟

رقابت اصلی میان اصولگرایان منتقد دولت و حامی دولت خواهد بود و اگر مشارکت مردم در سطح بالایی باشد، دسته اول پیروز میدان خواهند بود.

این که گفته می شود نمی توان به جز یک سلیقه برای همه سلیقه ها انواع محدودیت ها را ایجاد کرد، چقدر منطقی و بر آمده از فضای کنونی حاکم بر کشور است؟

این حرف درستی است. نگاهی به صدا و سیما و رفتاری که در روزهای منتهی به ۹ دی داشت، این مطلب را ثابت میکند. یک گروه خاص که تعدادشان از انگشتان دو دست تجاوز نمیکند، میتوانند هرچه دوست دارند بگویند و طرف مقابل حتی حق دفاع از خود را ندارد. به نظر من رفتار رسانه ملی در آن روزها به نفع آقایان موسوی و کروبی تمام شد.

دولت در این زمینه چه نقشی داشته است؟ چه در زمینه فراهم آوری فضایی برای ارائه دیدگاه ها در فضای سیاسی و رسانه ای کشور و چه در زمینه پذیرش دیدگاه مشورتی نخبگان؟ دولت همدست و همکار این جریان است اگرچه در مصاحبهها می گویند در ایران آزادی مطلق است. در زمینه پذیرش دیدگاه مشورتی نخبگان، البته در شوراها و کارگروههای مختلف از نظرات نخبگان استفاده میشود، اما در مسائل اساسی میدانید که آقای احمدینژاد اگر به نظریهای رسیده باشد، یا آقای مشایی نظری داشته باشد، آن قدر بر آن پافشاری میکند تا نظر خودشان پیاده شود. رهبری چون میدانند رئیسجمهور از نظر خودش کوتاه نمیآید معمولاً دخالت نمیکنند. نمونه آن قانون هدفمند کردن یارانههاست. آن چه که اکنون در حال اجرا شدن است، چه خوب و چه بد، قانون مجلس نیست؛ بلکه آن چیزی است که آقای احمدینژاد از ابتدا بر آن اصرار داشت که اکنون فرصت توضیح آن نیست. نمونه دیگر قانون عفاف و حجاب است که ایشان با مصاحبه تلویزیونی خود آن را هوا کرد. نمونه دیگر مسئله مکتب ایران، به جای مکتب اسلام است که دیدیم علیرغم مخالفت همه نخبگان، این دو نفر بر آن پافشاری میکنند و اکنون نیز تصمیم دارند منشور نوروز تهیه کنند. آیا نوروز از آرمانهای انقلاب اسلامی است؟ و عجیب است که فتنه اخیر را دستاویز و پوششی برای اجرای اینگونه افکار خود کرده و غیرت مردم متدین را میراندهاند. به طوری که اگر این کارها در زمان دولت اصلاحات انجام میشد، دمار از روزگار آن دولت در میآوردند.
ارزیابی تان از به وجود آمدن تغییراتی در فضای سیاسی کشور با ابتکار دولت چیست؟ به نظر شما در سال آینده شاهد چه اقداماتی از سوی جریان دولتی در زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستیم.

به طور کلی تز دولت یعی آقایان مشایی و احمدینژاد این است که آن چهارده میلیون نفری را که به آقای موسوی رأی دادند، باید جذب کنند. تسامح و تساهلی که در حوزه فرهنگ و در مواردی مانند فیلمهای سینمایی، ورزش بانوان و مسئله حجاب و اظهار نظر درباره موسیقی و مکتب ایران میبینیم ناشی از همین تز است. البته این کار مصداق استفاده از وسیله نامقدس برای هدف مقدس است و مصداق «هدف وسیله را توجیه میکند» که خلاف اصولگرایی است. از این نظر اینها به اصلاحطلبانی که قائل به تسامح و تساهل در فرهنگ و آزادیهای اجتماعی هستند نزدیک شدهاند و نوعی پیوند میان دولت و بخشی از اصلاحطلبان برقرار شده است. در زمینه سیاسی در سال آینده دولت تلاش شدید خواهد کرد که مجلس نهم را در دست بگیرد و همین مقدار اندک مزاحمتی هم که مجلس هشتم برای آن دارد، وجود نداشته باشد و این بسیار خطرناک است. اساساً دولت نباید در کار انتخابات مجلس دخالت داشته باشد، چون مجلس ناظر بر دولت است و هیچ نهادی نباید ناظر بر خود را خود انتخاب کند، خصوصاً که دخالت دولت نمیتواند خالی از بهرهگیری از قدرت خود باشد.

با توجه به این که شما عضو هیأت نظارت بر مطبوعات هستید، به نظر شما برای اجرای نظر فقهی اخیر مقام معظم رهبری درباره منع غیبت و تهمت در سایت ها و رسانه ها چه باید کرد؟ اتهاماتی را که در سال گذشته راجع به افراد مختلف در سایت ها مطرح شده است چطور می توان جبران کرد؟

قانونی در مجلس تصویب شد که قانون مطبوعات را به خبرگزاری ها و پایگاههای اطلاع رسانی اینترنتی تعمیم میدهد. اگر این قانون درست اجرا شود، بخش اعظم این مشکل حل خواهد شد. هیأت نظارت بر مطبوعات اجرای این قانون را در دستور کار خود دارد. اما اتهاماتی که پس از انتخابات سال گذشته راجع به افراد مختلف در سایتها مطرح شده است، آنقدر زیاد بوده که فکر نمیکنم قابل جبران باشد، فقط باید امیدوار به مغفرت الهی باشیم. البته در صورت اجرای آن قانون اگر شاکی خصوصی وجود داشته باشد یا مدعی العموم طرح شکایت کند، طبعاً پیگیری خواهد شد.

فکر می کنید چه عواملی منجر به مردودی نخبگان سیاسی می شود و این نخبگان در دهه چهارم انقلاب که دهه عدالت و پیشرفت نام گرفته است، چه وظایفی بر عهده دارند؟

نخبگان سیاسی در صورتی که برخی آرمانهای مسلم انقلاب اسلامی را انکار کنند یا اقدامی علیه آن انجام دهند مردود خواهند بود. در دهه چهارم هم مانند دهههای قبلی وظیفه دارند که مراقبت کنند که انقلاب از مسیر عدالت، آزادی، استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و از مسیر معنویت و اخلاق و به طور کلی از مسیر اسلام خارج نشود و مراقب نفوذ فرصتطلبها باشند و مواظبت کنند که انقلاب به دست نااهلان نیفتد، از نفود اندیشههای بیگانه و تجددگرایی افراطی جلوگیری نمایند و مهمتر از همه مراقبت کنند که خلوص نیتها تبدیل به خودخواهیها و هواهای نفسانی نشود.



No comments:

Post a Comment