Sunday, June 13, 2010

سالگرد کودتا دردانشگاه شریف

تحول سبز: یکی از دانشجویان دانشگاه شریف در گزارشی مشاهدات خود را از رخداد های مراسم سالگرد ۲۲ خرداد بیان نمود

متن کامل این گزارش که در اختیار تحول سبز قرار گرفته است به شرح زیر میباشد:

امروز ۲۲ خرداد ۸۹ بنابر قرار قبلی، ساعت ۳:۳۰ دقیقه به دانشگاه شریف رفتم. در ایستگاه مترو و خیابان مجاور آن به فاصله هر ۱۰ متر یک سرباز وظیفه کلانتری گماشته بودن که از گرما له له میزدند.

وارد دانشگاه شدم و به مقابل ساختمان ابن سینا رسیدم، جایی که از قبل برای شروع تجمع تعیین شده بود. در آنجا حدود ۱۰۰ نفر از دانشجوها با مچبندهای سبز ایستاده بودند و همین تعداد نیز در اطراف آنها جمع شده بودند و فیلم میگرفتند. تعدادی از ماموران حراست و نگهبان های دانشگاه نیز با اندکی فاصله حضور داشتند تا از ایجاد درگیری جلوگیری کنند.

رفته رفته تعداد دانشجوها زیاد شد و شروع کردند به فریاد الله اکبر. با این شعار دیگر دانشجوها نیز به سمت جمعیت جذب شدند و آماده حرکت شدند. اندکی بعد جمعیت به آرامی به حرکت درآمد و به سمت ساختمان غذاخوری دانشگاه حرکت کردیم. طبق معمول دستها به نشانه پیروزی بالا بود و با وجود گرمای شدید امروز در تهران، از قدرت فریاد و شور بچه ها کم نشده بود.

هر چند قدم که پیش میرفتیم چند لحظه ای توقف میکردیم تا هم، دیگران به جمعیت برسند و هم دانشجویانی که در ساختمان های مجاور بودند از حضور جمعیت آگاه شوند و به آن ملحق شوند. به این ترتیب در اندک زمانی جمعیت بچه های سبز زیاد شد و به بیش از هزار نفر رسید . در ادامه ی مسیر جمعیت از مقابل دانشکده کامپیوتر گذشت و از پشت دانشکده هوافضا به سمت در اصلی دانشگاه به حرکت خود ادامه داد که در عکس زیر قسمت جلوی جمعیت دیده می‌شود

نکته جالب توجه حضور یک بسیجی با هندیکم دستش بود که مرتب با جمعیت پیش میرفت و از مقابل از جمعیت فیلم میگرفت. با وجود اینکه اغلب دانشجوها عینک آفتابی و ماسک زده بودن اما باز هم این حرکت باعث تحریک بچه ها شد. ابتدا با تمسخر سعی کردند وی را از کارش منصرف کنند ولی او مصمم به فیلم برداری ادامه داد. جمعیت در پشت دانشکده هوافضا بود که با هو کردن وی سعی در متوقف کردن عمل مزدورانه ی او را داشتند اما باز هم او به فیلم برداریش ادامه داد. در این لحظه بود که تعدادی از بچه ها جلو رفتند و مودبانه از او خواستند این کار را متوقف کند اما او بدون توجه به جمعیت به کار خودش ادامه داد. با دیدن این صحنه جمعیت یکپارچه خشمگین شدند و با ” شعار مزدور برو گمشو” به سمت او یورش بردند و دوربینش را گرفتند.

جمعیت آرام ولی با شوری وصف نشدنی به سوی درب اصلی دانشگاه در حرکت بود. جو دانشگاه کاملا شبیه خرداد ۸۸ بود. کارمندهای دانشگاه نیز در کناری به تماشا ایستاده بودند. اساتید نیز از پشت پنجره ها نظارگر جمعیت بودند. شعار ” یاحسین میرحسین” و “الله اکبر ” شعارهای اصلی جمعیت بود. گاهی شعار میدادند ” نداییم سهرابیم ما همه یک صداییم” و هر از گاهی سرود “یاردبستانی ” را با صدا بلند میخواندند.

با رسیدن جمعیت به پشت درب اصلی دانشگاه ، متوجه حضور حدود ۲۰ نفر از بسیجی های دانشگاه شدیم که پشت درب اصلی در یک ردیف ایستاده بودند تا مانع از خروج جمعیت از محیط دانشگاه شوند. حدود ۷ یا ۸ نفر از آنها نیز با در دست داشتن پلاکارت های مذهبی و عکس های خامنه ای ، پشت میله های درب اصلی ایستاده بودند تا مانع از دیده شدن محیط دانشگاه توسط عابرین شوند. آنسوی درب دانشگاه نیز پلیس و لباس شخصی ها در حالت آماده باش ایستاده بوند.

جمعیت در مقابل بسیجی ها ایستاد و دانشجوها شروع به شعار دادن کردند: ” بسیجی واقعی همت بود و باکری” ، “بسیجی حیا کن مفت خوری رو رها کن” ، ” یا حسین میرحسین” ، ” سالگرد کودتاست بگو رای من کجاست؟ ” ، ” دروغ گو دروغ گو ۶۳ درصدت کو؟ ” ، “برادر شهیدم رای ات رو پس میگیرم” و….

بعد از مدتی برای جلوگیری از درگیری با بسیجی ها که دنبال بهانه ای برای وارد کردن پلیس به داخل دانشگاه بودند، دانشجوها به سمت در دیگر دانشگاه که آن هم مجاور خیابان آزادی است حرکت کردند. بعد از گذشتن از داخل مسجد به مقابل درب رسیدند. از آنجا که تعداد بسیجی ها بسیار کم بود امکان کنترل هر دو درب را نداشتند. به همین دلیل کنترل در دیگر را سبزها به دست گرفتند. درب بسته بود ولی آنسوی میله ها پلیس ضدشورش و اطلاعاتی ها جمع بودند. از ترس بلافاصله ماشین های خودشان را که مقابل درب پارک بود از آنجا دور کردند.

عکاس ها و فیلم بردارهای لباس شخصی از پشت میله ها مشغول فیلم برداری بودند ولی نکته جالب توجه آن است که آنها از ترس شناسایی شدن توسط دوربین دانشجوها، همگی عینک زده و ماسک بسته بودند ! که در تصویر زیر به خوبی مشخص است:

دانشجوها هم در یک اقدام جالب شروع به فیلم برداری از آنها کردند تا نشان دهند که از آنها نمیترسند و با سر دادن شعار ” نترسید نترسید ما همه باهم هستیم” به یکدیگر روحیه میدادند. سپس برای جلوگیری از شناسایی شدن، پشت به درب دانشگاه ایستاده و به شعار دادن پرداختند.

در تمام این مدت دربانهای دانشگاه نیز سعی در حفظ آرامش و امنیت دانشجوها داشتند و کارشان را به خوبی انجام دادند.

در پایان جمعیت به سمت محوطه ی باز جلوی دانشکده ی کامپیوتر حرکت کرد و بعد از رسیدن در آنجا به استراحت مشغول شدند و رفته رفته دانشجویان متفرق شدند که در تصویر زیر مشهود است.

No comments:

Post a Comment